خبرگزاری کار ایران

درد و دل‌های یک مترجم؛

علیرضا سیف‌الدینی: تلویزیون بجای پفک کمی برای کتاب تبلیغ کند

علیرضا سیف‌الدینی: تلویزیون بجای پفک کمی برای کتاب تبلیغ کند
کد خبر : ۲۲۷۴۹۱

نگاه غالب در ادبیات باید به صداهای مختلف موجود در ادبیات توجه نشان دهد / صدا و سیما باید کتاب و نویسنده را سرمایه کشور بداند. نویسنده و مترجم دلسوز این آب و خاک است / اگر مردم از کتاب حمایت کنند، شاهد وضع اسفناک تیراژ کتاب نخواهیم بود.

علیرضا سیف‌الدینی از ترجمه چند رمان تازه خبر داد.

به گفته این مترجم؛ کتاب «نقش گشت و گذار در جنگل روایت» نوشته‌ی اومبرتو اکو را قرار است نشر نگاه روانه بازار کند. وی همچنین از رمان دیگری به نام «بازی‌های خطرناک» نوشته اُغوز آتای از نویسنده‌های مهم ترکیه که چند سال پیش در میان‌سالی از دنیا رفته است سخن گفت که برای چاپ به انتشارات روزبه تحویل داده شده.

سیف‌الدینی با اشاره به اینکه نمی‌دانم مطرح کردن این اطلاعات قبل از چاپ کتاب کار درستی است یا خیر؛ به خبرنگار ایلنا گفت: دو رمان از اوراهان پاموک، نویسنده ترک زبان برنده جایزه نوبل، به نام‌های «جودت بیک و پسرانش» و «خم» را در دست ترجمه دارم.

سیف‌الدینی همچنین از رمان «سیاه» نوشته پاموک سخن گفت که چند وقتی است آن را به انتشارات نیلوفر تحویل داده که تاکنون خبری نیست.

این مترجم در رابطه با رمان «جودت بیک و پسران» گفت: این اولین رمان پاموک است که از رئالیسم شروع کرده. این رمان نگاهی به موقعیت و کشور خودش در اواخر امپراطوری عثمانی و ارتباطش با غرب است. او در این کتاب طرز فکرهای مختلفی را آورده. اینکه مردمش به چه چیزهایی فکر می‌کنند و در چه موقعیت تاریخی به سر می‌برند.

وی افزود: این رمان ازنظر سبک و مکتب از با کارهای بعد پاموک متفاوت است. نویسنده بعداز نوشتن این کتاب به طرف فضایی می‌رود که تا آخر رمان‌هایش در آن باقی می‌ماند و از اینجور رئالیست‌های بالزاکی دست کشیده می‌کشد.

وی با اشاره به کتاب «بازی‌های خطرناک» اظهار داشت: این کتاب رمانی پیچیده است که نویسنده از المان‌های مختلف ادبی در آن استفاده کرده است. در این کتاب نمایشنامه‌هایی اجرا می‌شود و با واقعیت رمان ترکیب می‌شود. بعضی جاها به صورت واقعی و بعضی جاها به صورت بازی با واقعیت رمان ترکیب می‌شود.

سیف‌الدینی ادامه داد: «بازی‌های خطرناک» زندگی شخصی است که خودش جزء راوی‌های مشرق زمین است. اکثر رمان‌هایی که در شرق نوشته شده است دارای راویان غمگینی هستند، اما این راوی به آن صورت غمگین نیست. راوی دارای یک نگاه پارودیک است که غمش را به صورت تمسخر و تلخند نشان می‌دهد. از این رو راوی دارای شخصیت پیچیده‌ای‌ست و شاید برای ما به عنوان خواننده‌ای که در مشرق زمین زندگی می‌کنیم؛ تحمل آن سخت باشد، چراکه غم‌هایی داریم که نمی‌توانیم با آن شوخی کنیم.

به گفته این مترجم؛ کتاب «بازی‌های خطرناک» می‌تواند الگویی باشد برای نویسندگان شرقی که اندوه‌ها را با خنده بنویسند.

وی در رابطه با اشاعه فرهنگ کتابخوانی گفت: ما مسائل پیچیده را در جامعه درک می‌کنیم اما این مسأله پیچیده‌ای نیست. آدم باید کتاب بخواند. درک ضرورت این کار را باید چطور و با چه ابزاری نشان بدهیم؟! این‌ها چیزهای پیچیده‌ای نیستند. مردم خیلی راحت گردش و تفریح می‌کنند و به فکر خورد و خوراکشان هستند اما چرا به کتاب فکر نمی‌کنند؟ اگر مردم از کتاب حمایت کنند با وجود تمام مشکلات مالی موجود، دیگر شاهد این وضعیت اسفناک تیراژ کتاب نخواهیم بود.

سیف‌الدینی افزود: مردم به سفرهای مختلف می‌روند و انواع و اقسام کالاها را خریداری می‌کنند اما چطور است که به ضرورت خرید و خواندن کتاب فکر نمی‌کنند؟ کتاب باید در رادیو و تلویزیون و سایر رسانه‌ها معرفی شود. کتاب باید به بیلبورد‌های تبلیغی برود تا مردم بیشتر با آن مواجه شوند. تبلیغات نباید به گونه‌ای باشد که تنها تبلیغ یک کتاب خاص باشد بلکه باید زمینه ایجاد یک رقابت سالم و درست را فراهم کنند. این موضوع سختی نیست که بدانیم ما به مطالعه نیازمند هستیم. نمی‌شود که هیچ کاری نکنیم بعد انتظار داشته باشیم به رشد و فکری اقتصادی برسیم.

این مترجم در ادامه اظهار داشت: باید آدم‌ها خودشان تکانی بخورند. نمی‌شود دستشان را گرفت و به زور هلشان داد بلکه باید ابزارهایی باشد مثل رادیو و تلویزیون که خیلی هم پیچیده نیست. تلوزیون بهتر است به جای پفک کمی هم برای کتاب تبلیغ کند.

وی افزود: صدا و سیما باید کتاب و نویسنده را سرمایه کشور بداند. نباید این فکر وجود داشته باشد که عده‌ای می‌خواهند توطئه کنند. اینطور نیست بلکه تمام نویسنده‌ها و مترجمان نگران و دلسوز این آب و خاک هستند. باید یک نگاه مثبت به این قشر شود. برخی از همین کتاب‌هایی که در ایران اجازه نشر نمی‌گیرد یا با شمارگان هزار نسخه منتشر می‌شود در کشورهای دیگر جهان با تیراژ بالا منتشر می‌شود و فروش می‌رود. اگر قرار است با چاپ این کتاب خطری مردم را تهدید کند چرا برای آن‌ها اتفاقی نمی‌افتد؟ چرا باید این اتفاق همیشه برای مردم بیفتد؟! بهتر است این طرز فکر را کنار بگذاریم. مردم باید به رشد فرهنگی و فکری برسند.

سیف‌الدینی در جواب این سوال که چرا خواننده ایرانی بیشتر به کتاب‌های ترجمه شده علاقه دارد تا تألیفات داخلی؛ گفت: این مسأله پیچیده است و برمی‌گردد به تربیت نویسنده در این جغرافیا. ما زبان‌ها و لهجه‌های مختلفی در ایران داریم. اینکه ما به چه ابزارهایی دسترسی داریم؟ نگاهمان به رمان چیست؟ نگاهمان به جامعه ادبی چگونه است؟ و… را باید مدنظر داشته باشیم.

وی با بیان اینکه باید نگاه غالب فضای ادبی خودمان را بشناسیم؛ افزود: ممکن است در این فضا افرادی وجود داشته باشند که نگاهشان با نگاه غالب متفاوت باشد، باید قدرت تحمل این‌ها هم وجود داشته باشد. در ادبیات صداهای مختلف وجود دارد که باید شنیده شوند.

سیف‌الدینی با بیان اینکه چرا مردم به تألیفات داخلی اعتماد ندارند بر‌می‌گردد به تبلیغات؛ اظهار داشت: تبلیغات برای کتاب‌های خارجی آنقدر زیاد است که از آنسوی دنیا به دست ما می‌رسد اما تبلیغات برای نویسندگان ما آنقدر ضعیف است که کتاب نویسنده حتی در محل خودش هم به درستی پخش نمی‌شود.

وی در پایان افزود: وقتی قدرتی وجود دارد که می‌تواند ۱۱۰ سکه به نویسنده‌ای جایزه بدهد حتماً قدرت تبلیغات هم دارد. این جایزه و حمایت‌ها از نویسندگان بسیار خوب است که وجود داشته باشد اما تبلیغات هم ضروری است و باید به آن توجه شود.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز