رئیسسازمان فنی و حرفهای در گفتوگو با ایلنا:
برای مهارتهای دریایی، بندری، صیادی و ساحلی هیچ برنامهای نداریم/ در صنعت و دانشگاه نگاهی که ضامن منافع ملی باشد به موضوع مهارت نداریم+فیلم
سازمان فنی و حرفهای نه در آموزش و پرورش و نه در صنعت و نه در بخش دانشگاه نتوانسته نگاهی که ضامن منافع ملی باشد به موضوع مهارت داشته باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، علی اوسط هاشمی (معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و رئیس سازمان فنی و حرفهای کشور) در سفر به قزوین به تشریح تازهترین گزارشهای خود در حوزه توانمندسازی افراد و نیز برنامههای سازمان فنی و حرفهای در شرایط کرونایی و پساکرونایی پرداخت.
اوسط هاشمی با بیان این مطلب که آموزشگاههای آزاد فنی و حرفهای همانند مراکز تولیدی، خدماتی، نظامهای آموزش و پرورش و دانشگاهها به دلیل شرایط پیش آمده و به منظور پرهیز از هر گونه تجمع، فعالیتهای خود را تعطیل کردند، به سوالات خبرنگار ایلنا پاسخ گفت.
سازمان فنی و حرفهای در بحران کرونا برای توانمندسازی افرادی که شغل خود را از دست دادند، چه کارهایی انجام داد؟
بیشک به خاطر تعطیلی که در اوج فعالیت آموزشگاههای فنی و حرفهای در پایان سال 98 پیش آمد؛ بیش از ۹۲ هزار کارآموز نتوانستند پایان کار خود را به اتمام برسانند و گواهینامه مهارتی دریافت کنند و طی این مدت در انتظار روزهای بازگشایی به سر میبرند. از طرف دیگر چون آغاز سال کاری بود؛ بحث ثبتنام و فعالیت آموزشگاهها نیز تحتالشعاع قرار گرفت. درنهایت اگر قرار بوده بیش از ۱۴ میلیارد حداقل درآمد حاصل از ثبتنام در ماه اول باشد؛ تنها یک میلیارد آن محقق شد و این ریزش سنگین در بخشهای مختلف خودنمایی میکند.
باتوجه به سیاستی که در ستاد ملی مبارزه با کرونا اتخاذ شده در جهت حمایت منطبق با توان دولت و در شرایط سختی که دولت با آن مواجه است به دلیل تحریمها، وضعیت افت قیمت جهانی نفت، تعطیلی مراکز دولتی و کاهش درآمدهای مالیاتی، وزات کار از حداقل منابع توانست حداکثر نگاه را شکل دهد و به اقشار مختلف ازجمله واحدهای تولیدی و آموزشگاهها خدمات ارایه دهد. این وزارتخانه به واحدهای تولیدی که نیروهای آنها تحت پوشش خدمات بیمهای هستند؛ قول داد درصورتیکه هیچ گونه کاهش نیرو نداشته باشند و توانسته باشند نیروهای خود را با حداقل پرداخت حفظ کنند، در ازای هر نیرو ۱۶ میلیون تومان تسهیلات با بهره ۱۲ درصد چهار الی پنج ماه تنفس و اقساط ۲۴ ماه پرداخت کند. سعی ما هم در سازمان فنی و حرفهای بر این است که بتوانیم همراهی کمیته راهبری این بخش را داشته باشیم و خرید خدمات را داشته باشیم. چون امسال به نام سال جهش تولید نامگذاری شده قطعا پیشتازی مهارت در تولید میتواند معنای دیگری به این خواست رهبری ببخشد. به همین دلیل یکی از مطالبات ما از دولت این است که مهارت را به شکل ویژه مورد توجه قرار دهد. ما به خاطر رویکرد و جهتگیری خاص و به اقتضای شرایط سختی که آموزشگاهداران با آن مواجه هستند که اغلب هم اجارهنشین هستند، باید نگاه وسیعی به این بخش داشته باشیم.
آیا این سازمان توانسته پلی میان امکانات توانمندسازی و نیازهای بازار کار امروز برقرار کند؟
نکته اول، اینکه به دلیل سرعت خاص تکنولوژی در حوزه مختلف و اثرات آن بر روند بازار ما نمیتوانیم خوشبینانه به این مهم فکر کنیم که از پاسخ به نیاز بازار برآمدهایم. نکته دوم، تقاضا هم تقاضای جدی نیست و باید بر اساس تقاضا آموزشهای خود را مطرح کنیم و نکته سوم تمام ارزشها را متمرکز کردیم در حوزه دانشگاه و آموزش عالی و مدرک؛ در واقع توجه همه ما معطوف به این مهم شده است.
در واقع از دوره ابتدایی، هدف دانشآموزان را در دستیابی به دانشگاه در رشتههای مختلف هدفگذاری میکنیم و کمتر اتفاق میافتد که خانوادهها از مهارت در کنار دانش سخن بگوید؛ شاید این برمیگردد به نوع نگاه ضعیف و محتوای خاصی که داریم. از نظر باورها، اعتقاد ما به ارزش کار و قداست آن است و نیامدهایم به انسان توانمند فکر بکنیم و اگر توانمندی انسان را مبنای نگرش و رفتار برنامه خود قرار میدادیم؛ امروز یکی از دغدغههای جامعه نرخ بالای بیکاری فارغالتحصیلان نبود. در واقع اگر این نگاهها را کنار هم قرار دهیم و عزم برای مهارت را ارتقا و معنا ببخشیم و به قدرت تولید اشتغال تنوع در بازار بیاندیشیم؛ نوع انتظارات از دولت را می توانیم کاهش دهیم
امروز اشتغال دولتی و حکومتی بسیار سخت و زمانبر شده است حال آنکه از طریق مهارت میتوانیم آن را مدیریت کنیم و دوره انتظار برای دستیابی به شغل در مهارت و خود اشتغالی را مدیریت کنیم.
مجموعه تحت امر شما تا چه اندازه در پیشبرد اهداف از قبل مشخص شده موفق بوده؟
خوشحالم بگویم که امروز اساسیترین نگاه ما به توان و مهارت جامعه است و جامعه را محور خود قرار دادهایم؛ هم نگاه دولت و هم نگاه حکومت و هم نگاه سرمایههای اجتماعی را که میتوانند تکیه گاه محکمی در این بخش باشد و به این مهم میاندیشیم که با اجماع گروههای مرجع بتوانیم جریان خاصی را در حوزه مهارت شکل دهیم.
طی نیمسال دوم سال ۹۸ این باور، نگاه و ارزش مهارت را در بین نهادها و گروههای مرجع شکل دادهایم که اگر در بخشهایی غافل بودیم، آنها را از اساس احیاء کنیم. به عنوان مثال؛ کشور ما یک کشور ساحلی است و بیش از ۷هزار کیلومتر ساحل جزایر داریم؛ ولی هیچ وقت به مهارت دریایی، بندری، صیادی و ساحلی فکر نکردهایم که میتوانیم مهارتهای ساحلی را شکل دهیم. اگر امروز به قزوین، اصفهان و شیراز نگاه کنیم؛ وزن این شهرها از حیث معماری و هنر بازمیگردد به مهارت که ریشه در این سرزمین و آب و خاک داد که تاکنون از آن غافل بودهایم.
با توجه به سوابق تاریخی و افتخارآفرینی کشورمان و نوع نگاه؛ ما نتوانستهایم مهارت را در کنار تکنولوژی بیامیزیم و نگاه جدیدی از مهارت را آشکار کنیم. سازمان فنی و حرفهای حتی از بحث کشاورزی و روستاها نیز فاصله دارد. ما باید به کشاورزان و عشایر بیاندیشیم که مقلدمحور هستند و نقش ارزشمندی را در اقتصاد کشور و تولید کالاهای استراتژیک دارند. ما باید به سمت قطبهای تولید برویم که یک بخشی از آن کشاورز و عشایر هستند. حتی به مهارت خود روستا نیز کملطفی شده است. اگر به همین میزان توجه به حاشیهنشینی را به خود روستا معطوف میکردیم شاید این میزان مهاجرت شکل نمیگرفت. ارزش اقتصادی حضور آدمی در هر نقطه از بنگریم میتواند ضامن پایداری و نقش بازدارندگی نیز داشته باشد.
آیا سازمان فنی و حرفهای توانسته به عنوان یک میانجی بین صنعت و دانشگاه عمل کند و معضل نبود تجربیات حرفهای کافی را از بین ببرد؟
به این شکل مطلوب خیر؛ آن چیزی که ما به آن میاندیشیم و جزء آمال مجموعه فنی و حرفهای است؛ همیشه سخن از این بوده که بین صنعت و دانشگاهها بتوانیم رابطه برقرار کنیم اما نتوانستهایم هنوز به نهادمند شدن برسیم. بیشک در حوزه مهارتی؛ انتظاری که ما از آموزش و پرورش به عنوان مرجع اولیه داریم نیز نهادینه نشده است. اعتقاد دارم که کمی زیرساختیتر به موضوع فکر کنیم و اگر بتوانیم به شایستگی بخش مهارت را در مقاطع مختلف آموزش و پرورش مطرح کنیم و استعداد جامعه دانشآموزی را به دلیل نوع نقشآفرینی که در آینده خواهند داشت شکوفا کنیم، به این مهم دست خواهیم یافت.
سازمان فنی و حرفهای نه در آموزش و پرورش و نه در صنعت و نه در بخش دانشگاه نتوانسته نگاهی که ضامن منافع ملی باشد به موضوع مهارت داشته باشد. در واقع رقابتهای تضعیفکننده داشتهایم تا رقابتی که ما را در مسیر پویایی همراه و همیار هم قرار دهد و معنا بدهد به همافزایی و همگرایی که این مهم را در جامعه به گونهای برجسته کنیم که توجه به آحاد جامعه را هم و ارزشهای حاصل از آن کار جمعی معطوف کنند. این یک ایراد است ولی ما شروع کردهایم با دانشگاه تهران به عنوان اولین دانشگاهی که با آن تفاهم داشتهایم، به کار کردن. ما یک دفتر آموزش فنی و حرفهای در کنار دانشگاه تهران دایر کردهایم همچنین با دانشگاه فرهنگیان یک تفاهمنامه خوب منعقد شده که تمام دانشجویان و معلمان نسبت به ارزش مهارتهایشان؛ نگاه آنها را توسعه دهیم و فارغالتحصیلی آنها منجر به آموختن یک رشته از مهارت شود که بتواند این توانمندی را در سرفصلهای آموزشی خود داشته باشند.
آموزش و پرورش بنابر الزام قانون باید 60 درصد از آموزشها را به سمت کار و دانش تغییر کاربری دهد؛ در واقع مثل گذشته نیست دانشآموزانی که به سمت کار و دانش میرفتند و میگفتند از درس افتادی و پتک میزدیم بر سر توانمندی و ارزش مهارت و بودن به موضع حاصل از قابلیت و استعداد فردی؛ با این حرکتی که آغاز کردهایم و با نوع تعاملی که با گروههای مرجع داریم و ورود به شهرکهای صنعتی، چون بر این باور هستیم که هر شهرکصنعتی در کنار آن باید یک مرکز آموزشی فنی حرفهای نیز وجود داشته باشد تا ارتقای مهارت حین کار به درستی صورت بگیرد، به تربیت نیروهای کارفرمایان و کارآفرینان از حیث مهارتی توجه میکنیم.
در بحث مهارتآموزی سال گذشته در کل کشور به چند نفر و در چه رشتههایی آموزش داده شد؟
سازمان گروههای هدف مختلفی دارد. یک بخش از گروههایی که با ما ارتباط نزدیکی دارند دبیرستانهای کار و دانش هستند که الزاماً باید مباحث عملی خود را در کارگاههای فنی و حرفهای سپری کنند و واحدهای را که در حوزه سازمان پاس میکنند جزوه واحدهای درسی آنها محسوب میشود در کارنامه آنها لحاظ خواهد شد.
یک گروه پادگانها هستند که یک جمعیت ۳۰۰ هزار نفری را شکل میدهند. ما کل سربازان هر دوره به سمت آموزش بردهایم و در طول ۱۸ تا ۲۴ ماه دوره خدمت سربازی آنها بر اساس نوع نظرسنجی که صورت میگیرد به سمت مهارتی که دارند سوق پیدا میکند و در تعامل با ستاد کل فرماندهی نیروهای مسلح و قرارگاه مهارتی ستادکل توانستهایم یک تفاهم برای تربیت سربازان داشته باشیم که بعد از خدمت حداقل سربازان به یک توانمندی رسیده باشند که اگر تمایل داشته باشند دورههای تکمیلی را در کارگاههای آموزشی طی میکنند.
گروه بعدی زندانها هستند. بیکاری موجب بزهکاری میشود ما با سازمان زندانها یک تفاهمنامه منعقد کردیم و حاشیه شهرها را به شکل جدی مورد توجه قرار دادهایم. تقاضای نیروی کار واحدهای صنعتی را با قراردادهایی با سازمان فنی و حرفهای، ما برآورده میکنیم.
با ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره)، کمیته امداد، بنیاد مستضعفان و ارگانهایی که دنبال حمایت هستند برای ایجاد اشتغال بر پایه مهارت به توافق رسیدیم که جزء شرکا و سرمایههای اجتماعی سازمان هستند. از همه مهمتر؛ جوانان جویای کار از طریق کسب مهارت که مهمترین گروه آنها تحصیلکردههای دانشگاهی هستند، را تحت پوشش قرار میدهیم. به نظرم اگر سالانه یکمیلیون و 300هزار ورودی کارآموز به کارگاههای خود داشته باشیم، بیش از ۴۰ درصد این افراد فارغالتحصیلان دانشگاه هستند. این موضوع دارای دو پیام است یکی اینکخ آنها در طول دوره تحصیل نتوانستند به این مرحله از توانایی برسند تا بعد از پایان تحصیل در جستجوی موقعیت منطبق با علاقه خود باشند و موثر بودن خود را احساس کنند. دوم اینکه وقتی این ناکامی را در خود میبینند به سمت کارگاههای آموزشی میروند و میبینند در کارگاههای سازمان فنی و حرفهای که شباهت بسیار نزدیک به واحدهای صنعتی و تولیدی دارند و حرفهای را یاد میگیرند تا در مواجه با کارفرمایانی که در جستجوی نیروی ماهر هستند، بتوانند پاسخکو باشند.