جلال ستاری؛ اسطورهی اسطورهشناسی ایران
![جلال ستاری؛ اسطورهی اسطورهشناسی ایران ](https://cdn.ilna.ir/thumbnail/lEdWUdhGooiD/YdHYY4gWkVxziNocTLLHoQVar3TrxmvO0e6SENMutiBXz7JNO2nT2KLgCR9h7O_-3nIltEJmYeuFfrGwjohJ9MP_KX6Prp9btVWjPPHRnsvb8NdwOscLAQ,,/228885.jpg)
جلال ستاری هیچ وقت به تقدس اسطوره نپرداخت. اسطورهشناسی موضوع اصلی فعالیت جلال ستاری است. همهی فعالیتهای پژوهشی ستاری نشان میدهد که او لحظهای را بیرون از پژوهش و اندیشیدن نگذرانده است.
نکوداشت جلال ستاری با نام «شبی با جلال ستاری» دیروز ۸ آذر ماه در خانه هنرمندان با حضور ناصر فکوهی، بهمن نامور مطلق، مجید سرسنگی، بهروز دارش، علیرضا مشایخی و علیرضا شیری برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ در این برنامه ناصر فکوهی با بیان اینکه جلال ستاری از تقدیر بینیاز است؛ اظهار داشت: جلال ستاری نیاز به چنین برنامههایی ندارد، او نیاز به تقدیر ندارد، او لحظهای برای تقدیر کار نکرد، او نوشت تا کار کند تا از کار زندگی کند، ستاری تا به امروز کار کرد تا دین خود را به زندگی بپردازد. پس او نیاز به تقدیر ندارد، ولی ما نیاز به چنین برنامههایی داریم تا بزرگانی مثل او را بهتر بشناسیم، تا نسل های بعدی اندیشمندان خود را فراموش نکنند و همواره نام آنها را در تاریخ این سرزمین به یاد داشته باشند.
فکوهی در ادامه صحبتهای خود به سهم علمی جلال ستاری اشاره کرد و گفت: جلال ستاری اگرچه در دانشگاه حضور ندارد ولی خدمات بسیار زیادی به دانشگاه کرد. او ۹۳ جلد کتاب دارد، در دورانی که او از فضای رسمی طرد شد، به تألیف و ترجمه پرداخت و آثاری را خلق کرد که هریک از آنها میتواند برای ما مرجع باشد. او به مفهوم اسطوره پرداخت، و پرسید چرا اسطوره و اسطورهشناسی اهمیت بسیار زیادی دارند؟ تا پیش از او کسی این چنین به این موضوع نپرداخت. در زمینه ترجمه نیز، آثار و اندیشمندان بزرگی را به فرهنگ ما معرفی کرد. او در زمینه ادبیات شرق نیز فعالیت بسیار کرد و تنها به آثار و اندیشمندان غربی نپرداخت. از سوی دیگر او کوشید با تألیف کتابهایی هم چون «سیمای زن در ایران»، دستگاه تفکر مردسالارانه در ایران را مورد نقد قرار دهد. در زمینه دینشناسی و آئینهای نمایشی نیز آثاری خلق کرد، در حوزه جامعه شناسی و انسان شناسی نیز تأثیر بسیار زیادی گذاشت و در حوزه اسطوره شناسی نیز جانانه فعالیت کرد و این حوزه را در ایران زنده کرد. جلال ستاری هیچ وقت به تقدس اسطوره نپرداخت. او به اسطوره پژوهی پرداخت و عقلانیت را همواره دربرابر اسطوره، امری اساسی و پراهمیتتر میدانست.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود به بعد اخلاقی شخصیت جلال ستاری اشاره کرد و گفت: ما در این سرزمین عالم بسیاری داریم اما عالمی که با اخلاق نیز باشد بسیار کم است، اخلاقی بودن نیز صرفاً در خوب بودن خلاصه نمیشود، او فردی مطمئن و منسجم بود، یعنی میدانست که از زندگی چه چیزی میخواهد و چگونه باید به دنبال آن برود، در دورهای که او به حاشیه رفت باز از فعالیت علمی خود لحظهای دست نکشید و به مسیر فعالیت خود ادامه داد چراکه او دقیق و روشن میدانست که چه هدفی دارد و باید به آن دست پیدا کند.
ناصر فکوهی در پایان گفتههای خود افزود: جلال ستاری نه نسبت به مردمی که ما باشیم. او نسبت به آب و خاک و زبان این مملکت خود را مسئول میدانست، مردمی که ما باشیم قدر او را ندانستیم ولی او دوستار این سرزمین و خاک آن است به طوری که هیچ وقت این سرزمین را ترک نکرد و همواره در آن ماند و به فعالیت پرداخت.
در ادامه این برنامه بهروز دارش با مطرح کردن این سوال که «چه طور با جلال ستاری تا به امروز دوستی کرد گفت؟»: جنبهای از ستاری مرا جذب کرد که شاید کمتر به آن پرداختهاند و کمتر کسی درباره آن صحبت کرده است و آن جنبه هنر در روح و جسم جلال ستاری است. او اگرچه کار دستی هنری انجام نداده است، ولی تأثیر بسیار زیادی به روی هنر ایران گذاشته است. دوستی من به واسطه وجود هنری او بوده است که تا به امروز نیز برای من تأثیرگذار بوده است. ستاری شخصیتی دارد که هم به روی خود تأثیر میگذارد و هم روی کسی که با او در ارتباط است، و این بیشک هنری است که در جلال وجود دارد.
دارش در بخش دیگری از صحبتهای خود به فعالیتهای مکتوب جلال ستاری اشاره کرد و گفت: جلال ستاری در زمینه اسطوره و اسطورهشناسی فعالیت بسیار زیادی کرده است و در این مسیر تاکنون کتابهای بسیار زیادی تألیف و ترجمه کرده است، او در زمینه پژوهش اسطوره با فعالیت خود، اسطورهپرستی را تبدیل اسطورهپژوهی کرد. او به مطالعه اسطوره پرداخت نه به تقدیر از آن. در زمینه ادبیات کلاسیک نیز به پژوهش پرداخت و در زمینه هنر اسلامی نیز به بررسی و تألیف پرداخت، همهی این فعالیتهای پژوهشی نشان میدهد که جلال ستاری در تمام طول عمر خود لحظهای را بیرون از پژوهش و اندیشیدن نگذرانده است.
در ادامه برنامه علیرضا مشایخی در سخنانی کوتاه اظهار داشت: برای من به عنوان یک هنرمند، جلال ستاری یک پدیده هنری است. پدیدهای که میتوان از او الهام گرفت چراکه هرکس توانایی داشته باشد میتواند از او یاد بگیرد. جلال ستاری با شخصیت خود میتواند به هنرمند الهام ببخشد. و این هنر بزرگی است که جلال برای من دارد. جلال شفاهی و جلال مکتوب هر دو بر من تأثیر گذاشتند و من در زندگی خود به بزرگانی هم چون او میبالم.
در ادامه این برنامه سونات شماره ۳ علیرضا مشایخی نیز ازسوی پانیذ فریوسفی و امین غفاری برای حاضران اجرا شد.
بهمن نامور مطلق شخصیت ستاری را شخصیتی خلاق دانست و در این باره اظهار داشت: من از جلال ستاری تصویری متنی دارم. شناخت شخصی من به شناخت متنی از او خلاصه میشود. ستاری برای من ستاری متن و نوشتار است. آثار او نشان میدهند که شخصیت او شخصیتی خالق و آفریننده است.
نامور مطلق در ادامه با اشاره به برخی از ویژگیهای جلال ستاری گفت: توجه به حوزههای معرفتی و علمی گوناگون، استفاده از روشها و رویکردهای گوناگون، تأمل و پژوهش در موضوعات مختلف، توجه همزمان به دو عرصه نظر و عمل، آشناسازی ما با آثار و اندیشمندان بزرگ، پایداری و استقامت در فعالیت خود و… همگی ویژگیهایی هستند که در جلال ستاری میتوان آن ها را یافت.
وی در بخش پایانی صحبتهای خود با بیان فعالیت جلال ستاری در حوزه اسطوره شناسی گفت: اسطوره شناسی موضوع اصلی فعالیت جلال ستاری است. ستاری خدمات زیادی به حوزه اسطورهشناسی کرد، او چندین گام، مسائل اسطورهشناسی را به جلو برد و تنها به معرفی اسطوره و اسطورهشناسی نپرداخت، او در اسطورهشناسی معاصر نیز دست به فعالیت زد. با فعالیت ستاری در این زمینه اسطورهشناسی دیگر به استادان اختصاص نداشت بلکه در گستره مردم نیز قرار گرفت و همگان با اسطوره و اسطورهشناسی مواجه شدند. ستاری برای اسطورهشناسی ایران یک فرصت است، او بیشک در ایران اسطوره اسطورهشناسی است.
دکتر بهمن نامور مطلق در بخشی از صحبتهای خود به انتقاداتی از آثار جلال ستاری نیز پرداخت.
در بخش دیگری از این برنامه، علیرضا شیری خاطراتی از جلال ستاری را برای مخاطبان بازگو کرد.
در ادامه مجید سرسنگی با تشکر از جلال ستاری که پذیرفت موضوع شبی از شبهای ایرانشهر باشد، به برنامه شبهای ایرانشهر اشاره کرد و گفت: برنامه شبهای ایرانشهر برنامهای صرفاً برای تمجید و تجلیل نیست و تنها در این موضوع خلاصه نمیشود، بلکه برنامه شبهای ایرانشهر میکوشد اهل فکر و نظر را در بوته نقد قرار دهد و به جای تمجید، به نقد آنها بپردازد، تا بهتر بتوانیم نسبت به این اندیشمندان شناخت پیدا کنیم. اگر علم در غرب به پیشرفت رسیده است، به این دلیل بوده است که همواره با نقد همراه بوده است. به همین دلیل خوب است ما نیز به نقد اندیشمندان و آثار آنها بپردازیم تا در این مسیر شناخت کاملتری نسبت به آن ها کسب کنیم.
مدیرعامل خانه هنرمندان ایران در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به پیچیدگی اندیشه جلال ستاری گفت: جایی در توصیف فلسفه نیچه خواندم که محققی، اندیشه نیچه را به دورنمای یک جنگل درحال سوختن همانند کرده بود که هم باشکوه است و هم ویرانکننده. بیآنکه قصد قیاس داشته باشم، وقتی به ابعاد اندیشه جلال ستاری میاندیشم، آن را همچون کورهراهی جنگلی، پر پیچوخم مییابم. باید بلد راه بود و نقشهای داشت که از میان اندیشه عمیق و چندوجهی وی بهسلامت گذر کرد و دچار سوءتفاهم نشد. ورود به دنیای جلال ستاری بسیار دشوار است، اما این دشواری، برای کسی که بداند رویکرد و ژرفای نگاه ستاری به کدامین سو معطوف است، به یکباره از میان خواهد رفت.
در این برنامه هم چنین فیلم مستندی به کارگردانی «طاها ذاکر» که به گفت و گوی جلال تهرانی با جلال ستاری اختصاص داشت برای حاضران پخش شد.
در بخش پایانی این برنامه نیز نشان سرو هنر ازسوی مدیرعامل خانه هنرمندان ایران به «لاله تقیان» همسر جلال ستاری اهدا شد.