خبرگزاری کار ایران

به مناسبت زادروز یک شاعر؛

اوستا؛ برج‌عاج نشین نبود

اوستا؛ برج‌عاج نشین نبود
کد خبر : ۲۴۹۹۳۴

اوستا، شاعر زمان خویشتن بود و با مردم همراه. همیشه به سادگی و آزادگی زندگی کرد و به چرب و شیرین دنیا آلوده نشد.

نبود از تو گریزی چنین که بار غم دل / ز دست شکوه گرفتم، بدوش ناله کشیدم
جوانی‌ام به سمند شتاب می‌شد و از پی / چو گرد در قدم او، دویدم و نرسیدم

۲۰ بهمن ماه، سالروز تولد مهرداد اوستاست. کسی که جان تازه‌ای در قالب قصیده دمید؛ چراکه او از معدود شاعرانی است که بعداز مشروطه در آثار و سروده‌های خود به‌خصوص در قصایدش، نیازها، دردها و آلام انسان امروزی را گنجانده بود. این مناسبت بهانه‌ای شد تا گفتگویی داشته باشیم با افشین علا(شاعر معاصر) که مهرداد اوستا را از نزدیک می‌شناخت.

افشین علا در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ با بیان اینکه مهرداد اوستا به‌عنوان یادگار باشکوهی از گذشتگان شعر فارسی، جایگاه ویژه‌ای دارد؛ گفت: خوشبختانه این سعادت را داشتم که از دهه ۶۰ با آمدن به تهران و ورود به دانشگاه، به واسطه دوستی با شاعران نسل دوم انقلاب همچون قیصر امین‌پور، ساعد باقری، حسن حسینی و…با اساتیدی که به‌عنوان نسل اول شعر انقلاب می‌شناسیم، حشر و نشر داشته باشم.

او ادامه داد: مهرداد اوستا به همراه دیگر بزرگواران نسل دوم شاعران انقلاب، به‌طرز عجیبی آمیزه‌ای از مهر و تواضع و محبت بی‌دریغ بودند که در توصیف این عزیزان؛ زبان من قاصر است و فقط می‌توانم به این بیت سعدی اشاره کنم:
هر آنکست که ببیند روا بود که بگوید / که من بهشت بدیدم به راستی و درستی

علا افزود: همه این خوبان؛ به ویژه مهرداد اوستا، مصداق این بیت بودند. اوستا در بین این بزرگان شمع جمع بود و همه به او اقتدا می‌کردند. توصیف راستی و درستی که در بیت سعدی آمده به چند منظور در وجود اوستا متجلی بود. هم راستی و هم درستی و هم استواری در سخن بود که از وی اعجوبه‌ای ساخته بود. در تسلط بر شعر فارسی و گنیجنه کهن ادبیات هم درستی و راستی در اندیشه و گفتار و رفتار او موج می‌زد.

او با اشاره به اینکه یکی از خصایص برجسته آثار اوستا، عدم اکتفای وی به مضامین رایج در شعر کلاسیک است؛ بیان کرد: او از دهه ۴۰ به طور جدی وارد عرصه شعر سیاسی - مذهبی شد و این حضور را تا بعداز پیروزی انقلاب اسلامی و حتی در دوران دفاع مقدس، همچنان ادامه داد. این نشان‌ دهنده این است که اوستا، شاعر زمان خویشتن بود و نسل مخاطب خود را خوب می‌شناخت و با مردم همراه بود. اوستا همیشه به سادگی و آزادگی زندگی کرد و به چرب و شیرین دنیا آلوده نشد. این همه درس دیگری است که باید نسل جوان در مطالعه احوال بزرگان به ظرافت‌های فکری و عملی آن‌ها دقت بیشتری داشته باشند تا دچار قضاوت‌های شتابزده نشوند.

این غزل‌سرای معاصر با بیان اینکه نثر اوستا هم به اندازه نظم او قوی بود؛ اظهار داشت: در آثار اندک اما بسیار ارزشمندی که اوستا در زمینه نثر به جا گذاشته مثل تیرانا؛ قواعد، ذهنیت، دقت و شیوه‌های بدیع او و آراستگی‌های بیانی نهفته در آن را شاهدیم که خواندن اینگونه نثرها یک واجب مسلم برای نسل جوان امروز است.

این شاعر در اشاره به نقش پیشکسوتی مهرداد اوستا گفت: در پیوند قابل‌های کلاسیک با جهان ذهنی و زبانی مخاطب امروز، بزرگانی نقش پیشکوستی را ایفا کردند. اینطور نیست که غزل نوین و مدرن امروز که مورد اقبال جوان‌هاست به راحتی به دست ما رسیده باشد. همزمان با ظهور «نیما» که مانیفست جدیدی برای شعر ایجاد کرد، سنگر باران شعر فاخر کلاسیک به نگاه‌بانی از ظرفیت‌های روز افزون و مکتوم شعر کلاسیک مشغول شدند. ازجمله این افراد: شهریار، اخوان، امیری فیروزکوهی و مهرداد اوستا بودند.

علا ادامه داد: کار اوستا در شعر همان خواسته‌ای بود که نیما از شاعران داشت. نیما نیامده بود که بساط قالب کهن شعر فارسی را درهم بپیچد، بلکه او پرچم‌دار نگاه نوین به مقوله شعر بود. این نگاه را امثال اوستا با تیزبینی و اشراف همزمان در سخن و مضامین تازه به نسل ما رساندند. کما اینکه می‌بنیم در سرتاسر آثار کلاسیک کسانی چون مهرداد اوستا و مشفق کاشانی، کشف‌های نو به نو و خلاقیت‌های روزافزون به چشم می‌خورد. در کنار این عزیزان گروه دیگری همه مثل سیمین بهبهانی و هوشنگ ابتهاج بودند که فرم‌های دیگری از نگاه جدید را در قالب کلاسیک ارائه کردند که حاصل همه این تلاش‌ها منجر به ظهور جوانترهایی چون حسین منزوی و بعد از او غزلسریان این روزگار شد. پس سهم پیشکسوتی، مضمون‌آفرینی و زبان‌آموزی امثال مهرداد اوستا، هرگز نباید نادیده گرفته شود.

او افزود: کما اینکه ما نثر سده‌های پیشین را در آثار بزرگانی چون اخوان و شاملو می‌بینیم. در نثر معاصر هم باید از توانمندی‌های نهفته در نثر چهر‌ه‌هایی چون اوستا بهره ببریم.

علا درباره رابطه مشفق کاشانی و مهرداد اوستا گفت: این دو بزرگوار از قدیم یار و رفیق یکدیگر بودند و به همین دلیل مشفق قبل از مرگ وصیت کرد که او را درکنار دوست و یار قدیمش مهرداد اوستا به خاک بسپارند که این مهم اتفاق افتاد.

محمدرضا رحمانی یاراحمدی با نام هنری مهرداد اوِستا در ۲۰ بهمن ماه ۱۳۰۸ در بروجرد، در خانواده‌ای علاقه‌مند به شعر و ادبیات به دنیا آمد. پدربزرگ مادری‌اش حاج «دوخا محمد» متخلص به «رعنا» شاعری بسیار خوش ذوق و توانا بود. استعداد عجیب شعر در وجود مهرداد کوچک باعثشد که به تشویق و اصرار معلمان از کلاس پنجم ابتدایی شعر گفتن را آنهم به صورت موقوف و مقفی آغاز کند.

او تحصیلات دانشگاهی خود را از سال ۱۳۲۷ با ورود به دانشکده معقول و منقول(الهیات) دانشگاه تهران آغار کرد و موفق به اخذ لیسانس خود در این رشته شد. سپس با ادامه تحصیل، با مدرک فوق لیسانس در رشته فلسفه از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد. از استادان او می‌توان به مرحوم «بدیع‌الزمان فروزانفر» اشاره کرد. اوستا علاوه بر شاعری، در زمینه فلسفه، موسیقی و ادبیات فارسی نیز فعالیت داشت.

این شاعر در سه شنبه، ۱۷ اردیبهشت سال ۱۳۷۰، درحالیکه مشغول تصحیح شعری در شورای شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تالار وحدت بود؛ دچار عارضه قلبی شد و درگذشت. مهرداد اوستا در بهشت زهرای تهران و مقبره مشاهیر فرهنگ، ادب و هنر درکنار مجتبی مینوی و مشایخ فریدنی(حجره ۹۵۳) به خاک سپرده شد.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز