در رونمایی هفت فیلمنامهی اصغر فرهادی مطرح شد:
فیلمنامههای فرهادی پیچیدگیهای وجودی انسان را بیان میکند

کتاب هفت فیلمنامه اصغر فرهادی رونمایی شد و فرهادی در این مراسم گفت: بخشی از این فیلمنامهها از درون من میآید. بسیاری از صحنههایی که در فیلمهای من میبینید و به نظرتان زیبا و حساب شده میآید؛ تنها حاصل ناخودآگاه من است.
رونمایی از کتابِ هفت فیلمنامه از اصغر فرهادی؛ عصر شنبه(۱۷ آبان) در سالن البرز پردیس سینمایی کوروش با حضور اضغر فرهادی، حسن کیاییان و جمعی از سینماگران و منتقدان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ حسن کیاییان درباره این مراسم گفت: رونمایی از کتاب هفت فیلمنامه اصغر فرهادی، درواقع تجلیل از این سینماگر بهنام است. سینمای اصغر فرهادی با گذشت زمان صاحب سبک و تصویر خود شد. او با فیلمهایش دوره جدیدی در تاریخ سینمای ایران رقم زد.
وی فعالیتهای فرهادی را از دو بعد ارزشمند دانست و اظهار داشت: اصغر فرهادی با آثارش اول توانست تماشاگر عام ایرانی را جذب کند و در کنار آن تحسین سینما دوستان و منتقدان جهان را برانگیزد. به نظر این تازه ابتدای کار است و آقای فرهادی هر روز موفقتر خواهند بود.
وی بیان کرد: باید از اصغر فرهادی بابت اعتمادش به نشر چشمه برای چاپ و انتشار این کتاب و همچنین از جناب دکتر فضلی، آقای میرعلایی و امیرشهاب رضویان برای اختصاص چنین فضایی به فرهنگ و هنر تشکر کنم.
پس از کیاییان، امیرشهاب رضویان(کارگردان و مدیر پردیس سینمایی کوروش) گفت: اصغر فرهادی محصول چند اتفاق است؛ اولین اتفاق تاسیس دفاتر سینماگران جوان در دهه شصت است. شرایط برای ما و هم دورهایهایمان بسیار متفاوت بود. در آن دوران دانشکده سینما و تئاتر و دانشکده هنرهای زیبا تاثیر زیادی بر فیلمسازان داشتند.
وی ادامه داد: من اولین فیلم کوتاه اصغر فرهادی با نام هشت میلیمتری را دیدم که داستان پسر بچه فلجی است. تماشای این فیلم نشان میدهد که یک فیلمساز چه مراحلی را برای پخته شدن و شکل گرفتن آثارش طی میکند. سالهایی که ما میخواستیم فیلم اولمان را بسیازیم؛ جناب سیفالله داد؛ معاون سینمایی بودند و با مدیریت خوب و اعتمادی که به ما داشتند؛ موجب شدند تا فیلم اول ما ساخته شود. پیش از آن حمایت از فیلم اولیها بسیار کم بود اما هم اکنون میبینیم که یک مدیریت خوب و درست موجب چه نتایج مثبتی در سینمای ایران شده است.
علی معلم نیز گفت: ما در ایران سینمایی داریم که موسوم به سینمای اجتماعی است. پیش از فرهادی؛ بسیاری در این ژانر فیلمسازی کردند که به حق هم تعداد زیادی از آنها موفق بود؛ اما نکتهای که درمورد سینمای فرهادی باید به آن اشاره کرد؛ اضافه کردن درام به ساختار اجتماعی فیلمهاست. پیش از فرهادی ما شاهد حضور درام در فیلمهای اجتماعی نبودیم و مطمئنا آقای فرهادی از این نظر هم در تاریخ سینما ماندگار خواهند شد. درواقع دلیل استقبال توام مردم و منتقدین هم ناشی از وجود درام درکنار ساختار اجتماعی در فیلمهای اوست.
او ادامه داد: نکته دیگری که فرهادی را شاخص میکند؛ مسئله رعایت ریتم در آثارش است. بسیاری از کارگردانان ما فیلمهایشان دارای ریتم مناسب نیست و با مسئله ریتم به صورت شخصی برخورد میکنند و این مشکل نه از روی غفلت بلکه به دلیل خودبزرگبینی آنهاست. جالب اینجاست که در کارهایشان هم شکست میخورند اما از آنجا که ملت بزرگ ایران همیشه پیروز است و هیچ وقت شکست را نمیپذیرد؛ به توجیه کار خود میپردازند. البته ما نه تنها در سینما بلکه در تمام عرصههای جنگ و سیاست و انقلاب هم شکستهایمان را نمیپذیریم.
وی در پایان گفت: بدانید که با یک دوربین روی دست فیلم خوب ساخته نمیشود و آثاری که که ما هماکنون از فرهادی میبینیم؛ حاصل مشق شبهای بسیار است.
محسن آزرم نیز درباره انتشار هفت فیلمنامه اصغر فرهادی گفت: روزی که نشر چشمه میخواست کارش را در بخش سینما شروع کند؛ دغدغههای بسیاری داشت. یکی از آن دغدغهها این بود که چه آثاری را انتشار دهد. قطعا ناشران دیگری حضور داشتند که کارهای بسیار خوبی هم منتشر کرده بودند و رقابت با آنها کار مشکلی بود اما حتی در آن دوران هم به هیچ وجه فکر نمیکردیم روزی فیلمنامه منتشر کنیم.
وی افزود: اولین دلیلی که ۷ فیلمنامه اصغر فرهادی را به صورت مشترک چاپ کردیم این بود که پیش از ما؛ نشر نی فیلمنامه شهرزیبا را منتشر کرده بود و ما قانونا اجازه انتشار آن را نداشتیم اما مهمترین دلیل انتشار فیلمنامههای اصغر فرهادی به طور مشترک در یک کتاب این بود که سیر فیلمسازی ایشان مشخص شود. وقتی که تصمیم گرفتیم تا فیلمنامههای آقای فرهادی را منتشر کنیم زمستان سال ۸۷ بود. در آن زمان آخرین فیلم ایشان درباره الی بود اما این مجموعه مانند آثار آقای فرهادی به مرور شکل گرفت؛ به طوری که در نهایت فیلمنامههای جدایی نادر از سیمین و گذشته نیز به کتاب اضافه شدند و هم اکنون مجموعه کاملتری را در اختیار داریم. سالهاست که که به سینمای ایران این نقد وارد است که ما در ایران فیلمنامه خوب نداریم اما قطعا این کتاب، محل رجوع بسیاری خواهد بود و نظرات درباره فیلمنامههای ایرانی تغییر پیدا خواهد کرد.
امیر پوریا نیز دیگر سخنران این نشست بود که درباره فرهادی و فیلمنامههایش گفت: خوشحالم که این کتاب متعلق به کسی است که نه تنها یک شخصیت فرهنگی بلکه یک شخصیت ملی است و همچنین خوشحالم که مراسم رونمایی این اثر در پردیس سینمایی کوروش برگزار شده است.
او ادامه داد: اصغر فرهادی بر سر هیچ چیز ادعا نمیکند و در واقع بازتاب آثارش در دنیا موجب میشود تا این ادعاها ناخودآگاه اتفاق بیافتد. تنها جایی که دیدم فرهادی بر سر فیلمش ادعا میکند؛ ۴۵ دقیقه اول فیلم درباره الی بود. فرهادی میگوید هرچه در این زمان ۴۵ دقیقهای میبینیم، در ادامه روند درام داستان کاربردی دارد. درنهایت امیدوارم که که این کتاب را بخوانیم و صرفا برای تزیین کتابخانههایمان نخریم. ادبیات سینمایی فراموش شده و ما نیاز داریم تا بار دیگر فیلمنامهها را به طور مجزا بررسی کنیم.
سعید عقیقی هم به اهمیت آثار فرهادی پرداخت و گفت: سینمای ایران دو بخش مجزا داشت که متاسفانه کنار هم امکان بروز پیدا نمیکردند. مهمترین مشکل سینمای ایران بحثواقعیت است؛ یعنی هرکس فیلمی را میبیند فورا سوال میکند آیا این موضوع واقعی است؟ و ما باید بارها توضیح دهیم که واقعیت دراماتیک و واقعیت سینمایی با هم متفاوت هستند. ما در ایران از یکسو فیلمهای واقعگرا داشتیم و ازسوی دیگر فیلمهای کلاسیک که البته تعداد آنها بسیار کم است اما اصغر فرهادی فیلمی با الگوی کلاسیک میسازد و داستانی واقعی مطرح میکند که ما بهطور مشخص میتوانیم این نکته را در فیلم جدایی نادر از سیمین ببینیم. وقتی سیر فیلمسازی اصغر فرهادی را نگاه میکنم؛ متوجه میشوم که فرهادی یک الگوی معین را در درامنویسی دنبال میکند و صادقانه باید بگوییم که این الگو از داخل کتابها میآید.
در آخر مهرزاد دانش با اشاره به فرازهایی از فیلمنامههای اصغر فرهادی بیان کرد: دیالوگنویسی در آثار فرهادی به این شکل است که از واژگان روزمره استفاده شده اما قابلیتهای دراماتیک فراوانی دارند. سبک روایت فرهادی تلفیقی از سبک کلاسیک و سبک مدرن است. بستر اصلی فیلمنامهها کلاسیک است اما سعی شده تا شخصیت پردازیها و شاخ و برگها و موقعیت سنجیهای داستان از فضای سینمای مدرن بهره ببرد.
وی افزود: شخصیتپردازی در آثار فرهادی بسیار پیچیده است. کار ما منتقدین برای انتخاب بهترین بازیگر نقش اول بسیار سخت است چراکه فیلمنامههایش معمولا شخصیت اصلی به آن معنای متداولی که مطرح است؛ ندارد و جمعی از کاراکترها هستند که سپهر کاراکتری فرهادی را پیش میبرند. درنهایت جوهرهٔ اساسی به لحاظ تماتیک در آثار فرهادی بحثرسیدن به بزنگاههای اخلاقی است. در واقع فرد در یک بزنگاهی قرار میگیرد که توامان چند تصمیم مبتنی بر اخلاق وجود دارد و اگر یکی را انتخاب کند؛ لاجرم باید دیگری را فروگذار کند. کسانی که ذهنهای خیلی بستهای دارند و خطکشی شده فکر میکنند با دیدن آثار فرهادی دچار آشفتگی میشوند چراکه به آنها گفته شده تا درمقابل یک موقعیت خاص باید رفتارهای مشخصی داشته باشند. درواقع فیلمنامههای فرهادی پیچیدگیهای وجودی انسان را بیان میکند.
پیش از آنکه اصغر فرهادی برای صحبت پیرامون کتاب و آثارش حاضر شود؛ فیلم کوتاهی از میثم مولایی درباره فیلمهای اصغر فرهادی پخش شد.
فرهادی در ابتدا؛ بخشهایی از مقدمهی از کتابش را خواند که در آن آمده بود: فیلمنامههای پیشِ رو را که مرور میکنم، آنچه بین همهٔ آنها مشترک است و از رقص در غبار تا گذشته پُررنگ و آگاهانهتر شده چیزی نیست جز علامت سؤال، علامت سؤالی که فیلمنامه به فیلمنامه بزرگتر و چندوجهیتر شدهاست. اگر با این نوشتهها توانسته باشم جسارتِ پرسشگری را در تماشاگرانِ فیلمهایم تقویت کرده و ترسشان را از کاشتنِ علامتِ سؤال در ذهنها بکاهم، از عمری که برای نوشتن صرف کردهام راضی و خشنودم.
او ادامه داد: همیشه نگران بودم که کتابی از مصاحبههایم بیرون نیاید زیرا فکر میکنم باعثمیشود در علاقمندان به این حرفه ایجاد ترس شود که چگونه فرهادی آثارش را مینویسد؟ بخشی از تعریف و تمجیدهایی که از من میشود واقعیت بیرونی ندارد. این مسائل طوری مطرح میشود که انگار فرهادی یک مهندس ساختارساز است و تمام مسائل را حساب و کتاب کرده درحالیکه بخشی از این فیلمنامهها از درون من میآید. بسیاری از صحنههایی که در فیلمهای من میبینید و به نظرتان زیبا و حساب شده میآید تنها حاصل ناخودآگاه من است و البته زیبایی این کار هم این است که متاثر از ناخودآگاه ما باشد. تمام این علم و دانشی که به واسطه مطالعه به ما میرسد تنها باید وسیلهای برای رسیدن به ناخودآگاهمان باشد.
فرهادی با ذکر مثالی در این باره گفت: من تا چند وقت پیش سیگار میکشیدم و شخصیتهایی که در فیلمها مینوشتم به راحتی سیگار میکشیدند. چندی پیش که سیگار را ترک کردم و پس از آن متنهایی نوشتم با مرور آنها دیدم که هیچ کدام از شخصیتهای سیگار نمیکشند و این مسئله کاملا از ناخودآگاه من منتقل شده بود.
وی ادامه داد: برای بدست آوردن یک اثر خوب نیاز به زمان مناسب داریم. فاکتور زمان زو مهمترین مسائل در فیلمسازی است. شما نمیتوانید فیلمنامه خوبی را ظرف مدت یک ماه بنویسید و اثر نیاز دارد تا به مرور زمان پخته شود.
او از همسرش پریسا بختآور نیز تشکر کرد و گفت: من تا به حال صحنهای را ننوشتهام که پریسا بختآور آنرا نخوانده و تایید نکرده باشد. او همیشه در کنار من بوده و اگر مشکلی وجود داشته؛ با صراحت با من مطرح کرده است. در واقع او کسی است که همیشه در نوشتن فیلمنامهها به من مشاوره داده اما اسمش در تیتراژ فیلمها به عنوان مشاور کارگردان نیامده است.
پس از صحبتهای فرهادی؛ پریسا بختآور به روی سن آمد و گفت: نمیتوانم جلوی اشکهایم را بگیرم و قرار هم نبود به اینجا بیایم. واقعا از انتشار این فیلمنامهها خوشحال هستم.
فرهادی در پایان گفت: من آدم بسیار خوششانسی هستم که در طول فعالیتم؛ اکثر همکارانم حرفهای بودند و من از همراهی با آنها استفاده کردم. شما با خواندن فیلمنامهها متوجه میشوید که چه کسانی کمک کردند و پشت دوربین زحمت کشیدند تا این فیلمنامهها به شکل فیلمهایی که دیدید دربیاید. همچنین باید از جناب کیاییان تشکر کنم که با وجود مشکلات نشر چشمه در سالهای اخیر، زحمت بسیاری برای انتشار این کتاب کشیدند.
در پایان مراسم تعدادی از دستاندرکاران و بازیگران فیلمهای فرهادی برای گرفتن عکس به روی سن آمدند و پس از آن اضغر فرهادی به مراسم جشن امضا که در طبقه پایین سالن سینما و در نشر چشمه برگزار میشد؛ رفت.