مدیا کاشیگر:
نقد همیشه مؤخر بر آفرینش است نه مقدم بر آن
همیشه سنت نقد ادبی داشتهایم. بهترین نمونهاش انواع تذکرههاست که البته هیچکدام نمونه نقد مدرن نیستند و بیشتربوکرویوهایی هستند در گزارش تولید ادبی زمانه خودشان.
نقد همیشه مؤخر بر آفرینش است نه مقدم بر آن. تصور اینکه نقد بتواند در رشد ادبی تأثیری منفی یا مثبت داشته باشد، بیشتر توهم است تا چیز دیگر. اما نقد درست میتواند باعثارتقاء کتابخوانی در سطح خواننده شود.
مدیا کاشیگر(مترجم، نویسنده و شاعر) در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ با بیان اینکه مکتبهای نقد و سطحهای نقد بسیار متفاوت است؛ گفت: مکتبهای نقد از سلیقهیی و ایدئولوژیک آغاز میشود و تا نقد توصیفی میرسد که پیشنهاد کلید یا کلیدهایی را برای درک بهتر اثر ادبی(و ایضاً هنری) دارد. از لحاظ سطح هم نقد بسیار متفاوت است و از بوکرویو(مرور کتاب) تا نوشتن یک کتاب کامل در نقد یک کتاب دیگر میرود.
این نویسنده در رابطه با «زیباشناختی» در نقد بیان کرد: زیباشناختی به نوع نقد بستگی دارد. برای نمونه، عنصر غایب در نقد ایدئولوژیک، عنصر زیباشناختی است. نقدهای فرمالیستی، محتوا را از لحاظ شکل بیانی آن بررسی میکنند و نقدهای محتوایی، شکل را از لحاظ محتوایی که منتقل شده است. نقدی هم داریم که همهی این عنصرها را در کنار هم دخیل میداند که نقد توصیفی است، یعنی نقدی که اثر را آنچنان که هست میپذیرد، درصدد اصلاح آن یا دادن درسهای نویسندگی به نویسنده و درسهای خوانندگی به خواننده نیست، بلکه میکوشد بفهمد چرا اثر به این شکل است.
او در پاسخ به این سوال که آیا بومیسازی نقد در کشور ما انجام شده و اگر پاسخ مثبت است چرا همواره گرفتار ترجمهزدگی بودهایم؛ بیان کرد: ما همیشه سنت نقد ادبی داشتهایم. بهترین نمونهاش انواع تذکرهها که البته هیچکدام نمونه نقد مدرن نیستند و بیشتربوکرویوهایی هستند در گزارش تولید ادبی زمانه خودشان. نقد ادبی مدرن در ایران جدید است و حداکثر نیم قرن از پیدایشش میگذرد. نقد ادبی مادام که بومی نشود محلی برای تجلی ندارد. بنابراین اگر حرکتی که از نیم قرن پیش آغاز شد به جایی رسیده که به تصور من رسیده) ازجمله به این خاطر است که از اول با ارادهیی برای بومیسازی همراه بوده و این اراده جواب داده است. هر سال، چند نمونه برجسته از نقد مدرن در این مملکت منتشر میشود.
کاشیگر در رابطه با ازدیاد نقدهای ژورنالیستی و تأثیر آن بر فضای عمومی ادبیات گفت: در همهجای دنیا همهی انواع نقد در کنار هم و در همه سطوح وجود دارند. پس چراباید نگران بود؟ نقد ژورنالیستی مخاطبان خودش را دارد. همانطورکه گفتم، بهزعم من، عرصهی عمل نقد بیشتر در سطح خوانندگان است تا پدیدآورندگان. پس وقتی نقدی موفق به ارتباط با شماری از خوانندگان میشود، چراباید نگران این باشیم که این نقد نوعاً چه نوع نقدی است؟
این نویسنده در پایان در رابطه با تأسیس رشته نقد دانشگاهی اظهار داشت: در غرب هم هنوز نیم قرن نیست که نقد وارد حوزه دانشگاهی شده است، آن هم نه در همهجای غرب. برخلاف یک تصور رایج، دانشگاه محل تولید علم نیست و چنین نقشی هم ندارد. وظیفهی دانشگاه حفظ و اشاعه علم موجود است. به همین دلیل هم تحول دانشگاه بهشدت کند و بطئی است.