کیهان بهمنی:
شارلاتانیسم ادبی کیفیت ترجمه و منافع مترجمان را تهدید میکند
کتابها و نویسندههای زیادی هستند که علیرغم کیفیت مطلوب کار چون هیچ مترجمی به سراغشان نرفته در ایران ناشناخته هستند درعوض چندین ترجمهی همزمان از کتاب خالد حسینی منتشر میشود.
دومین کتاب نویسندهی سوئدی یوناس یوناسون به نام «دختری که پادشاه سوئد را نجات داد» در ایران منتشر میشود.
کیهان بهمنی(مترجم) در گفتوگو با خبرنگار ایلنا؛ ضمن اعلام این خبر گفت: قبل از اینکه ترجمهی این کتاب را به دست بگیرم؛ کتاب اول این نویسنده به نام «پیرمرد صد سالهای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد» را برای کار انتخاب کرده بودم اما وقتی متوجه شدم همزمان دو ترجمهی دیگر از این داستان در بازار وجود خواهد داشت از ادامهی کار منصرف شدم و کار روی کتاب دوم این نویسنده که تا به حال به فارسی ترجمه نشده بود را شروع کردم. «دختری که پادشاه سوئد را نجات داد» قرار است توسط نشر آموت منتشر شود و به زودی به بازار کتاب راه مییابد.
این مترجم که از موازیکاریهای موجود در بازار ترجمه ابراز نارضایتی میکر؛ د دربارهی مشکلاتی که تداخلهای کاری در حوزهی ترجمه برای مترجم به وجود میآورد، گفت: موازیکاریها در حوزهی ترجمه به قدری زیاد و بی سروسامان شده که مترجم ترجیح میدهد تا پایان نهایی شدن چاپ کتاب خبری از ترجمههایی که در دست دارد منتشر نکند شاید تا حدودی جلوی کار همزمان مترجمی دیگر بر کتابی که برای ترجمه انتخاب کرده است، گرفته شود. دلیل اصلی این مشکل ناشی از عدم پذیرفتن قانونی جهانی کپیرایت و نبود یک قانون مالکیت فکری داخلی است. متاسفانه وقتی هم که از راهحلهای برون رفت از این بیبرنامگیها صحبت میشود؛ عدهای که منافعشان به خطر میافتد مخالفت کرده و مانعتراشی میکنند. همین مسائل است که مترجمان اصیل را به سمت مخفیکاری سوق داده تا بهنوعی از این شارلاتانیسم ادبی مصون بمانند.
او در ادامه افزود: تا زمانی که احترام به ادبیات، کتاب و اهل قلم وجود نداشته باشد مطمئنا حقوق مالکیت فکری و معنوی هم جای خود را در کشور باز نمیکند. متاسفانه کار به جایی رسیده که بسیاری از مواقع برای ترجمه یک اثر خارجی و یا انتشار غیرقانونی یک کتاب ایرانی اصلا نیازی برای کسب اجازهی مولف و مصنف احساس نمیشود.
بهمنی سپس به تبعات منفی این موازیکاریها اشاره کرد و گفت: در شرایطی که برنامهی مشخصی برای ساماندهی ترجمههای کشور وجود ندارد؛ یک رقابت ناخوشایند و ناسالم میان ناشران و خود مترجمان شکل میگیرد که در نهایت به ضرر ساختارهای استاندارد ترجمه تمام میشود، چراکه هرکسی میخواهد هرچه زودتر کار ترجمهی اثری که در دست دارد را به اتمام برساند تا از باراز تجاری به وجود آمده؛ جا نماند. تاسفآورتر اینکه حتی خبر ترجمههای گروهی در تیمهای سه و چهارنفره به گوش میرسد. ناشران برای اینکه از غافلهی دیگر همکاران عقب نمانند؛ سفارش ترجمه به چند مترجم میدهند تا کار زودتر تمام شود. مسلما هم بر کسی پوشیده نیست که یک ترجمهی چنددست و چندلحنی چه کیفیتی خواهد داشت.
او ازجمله راهکارهای برونرفت از این بلبشوی ترجمه را اجازه برای شکلگیری یک حرکت صنفی دانست و بیان کرد: در وهلهی اول باید یک حرکت صنفی در حوزهی ترجمه شکل بگیرد. مترجمان دور هم جمع شوند و از داخل خودشان این وضعیت را سروسامان بدهند. علاوه بر این باید یک روال قانونی تشکیل شود برای ثبت آثاری که ترجمه شدهاند و یا در حال ترجمه هستند. اساسا بازترجمه از نظر تئوری ترجمه اصولی و درست نیست و ارزشی هم ندارد. کتابها و نویسندههای زیادی هستند که علیرغم کیفیت مطلوب کار چون هیچ مترجمی به سراغشان نرفته در ایران ناشناخته هستند و حتی نامشان به گوش خود مترجم هم نخورده است ولی درعوض چندین ترجمهی همزمان از کتاب خالد حسینی منتشر میشود.
این مترجم در پاسخ به این سوال که آیا دلیل اصلی این ناشناخته بودن تعداد زیادی از آثار و نویسندگان خوب خارجی میتواند بیعلاقگی مترجمان ایرانی برای کشف آثار درجه یک و ناآگاهی آنها از ادبیات روز جهان باشد، گفت: دقیقا یکی از دلایل اصلی همین ناآگاهی مترجمان از آثار ادبی روز جهان است. روال انتخاب کتاب برای ترجمه معمولا به دو صورت است یا خود ناشر کتابهایی را برای ترجمه و انتشار به مترجم پیشنهاد میدهد و یا خود مترجم بر حسب جستوجوهای خود به کتابی علاقهمند میشود و ترجمهی آن را در دست میگیرد. یکی از ضعفهای اصلی ترجمه در کشور ما بیعلاقگی و بیانگیزگی مترجمان برای جستجو در جهان ادبیات و کشف آثار قابل تامل روز است. بسیاری از مترجمان ما فقط سفارشی کار میکنند و خودشان هیچگونه تلاشی برای گزینش داستان و رمان روز جهان را نمیکنند. دلیل این امر هم تجاری شدن بازار کتاب در کشور است که از مترجم فقط کار تضمین شده میخواهد و اهمیتی برای کار تازه و نو قائل نمیشود.