خبرگزاری کار ایران

گزارش ایلنا از چند چاپخانه‌ی قدیمی در تهران؛

چاپخانه‌ها به زمین فوتبال خالی تبدیل شده‌اند

چاپخانه‌ها به زمین فوتبال خالی تبدیل شده‌اند
کد خبر : ۲۳۹۰۷۶

بحران در صنعت چاپ آنقدر جدی و مزمن شده که چاپخانه‌‌ها برای پرداخت قبوض گاز، برق و آب هم به مشکل برمی‌خوردند. چاپخانه‌ها از فرط رکود به یک زمین فوتبال خالی تبدیل شده‌اند و آنها که بیش از ۲۰۰۰ بند کاغذ داشته‌اند الان به زور ۲۰ بند کاغذ دارند.

صنعت چاپ کشور یکی از صنایع زیرساختی برای ادبیات، نشر و دیگر صنایع تولیدی است. اما چندین سال است علائم حیاتی و سلامت این صنعت ضعیف و ضعیف‌تر شده و رکودی بحرانی چاپ کشور را زمین‌گیر کرده است. چاپخانه‌های قدیمی و جدید تهران هرکدام با مشکلات مالی و کمبود کالاهای اولیه‌ی استاندارد روبرو هستند. در این میان که ناقوس ورشکستگی صنعت چاپ روز‌به‌روز بلندتر می‌شود؛ اتحادیه چاپخانه‌داران به عنوان یک نهاد صنفی کاری عملی برای برون‌رفت از این بحران انجام نمی‌دهد و وزرات ارشاد هم تسهیلاتی برای این صنعت فراهم نمی‌کند. در چنین اوضاع و احوالی جویای حال تعدادی از چاپخانه‌های قدیمی و جدید تهران شدیم و با آن‌ها درباره‌ی مشکلاتشان و رکودی که در کارشان دیده می‌شود، صحبت کردیم.


چاپخانه پیام دومین چاپخانه‌ی ایران است و از سال ۱۲۹۳، با مدیریت سیدمحمد پیامی آغاز به‌کار کرده و سپس به دست فرزندش رسیده و از سال ۱۳۵۴ تاکنون هم نوه‌اش؛ مهدی پیامی این چاپخانه قدیمی را اداره می‌کند.

چاپخانه‌ی پیام ظرفیت کارآفرینی برای ۲۴ کارگر را دارد اما درحال حاضر تنها ۴ کارگر در آن مشغول به کار هستند. پیامی دلیل تعداد کم کارگر در دومین چاپخانه‌ی قدیمی ایران را نبود کار و سفارش کافی در این حوزه می‌داند.

شرایط رکود و بی‌کاری در صنعت چاپ به انداره‌ای رسیده‌ای که کارگر چاپخانه‌ای مثل پیام نه تنها امکان اضافه‌کاری برای افزایش دستمزد و حقوق را ندارد بلکه حتی سفارشی برای انجام دادن ندارد تا همان درآمد حدالاقلی را برای گذران معاش روزانه کسب کند. یکی از کارگران چاپخانه‌ی پیام حتی شکایتی را برای وزارت کار تنظیم کرده و در آن به میزان پایین حقوق و مزایا معترض شده است. از دید این کارگر که ۴۰ روز را هم از کارفرما قهر کرده حقوق پایه‌ی ۷۳۰هزار تومان به همراه ۱۴۰هزارتومان حق فرزند برای گذران چرخ یک زندگی با هزینه‌های امروزی کافی نیست. وزارت کار هم در پاسخ به این اعتراض الزام پرداخت یک میلیونی را به پیامی ابلاغ کرده است اما پیامی ابن ابلاغ را یک فشار مالی مضاعف در شرایط بد اقتصادی چاپخانه می‌داند. این وضعیت نابه‌سامان صنعت چاپ در حقیقت از شروع به کار دولت نهم آغاز شد و در دولت دهم هم با بالا رفتن قیمت دلار شدت گرفت.

مدیر دومین چاپخانه‌ی ایران درباره‌ی آثار و تبعات بالا رفتن دلار بر وضعیت امروز صنعت چاپ گفت: با بالا رفتن قیمت ارز مجبور می‌شدیم ماشین‌آلات و لوازم چاپ را براساس دلار ۳۵۰۰ تومان خریداری کنیم اما اجرت ما نه تنها بالا نرفت بلکه پایین آمد و چون بازار هم راکد است و کار نداریم، چاره‌ای جز کار با این مبالغ دستمزد نداریم. واقعا شرایط سختی است و اوضاع به گونه‌ای پیش می‌رود که اگر کار فرهنگی می‌کنی، برای ادامه‌ی حیات به‌سراغ واسطه‌گری و دلالی بروی.

بحران در صنعت چاپ آنقدر جدی و مزمن شده است که چاپخانه‌ای مثل پیام هم برای پرداخت قبوض گاز، برق، آب و… به مشکل برمی‌خورد و گاهی پرداخت قبوض را تا چندین ماه به تعویق می‌اندازد و حتی اخطارهای قطعی برق، گاز و… هم دریافت کرده است. کار صنعت چاپ به جایی رسیده که چاپخانه‌ها از فرط رکود به یک زمین فوتبال خالی تبدیل شده‌اند. چاپخانه‌هایی که بیش از ۲۰۰۰ بند کاغذ داشته‌اند الان به زور ۲۰ بند کاغذ دارند.

پیامی در ارتباط با اطلاعیه اتحادیه چاپخانه‌داران تهران مبنی بر تأمین کار و نیروی انسانی متقاضیان جویای کار و چاپخانه‌داران افزود: این کار بیشتر یک مانور سیاسی است و فایده‌ای ندارد چون کسی مثل من که چاپخانه دارد اگر امکانات داشته باشد و مشکلاتش حل شود، کارگر هم دارد و می‌تواند پیدا کند اما زمانی که امکانات اولیه را هم ندارد چگونه می‌تواند کارگر داشته باشد. اساس اوضاع بدتر از آن است که اتحادیه چاپ بتواند به تنهایی کاری بکند، باید وزارت ارشاد به داد صنف چاپ برسد، اما نه وام می‌دهد و نه بخشودگی مالیاتی داریم.. ای کاش کسی به حال ما دل بسوزاند و موجب نشود که ما سراغ بیگانه برویم.

مالیات یکی از دغدغه‌های اصلی فعالین صنعت چاپ است و ظاهرا سازوکار و فرمول منطقی برای محاسبه‌‌ی مالیات چاپخانه‌دارن وجود ندارد و تعداد کارگران فاکتور اصلی در تعیین مبلغ مالیات است(در ازای هر ۶ نفر کارگر ۴ میلیون و در ازای هر ۳ نفر ۲میلیون تومان مالیات درنظر گرفته می‌شود) و میزان سود و درآمد در فرمول مذکور درنظر گرفته نمی‌شود.

چاپخانه فاروس ایران هم از قدیمی‌ترین چاپخانه‌های کشور است و اکنون سیامک جواهرمنش مدیریت آن را به عهده دارد.
تعدا کارگران این چاپخانه در حال حاضر ۶ نفر است. جواهرمنش می‌گوید که چاخانه‌ی فاروس تهران در گذشته کارگران بیشتری داشته اما در سال‌های اخیر به دلیل بی‌کاری و کم‌بودن حقوق از عهده‌ی تامین هزینه‌های مربوط به کارگران برنیامدیم و از تعداد آن‌ها کاسته شده است.

از دیگر مسائلی که صنعت چاپ و کارگران چاپخانه‌ها با آن درگیر هستند؛ پایه حقوق کارگران یک چاپخانه ۶۰۰ تا ۹۰۰ هزار تومان است اما آنها با مواد خطرناکی ازجمله چسب گرم، بوی آن، مرکب، بنزین و مواد اشتعال‌زای دیگری روبرو هستند که برای آنها خطرات جانی را به همراه دارد.

به گفته‌ی مدیر چاپخانه فاروس ایران، این چاپخانه امسال به نسبت وضعیت بهتری داشته اما بهبود وضعیت تنها در حدی است که روز را به شب برسانند و یا دخل و خرجشان را بدون کوچکترین سودی سر‌به‌سر کنند.

یکی از مهمترین مسائلی که امروز گریبان صنعت چاپ را گرفته وجود جنس‌ها و مواد اولیه‌ی خارجی تقلبی در بازار و کیفیت بسیار پایین اجناسی است که اتحادیه توزیع می‌کند. شرکت‌هایی که در گذشته اجناس مورد نیاز چاپخانه‌داران را تهیه می‌کردند هم دچار مشکل شده‌اند و نمی‌توانند کالاهای مورد نیاز فعالان صنعت چاپ را به خوبی تامین کنند. جواهرمنش در همین رابطه گفت: از زمانی که قیمت‌ها بالا رفت جنس‌های اصل به مشکل برمی‌خورد و جنس‌های چینی در بازار دیده می‌شود درحالیکه اتحادیه نسبت به این موضوع واکنشی نشان نمی‌دهد. مرکب ایرانی کیفیت ندارد و از طرفی به خاطر تحریم‌ها، جنس‌های خارجی تقلبی در بازار فراوان و تشخیص تقلبی و غیرتقلبی بودن آنها دشوار است و زمانی که استفاده می‌کنیم تازه متوجه‌ی تقلبی بودن آن می‌شویم. عدم استاندارد بودن مواد اولیه درحالی است که این کالاها عموما مواد خطرناکی ازجمله چسب گرم، مرکب، بنزین و مواد اشتعال‌زایی هستند که بی‌کیفیت بودن آن‌ها می‌تواند خطرات جانی برای کارگران به همراه داشته باشد و یا سلامت آن‌ها را در درازمدت به خطر بیندازد.

چاپخانه صدرا که از سال ۱۳۷۱ تاسیس شده و بیشتر به چاپ جلد کتاب، پوستر، بروشور، کاتالوگ و درکل هرچیزی به غیر از کتاب می‌پردازد ۹ کارگر دارد. این کارگران هم مثل دیگر همکارانشان حقوقی نزدیک به ۶۵۰هزار تومان را دریافت می‌کنند و اگر بخواهند از مزایای قانونی که درآمدشان را تا یک میلیون تومان افزایش می‌دهد بهره‌مند شوند باید تا ساعت ۱۰شب در چاپخانه کار کنند.

نوید کوه‌برد(مدیر چاپ صدرا) یکی از مشکلات اصلی این صنعت را نبود نیروی جوان در آن و بازنشسیته شدن کارگران قدیمی و باسابقه می‌داند. او علاوه بر مشکلاتی مثل دریافت مالیات بر ارزش افزوده از چاپخانه‌داران و نبود ثبات در تامین کالاهای اولیه که چاپخانه‌دار و کارگر را مجبور می‌کند هر جنسی را صلاح دانسته شده و سود بیشتری برای دلالان دارد استفاده کند از عدم تامین بنزین مصرفی چاپخانه‌ها هم ابراز نارحتی کرد و اظهار داشت: ما در روز ۳۰ لیتر بنزین مصرف می‌کنیم و این بنزین را به قیمت آزاد تهیه می‌کنیم و هیچ سهمیه‌ای نداریم. زمانی‌که یارانه‌ی بنزین برداشته شد اتحادیه مواد دیگری برای شستشوی دستگاه‌ها پیشنهاد کرد که اگر به جای آن مواد آب مصرف می‌کردیم؛ کاربرد بهتری داشت.

در چنین شرایطی که چاپخانه‌داران با زدن از لقمه‌ی زن‌وبچه چرخ این صنعت را می‌چرخانند، موسسات تبلیغاتی و یا همان واسطه‌گرها سفارش‌هایی با هزینه‌ی بالا را از شرکت‌های مختلف می‌گیرند و به چاپخانه‌داران تحویل می‌دهند و آن‌ها نیز کار را با هزینه‌ی بسیار پایین‌تر انجام می‌دهند. مدیر چاپخانه‌ی صدر می‌گوید نکته‌ی تاسف‌آورتر اینکه وقتی مدتی از این رابطه گذشت و میان چاپخانه‌دار و واسطه اعتماد برقرار شد، واسطه می‌رود و چاپخانه‌دار می‌ماند و بدهی‌هایش.

او در پاسخ به این سوال که با چنین تجربه‌هایی چرا با واسطه‌گرها کار می‌کنید؛ گفت: به دلیل اینکه بازار دچار رکود است و کار کم است. ‌مجبوریم که با واسطه‌ها کار کنیم، اگر ما انجام ندهیم سفارش به‌دست دیگران می‌افتد و ما هم بیشتر بیکار می‌مانیم. چند سال پیش هم که چاپ کتاب‌های درسی عراق را به کشور ما دادند، خوشحال شدیم و گفتیم حتما به ما هم سفارش کار می‌دهند اما حتی یک پوشال از آن هم به ما نرسید و سفارش‌ها بین از ما بهتران پخش شد.

چاپخانه‌داران تقرییا هیچ تسهیلاتی ندارند و در بخش صنعت چاپ کمبود نقدینگی دیده می‌شود و اتحادیه چاپ هم فقط حق عضویت از اعضا می‌گیرد و کمکی برای گرفتن سهیلات بانکی و… نمی‌کند.

کوه‌برد در همین رابطه بیان کرد: وضعیت تسهیلات از طرف اتحادیه در این چندسال اخیر که تغییری نکرده است، ‌از طرفی بانک‌ها هم هیچ تسهیلاتی برای ما ندارند. زمانی‌که یارانه‌ها را می‌خواستند بدهند، ‌رییس جمهور وقت(محمود احمدی‌نژاد) گفت که در سامانه‌ی اصناف ثبت نام کنیم، ‌ تا امکاناتی به ما تعلق بگیرد، ‌ اما هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است. بانک برای اعطای وام با ما مثل افراد عادی برخورد می‌کند و اگر وام بگیریم باید سود با درصد بالا بگیریم.

مدیر چاپخانه‌ی صدرا سپس به گذشته‌ای نه‌چندان دور اشاره کرد و گفت: زمان دولت آقای خاتمی که پدرم مدیریت چاپخانه را به عهده داشت، هر چندوقت یکبار بانک به ما زنگ می‌زد و برای خرید مواد اولیه وام‌های ۱۰ میلیونی می‌داد که کمک خیلی بزرگی بود. این روند تا پایان دوره‌ی دولت هشتم ادامه داشت. نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که مشکلات ۸ سال، یکباره حل شود اما در همین یک‌سال دست‌کم مواد اولیه ارزان‌تر شده، قیمت کاغذ از دو سال قبل از کیلویی ۲۰۰۰ تومان یکدفعه به قیمت ۷۰۰۰ تومان رسیده بود بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم به قیمت ۳۵۰۰ تومان کاهش یافت.

کوه‌برد هم مثل دیگر همکارانش حضور دلالان در صنعت چاپ را از عمده‌ترین دلایل مشکل‌سازی برای چاپخانه داران دانست و گفت: کاغذ تحریر سه واردکننده‌ی اصلی دارد، آنها ناگهان جلوی پخش کاغذ را می‌گیرند و کاغذ بندی ۹۰ هزار تومان را باید ۱۲۰هزار تومان خریداری کنیم، چون هیچ نظارتی بر این صنعت نیست و از کاغذ تا مرکب دست دلالان می‌چرخد. کار ما فرهنگی است اما آدم بی‌فرهنگ در آن فعالیت می‌کند. در این کار حتی فرش‌فروش و بنگاه‌دار هم فعالیت می‌کند.

برای بررسی بیشتر چرایی بروز چنین بحرانی در صنعت چاپ به‌سراغ جلال ذکایی(مدیرکل اسبق دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) هم رفتیم. از دید او دلیل عمده‌ی این وضعیت شرایط سختی است که اکثر صنایع با آن روبرو هستند و اینکه که صنعت چاپ هم که به نوعی خروجی هر صنعتی است و اگر هرکدام از آن‌ها دچار مشکل شوند، صنعت چاپ نیز دچار مشکل خواهد شد، در این برهه‌ی زمانی با رکود دست‌به گریبان باشد طبعی است.

ذکایی اما نکته‌ی دیگر که این شرایط را رقت‌انگیزتر می‌کند جای‌دادن صنعت چاپ در وزارت ارشاد دانست و اظهار داشت: جای صنعت چاپ در وزارت‌ فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست. این صنعت باید به جایگاه واقعی خود بازگردد و تازه آن زمان می‌توانیم تهدیدها و فرصت‌های آنها را بررسی کنیم. صنعت چاپ درحال حاضر از بسیاری امکانات مثل معافیت مالیاتی، ‌گمرکی که باقی صنایع دارند محروم است فقط به این خاطر که در یک حوزه‌ی فرهنگی دیده شده است. البته طبیعی است که یک سری کارهای روزمره‌ی این صنعت باید توسط مدیران فرهنگی انجام شود و ارشاد باید با باقی سازمان‌ها ارتباط داشته باشد تا این مشکلات حل شود.

مدیرکل سابق دفتر امور چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به برنامه‌ریزی‌هایی که تاکنون برای تغییر جای این صنعت صورت گرفته اشاره کرد و گفت: در دوره‌ی مدیریت من در وزارت ارشاد چند کار در این حوزه پیگیری شد. یکی تأسیس شهرک‌های صنعتی بود که موجب می‌شد از طریق همگرایی در این بخش قیمت‌های تمام شده‌ی تولید به حداقل برسد، اما این شهرک‌ها راه‌اندازی نشد و الان هم نمی‌دانم در چه مرحله‌ای قرار دارد. یکی دیگر از کارها این بود که از منابع بانکی استفاده کردیم و با بانک ملی به توافق رسیدیم تا تسهیلاتی را در زمینه‌ی دستگاه‌ها و گردش تولید در اختیار چاپخانه‌ها قرار دهند اما بعد از رفتن من نمی‌دانم چرا این اتفاق پیگیری نشد.

هرچه هست باید فضای رسانه‌ای فراهم شود تا حرف‌های اهالی صنعت چاپ شنیده شود و انتقادات آنها به گوش مسئولین برسد و حتی از اتحادیه صنف چاپ پرسیده شود که چرا در انجام وظایف قانونی و عرفی خود که اهالی این صنعت توقع عمل به آن‌ها را دارند موفق نبوده و نتوانسته از همین ظرفیت‌های اندک هم برای رساندن صدای دغدغه‌‌ها و نیازهای چاپخانه‌داران بهره‌ای ببرد.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز