میزان سرانه مطالعه کشور به مناظره گذاشته شد
سیستم آموزشی ما به شدت کنکور محور است و دانش آموزان درس خوانی را تحویل جامعه میدهد که تا پایان دوره تحصیلی ملزم به خواندن حتی یک کتاب غیردرسی نیستند.
پنجاه و ششمین برنامه مناظره شبکه یک سیما به مناسبت هفته کتاب به بررسی موضوع «سرانه مطالعه» پرداخت. محمود آموزگار(رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران)، رضا امیرخانی(نویسنده و برنده چندین جایزه ادبی)، محسن پرویز(نائب رئیس هیات مدیره انجمن قلم ایران)، محمدرضا جوادی یگانه(رئیس پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، حمیدرضا کفاش(معاون پژوهشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش) و حسین نوش آبادی(معاون حقوقی و پارلمانی و امور استانها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) مهمانان حاضر در این برنامه بودند که به بیان دیدگاهها و نظرات خود درباره علل پایین بودن سرانه کتاب پرداختند.
محمود آموزگار به اصلیترین نکات در بروز مشکل حوزه تولید و نشر کتاب در فقدان یک سیاست دراز مدت در حوزه نشر اشاره کرد و افزود: همواره شاهد اتخاذ راهکارهای کوتاه مدت و در واقع مسکن درمانی بودهایم.
وی اضافه کرد: تولید عنوان کتاب به ۷۰ هزار تا رسیده است الان عناوین کتب کمک درسی را کنار بگذاریم حداقل ۱۵ تا ۲۰ هزار عنوان کتاب چاپ اول در حوزه عمومی منتشر میشود.
رضا امیرخانی در بخش نخست سخنان خود عنوان کرد: عددی باید برای سرانه مطالعه عنوان شود نه عدد تعدد عناوین.
وی افزود: در سالهای گذشته اعدادی که برای سرانه مطالعه عنوان شد درست نبودند چراکه میزان مطالعه روزانه ۷۶دقیقه در روز اعلام شد درحالیکه این عدد جز خطاهای بزرگ سرانه مطالعه محسوب میشود.
امیرخانی افزود: سرانه مطالعه با نظرسنجی حاصل نمیشود بلکه باید در پی راهکارهای منطقیتر باشیم.
محسن پرویز با بیان اینکه آمار و ارقامی در گذشته در رابطه با سرانه مطالعه اعلام شد که پایهگذار نوعی اشکال بود. گفت: ۲دقیقه زمان مطالعه در روز اعلام شد که این آمار مربوط به سال ۱۹۵۳ بود که بعد از آن این عدد پایهای برای انجام اقدامات بعدی شد.
وی افزود: در خصوص سرانه مطالعه نیاز به مطالعات دقیق داریم. تعدد و کتابهای منتشره در سال میتواند به عنوان یک معیار برای تخمین سرانه مطالعه باشد در صورتی که بخش موظفی را از آن حذف کنیم.
پرویز ادامه داد: همچنین میتوان عواملی همچون تعداد نویسندگان – نظرسنجی – تعداد کتابخانهها - میزان کتابهای امانت گرفته شده از کتابخانهها را نیز در راستای تخمین سرانه مطالعه در کشور مورد استفاده قرار داد. پس بحثهمه جانبهگری دارای اهمیت است و ما باید تمام عوامل را در نظر بگیریم.
محمدرضا جوادی یگانه با بیان اینکه آمارهای موجود در رابطه با سرانه مطالعه صحیح نیست، عنوان کرد: شواهد نشان میدهد سرانه مطالعه در ایران چه در قیاس با کشورهای دیگر و چه توقع مورد انتظار خودمان از جامعه پایین است.
وی با اشاره به اینکه کتاب از سبد کالای فرهنگی خانوارها حذف شده است، افزود: مشکل اصلی در نظام تولید کتاب، نظام تربیتی کنکور محور، نظام فراغت تلویزیون محور و نظام فرهنگی اقتصاد و سیاست زده است که صنعت نشر و کتاب را دچار ضعف مزمن کرده است.
به گفته جوادی یگانه؛ زمانی که کتابهای ضعیفی نوشته شوند و صنعت نشر روبه زوال رود، شاهد کاهش کتابخوانی در جامعه میشویم.
حمیدرضا کفاش هم با بیان اینکه ۱۰ مورد در میزان علاقه به کتابخوانی موثر است، اظهار داشت: سطح فرهنگ خانواده، وضعیت و تجهیز کتابخانه مدارس، نظام آموزشی، نحوه دسترسی دانش آموزان به کتب مورد علاقهشان چه در سطح مدرسه چه در جامعه، امکانات برای مطالعه عمومی، تناسب کتابهای منتشره در کشور مطابق با نیازهای دانش آموزان از جمله دلایل قابل ذکر برای این موضوع است.
وی ادامه داد: همچنین عدم فرصت کافی برای مطالعه در نظام درسی کشور، کتابدار مدرسه که در سالیان گذشته حذف شده است، مشکلات مالی خانوارها و دانش آموزان، نبود کتاب در سبد خرید و عدم وجود کتابخانه و یا تعداد کتاب مناسب در خانهها عواملی هستند که در میزان علاقه دانش آموزان به کتابخوانی تاثیر دارند.
حسین نوش آبادی کتابخوانی در ایران را رو به افول دانست و افزود: در واقع عادت به کتاب خوانی در کشور کاهش یافته است.
وی گفت: برای جامعهای که مبتنی بر اندیشههای قرآنی است، نباید امروز شاهد این چالش جدی در حوزه کتابخوانی باشیم.
او با بیان اینکه باید به دلایل پنهانی این موضوع در کنار دلایل آشکار همچون گرانی و کمکاری نهادهای فرهنگی توجه کنیم، اظهار داشت: ما باید فرهنگ کتابخوانی را در جامعه نهادینه کنیم.
در ادامه حمیدرضا کفاش به فقدان و کمبود کتاب خوب در کشور اشاره کرد و اظهار داشت: نویسندگان و ناشران براساس نیازسنجی جامعه امروز کتاب تولید نمیکنند و کتابهای بروز و مناسبی در حوزههای مختلف برای بچهها نداریم. در چنین شرایطی چگونه صحبت از حمایت آموزش پرورش برای ترویج کتابخوانی میکنیم؟
نوش آبادی در پاسخ به این مسئله مشکل را عدم دسترسی عموم مردم و دانش آموزان به کتابهای خوب دانست و گفت: اینکه بگوییم کتاب خوب نداریم کم لطفی به قشر فرهیخته و نویسنده است. شبکه توزیع کتاب نیاز به اصلاح دارد و حتی میتوان از ظرفیتهایی مثل ایستگاههای مترو و اتوبوس هم برای در دسترس قراردادن کتاب استفاده کرد. در کنار این موارد عدم توجه با تکنولوژیهای جدید مثل کتاب دیجیتال و شبکههای مجازی مانع دست یابی به یک دید درست و قطعی در این زمینه شده است.
سپس امیرخانی با اشاره به نبود یک برنامهریزی برای عادت دادن کودکان به مطالعه افزود: سیستم آموزشی ما به شدت کنکور محور است و دانش آموزان درس خوانی را تحویل جامعه میدهد که تا پایان دوره تحصیلی ملزم به خواندن حتی یک کتاب غیردرسی نیستند. کتابخانههای روستاها باید به معلم روستا واگذار شود و کتابخانههای مدارس هم باید تحت انتخاب معلمان باشد.
در ادامه جوادی یگانه به رواج کتابسازی در کشور اشاره کرد و گفت: جوایز ادبی ما هم اذعان دارند که محتوای کتابهای تولیدی خیلی پرفروغ و چشمگیر نیست و بیشتر کتابها تنها کپی برداری و سرهم بندی آثار مختلف است. کتابی اگر خوب باشد حتما دیده میشود و همین نبود کتاب خوب خودش دلایلی دارد که جای بحثو برسی دارد.
کفاش اما از نقش خانوادهها در تشویق کودکان به کتابخوانی صحبت کرد و اظهار داشت: خانواده عملا اساسیترین نقش را در عادت دادن کودک به مطالعه دارد. آموزش و پرورش تنها میتواند عادات خوب شکل گرفته در بچهها را که از خانواده به آنها نتقل شده تثبیت و داعمی کند. آموزش و پرورش ادعایی برای خلق و شکل دهی یک عادت در دانش آموزان ندارد.
جوادی یگانه نادرست بودن راه پروهشی برای یافتن میزان سرانه مطالعه را از اصلیترین علل نتیجه بخش نبودن ترویج کتابخوانی در کشور دانست و گفت: پروهشی که بر اساس نظر سنجی باشد خیلی قابل استناد نیست. باید در دسته بندیهای کاملا مشخص و تخصصی میزان مطالعه و چاپ کتاب در کشور را با آمار دقیق استخراج کنیم تا بتوانیم علاج بیماری افول کتابخوانی را تحقق بخشیم. از طرف دیگر پرکردن تمام اوقات فراغت مردم با سریالهای متوالی تلویزیونی مسلما مانع بزرگی بر سر کتابخوانی و مطالعه جامعه است.
آموزگار هم با اشاره به در دسترس بودن تلویزیون ادامه داد: باید تولید تقاضای کتاب کنیم. در چند فیلم و سریال میبینیم که قهرمان داستان کتاب بخواند و یا اصلا کتابی دستش باشد. در حال حاضر سادهترین کار صدور پروانه نشر است بدون اینکه اتحادیه و نهاد صنفی کاملی در سطح کشور یا استانهای مختلف برای رسیدگی به مشکلات این حوزه داشته باشیم. همین مسئله بسیاری از ناشران را وادار به کتابسازی میکند که یکی از عوامل کاهش اقبال به کتاب است. تا اقتصاد تولید کتاب اصلاح نشود و حتی نویسنده و مترجم هم امنیت تامین معاش نداشته باشند صحبت از ترویج کتابخوانی بینتیجه است.
در پایان برنامه هم امیرخانی از وزارت ارشاد خواست تا از نوسندگان و اهالی قلم حمایت کند و جرات معرفی تیم ملی نویسندگان را در سطح عمومی داشته باشد.