در گفت و گو با هنرمند کرمانی مطرح شد:
لزوم توجه به هنر قلمزنی/ صنعت در مقابل هنردست ، زانو میزند
حکایت هنرمند قلم زن کرمانی چنین روایت میکند که هنرمند همواره قدر نمیبیند و بر صدر نمینشیند !
به گزارش ایلنا ، مگر میشود که به شهر باستانی پاریزی و روح الله خالقی سفر کرد و از اماکن فرهنگی و تاریخی این کلانشهر ایرانی دیدن نکرد. نخستین مکانی که برای بازدید سراغش را از هر رهگذری بپرسی بازار ارگ و مجموعه گنجعلی خان است . بوی زیرهای که در جایجای این بازار به عنوان مهمترین سوغاتی این شهر به شما تعارف میکنند، هوش از آدمی می برد . قدم زدن در طولانیترین بازار ایران با معماری خاصی که این بازار سرپوشیده دارد تنها چیزی که از آدمی میگیرد ساعات خوشی است که گویا گذرش را هیچ گردشگری احساس نمیکند .
مشغول قدم زدن در این بازار هستی که چشمت به بنر "موزه بانو حیاتی" میافتد . بنایی که به گفته حجتالاسلام سیدمرتضی حسینی معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری کرمان در ابتدا بانک شاهنشاهی بوده و پس از تعطیلی بانک در سال 1320 این فضا برای استفاده دانش آموزان به نام بانو بیبی حیاتی تغییر کاربری داده و در سال 1358 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است .
به گفته حسینی بانو بیبی جان حیاتی یکی از چهرههای ادب و شعر کرمان است که در اواخر قرن ۱۲ و اوایل قرن ۱۳ هجری قمری میزیست و دفتر شعری از وی به جا مانده است. مدرسه حیاتی که ۳۷ سال متروک و بلااستفاده بوده، سال گذشته با دستور استاندار کرمان و همت شهرداری کرمان، عملیات مرمت و بازسازی آن با هدف تبدیل به اکونو موزه آغاز شده و این بنای تاریخی با مرمت در چند فاز و تغییر کاربری مناسب، به مکانی برای نمایش تاریخ و فرهنگ شهر کرمان تبدیل شده است .
مشغول قدم زدن در این موزه هستی که صدای موزون و گوش نواز هنرمند قلم زنی توجهت رابه خودش جلب می کند . از اینکه مشتاقانه کار قلم زنیاش را تماشا میکنی به وجد میآید و گویا بر آن است تا اسرار بسیاری را برایت بازگو کند .
پس از معرفی مجاب می شود تا چند دقیقه ای را با او به گفت و گو بپردازم .
خودش را محمد علی رضایی معرفی میکند و اینکه بیش از 20 سال است که قلم و چکش ظریف به دست گرفته تا این بخش از هنر فاخر این دیار به فراموشی سپرده نشود .
رضایی قدمت قلم زنی بر اساس درفش تاریخی پیدا شده در شهداد را پیش از میلاد عنوان میکند و از اینکه این روزها اقبال چندانی به آن نمی شود سخت دل آزرده است .
این استاد قلم زن که در حال آموزش به هنر آموزی مشتاق است در پاسخ به اینکه میزان حمایت نهادهای مختلف از این هنر چگونه است با لبخندی بر لب و آهی که میکشد، میگوید: از حمایت ها اگر حرفی نزنیم بهتر است .
وی در پاسخ به این سئوال که صنعت تا چه میزان توانسته است در افول این هنر اثرگذار باشد ، گفت : اگرچه این روزها قالبهای آمادهای از نقوش مختلف درست شده و ظروف را در شرایط تحت فشار به شکل این قالب ها در می آورند اما هنر دست را هیچگاه نمیتوان با این موارد مقایسه کرد .
استاد رضایی در خصوص میزان اقبال مردمی به دست ساخته هنرمندان این وادی نیز میگوید : اگر چه شرایط اقتصادی بسیاری را از خرید چنین آثاری که این روزها بیشتر جنبه تزئینی پیدا کرده اند بر حذر می دارد اما هنوز هم گاهگاهی افرادی که هنر برای شان مهم است، پیدا می شوند .
وی در پاسخ به این سئوال که قلم زنان کرمانی چگونه امرار معاش میکنند، خاطر نشان کرد : یک کار کوچک از زمان شروع تا پایانش نزدیک به سه روز طول میکشد حال آنکه در بهترین شرایط آن هم اگر مشتری هنر شناسی هم پیدا شود این کار با قیمتی نزدیک به 100 هزار تومان به فروش می رسد. حال شما این میزان را با شرایطی که پیشتر گفتم مقایسه کنید تا میزان درآمد واقعی یک قلم زن را دریابید .
استاد رضایی که دغدغه صدور این هنر را به دیگر نقاط ایران داشت ، آن هنگام که دانست من از استان همجوارشان سیستان وبلوچستان هستم، گفت: بارها علاقه مندان بسیاری را از استان شما برای فراگیری این هنر ملاقات کرده ام که امیدوارم مسئولان فرهنگی استانتان نسبت به این موضوع اقدامی انجام دهند .
با استاد رضایی خداحافظی میکنم و با آنکه زمانی اندک به ساعت بازگشتم از شهر کرمان مانده است نمیتوانم از تماشای صنایع دستی، معماری و بازار ارگ دل بکنم . به امید روزی که هنرمند هر کجا که رود قدر بیند و بر صد نشیند .
گزارش از: داود صیاد