گزارش ایلنای اصفهان از مسدود شدن دوباره آب زاینده رود ؛
باز کردن مقطعی آب خواسته ما نیست/مطالبه ما جریان دائمی زایندهرود است
بعد از دو هفته، دوباره حاشیه رودخانه زاینده رود در شهر اصفهان خالی از جمعیت شد و شهر در اندوهی تکرار شونده فرو رفت.
به گزارش خبرنگار ایلنا از اصفهان، نهم بهمن ماه بود که خبر بازگشایی رودخانه زاینده رود را دادند تا به قول خودشان برای آب مورد نیاز کشاورزان شرق اصفهان را تامین کرده باشند.
تاریخ بازگشایی آب در رودخانه دائمی که بیش از 10 سال است فصلی شده، 12 بهمن اعلام شد و مهران زینلیان معاونت اقتصادی استانداری اصفهان تاریخ بازگشایی را مربوط به توافق بین کشاورزان شرق و غرب اعلام کرد.
توافقی که میان تهی بود و اگر قرار بود آبی تخصیص داده شود، باید در فصل پاییز و زمان مناسب کشت گندم و جو این اتفاق می افتاد. اصغر آیتی از کشاورزان شرق اصفهان نیز این گفته را تایید می کند و به ایلنا می گوید: از نظر ما کشاورزان این آب زوری بود و مثمر ثمر نبود، اما چاره ای هم نداشتیم.
وی ادامه می دهد: باید خیلی زودتر این کار انجام می شد؛ زمان بازگشایی آب کم و در فصل نامناسب بود. وقت کشت گندم و جو در بهمن ماه نبود که به ما آب دادند. این آب باید پاییز و به میزان بیشتری باز می شد و آنقدر حجم آب کم بود که اصلا به تالاب گاوخونی نرسید.
آیتی با اشاره به هزینه های سرسام آور تولید و افزایش چندبرابری قیمت نهاده ها از جمله بذر و ادوات کشاورزی تاکید می کند: در این کاشت ما متضرر خواهیم شد، زیرا چند برابرهزینه گندم و جویی که قرار است برداشت کنیم، پول و هزینه صرف مرحله کاشت کردیم؛ کشت در این فصل از نظر تناژ و کیفیت پایین تر از کشت در فصل پاییز است، ولی چاره ای هم نداریم؛ کشاورز کشت نکند، چه کند؟
جریان دائمی زاینده رود را میخواهیم
این کشاورز میان سال ورزنهای اضافه میکند: اصلا باز کردن مقطعی آب خواسته ما نیست؛ کشاورزان در کنار دوستداران محیط زیست و مردم و سایر حقابه داران، خواهان جریان دائمی زاینده رود حتی با دبی کم هستند. این رودخانه دائمی بوده و سال هاست که به کانال آب رسانی تبدیلش کرده اند. ما این را نمی خواهیم.
پدر روشنا و رامین هم همین را می گوید. کنار شیرسنگی پل خواجو نشسته و زیر لب شعر " به اصفهان رو" را زمزمه می کند و در جواب سئوالم که می پرسم چرا به تماشای زاینده رود در حال احتضار آمده ؟ می گوید: روح و قلب شهرمان بود و حالا به دلیل سوء مدیریت ها به رودخانه فصلی تبدیل اش کرده اند که حتی وقتی خوب باران ببارد، شاهد جریان مدت دارش نیستیم. این رودخانه فصلی نبود! ما زاینده رود همیشگی را می خواهیم. دلمان برایش تنگ می شود و دیدن مرگش دلخراش است، اما نمی شود بدرقه اش نکرد.
گره های کورترافیکی
از چهاردهم بهمن که آب به اصفهان رسید تا دو شب پیش هم مسیرهای منتهی به حاشیه زاینده رود گره های کور ترافیکی داشت. شهروندان زیادی برای تماشای عزیز سفرکرده شان به تماشا آمده بودند. عده زیادی خودروهای شان را در حاشیه پارک های اطراف رودخانه پارک کرده بودند و عده زیادی، همانطور که از روی پل های روی رودخانه عبور می کردند، نیش ترمزی می زدند و نگاه شان را به رودخانه ای که سال هاست دچار مرگ شده، می دوختند و دلشان نمی آمد از آن چشم بردارند.
این دلتنگی آنقدر عمیق و جانکاه بود، که کمتر کسی برای ماشین های متوقف شده بوق می زد تا بلکه ترافیک را روان کند. چهارراه های منتهی به پل های عبوری روی رودخانه، وضعیتی به مراتب بدتر داشتند و بیشتر پلیسهای سرچهارراههای زاینده رود درحالی که دستشان را پشت کمرشان گره کرده بودند، فقط به حجم سنگین ترافیک نگاه می کردند.
چاله های آبی که یادگار مانده
بستر رودخانه حالا پر از چالههای آب حاصل از جاری بودن موقتی زاینده رود است. چالههایی که برای کمتر کسی جلب توجه می کند و حتی پرندگان مهاجر هم به سراغ شان نمی آیند. فقط اینکه شب ها مثل آینه تصویر و نور پل ها را منعکس می کنند و یادمان می اندازند، آن سفرکرده که صد غافله دل همره اوست، برای مدت نامعلومی بازهم از شهر رفت.