یادداشتی از محسن طباطبایی مزدآبادی؛
الفبای توسعه پایدار شهری
جمعیت ایران در ابتدای این قرن که به عنوان مبداء ورود به مدرنیسم یا آغاز بسط روابط سرمایه داری در ایران، از آن یاد میشود، عمدتاً روستایی بودند اما بر اثر تحولات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی ابتدای قرن، بتدریج روند شهری شدن جمعیت ایران آغاز شد.
از میان تحولات اجتماعی سده اخیر در ایران، شهرنشینی موضوعی برجسته و قابل بحث است. جمعیت ایران در ابتدای این قرن که به عنوان مبداء ورود به مدرنیسم یا آغاز بسط روابط سرمایه داری در ایران، از آن یاد میشود، عمدتاً روستایی بودند اما بر اثر تحولات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی ابتدای قرن، بتدریج روند شهری شدن جمعیت ایران آغاز شد. این روند بطئی و آرام از اوایل دهه 40 شمسی شتابی آشکار به خود گرفت. به طوری که از آن به بعد، نرخ رشد شهرنشینی، همواره بیشتر از نرخ رشد جمعیت کشور بوده است. طی دوره زمانی 1335 تا 1390، جمعیت شهری ایران از 6 میلیون نفر به بیش از 53 میلیون نفر رسیده و در این دوره زمانی تعداد شهرهای کشور از 199 شهر به 1331 شهر و تعداد کلانشهرهای کشور نیز از 1 مورد به 9 کلانشهر رسیده است.
از این رو، با ملاحظه آمار و ارقام شهرنشینی و شرایط زیست محیطی کشور، توجه به توسعه پایدار شهری اهمیتی دوچندان مییابد. قابل ذکر است که دو مفهوم پایداری شهری و توسعه پایدار شهری، غالباً به جای یکدیگر به کار برده میشوند. برای تمایز این دو باید توجه داشته باشیم که توسعه پایدار شهری در واقع نشانگر فرآیندی است که طی آن، پایداری میتواند اتفاق بیفتد اما پایداری، مجموعهای از وضعیتهاست که در طول زمان دوام دارد بنابراین هدف فرآیند توسعه شهری پایدار، دستیابی به وضعیت پایداری از طریق ایجاد یا تقویت ویژگیهای پایداری در زندگی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در جوامع شهری میباشد.
در رابطه با ابعاد، ویژگیها، اهداف و راهکارهای رسیدن به توسعه پایدار شهری مطالب فراوانی نوشته شده است. از جمله راهکارهای دستیابی به توسعه پایدار شهری، موارد زیر قابل ذکرند:
1- توجه ویژه به جایگاه برنامهریزی شهری و تغییر یا اصلاح روندها، الگوها و مدلهای پیشین آن از مهمترین تلاشها برای رسیدن به توسعه پایدار شهری است. پیچیدگی فوقالعاده محیط زیست طبیعی و انسانساخت و رابطه آنها با فعالیتهای انسانی، پیشبینی آثار توسعه را مشکل میکند و مدلهای از پیش تعیین شده و غیر قابل انعطاف را مردود میسازد. ضروری است که در برنامه-ریزی شهری، انطباق لازم بین اهداف شهرسازی و روشهای پیشرفته و قابل انعطاف صورت بگیرد و برای سازگاری بیشتر این علم با مسائل و ضرورت های جدید، نوع متفاوتی از روشها، تکنیکها و ابزارها به کار گرفته شود. از جمله الگوهای شهری که متناسب با توسعه پایدار شهری تشخیص داده شده است، الگوی شهر فشرده (compact city) است. ایده شهر فشرده میتواند برای ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان، با ایجاد فضاهای پرتحرک ، سرزنده، مناسب و جذاب، از نظر انرژی مقرون به صرفه و مشوق حمل و نقل عمومی سودمند باشد. شهر فشرده باید فرم و مقیاسی داشته باشد که مناسب پیادهروی، دوچرخهسواری و حمل ونقل عمومی، باشد و تراکم آن باعث تشویق تعاملات اجتماعی شود.
یکی دیگر از راهکارهای رسیدن به توسعه پایدار شهری که مبنایی کالبدی و فیزیکی دارد، ترکیب کاربری های شهری (land use mixing) است. رویکرد ترکیب کاربریهـای شـهری بـا اتکـا بـه کاربریهای اصلی و پایـهای شـهر، از بطن تئوریهای جدید توسعه شهری نظیر نوشهرگرایی، توسعه پایدار شهری، ارتقاء رقابـت پـذیری کـاربریهـای شـهری و رشـد هوشمند شهری، تولید شـده اسـت یکی از اهداف توسعه شـهری مبتنـی بـر ترکیـب کاربریها، خلـق مرکـز تجـاری شـهری پـر جنـبوجوش و استقرار مراکز خرید شهری است که بتواننـد تنوعی از فعالیتهای اقتصادی مورد نیاز شهروندان را گرد هم آورند و تعاملات اجتماعی و مراودات مـدنی را افزایش دهند.
-از دیگر راهکارهای دستیابی به توسعه پایدار شهری تقویت سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی در قالب مولفههایی همانند، ارتباط اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و تعلق اجتماعی می تواند به عنوان عنصری اساسی برای حرکت در مسیر توسعه پایدار شهری در نظر گرفته شود که بدون استفاده از آن، استفاده از سایر اشکال سرمایه نیز ثمربخش نخواهد بود. نهادسازی اجتماعی برای ایجاد وفاق و مشارکت همدلانه در بین شهروندان و تعریف بسترهایی جهت هنجارگرایی در میان شهروندان از راهکارهای مهم رسیدن به توسعه پایدار شهری است.
- مبارزه با فقر و نابرابری از راهکارهای اساسی توسعه پایدار شهری است. این موضوع چنان مهم است که در کانون اکثر کنفرانسها و نشستهای جهانی راجع به شهر، قرار دارد. اولین هدف اعلامیه هزاره که در سال 2003 انتشار یافت، کاهش فقر در سال 2015 ، و رساندن آن به حد نیمی از جمعیت فقرا در سال 2000 بود. فقر و مهمتر از آن نابرابری، پایداری شهرها را در تمامی ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیستمحیطی و امنیتی مورد تهدید قرار میدهد؛ بنابرین پاره کردن تسلسلهای فقر در مناطق شهری یکی از شروط رسیدن به شهر پایدار است.
- از دیگر راهکارهای اساسی جهت رسیدن به توسعه پایدار شهری، آموزش است. از آنجا که یکی از شاخص های توسعه پایدار، درونی کردن مفهوم توسعه درون و بین نسلهای جامعه است، از این رو سرمایه گذاری در آموزش توسعهای و تربیت انسانهایی با شاخصه های علم گرا، مهارتگرا، تغییرپذیر، سیستمینگر، پژوهشگر ، خودنظارت، و دارای انعطاف ذهنی و تحرک اندیشه قادر خواهد بود توسعه را در تمامی ابعاد جامعه گسترش داده و افراد جامعه را به عنوان اصلیترین عوامل توسعه به بهترین شکل آموزش داده و به ارتقای کمی و کیفی جامعه کمک کند و بهمین خاطر است که سازمان ملل دهه 2005 تا 2014 را دهه آموزش برای توسعه پایدار نامگذاری و به دلیل اهمیت آن، مسئولیت و رهبری این امر را به یونسکو سپرد.
- در همین راستا میتوان به امنیت شهری اشاره کرد. پیوستگی میان امنیت و توسعه شهری اجتنابناپذیر و غیرقابلانکار است. امنیت هم زمینهساز و بستر توسعه است و هم از آن تاثیر میپذیرد. از این رو در مطالعات توسعه پایدار شهری، امنیت یک عامل اساسی به شمار میرود. ناپایداری امنیتی در شهرها به صورت آنومی اجتماعی، ظهور اجتماعات اسکان غیر رسمی، جرم و خشونت جلوه می کند. در سایه عدم امنیت توسعه پایدار شهری هیچگاه محقق نخواهد شد. بنابراین تلاش برای ایجاد و تقویت امنیت شهری، فضا را برای شهر پایدار فراهم میکند.
جمع بندی
توسعه پایدار به عنوان پارادیمی که چندین دهه از عمر آن می گذرد، اکنون هم به لحاظ تئوریک و هم از جنبه عملی و تجربی، به مرز پختگی لازم رسیده و افکار عمومی، متخصصان، تصمیمسازان،برنامه ریزان، و مدیران و سیاستگذاران را با خود همسو کرده است. ناگفته پیداست که تحقق توسعه پایدار بخصوص در فضاهای شهری با چالشها و تنگناهایی مواجه است بنابراین بایستی راهکارهای حل این مسائل و مشکلات را با دیدی سیستمی، واقع بینانه، بومینگر و منطبق بر شرایط جغرافیایی ، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی هر کشور و منطقه مطرح کرد. توسعه پایدار شهری درایران نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد؛ در بعد کالبدی و فیزیکی، شهر پایدار در ایران می بایست الگوی معماری ایرانی اسلامی را رعایت کند چرا که بسیاری از ناپایداریهای شهرسازی ما، ناشی از بکارگیری الگوهای شهرسازی وارداتی منسوخ شده و ناکارآمد است. از منظر اقتصادی، رجوع به الگوی اقتصاد مقاومتی چاره بسیاری از مشکلات شهر و شهرنشینی در کشور است؛ چرا که این الگو، درون زا و بروننگر بوده و اقتصاد شهرهای ما را از درون پویا کرده و در تعامل سازنده با شبکه شهری دنیا قرار میدهد. از منظر اجتماعی و فرهنگی نیز توجه به پتانسیلهای درونی و بکارگیری الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و استفاده از تمامی ظرفیت های قانونی و نهادی کشور میتواند تضمین کننده توسعه پایدار شهری در کشور باشد.
منابع:
سیفالدینی، فرانک و همکاران (1393) فرآیندها و الگوهای شهرنشینی در ایران، فصلنامه مطالعات و پژوهشهای شهری و منطقهای، شماره بیست و یکم
مثنوی، محمدرضا(1381) توسعه پایدار و پارادایمهای جدید توسعه شهری: شهر فشرده و شهر گسترده، مجله محیط شناسی شماره 31
فرجام، رسول و همکاران (1392) توسعه شهری مبتنی بر ترکیب کاربریها؛ مروری بر ادبیات دانشگاهی آن در ایران، نشریه پژوهش و برنامهریزی، شماره 12
موسوی، میرنجف (1391) شکل پایدار شهر و عدالت اجتماعی، مطالعه موردی: شهر میاندوآب، مجله پژوهشهای جغرافیای انسانی شماره 80
خوشفر، غلامرضا و همکاران (1392)سرمایه اجتماعی و پایداری شهری، مطالعه موردی: شهر گرگان، فصلنامه مطالعات شهری، شماره 8
محمدپور زرندی، حسین و طباطبایی، سید محسن(1394) جایگاه آموزش در توسعه پایدار شهری، فصلنامه اقتصاد و مدیریت شهری، شماره 10
رهنمایی، محمدتقی و پورموسوی، سید موسی (1385) بررسی ناپایداریهای امنیتی کلان شهر تهران بر اساس شاخصهای توسعه پایدار شهری، مجله پژوهشهای جغرافیایی شماره 57