سیدمحمدجعفر ناظم السادات مطرح کرد؛
خلیجفارس با انتقال آب شورتر میشود/ تکرار سناریوی فاجعه حفر چاه/ آبزیان قربانی اصلی طرح شیرین کردن آب/ بدون همکارى با کشورهاى منطقه نمىتوان به آینده امیدوار بود
استاد مرکز پژوهش هاى علوم جوى – اقیانوسى دانشگاه شیراز میگوید: انتقال آب از دریا در روزهاى گذشته براى استان فارس رقم خورد و در این شرایط که دعواى برداشت آب دریا در داخل و خارج از کشور بالا گرفته بود فارس هم به نوعى سهم خود را از آب دریا گرفت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، گرچه این موضوع به عنوان دستاوردى بزرگ از سوى مسئولان استانى و برخى از نمایندگان مردم در مجلس یاد مى شود اما قطعا بخش آسیب هاى آن مى تواند بیشتر و غیرقابل جبران باشد.تبلیغات گسترده براى شیرین کردن آب خلیج فارس و رساندن آن به استانهایى که با بحران کم آبى روبه رو هستند گرچه در نگاه اول مى تواند امیدى براى پایان بحران بى آبى باشد اما این روند بدون تبعات نیست.انتقال و شیرین کردن آب در حجم گسترده منجر به افزایش گرماى آب و کاهش بخار مى شود و اولین تاثیر آن کاهش بارندگى ها در دریا، افزایش آلودگى آب و بحران هاى زیست محیطى خواهد بود.
هزینه هاى هنگفت انتقال آب در مقابل کاهش و آلودگى آب دریا که بدون بازگشت هم خواهد بود نشان مى دهد که انتقال وشیرین کردن آب دریا چندان هم خوشایند نیست. درحالى کمتر از چند هفته از جشن افتتاح انتقال آب از دریا به فارس مى گذرد دکتر سیدمحمدجعفر ناظم السادات، استاد مرکز پژوهش هاى علوم جوى – اقیانوسى دانشگاه شیراز در گفت وگو با ایلنا مرکز استان فارس به بررسى ابعاد مختلف و خسارت جبران ناپذیر انتقال و شیرین کردن آب دریا به استان فارس پرداختیم که در زیر میخوانید.
شیرین کردن و انتقال آب از خلیج فارس به سمت فارس آغاز شده به نظر شما این انتقال چه دشوارهایی مى تواند به همراه داشته باشد؟
جابهجایى آب گاهى با چندهزار متر ارتفاع و بیش از هزار فاصله افقى در میان دشت هاى تشنه و مردمان فقیر کار آسانى نیست و هزینه هاى حفظ خط انتقال آب را باید در طول زمان بررسى کرد و هر چه سطح آب بیشترى به داخل کشور پمپاژ شود آب هاى خلیج فارس آلوده تر، شورتر و گرم تر خواهد شد و پیامدهاى زیست محیطى یکى پس از دیگرى نمایان مى شود.
شورى بیشتر آب جریان طبیعى در خلیج فارس را نابسامان مى کند، تبخیر و توانایى اتمسفر براى انتقال نم به درون کشور را کاهش مى دهد و همچنین زندگى آبزیان به ویژه در بخش هاى نزدیک به ساحل، آرام آرام پر هزینه تر خواهد شد و صنعت شیلات که خمیرمایه زندگى مردم جنوب کشور است با دشوارى فراوان همراه خواهد شد.
از طرفى ادامه این کار با افزایش شورى به ویژه در بخش هاى شمالى خلیج فارس و کاهش بارش در سراسر کشور در گام نخست در بخش هاى جنوبى کشور شامل استان هاى بوشهر، هرمزگان، فارس و... پیامدهاى زیانبار و جبران ناپذیرى براى کشور به همراه خواهد داشت.
در طرح انتقال آب گفته مى شود کشورهاى عربى از سال ها قبل اینکار را شروع کرده اند و به نوعى عدم ورود ایران به این طرح به معناى از دست دادن فرصت در مقابل برداشت آب توسط کشورهاى عربى قلمداد مى شود، دیدگاه شما چیست؟
در بحث شیرین کردن و انتقال آب دریا گفته مى شود که آب شیرین کن هاى کشورهاى جنوبى خلیج فارس از چند دهه پیش یورش به آب هاى خلیج فارس را آغاز کرده اند. همچنین این موضوع مطرح مى شود که نزدیک به 50 درصد آب شیرین کن هاى جهان از سوى این کشورها راه اندازى شده است و اگر ما کوتاه بیاییم سهم خود را از این آب ها از دست مى دهیم که بدون در نظر گرفتن نقش سازنده خلیج فارس در بارش زایى و پیکربندى سامانه هاى هواشناسى رسیده به ایران ،مى خواهیم دنباله رو کشورهاى عربى باشیم که سامانه بارشى چندانى از خلیج فارس دریافت نمىکنند.
همین که کشورهاى عربى یک کار درست یا نادرست انجام داده اند در واقع ما هم مى خواهیم دنباله رو آنها باشیم. از طرف دیگر سودهاى بادآورده از خرید آب شیرین کنها و راه اندازى ایستگاههاى پمپاژ و لوله کشى هم در این پیروى نقش دارند در صورتی که در خیلی چیزهای دیگر ما ازآنها پیروی نمی کنیم.
کارکرد خلیج فارس در پمپاژ آب به درون ایران چیست و چگونه تشریح مى کنید؟
به عنوان نمونه سامانه انتقال آب از سد درودزن به شیراز داراى چندین ایستگاه پمپاژ است تا یکى پس از دیگرى آب را به دیگرى رسانیده و در پایان به شهر شیراز انتقال داده شود و درصورتى که آخرین ایستگاه پمپاژ آب در نزدیکى شهر شیراز از کار بیفتد همه ایستگاه هاى پمپاژ پیشین که کار کرده اند بىخود انرژى مصرف مى کنند و آبى به شیراز نمى رسد.
حال مصداق آمدن بخار آب از پهنه هاى بزرگى از اقیانوس هاى جهان است که راهى ایران مى شود و سیستم هاى آب و هوایى این پمپاژ بخار آب را انجام مى دهد و ایستگاه پایانى پمپاژ خلیج فارس است.
شور شدن پیوسته خلیج فارس تبخیر را کاهش و سامانه پمپاژ آخر را سست مى کند و در نهایت رودخانه بخار آب به ایران آهسته آهسته مى شکند و بخار آب راهى جاى دیگرى خواهد شد.
اهمیت حفظ چرخه طبیعى خلیج فارس براى ایران نسبت به دیگر کشورهاى همسایه چگونه است؟
ایران بیشترین بهره بردار از سامانه بارش زایى خلیج فارس است و بیش از هر کشور دیگر باید در اندیشه محیط زیست آن باشد.اگر بدون برنامه و با شعار براى شیرین کردن آب به سوى خلیج فارس یورش ببریم چند دهه دیگر ایرانیان نه از آبزیان دریا بهره چندانى دارند و نه خلیج فارس در بارش زایى ایران کارکرد پررنگى خواهد داشت.
نگرش نادرست به توانایى خلیج فارس در رانش رو به جلو اقتصاد ایران ادامه همان راهى است که چند دهه پیش براى حفر چاه ها در دشت هاى ایران داشتیم.
این وضع و انتقال آب دریاى خلیج به استان فارس چه تبعاتى منفى مى تواند براى استان و کشور داشته باشد؟
وسعت استان فارس نزدیک به 123 هزارکیلومتر مربع است و کاهش یک میلیمتربارش سالانه در این استان برابر با 123میلیون مترمکعب آب است.این حجم آب بیش از 4 برابر آبى است که از سد درودزن درگذر یک سال از راه خط 1 به شیراز مى رسد.
پس این آبى که با انتقال لوله به شیراز می رسد نزدیک به 0/25 میلیمتر بر سطح استان است که به علت کم بودن گاهى نمى توان آن را اندازه گرفت.ارزش باران بر کوه هاى البرز و زاگرس را بدانیم چراکه تنها یک میلیمتر کاهش بارش در کشور برابر با 55 خط لوله انتقال آب با گنجایش یک متر مربع بر ثانیه است.
کاهش بارش در کشور ویرانگر است و نباید بر روى آن ریسک کرد و بارش باران در کشور به ویژه در جنوب آن با شور شدن آبهاى خلیج فارس و با کاهش روبه رو مى شود.
به نظر شما در برابر برداشت آب توسط کشورهاى حوزه خلیج فارس چه باید کرد؟
در برابر کارکرد کشورهاى جنوبى خلیج فارس رفتار ایران باید خردمندانه و برپایه پاسدارى از محیط زیست باشد. باید بدانیم که با ادامه روند کنونى به ویژه گسترش آب شیرین کن ها زندگى در خلیج فارس روند رو به ویرانى به خود مى گیرد و این درحالى است که تبخیر آب شور بسیار کمتر از آب هاى شیرین است؛ بنابراین با افزایش شورى بازتاب انرژى خورشیدى در لایه هاى نزدیک زمین افزایش مى یابد که به گرماى هوا خواهد انجامید.آب دریا بالاترین کیفیت را در کناره هاى ایران دارد و بیشترین ساحل را با ایران با دریا دارد و لذا بیشترین دریافت بارش وابسته به کشور ما است و نیاز است تا بیشترین تلاش براى پاسدارى از خلیج فارس از داخل کشور انجام شود.
مسئولیت کشور ما به عنوان بازوى قدرتمندى به واسطه سهم گسترده اى که از سواحل خلیج فارس دارد، چیست؟
نیاز است ایران همه کشورها را به دور میز گرد آورد تا راه چاره پیدا شود و همه کشورها بودجه اى در پیوند با پژوهش ها بر روى خلیج فارس اختصاص دهند.
بیش از برداشت آب باید مدل هاى گوناگون هواشناسى، اقلیم شناسى، اقیانوس شناسى و بیولوژى دریا، گرما و شورى آب، نشان هاى افزایش آلودگى، تبخیر و بارش ها و... را بیازمایند و بدون مدل سازى و کارهاى درست پژوهشى اینکه چندنفر بشینند و یک گزارش بدهند کار به سرانجام درستى نمى رسد.
راهکار هاى دیگر به جاى انتقال آب از خلیج فارس که آسیبهاى زیست محیطى کمترى دارند و قابل اجرا هم هستند، کدامند؟
پیش از هزینه هاى هنگفت شیرین سازى و جابه جایى چند هزار کیلومترى آب بایستى همه روش هاى تولید آب در کشور و هزینه هاى آن مقایسه شود.
در راستاى تولید آب گاهى درختکارى و بهبود آبخیزدارى چندین برابر سود دهى دارد که یکى از آنها افزایش بارش و نفوذ بهتر آب در خاک است. بسیارى از پژوهشگرانى که در حوزه علوم زمین کار مى کنند بر این باورند که اگر بخشى از پولى که براى طرح هاى سد سازى و انتقال آب میان حوضه اى هزینه مى شد، به گسترش جنگل و مراتع پرداخت مى شد بسیارى از دشوارى هاى کنونى وابسته به محیط زیست را نداشتیم.
همچنین بهره بردارى از نم هوا و شبنم نه تنها دشوارى محیط زیستى ندارد بلکه گامى ارزشمند در بهره بردارى از توانایى هاى کشور است. یورش افسار گسیخته همه کشورهاى حاشیه اى براى شیرین سازى آب خلیج فارس، این کشورها و به ویژه ایران را با پیامدهاى بزرگ محیط زیستى روبه رو مى سازد و بدون همکارى با کشورهاى منطقه نمى توان به آینده و زندگى شادمانه در این پهنه جغرافیایى امیدوار بود.