محسن پرویز:
تربیت نویسنده خوب؛ شرایط اقتصادی خوب میطلبد
تا زمانی که شرایط اقتصادی و کلان صنعت نشر اصلاح نشود و وضعیت مالی این صنعت به ثبات نرسد؛ نمیتوانیم توقع داشته باشیم تلاش برای تربیت نسل پختهای از نویسندگان به نتیجه برسد.
وضعیت کتاب و نشر دغدعه بسیاری از مسئولان فرهنگی کشور و هنرمندان است. اما ترسیم نقشه راهی برای برونرفت از شرایطی که سیدعباس صالحی(معاون فرهنگی وزارت ارشاد) از آن به بحران تعبیر میکند؛ نیازمند نگاهی جامعه و کلی و نه تکبعدی در این حوزه است.
محسن پرویز در همین باره به خبرنگار ایلنا گفت: بحثمیزان مطالعه و اطلاع از وضعیت کتاب و نشر مستلزم این مسئله است که تنها به اطلاعاتی تکبعدی اکتفا نکنیم و فقط یک جنبه را درنظر نگیریم. اگر قرار باشد تنها تولید کتاب را مورد توجه قرار دهیم و مسائل مربوط به توزیع کتاب و مخاطب را مورد بررسی قرار ندهیم؛ قطعا مشکلساز خواهد بود و نتیجهی مطوب را نخواهد داشت. برای صورت دادن اقدامی موثر در حوزه کتاب و نشر باید تمام مراحل اعم از کار فکری پدیدآورندگان و مولفان، تولید و چاپ کتاب توسط ناشر، چاپخانهدار و…، توزیع کنندگان و مخاطبان را زیرنظر بگیریم.
عضو شورای مهندسی فرهنگی شورایعالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: فرض کنید مولف یا مترجمی بعداز تلاش در یک دوره زمانی فشرده؛ اثری درخور توجه و مناسب تولید کرد، اما ناشری که قرار است کار را به مرحله چاپ برساند؛ حرفهای عمل نکند و خروجی با کیفیتی ارائه ندهد. این اثر که محتوای خوبی هم دارد؛ خیلی با استقبال مواجه نمیشود. همچنان اگر ناشر نیز به درستی عمل کرد و کتابی با تمام استانداردهای موجود تولید کرد اما سیستم توزیع بیمار بود و محصول به دست مخاطب نرسید؛ بازهم این کتاب خوانده نمیشود. بعداز تمام مراحل نگارش، تولید و توزیع کتاب تازه مسئله مخاطب و فرهنگ کتابخوانی در جامعه مطرح است. یعنی باید بررسی کنیم که افراد جامعه به عنوان مخاطبان کتاب آیا احساس نیاز به مطالعه میکنند؟ پیگیر جستجوی کتابهای مناسب هستند؟ فرهنگ کتابخوانی چقدر در جامعه جاری است؟ تمام این موارد روی هم تاثیر میگذارند و مثل یک زنجیر هستند.
معاون فرهنگی سابق ارشاد در رابطه با تاثیر معیوب بودن پله آخر یعنی نبود فرهنگ کتابخوانی در جامعه و تاثیر آن بر وضعیت کتاب و نشر کشور گفت: اگر بدنه نشر و توزیع کار خود را به خوبی انجام دهند و کتابهایی با کیفیت خوب محتوایی و ظاهری به مخاطب ارائه کنند اما مخاطبان؛ فرهنگ کتابخوانی نداشته باشند و کتابها فروش نرود؛ اقتصاد نشر آسیب میبیند و به خاطر جلوگیری از ضرر و زیان بیشتر سرمایهگذاری برای تولید کتابهای با کیفیت صورت نخواهد گرفت. در حقیقت تولید کتاب مطلوب و توزیع پاسخگو یک زنجیر نهایی دارد به نام مخاطب علاقمند به مطالعه که عدم توجه به آن در برنامهریزیها و آمارها تصمیمگیریهای بعدی برای کتاب و نشر را دشوار میکند.
پرویز با اشاره به برنامههایی مثل نذر کتاب که برای ترویج فرهنگ کتابخوانی اجرا میشوند اما به نوعی تنها به تولید کتابهای بیکیفیت دامن میزنند؛ گفت: هر اقدام عملی که انجام میشود چنانچه بخواهد نتیجه درست و مطلوبی داشته باشد باید مشخص شود اهداف آن و نتایج طرح چه بوده است. ما عموما با برنامههایی روبرو هستیم که هیچگونه اقدامی برای بررسی نتایج و آثار آنها صورت نمیگیرد. چون آمار و دادهای از نتایج عملی شدن این طرحها به دست نمیآوریم. قضاوت درستی هم از اینگونه برنامه نداریم و شکل اجرایی مناسبی هم برایشان نمیچینیم. نذر کتاب هم میتواند یک طرح خوب و موثر در ترویج کتابخوانی باشد منوط بر اینکه کتابهایی با محتوا و مناسب برای نذر کتاب انتخاب شوند و از همه مهمتر مخاطبشناسی اصولی برای اینگونه طرحها انجام شود تا واقعا مروج فرهنگ کتابخوانی شوند.
وی در ادامه افزود: مشکل دیگری که در حوزه کتاب و نشر داریم و بیربط با موضوعات بالا نیست این است که بعداز انقلاب که برنامهریزی برای ترویج فرهنگ مطالعه و کتاب بیشتر شد، طرحها و اقداماتی را برنامهریزی کردیم که به نوعی تک بعدی بودند و مثلا فقط به تقویت ناشران و افزایش پروانههای نشر مبادرت کردیم و دیگر حوزههای مرتبط را به حال خود رها کردیم. در بحثتجهیز کتابخانهها هم همین طور است. مثلا تنها نسبت به خرید کتاب برای کتابخانههای عمومی تصمیم میگیریم و هیچگونه برنامهای برای بررسی مخاطبان کتابخانهها و تعداد پایین عضو در کتابخانهها نداریم. درحال حاضر کمتر از ۲میلیون نفر در کتابخانههای عمومی سراسر کشور عضو هستند درحالیکه تعداد افرادی که میتوانند به عضویت کتابخانهها دربیایند خیلی بیشتر از این تعداد است و ما هیچ توجهی بدان نشان نمیدهیم. در اصل نگاه همهجانبه به مسائل کتاب و نشر حلقه گمشده این بخش از فرهنگ کشور است.
پرویز در رابطه با تاثیر شرایط کتاب و نشر در تربیت نسل جدید نویسندگان و آینده نویسندگی کشور و پاسخ به این سوال که آیا در شرایط فعلی میتوان به خروجی کارگاههای نویسندگی امیدوار بود، گفت: تربیت نویسندگان خوب نیازمند بهبود شرایط کلان حوزه نشر و کتاب است. تا زمانی که شرایط اقتصادی و کلان صنعت نشر اصلاح نشود و وضعیت مالی این صنعت به ثبات نرسد؛ نمیتوانیم توقع داشته باشیم که تلاش برای تربیت نسل پختهای از نویسندگان به نتیجه برسد. در سالهای دهه ۶۰ و ۷۰ اقبال عمومی به رشته تجربی و گرایشهای پزشکی افزایش چشمگیری داشت و به طبع همین افزایش پزشک این حرفه و تخخصهای زیرشاخهاش رشد چشمگیری پیدا کردند. اما چرا این همه تقاضا برای ورود به حرفه پزشکی وجود داشت؟ امنیت خاطر از داشتن یک آینده تامین و روشن. در مورد نویسندگی هم همینطور است. وقتی میتوان توقع تربیت یک نویسنده حرفهای را داشته باشیم که علاقهمندان و مستعدان این هنر بتوانند با فراغ خاطر از امرار معاش روزانه تنها به نوشتن فکر کنند. در میان نویسندگان مشهور و به نام ما معدود هستند آنهایی که تنها از طریق نوشتن روزگار میگذرانند و شغل دیگری ندارند.
پرویز در پایان گفت: لازمه داشتن آثار جذاب و قوی که قابلیت رقابت با ادبیات جهانی را داشته باشند؛ تربیت صدها و هزاران نویسنده است که تنها به حرفه نویسندگی مشغول باشند. در این شرایط است که یک غول ادبی با شاهکار ادبی متولد میشود در غیر این صورت با روزی ۲ ساعت زمان گذاشتن در امر نوشتن بازدهی ادبی خوبی نخواهیم داشت. در واقع با این شرایط همین تعداد اثر ادبی و داستان جای تقدیر دارد و نشان میدهد خالقان این آثار به واقع نوشتن را دوست دارند.