خبرگزاری کار ایران

الهه مرعشی در گفت‌وگو با ایلنا:

ثمره تلاش مترجم، در وزارت ارشاد خاک می‌خورد

ثمره تلاش مترجم، در وزارت ارشاد خاک می‌خورد
کد خبر : ۲۱۶۵۹۵

کتاب «پرده نقاشی» بعد از هشت ماه در مرحله بازبینی قرار دارد / مترجم باید امانت دار باشد و همچنین به هر دو زبان تسلط کافی داشته باشد و با اصطلاحات آن آشنا باشد / به ترجمه به عنوان یک حرفه نمی‌توان نگاه کرد و فقط علاقه است / آسان پذیری مشکل نسل جوان ماست.

کتاب «پرده نقاشی» نوشته سامرست موآم به ترجمه الهه مرعشی هشت ماه است که انتظار مجوز را می‌کشد.

الهه مرعشی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا گفت: کار ترجمه کتاب‌های «پرده نقاشی» و «ماه شش پنی» که هر دو از سامرست موآم است تمام شده. ارشاد دفعه اول «پرده نقاشی» را رد کرد و گفت که امکان انتشارش وجود ندارد اما با تلاش‌‌های زیاد کتاب در حال حاضر در مرحله بازبینی قرار دارد. فکر نمی‌کنم مورد خاصی داشته باشد اما متأسفانه با این مشکلات مواجه است و مدت‌هاست در وزارت ارشاد سرگردان مانده است.

این مترجم اظهار داشت: چاپ دوم «تابستان پیش از تاریکی» چند ماه است که وارد بازار شده. که شخصیت اصلی آن کیت است، او مادر چهار بچه و همسر پزشکی موفق است. کیت نمونه‌ای از مادر و همسری فداکار است. زنی که خانه دار و باسلیقه است، خوب لباس می‌پوشد، مدیریت خانه را بر عهده دارد و …. روزی کیت به این موضوع دقت می‌کند که اختیار زندگی‌اش در دستش نبوده و مسیر او را دیگران کنترل کرده‌اند اینکه همیشه به شوهر و فرزندانش سرویس دهی کرده و از زندگی اجتماعی و فعال خود غافل شده، … همان روز و همزمان با فرا رسیدن تابستان فرصت یک کار به عنوان مترجم برای او مهیا می‌شود و بدین ترتیب کیت راهی شناخت خویشتن بدون مرزها و غالب‌های قبلی می‌شود.

این مترجم با ترجمه کتاب «باغبانی در دسترس» که درباره نابینایان و افراد معلول نوشته شده بود، باعثشد اولین پارک نابینایان در ایران تأسیس شود.

او در ادامه افزود: وقتی مترجم می‌بیند ثمره مدت‌ها تلاشش در وزارت ارشاد خاک می‌خورد انگیزه‌اش از بین می‌رود. زمانی که مترجم برای انتشار کتابش باید با یک زبان با ناشر سخن بگوید، با زبانی دیگر با وزارت ارشاد حرف بزند و با آن دست و پنجه نرم کند، دیگر رمقی برایش باقی نمی‌ماند و هرچقدر هم که به این کار علاقه‌مند باشد، تمام انگیزه‌هایش کشته می‌شود.

وی در رابطه با کار ترجمه در فضای امروز ایران، اظهار داشت: ترجمه کار مشکلی است. هر چقدر هم که از سطح سواد و معلومات خوب برخوردار باشی باز هم با مشکلاتی مواجه هستی. در ترجمه امانت داری، بیان مفهوم نویسنده و صدق گفتار مطرح است.

مرعشی افزود: در ترجمه باید تسلط و احاطه به هر دو زبان وجود داشته باشد. مترجم باید فرهنگ لغات زبان را بشناسد و با اصطلاحات آن به خوبی آشنا باشد. نمی‌توان به ترجمه به عنوان یک حرفه نگاه کرد من ترجمه را بیشتر تعمیم می‌دهم به نوشتن. مهمترین مسئله در ترجمه فهم مطلب و امانتداری است. مترجم نه تنها باید زبان را بشناسد بلکه باید با ادبیات هر دو زبان نیز آشنا و به آن مسلط باشد. باید عشق به ترجمه وجود داشته باشد چرا که به عنوان یک حرفه نمی‌توان به آن نگاه کرد و انتظار بازخورد مالی داشت. در این اوضاع خراب اقتصاد نشر ترجمه بیشتر یک هنر محسوب می‌شود تا یک حرفه.

وی در ادامه افزود: نهایت عایدات یک کتاب برای مترجم ۸ تا ۱۰ درصد قرارداد است و در مقایسه با زحمت شبانه روزی مترجم روی یک کتاب واقعاً رقم ناچیزی به شمار می‌آید. مترجم تنها با علاقه است که کار می‌کند و اگر عشقی به کارش نداشته باشد نمی‌تواند آن را ادامه دهد.

این مترجم در پاسخ به این سوال که چرا علاقه مخاطب به کتاب‌های ترجمه شده بیشتر است گفت: خود من به عنوان یک شخص کتابخوان علاقه‌ام به نویسنده‌های ایرانی بیشتر است. برخی خوانندگان فکر می‌کنند ممیزی روی کتاب‌های ترجمه شده بیشتر صورت می‌گیرد در صورتی که اینگونه نیست و ممیزی روی کتاب‌های ترجمه شده هم صورت می‌گیرد. دلیل دیگر فکر می‌کنم تبلیغات باشد که ما روی نویسنده‌هایمان انجام نمی‌دهیم. نویسنده‌های خارجی شناخته شده‌تر هستند چرا که برایشان تبلیغات می‌شود. دلیل دیگر آن هم این است که مخاطب ایرانی به فضاهای ناآشنا علاقه مندتر است. دوست دارد بداند در جوامع مختلف چه خبر است و تفاوت‌های فرهنگ جوامع دیگر را با فرهنگ خودش مقایسه کند.

مرعشی در ادامه افزود: متأسفانه از وقتی یک کودک خود را می‌شناسد با وسایل الکترونیکی آشنا می‌شود و این آشنایی، پدیده رنج‌آور «آسان‌پذیری» را به همراه دارد. فرد دیگر به خودش زحمت خواندن و تحقیق کردن نمی‌دهد. آشنایی با کتاب باید از دوران کودکی شکل بگیرد.

وی ادامه داد: به اعتقاد من دلیل دیگر دور شدن مردم از کتاب، بهای چاپ و نشر است. خیلی وقت‌ها بودجه خرید کالاهای ضروری را هم مردم به سختی تأمین می‌کنند و همین دلیلی می‌شود که در سبد کالای خانواده‌ها جایی برای کتاب باقی نماند. در این شرایط باید کتابخانه‌های عمومی را وسعت دهند. به نظرم در کنار هر پارکی باید یک کتابخوانه هم وجود داشته باشد تا جوانان به جای گذران وقت به بیکاری، با کتاب خواندن به رشد و تعالی فکری خود کمک کنند. افراد، به خصوص کودکان باید بتوانند از کودکی با کتاب آشنا شوند و آن را به صورت رایگان تهیه کنند. استفاده از کتابخانه نه تنها روح کتابخوانی را در آنان تقویت می‌کند بلکه باعثتقویت امانتداری می‌شود.

مرعشی با اشاره به اینکه بسیاری از کتاب‌های موجود که به چاپ‌های چهلم هم می‌رسند خالی از محتوا هستند گفت: وقتی برای تهیه کتابی به کتابفروشی‌ها سر می‌زنم، تعجب می‌کنم از اینکه این‌همه کتاب‌های بی محتوا به چاپ می‌رسند و حتی تجدید چاپ هم می‌شوند! کتاب‌هایی که حتی یک جنبه مثبت در محتوای آن‌ها پیدا نمی‌شود. در بازار نشر ما یک بی نظمی وجود دارد. این بی نظمی و انتشار آثار بی محتوا سلیقه مخاطب را پایین می‌آورد همچنین که مخاطب با کمبود مضمون مواجه می‌شود.

وی در رابطه با ادبیات داستانی بیان کرد: متأسفانه به مقوله «داستان» در کشور ما توجهی نمی‌شود. در صورتی که داستان می‌تواند بسیار آموزنده باشد همچنین داستان برای وسعت دادن دامنه اطلاعات در بسیاری زمینه‌ها اولین گزینه است. داستان می‌تواند ذهن کودک را باز کند و تخیل او را فعال نماید.

مرعشی عمده‌ترین مشکلات مترجمان را دسترسی نداشتن به کتاب‌های جدید دانست و در این باره گفت: دسترسی به کتاب و نشریه‌ها در حال حاضر بسیار سخت است. یا باید کسی از خارج برایت بیاورد و یا خودت مسافر باشی. در گذشته می‌شد برای تهیه کتاب یا نشریه‌ای که می‌خواستی پول بفرستی و با پست تحویل بگیری اما به دلایلی دیگر این امکان وجود ندارد و همین کار را سخت کرده همچنین محدودیت انتخاب موضوع از دیگر مشکلات مترجمان محسوب می‌شود.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز