در شب کیکاوس جهانداری؛
زحمات جهانداری برای کتابخانه تخصصی مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی تقدیر شد
کمتر مجموعه ایرانشناسی و اسلامشناسی یافت میشود که نامی از جهانداری در آن نباشد. او کتابداری نخوانده بود، اما در این رشته متبحر بود.
شب کیکاوس جهانداری؛ شب گذشته(۱۸ بهمن ماه) ازسوی مجله بخارا، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، گنجینه پژوهشی ایرج افشار و بنیاد ملت در کانون زبان فارسی و با حضور خانواده کیکاوس جهانداری، ژاله آموزگار، ایرج پارسینژاد و علاقهمندان این حوزه برگزار شد.
به گزارش ایلنا، کامران فانی در این مراسم با اشاره به دوستی چهل ساله خود با مرحوم جهانداری عنوان کرد: کمتر مجموعه ایرانشناسی و اسلامشناسی یافت میشود که نامی از جهانداری در آن نباشد.
این عضو فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی با اشاره به رشته تحصیلی خود(کتابداری) اظهار کرد: مرحوم جهانداری، یک روز مرا دید و گفت، پنجشنبهها یک جای خوبی میروم بیا با من برویم، وقتی پرسیدم کجا؟ گفت کتابخانه مجلس(سنا) میروم مجموعهای نفیس در آنجا است که باید فهرستنویسی و مرتب شوند.
فانی ادامه داد: مرحوم جهانداری کتابداری نخوانده بود، اما در این رشته متبحر بود، و برخی کارهایش به استاد ایرج افشار شباهت داشت؛ کتابخوانی حرفه بود و خودش هم شیفته این کار بود.
این کتابدار و فهرستنگار با بیان اینکه ریاست کتابخانه مجلس(سنا) را تقیزاده برعهده داشت؛ گفت: در آن زمان جهانداری، با دکتر زریاب خویی نیز همکار بودند و مقدمات ایجاد مجموعه ایرانشناسی نیز در همان زمان فراهم شد.
فانی به تبحر جهانداری در ادبیات آلمانی نیز اشاره کرد و اظهارکرد: مرحوم جهانداری در کتابهای موسیقی، ادبی و سفرنامهها نیز وارد بود و بهترین سفرنامهای که ترجمه کرده است «سفرنامه پولاک» نام دارد.
سپس نوشآفرین انصاری، نویسنده و یکی از فعالان شورای کتاب کودک و از آشنایان مرحوم جهانداری، با تسلیت درگذشت این مترجم پیشکسوت به خانواده وی گفت: در خانه، مرحوم جهانداری را «دایی کاوس» صدا میزدیم و هر چهارشنبه به منزل عمه گوهر او میرفتتیم و حالا بعداز گذشت پنجاه سال از آن جلسات همچنان منزل عمه گوهر پذیرای ماست.
وی؛ جهانداری را مردی کمحرف، شیکپوش و طناز معرفی کرد و افزود: همیشه مرحوم جهانداری برای من یک کتابدار و مترجم برجسته بود. نگاه وی به کتابخانه نگاهی دقیق و روشن بود و قصد داشت از کتابخانه مجلس یک مرجع ایرانشناسی بسازد.
انصاری افزود: جهانداری نخستین کسی بود که چیدمان سنتی کتابخانهها را به شکل ردهبندی کنگره درآورد.
صادق سجادی، معاون پژوهشی مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، در ادامه به آشنایی سی ساله خود با مرحوم جهانداری اشاره کرد و گفت: مرحوم جهانداری پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه در رشته زبانهای خارجی به کتابخانه مجلس(سنا) راه یافت و در کنار همکاری با دکتر زریاب بهعنوان معاون کتابخانه منصوب شد.
وی ادامه داد: روزهای سهشنبه یکی از بهترین روزها و ایام اشتغال من در مرکز بود، زیرا در این روز استادان جلساتی را در مرکز برپا میکردند.
سجادی با اشاره به اینکه مرحوم جهانداری در گردآوری، شناسایی و تهیه کتابهای اروپایی با موضوع مطالعات ایرانی و اسلامی تلاشی بینظیر داشت؛ گفت: مجموعه جامعی متشکل از ۵۰۰ مدخل از اسلامشناسان اروپایی را برای کتابخانه دائرهالمعارف جمعآوری کرد که در نوع خود بینظیر است.
هوشنگ دولتآبادی، دیگر سخنران «شب کیکاوس جهانداری» بود. وی با اشاره به خاطره مشترک خود با مرحوم جهانداری و ایرج افشار گفت: با رفتن آدمها حفرهای در قلب انسان ایجاد میشود که هیچ گاه پرنمیشود. یادم میآید تابستانها با ایرج افشار و مرحوم جهانداری سفر میرفتیم در یکی از این سفرها صحبت از حبیب یغمایی به میان آمد و ایرج افشار شعری از یغمایی را با موضوع مرگ که برای خودش سروده بود با صدای خاص خود خواند، یغمایی در آن شعر از دیگران خواسته بود که در مرگش گریه نکنند، از خوبیهایش نگویند.
وی ادامه داد: عصر که با جهانداری قدم میزدیم به شعر یغمایی اشاره کرد و گفت، کاملا با یغمایی موافقم، من هم گفتم، نمیشود که در مرگ کس سکوت کرد، در ضمن نمیشود درمرگ کسی لبخند به لب داشت.
دولتآبادی در ادامه به خاطره دیگری از ریاست افراد غیرمتخصص بر دانشگاه تهران اشاره کرد از جهانداری مطرح کرد که لبخند حاضران را به همراه داشت.
وی در برابر این واکنش حاضران ابزار کرد: خوشحالم که با تعریف کردن این خاطره به نوعی خواسته شفاهی مرحوم جهانداری مبنی بر گریه نکردن دیگران در عزایش را برآورده ساختم.