سیامک گلشیری:
بخش اعظم بودجه، باید صرف بالا بردن سرانه مطالعه شود
باید فکری جدی برای باز شدن پای کتاب به زندگی مردم کرد نه اینکه روز به روز بیشتر احساس کنند که چیز به دردنخوری است و آن را از زندگیشان کنار بگذارند.
در آستانه بررسی بودجه فرهنگ و هنر در مجلس گفتگویی با «سیامک گلشیری» در رابطه با مشکلات و اولویتهای فرهنگی صورت گرفت.
درحال حاضر چه مشکلاتی در زمینه فرهنگ وجود دارد و چه کارهای اساسی در این حوزه به دلیل کمبود بودجه روی زمین مانده است؟
خیلی مشکلات وجود دارد که در حوزة فرهنگ باید به آنها رسیدگی کرد و البته مهمترین آنها بحثسرانة مطالعه است. به گمان من یکی از شاخصهایی که میشود با آن میزان علاقة مردم یک مملکت را به فرهنگ سنجید، همین سرانة مطالعه است و همینطور تیراژ کتابها که در اینجا واقعاً اسفبار است. تیراژ کتابهای ما رسیده با پانصد و هزارتا و این نشان میدهد که مردم تا چه اندازه به کتاب و کتاب خواندن علاقهمندند. این موضوعی است که باید بیش از هر چیزی به آن اهمیت داد. فکر میکنم بسیاری از این بودجه باید صرف همین قضیه شود. اینکه فکر جدی شود برای باز شدن پای کتاب به زندگی مردم. نه اینکه روز به روز بیشتر احساس کنند که چیز به درد نخوری است و آن را از زندگیشان کنار بگذارند.
به نظر شما در چه زمینههایی فرهنگ، نیازمند بودجه بیشتریم و در چه زمینههایی میتوان بودجه فرهنگی را کاهش داد؟
میدانم که باید صاحبنظران و همینطور اهل فن را، که در این زمینه کم هم نیستند، جمع کنند و بعد از آنها بخواهند برنامههای علمی و عملی طرحریزی کنند. باید شروع کنند به آموزش به معلمهایی که از دوران دبستان به بچهها یاد بدهند کتاب بخوانند. به جای خیلی از درسهایی که هرگز بهدردشان نخواهد خورد، از آنها بخواهند رمان بخوانند و با این کار ذهن خلاقی بهوجود بیاورند. باید کاری کنند تا مردم در مکانهای عمومی و پر رفت و آمد کتاب را مقابل چشمانشان ببینند. باید تعداد رسانههایی که کتاب را تبلیغ میکنند، زیاد کنند و یا بهجای اینکه فقط یک بار در سال نمایشگاه کتاب داشته باشیم و همه تازه آنوقت یادشان بیفتد که کتابی هم وجود دارد، تعداد نمایشگاهها را زیاد کنند. البته اینها احتیاج به یک عزم جدی دارد و بالاخره روزی باید فکری به حالشان کرد. کارهای بسیاری دیگری هم هست که میتوان انجام داد و مطمئنا با رجوع به اهل فن میتوان به آنها دست یافت.
باتوجه به اینکه صدا و سیما از یک منبع بزرگ مالی؛ تبلیغات در رسانه ملی؛ برخوردار است آیا شما با افزایش بودجه صدا و سیما موافق هستید؟
من فقط میتوانم یک چیز بگویم. یادم است زمانی که فیلم «لیلی با من است» ساخته شد، سالنهای سینما نسبتاً پرشد. خیلیها رفتند این فیلم را دیدند. دلیلش هم این بود که این فیلم تا حدودی در این ژانر به واقعیت نزدیک شده بود. حرفی را میزد که حرف دل خیلی از آدمها بود و شخصیتهایش واقعی بهنظر میرسیدند. خیلیها میتوانستند با آنها همذاتپنداری کنند. اما تا پیش از آن، فیلمهای این ژانر بهنظرم واقعی نبودند. بیشتر شبیه رؤیا بودند. حرف من همین است. اگر مردم احساس کنند برنامهها و یا فیلمی خیلی از آنها دور است و حرفی را نمیزند که در دل آنهاست، به آن توجهی نخواهند کرد. برعکس، به چیزهایی توجه خواهند داشت که زندگی خودشان را به یادشان میآورد و این یکی از اصول این کار است. بهگمان من هیچ چیزی نمیتواند جای صداقت را بگیرد.
آیا درحال حاضر نیازمند ساخت فیلمهایی با هزینههای چندین میلیاردی(فیلمهای فاخر) هستیم آنهم وقتی نمیتوانند یک پنجم هزینه خود را بازگردانند؟
مطمئناً نه. اما میتوانم به شما بگویم به چه فیلمهایی احتیاج داریم که تا حالا ساخته نشده. ما به فیلمهایی احتیاج داریم که براساس متون کهن و داستانهای جدیدمان ساخته شوند، به فیلمهایی که ادبیات غنیمان را به تصویر بکشند. به فیلمها و سریالهایی که داستانهای شاهنامه را به تصویر بکشند، مثل رمانس سمک عیار، هزار و یک شب و خیلی از کارهای دیگر، و در این راه هر بودجهای را هم که در نظر بگیرند، کم است.