خبرگزاری کار ایران

گزارشی از آیین‌های شب یلدایی مردم غرب ایران؛

امشو اول قاره خیر ده هونه‌ت بواره / نون و پنیر و شیره، کیخا هونه‌ت نمیره

امشو اول قاره خیر ده هونه‌ت بواره /  نون و پنیر و شیره، کیخا هونه‌ت نمیره
کد خبر : ۷۰۳۹۷۵

یکی از خاطرات بسیار شیرین که از دوران کودکی در ذهن بسیاری از ما ماندگار است، گرفتن جشن شب یلدا در کنار خانواده‌ است. برای من نیز یلدا همیشه بوی « گندم شیر» می دهد. بودادن گندمی که از قبل داخل شیر خیسانده شده و به نشانه برکت زینت بخش سفره مردمان غرب کشور در شب یلدا است...

ایلنا ؛ شب یلدا به عنوان یکی از شب‌های مقدس در ایران باستان است که به‌ صورت رسمی در تقویم ایرانیان باستان از سال ۵۰۲ قبل از میلاد و در زمان داریوش یکم به تقویم رسمی ایرانیان باستان راه یافت.چله و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است.

مردم روزگاران دور  که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می‌داد و در طول سال با سپری شدن فصل‌ها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت‌های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.

 مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی،  دریافتند که کوتاه‌ترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب‌ها کوتاهتر می‌شوند، از همین رو آن را شب زایش خورشید "مهر" نامیده و آن را آغاز سال قرار دادند.

آتش افروختن برای دوری اهریمن

در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد آغاز می‌شد و در اوستا، واژه «سَرِدَ» یا «سردَ» که مفهوم «سال» را افاده می‌کند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است. تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانی‌ترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر می‌پایید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا می‌رسید، آتش می‌افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفت و گو به سر می‌آوردند و خوانی ویژه  از هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوه‌های خشک بود در سفره می‌گذاشتند.

"میزد" سفره یلدای ایرانیان باستان

سفره شب یلدا، «میَزد» نام داشت و شامل میوه‌های تر، خشک و آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک»  که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار می‌شد. در آیین‌های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می‌گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآورده‌ها و فرآورده‌های خوردنی فصل و خوراک‌های گوناگون، خوراک مقدس مانند «می‌زد» نیز نهاده می‌شد.

شب یلدا را شب میلاد خدای خورشید، عدالت، پیمان و جنگ هم می‌دانند. دربارهٔ آن دو روایت عمده رایج است. اول آنکه در این شب مهر، میترا یا آن‌چنان‌که در اوستا و نوشته‌های پادشاهان هخامنشی آمده، میثره به جهان بازمی‌گردد. او که از ایزدان باستانی هند و ایرانی است ساعات روز را طولانی کرده و در نتیجه برتری خورشید پدیدار می‌شود.

امشو اول قاره خیر ده هونه‌ت بواره /  نون و پنیر و شیره، کیخا هونه‌ت نمیره

شال انداختن جوانان لر در شب چله

از گذشته های دور تاکنون مراسم شب یلدا در نقاط مختلف کشور ایران طبق آداب و رسوم سنتی که دارند به شیوه‌های مختلف برگزار می‌شود. مردمان خونگرم و مهربان غرب کشور نیز هر کدام مراسم خاص خود وگاهی شبیه به هم داشته و دارند که به برخی از آنها در زیر اشاره می‌شود.

یکی از خاطرات بسیار شیرین که از دوران کودکی همیشه در ذهن من ماندگار است، گرفتن جشن شب یلدا این آیین کهن و زیبا در کنار خانواده‌ام بود. مثلا در لرستان بودادن "گندم شیر" گندمی که از قبل داخل شیر خیسانده می‌شد توسط مادرم به نشانه برکت و روزی آوری برای اهل خانه و همچنین کنجد و شادونه فضای خانه را پر می‌کرد.

در آیین‌های ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی می‌گستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآورده‌ها و فراورده‌های خوردنی فصل و خوراک‌های گوناگون، خوراک مقدس مانند «می‌زد» نیز نهاده می‌شد

پدرم با برپا کردن آتش در حیاط و درست کردن بره کباب و چیدن سفره شام صمیمیت و صفا را مهمان محفل گرم خانواده می‌کرد. هنوز سفره شام برقرار بود که صدای پسرهای محله مان از روی پشت بام با انداختن شال و خواندن شعرهای محلی مثل " امشو اول قاره خیر ده هونه‌ت بواره" و" نون و پنیر و شیره، کیخا هونت نمیره"  به معنی ( امشب شب یلداست، خیر و برکت به زندگیتون بباره و  نان و پنیر و شیره ، بزرگ خونتون نمیره  ) از ما درخواست تنقلات شب یلدا می کردند. ما نیز مقداری آجیل داخل پارچه ریخته و برایشان گره می‌زدیم.

از دیگر خاطرات آن شب به یاد ماندنی تفأل زدن به دیوان ‌حافظ و خواندن شاهنامه توسط بزرگترهای فامیل بود که بسیار لذت بخش و شنیدنی بودند.

امشو اول قاره خیر ده هونه‌ت بواره /  نون و پنیر و شیره، کیخا هونه‌ت نمیره

جمع آوری غلات برای فقرا در شب چله

اما در ایلام از گذشته‌های دور مراسم شب یلدا در خیلی از مناطق ایلام به این شکل بوده که عده‌ای از جوانان گرد هم آمده و با تعدادی چوب به در خانه‌ها می‌کوبیدند و با خواندن شعر از آنها طلب آذوقه می‌کردند. اهل خانه که بیشتر برای آنها غلات مانند آرد و گندم و یا خرما می آوردند و در کیسه‌شان می‌ریختند. بعد از پایان مراسم این آذوقه توسط این جوانان در بین مردم فقیر تقسیم می شد. از دیگر مراسم این شب در استان پختن نوعی حلوا با آرد، خرما، روغن محلی و پودر کشک خشک بود که از میهمانان با این شیرینی پذیرایی می‌شد. همچنین خواندن داستان‌های حماسی توسط بزرگان قبیله برای مردم که بسیار جذاب و شنیدنی بود. از دیگر سرگرمی‌های این شب بازی‌های محلی بود "زَرَه مُشتکی" یا همان بازی "گل‌پوچ" بود که با شرط‌بندی تفسیرهایی از آینده پیش‌بینی می‌کرد.

افروختن 40 مشعل به نشانه چله بزرگ

یکی از  آیین شب چله در کرمانشاه نیز که ازدوران باستان به یادگار مانده به این صورت بود که در این شب چهل مرد جوان با در دست داشتن مشعل آتش به نماد اینکه خورشید بر تیرگی شب غلبه می‌کند و همچنین به نماد چله بزرگ در مراسمی همگانی حضور پیدا کرده و می‌گذشتند، این نماد به مردم خبر می داد که از این به بعد 40 روز سرما آغاز خواهد شد. بعداز آنها 20 جوان  دیگر به معنای چله کوچک وارد می‌شدند که با داشتن بره و لبنیاتی مانند شیر، پنیر، ماست و... که نشانه باروری دام ها و زادو ولد آنها در به مردم مژده بهار می دادند که در مناطق غرب و کردنشین نمادی از جشن باروری دامداری در اول زمستان بود.

در مرحله بعد زن‌ها وارد مراسم می‌شدند "زمهریر" به معنای سردی که در اوستا نیز به همین نام آمده است و این‌ها بعد از رفتن مردها به نماد از مرگ دو تا چله،  شیون سر می‌دهند و یکی از این زن‌ها لباس سفید بر تن دارد و دیگری ظرف آب که از آیین میتراییسم سرچشمه می‌گیرد که نماد بارندگی است و نوید بارندگی در فصل جدید را می‌دهد و زن بعدی تیکه‌ای یخ در دست داشت و با شمارش این افراد زاد و ولد و تاریخ نوروز باستانی  و همچنین چله بزرگ و کوچک به نمایش در می‌آمد. در این مراسم از ساز تنبور نیز استفاده می‌شد.

امشو اول قاره خیر ده هونه‌ت بواره /  نون و پنیر و شیره، کیخا هونه‌ت نمیره

بردن خنچه برای عروس

شب یلدا را در کردستان «شه‌و چله» (شب چله) یا «شه‌و زمسان» (شب زمستان)  می‌نامند. شبی که پیش از فرارسیدنش، هیجان و شور خاصی را در میان مردم برمی‌انگیزد.

در تدارکات این «جشن»، سنندجی‌ها چند ماه قبل از شب چله، خربزه‌های کوچکی را که از روستای سراب قامیش تهیه می‌شود را در تفاله سرکه می‌اندازند که برای این شب «کالَک تورش» (خربزه ترش) که از اصلی‌ترین موارد سفره است را داشته باشند. هم‌چنین چند ماه قبل از زمستان، خوشه‌های انگور را در زیرزمین یا در سایه، نخ کرده و از سقف آویزان می‌کنند که به آن «آنو» (با نون مفخم) می گویند.

غذای این شب عموماً دلمه برگ مو و کلم است. سفره‌ شب چله علاوه بر دلمه، شامل رب انار و شیره‌ انگور، دوغ، ماست، روغن و کره محلی، پیاز و خربزه ترش است.

امروزه در روستاها، پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها داستان‌های به یادگار مانده از گذشته مانند «خاتون زمهریر» را برای نوه‌هایشان در این شب طولانی، تاریک و سرد زمستانی تعریف می‌کنند. هم‌چنین در گذشته خواندن شاهنامه، گلستان و بوستان و اسکندرنامه معمول بوده است.

در کرمانشاه شب یلدا چهل مرد جوان با در دست داشتن مشعل آتش به نماد اینکه خورشید بر تیرگی شب غلبه می‌کند و همچنین به نماد چله بزرگ در مراسمی همگانی حضور پیدا کرده و می‌گذشتند و به مردم خبر می دادند که از این به بعد 40 روز سرما آغاز خواهد شد

از دیگر سرگرمی‌های این شب بازی مشهور «گوروابازی» یا جوراب بازی است. بازی دسته جمعی که شرکت کنندگان به دو گروه تقسیم می‌شوند و دارای هیجان بسیار زیادی است. همه‌ مهمان‌ها می‌توانند در این بازی شرکت نمایند و معمولاً انجام آن با ابراز هیجانات افراد همراه است.

میوه‌های شب چله که شامل هندوانه، سیب، گلابی، به، انار و آلو می‌شود از ضروریات شب چله است. هندوانه از جمله میوه‌هایی است که حتماً باید سر سفره باشد وخوردن آن به نوعی خداحافظی با فصل گرماست و پیشوازی از زمستان محسوب می‌شود. همچنین در اعتقادات محلی خوردن آن را در این شب باعث قوی شدن بدن در مقابل بیماری‌های زمستان می‌دانند.

از رسم‌های جالبی که در این شب در کردستان رایج است می‌توان به خنچه بردن از طرف خانواده‌ پسر برای نامزدش، نام برد. در این خوانچه‌ها باید تمامی موارد ذکر شده در بالا از شام گرفته تا خشکبار و میوه را برای خانواده‌ عروس ببرند به صورتی که آن شب، خانواده‌ عروس جهت برگزار شب چله هیچ اقدامی نکرده باشد.

رسم دیگری وجود دارد به نام «شه‌و زمسانی» که در آن عروس اولین شب چله را در خانه‌ شوهر تجربه می کند و آن به این معناست که این بار خانواده‌ عروس باید خنچه‌هایی را که تمام نیازهای شب چله خانواده‌ داماد را برطرف کند را به منزل دامادشان ببرند.

گزارش: مریم بازوند

انتهای پیام/
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز