ایلنا از فارس گزارش می دهد؛
زباله گردی به قیمت جان/ کودکان اتباع روزانه ۱۰ساعت در خیابان های شهر زباله جمع می کنند
سازمان بهزیستی آماری از کودکان زباله گرد ندارد
ساعت از دو بعد از ظهر گذشته، اما هنوز در کنار و گوشه خیابان های تفتیده کلانشهر شیراز بارهای زباله را به دوش می کشند و آنگونه که این کودکان زباله گرد می گویند: آنان روزانه ۹تا ۱۰ساعت در خیابان های شهر به دنبال جمع آوری زباله اند.
به گزارش ایلنا، با کفش های مندرس روی سیاهه خیابان به خوبی خستگی شان را جار می زنند اما نه این خیابان و نه آدم هایش از رنج شان کاسته است، چرا که آنان محکوم به کار مضاعف اند.
نفس در سینه ام حبس می شود، گرمای هوا مرا تا شرجی ترین هوای بندر می کشاند. شعر نیما در سرم زوزه می کشد «آی آدمها» آی آدمها که در ساحل نشسته، شاد و خندانید… یک نفر اینجا دارد....
سیه چرده با نگاه غمناکش طول و عرض خیابان را می پاید تا سطل زباله رنگ و رو رفته آن طرف خیابان را تصاحب کند.از همین فاصله چند متری هم می توان دستان کودکانه اما ناهموارش که به گونی زرد پاره پاره اش آویز شده را دید؛ پسرکی که با تمام توان گونی حامل زباله هایش را دو دستی چسبیده است.
از آن سوی خیابان، پسرکی صوت زنان فرا می خواندش تعلل نمی کند و از بین بوق های متمد اتومبیل های خیابان با بار سنگین و تن نحیف می گذرد، در جواب بوق رانندگان قهقهه می زنند آنجاست که صدای به بلوغ نرسیده شان به من می فهماند که هنوز بچه اند در حالی که کودکی شان لابه لای زباله ها به تاراج رفته است.
بهار کودکی شان زودتر از موعد به خزان پیری نشسته است و این را می شود از نگاه های خسته و قامت خمیده شان به وضوح دید.
نان به بهای جان
اینجا جماعتی از کودکان هشت تا دوازده سال، زیر پوست زباله های شهر در حال له شدن اند. حیات کودکان زباله گرد برای یافتن لقمه ای نان به تاراج رفته است،« رنج نان به بهای جان» حکایت کودکان زباله گردی است که هر روز ،هر ساعت تا نصف قامتشان سرازیر سطل های زباله است.
فرقی نمی کند زمستان باشد با تازیانه های سرمایش یا تابستان با گدازه های گرمایش، اینجا صحبت از زباله گردی به بهای گم شدن فصل ها در آرزوهای کودکان کار ،از نوع زباله گرد است.
اینجا و در این گوشه از کلانشهر شیراز، هوای روزگار کودکان زباله گرد به ناجوانمردانه ترین شیوه ممکن است،کودکانی که آرزوهایشان را بوسیدند و کنار گذاشتند، چون محکوم به تامین نان به بهای جان هستند. انگار علاقه ای به گفت و گو ندارند چون می دانند دقایقی که با من به گفت وگو بنشینند ،چیزی که عایدشان نمی شود هیچ،چندین سطل با محتویاتش را هم از دست داده اند.
سووالاتم در گلویم خفه می شود،چرا که نه می توانم به آنان وعده ای بدهم و نه باری از روی دوششان بردارم. دوازده ساله است اما ستون فقراتش از هم فاصله گرفته اند. شب ها از فرط کمر درد بسان پیرمرد هفتاد ساله از شدت درد دائم این پهلو به آن پهلو می شود.
این ها را خودش می گوید که از خستگی نایی برای ادامه دادن گفت وگویمان ندارد.
تاوان زباله گردی
این دردها تاوان همان گونی های زباله زرد رنگی است که گاها باید چهار تا پنج برابر وزنش را به دوش بکشد.
سیفی پسرک ۱۰ساله افغان است که دربه در کوچه و خیابان های شهر در لابه لای زباله ها به دنبال نان می گردد، پسرکی که از سر فقر و نداری سوادی ندارد و روزگارش را در انبار ضایعات شهر می گذراند.
این پسرک زباله گرد از آواره گیشان در شهرهای کرمان و چند شهر دیگر می گوید که دست آخر تقدیر، آنان را به جغرافیای شیراز کشانده است. پسرکی که همه آرزویش نجات خانواده اش از دربه دری و نداری است. رضا رفیق همیشگی سیفی است با اینکه از تبعه افغان نیست و ایرانی است اما هوای سیفی را دارد.
رضا با همین سن کم و قد کوتاهش اما مردانه در حق رفیقش سخاوت به خرج می دهد و وعده غذای ظهرش را بی تکلف جلوی خودشان پهن می کند و سیب زمینی آب پز شده را اول جلوی سیفی و بعد خودش می گذارد. رضا بچه طلاق است و با مادرش که حالا گرفتار مواد افیونی شده در حاشیه شهر و در آلونکی میان هزار و یک نوع آدم خلافکار زندگی می کنند.
قامت خمیده زیر بار زباله ها
سیفی و رضا ناخواسته باید مرد می شدند تا با دست کشیدن از آرزوهایشان جور خانوادهایشان را بکشند. کودکان ۱۱ و ۱۲ساله ای که قامت نحیفشان زیر بار زباله ها خم شد،کودکانی که مجبورند برای ماندن در این شغل نیمی از درآمد حاصل از زباله گردیشان را به پیمانکاران تفکیک زباله باج بدهند.
رد بریدگی و خون مردگی رو دستش ذهنم را درگیر می کند،بی آنکه سئوالی کنم سیفی می گوید خاله رد شیشه شکسته بطری درون سطل است که دستانم را زخمی کرده است. تصورش هم دردناک است،با آنکه می دانی خطر زخمی شدن سرانگشتانت در سطل های زباله حتمی است اما بازهم به ناچار باید سرازیر سطل هایی شوی که از لابه لای زباله های متعفن قرار است یک لقمه نان به تو بدهد.
اگرچه به کارگیری کودکان در مشاغلی چون زباله گردی مغایر با قانون و به دور از کرامت انسانی است اما می بینیم که فراوانی این دسته از کودکان بیش از پیش در جامعه نمود پیدا کرده و قوانین بازدارنده قوی برای ممانعت از این کودکان در مشاغل کثیف وجود ندارد.
سهم ۸۰درصدی کودکان اتباع از زباله گردی
کودکانی که قاطبه آنان ۹تا ۱۱سال است و به گفته برخی کارشناسان اجتماعی ۸۰درصد آنان از اتباع غیر مجاز هستند که در شیراز زباله گردی می کنند.
ناگفته پیداست که مهاجرت کودکان زباله گرد تبعه افغان از روی استیصال آنهاست و اساسا زباله گردی شایسته هیچ کودکی نیست.
با این تفاسیر نه تنها سازمان های حمایتی واجرایی همچون بهزیستی و شهرداری بلکه شبکه گسترده ای چون مجموعه بهداشت و درمان باید برای رسیدگی و بهبود آلام جسمی و روحی این دسته از کودکان و ساماندهی آنان پا پیش بگذارند،چرا که طبق قوانین بین اللملی و بهداشت جهانی آنان کودک هستند و فرقی نمی کند که ایرانی و یا اتباع باشند.
این کودکان خودشان هم به این باور رسیده اند که روزی در میان زباله جان خواهند داد چون بارها و بارها دیگر هم صنفانشان را بی جان لای زباله ها یافته اند. کودکانی که به این یقین رسیده اند که آینده ای برایشان متصور نیست.
کودکانی که توسط باندهای قاچاق انسان به کار سخت گمارده می شوند و بدون هیچ دستمزدی جز خوراک و جای خواب به استثمار گرفته می شوند.
زندگی میان زباله ها رهاوردی جز بیماری های قارچی،عفونی برای این کودکان نداشته و همین مسائل باعث شده تا آنان پس از هر بار بیماری و زخمی شدن به دلیل عدم مراجعه به مراکز درمانی با انبوهی از آلودگی و بیماریهای عفونی مواجه شوند و عمر کوتاهی داشته باشند.
عدم اعمال قانون در مواجهه با کودکان زباله گرد
در همین رابطه یک کارشناس مسائل حقوقی، کودکان زباله گرد را یکی از مصادیق عینی ناهنجاری اجتماعی عنوان کرد و گفت: با تجزیه و تحلیل معادلات اجتماعی کودکان زباله گرد متوجه می شویم که علاوه بر فقر، اعتیاد، طلاق والدین،آسیب پذیر بودن کودکان و ... دلایلی چون نقص یاعدم اعمال قانون یا نظارت بر این حوزه وجود دارد که باید به صورت جدی بررسی شود.
عسکر هاشمی افزود: با این حال که قوانین متعدد حمایت از اطفال بی سرپرست در سال های ۹۲و۹۹تصویب شده،اما همچنان کودکان زباله گرد در محیط های آلوده، غیر بهداشتی و خطرناک در حال فعالیت هستند.
لزوم برخورد قاطع مراجع قضایی با افراد سودجو
وی ادامه داد: با توجه به اینکه منافع بخش زباله در جیب عده ای خاص و منفعت طلب واریز میشود و حتی باندهای قاچاق این کودکان را از کشورهای بیگانه از طریق قاچاق برای این منظور استفاده می کنند، این فرایند در دست افرادی محدود است که امید می رود دادستان و مراجع قضایی بر خورد قاطع با افراد سود جو و متخلف این حوزه داشته باشد، تا کودکان از لحاظ جسمی و روحی و روانی دچار آسیب های جبران ناپذیر بیشتری نشوند.
فعالیت ۶مرکز حمایتی و آموزشی برای ساماندهی کودکان کار در فارس
در همین رابطه مدیر کل بهزیستی استان فارس در گفت و گو با «ایلنا» اظهار می کند: در راستای کنترل و کاهش آسیب های اجتماعی مرتبط با حضور کودک کار در خیابان،اداره کل بهزیستی فارس،۶ مرکز در استان راه اندازی کرده که از این تعداد ۴ مرکز به صورت روزانه تحت عنوان مراکز حمایتی آموزشی و ۲ مرکز به صورت شبانه روزی تحت عنوان مرکز اقامتی میان مدت ساماندهی کودکان کار درسطح استان فعالیت می کنند.
سازمان بهزیستی آماری از کودکان زباله گرد ندارد
محمدرضا هوشیار با تاکید بر اینکه اداره کل بهزیستی فارس آماری از تعداد کودکان کار و یا زباله گرد ندارد،عنوان کرد: این آمار در حیطه اختیارات بهزیستی نیست و این سازمان در صورت تحویل این کودکان توسط شهرداری به بهزیستی برای نگهداری و آموزش آنان اقدام می کند.
وی افزود: این سازمان با همکاری ۱۶ دستگاه عضو کمیته ساماندهی در زمینه ارائه خدمات به کودکان کار و خانواده آنان فعالیت می کند.
مدیر کل بهزیستی فارس خدمات قابل ارائه در مراکز تحت حمایت سازمان بهزیستی فارس را شامل خدمات مددکاری، روانشناسی، آموزشی، پیگیری تحصیلی و ارجاع پزشکی،حرفه آموزی در زمینه توانمند سازی کودک و خانواده آنان و همچنین کنترل و کاهش آسیب بر کودک و خانواده آنها دانست.
وظیفه شهرداری جمع آوری کودکان زباله گرد نیست
در ادامه این گزارش، رئیس اداره پیشگیری و ساماندهی آسیبدیدگان اجتماعی شهرداری شیراز در گفت و گو با« ایلنا» اظهار کرد: اداره آسیب های اجتماعی شهرداری شیراز مجری مصوبه شورای عالی اداری کشور است و وظیفه آن جمع آوری کودکان زباله گرد نیست.
علی پولادیان افزود: مردم به اشتباه فکر می کنند که وظایف شهرداری جمع آوری کودکان زباله گرد است در صورتی که یکی از وظایف این شهرداری جمع آوری کودکان متکدی است که طبق قانون، تکدی گری جرم است.
وی با تاکید بر اینکه برخی از این کودکان به کودکان کار اطلاق و به دلیل تکدگری شان جمع آوری می شوند نه به دلیل اینکه کودک هستند،تصریح کرد: تکدی گری طبق قانون جرم است و در همین راستا اقدام به جمع آوری کودکان کار خیابانی که در سر چهارراه ها مشغول تکدی گری هستند، می کنیم.
پولادیان یادآور شد: جمع آوری کودکان خیابانی زباله گرد و سایر مشاغل با ارسال گزارشات مردم و مشاهدات میدانی سازمان بهزیستی با گشت های ۱۲۳ توسط شهرداری انجام می شود.
گزارش: آمنه سپهر