خبرگزاری کار ایران

ایلنا از کنسرت اصفهان گزارش می‌دهد؛

درهم آمیزی شکوه شاهنامه با شکوه چهلستون در شب ناظری‌ها

درهم آمیزی شکوه شاهنامه با شکوه چهلستون در شب ناظری‌ها
کد خبر : ۵۳۳۳۵۶

تشویق های ممتد ایستاده حاضران شب مهتابی اصفهان را جذابتر از همیشه کرده بود، آنجایی که سازهای ایرانی در کنار ویالون و ویالون سل تکیه بر ستون های 400 ساله از شکوه یک کشور با آواز اصیل ایرانی گفتند.

به گزارش ایلنا از اصفهان، فضای باز کاخ چهلستون مملو از جمعیت است، کاخ و ستون های چهلستون آبی شده اند و نور را تا آسمان بالای چهلستون می برند، آنجایی که مهتاب در میان آسمان خودنمایی می کند و فضای کاخ با مهتاب شامگاه پنجشنبه روشن شده است.

هر هنرمند با ساز اصیل ایرانی اش در کنار یک ستون از چهلستون قرار گرفته است، گویی هنرمندان به پایه های 400 ساله این کاخ تکیه کرده اند. هرچند در گوشه ایوان چهلستون ویالونیست ها هم به شکوه یک تاریخ تکیه زده بودند و سعی داشتند خود را با شکوه یک تاریخ گره بزنند.

در میان هیاهوی تنبک و ضرب های کوبه ای که نوید یک کنسرت بی بدیل را می دادند و در میان تشویق های ایستاده مردم نصف جهان که جمعت‌شان نشان از هنردوستی آنها دارد حافظ ناظری به روی صحنه می آید، حافظ از شکوه می گوید از اینکه پر از غرور است که در میان ستون‌های چهلستون حالا می تواند اصیل ترین آوازهای ایرانی را ارائه کند. او می گوید بر روی ایوان چهلستون اجرا کردن خیلی خاص است. این کشور با این تاریخ و فرهنگ باید قدر دانسته شوند. شکوه در میان عشق می‌شود یک کنسرت خاص.

" به نام خداوند جان و خرد" این اولین قطعه ای است که حافظ ناظری آن را اجرا می کند، در میان سکوت جمعیت حافظ از شاهنامه می خواند، شکوه یک کاخ، شکوه یک حضور حالا با شکوه اشعار کنسرتی باشکوه را برای اصفهانی ها رقم زد. این قطعه به آرامی نت به نت اجرا شد گویی فردوسی با تکیه بر شیر سنگی کاخ دارد به حافظ نگاه می کند که چگونه با لذت اشعارش را با طنین آواز اصیل ایرانی به سقف چهل ستون می رساند و چگونه تاریخ یک شهر در سکوت آنها را می شنوند. 

اینبار حافظ خودش دست به ساز می شود ساز زهیش را بر می دارد، حاضران ایستاده او را تشویق می کنند و حافظ در میان تشویق ها به سراغ شعر دیگری از شاهنامه می رود،  " چو ایران نباشد تن من مباد" در این قطعه صدای آواز ایرانی، در کنار صدای سازهای زهی و سازهای کوبه ای حس غرور ملی را بر انگیخت شاید چهلستون هم پس از 400 سال دوباره از معرفی این چنین ایران به خود بالید و اینچنین شکوهش را به رخ توریست های حاضر در حیاط مجموعه کشاند.

پس از این اجرا سکوت عجیبی فضای چهلستون را فرا گرفت، اما در میان این سکوت ناگهان تشویق های ممتد و ایستاده خبر از این می داد که شهرام ناظری با سه تار در دستش به روی سن حاضر شد، او که پس از حضور در ایوان کاخ از شکوه و عظمت ایران سخن گفت، اظهار کرد: اینجا اصفهان سرزمین شکوه و چهلستون عمارت با شکوه و مهتاب در آسمان اینجا همه چیز دلپذیر است.

داستان ضحاک این بار طی قطعه ای خاص اجرا می شد، حالا شاهنامه زیر نور مهتاب برای شهرام ناظری باز است اواز ظلم می گوید که هیچگاه پایدار نخواهد بود، ستون به ستون چهلستون گواهی می دهند که ظلم نمی ماند و این انسانیت است که جاودان می شود. 

بیت به بیت داستان ضحاک توسط شهرام ناظری اجرا شد شکوه بنا چشم‌ها را خیره کرده بود و صدای آواز گوش‌ها را، اما اشعار شاهنامه زبان‌ها را بسته بود تا سکوت در طول کنسرت اتفاق غالب باشد تا استاد ناظری بگوید اجرا در چنین سکوتی تمرکز را بالا می برد و این هنردوستی از مردم اصفهان قابل انتظار است.

پس از اجرای این بخش، اما حافظ و شهرام ناظری اینبار در کنار هم پس از فردوسی از مولانا یاد کردند، "بازآمدم بازآمدم، از پیش آن یار آمدم"، پس از آن حافظ و شهرام ناظری"الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها" از حافظ خواندند. در این دو قطعه دیگر خبری از سکوت نبود همه حاضران در کاخ همصدا با استاد ناظری می خواندند.

در پایان این کنسرت حافظ ناظری از اینکه بانوان گروهش اجازه پیدا نکردند بر روی سن حاضر شوند کمی انتقاد کرد و گفت: امیدوارم روزی تعادل برقرار شود و همه بتوانیم در این ایوان باشکوه بنوازیم.

به گزارش ایلنا، این کنسرت به همت موسسه فرهنگی هنری مانا نقش و رسا کنسرت در فضای باز چهلستون برگزار شد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز