خبرگزاری کار ایران

تفاوت‌های نمایشگاه‌های کتاب فرانکفورت با تهران؛

اینجا از هجوم و ازدحام جمعیت خبری نیست

اینجا از هجوم و ازدحام جمعیت خبری نیست
کد خبر : ۲۱۳۷۳۶

در فرانکفورت خبری از ازدحام مردم برای خرید کتاب نیست. تولیدکنندگان و توزیع‌کنندگان کتاب برای معرفی و فروش هرچه موثر‌تر این کالا به تبادل نظر می‌پردازند و قرارداد می‌بندند. نقاط ضعف و قوت کار مورد بررسی قرار می‌گیرد و تفاهم‌های جدیدی حاصل می‌شود.

علیرضا ربانی(مدیرعامل انجمن ناشران بین‌المللی) با آژانس ادبی غزل در نمایشگاه کتاب فروانکفورت حضور داشت. می‌گوید: اطلاعی از فروش تقریبی ناشران ایرانی در دست نیست. اما کل فروش ناشران ایرانی در سال هرگز به اعداد و ارقام ناشران جهانی نزدیک هم نمی‌شود.

گفتگوی ایلنا با ربانی پس از پایان نمایشگاه کتاب فرانکفورت را بخوانید:

چند کاتالوگ برای نمایشگاه آماده شد و ناشران ایرانی چه تعداد غرفه مجازی نمایشگاه را در سایت نمایشگاه به خود اختصاص دادند؟

منظور از غرفه مجازی را متوجه نمی‌شوم. اگر منظور ناشر مجازی معرفی شده در سایت نمایشگاه فرانکفورت است، به این معنی که ناشر کتاب‌هایش را در سایت معرفی کند و حضور فیزیکی نداشته باشد، این روش فعلا در نمایشگاه اجرا نمی‌شود و ناشران شرکت‌کننده همه حضور فیزیکی دارند. اما اگر منظور حضور فیزیکی ناشران ایرانی است، در شصت و ششمین نمایشگاه کتاب فرانکفورت همچون سال‌های قبل، تعدادی از ناشران شرکت کننده از ایران در سالن‌های ۸،۳ و ۵ غرفه مستقل داشتند که تعداد آن‌ها به ۱۰ نمی‌رسد. غرفه ایران امسال اما شکل جدیدی به خود گرفته بود و اگرچه برپاکننده غرفه موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران از وزارت ارشاد بود، حضور غالب در غرفه ازسوی ناشران بخش خصوصی و اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران بود.

اتحادیه ناشران اندکی بیش از ۲۰۰ عنوان کتاب از حدود ۶۰ ناشر بخش خصوصی ایرانی را به نمایشگاه آورده بود که در قالب ۸ موضوع کلی در قفسه‌های ویژه‌ای آن‌ها را به نمایش گذاشته بود. تعداد ۱۲ غرفه نیز به ناشران خصوصی و دولتی اختصاص داده شده بود که هریک حداکثر ۵۰ عنوان را نمایش می‌دادند. اغلب این همکاران و ازجمله اتحادیه؛ کاتالوگ برای معرفی کتاب‌ها زده بودند لکن کیفیت این کاتالوگ‌ها و ترجمه‌های صورت گرفته از خلاصه کتاب‌ها نیاز به بازنگری جدی داشت چون اگر نتواند روح و محتوای کتاب را به مخاطب انتقال دهد، علاوه بر ضرر اقتصادی، ذهنیت مخاطب خارجی را نسبت به کتاب‌های ایرانی خدشه‌دار خواهد کرد.

آژانس غزال نیز در کنار سایر عزیزان با ۹۰ عنوان در قسمتی از غرفه ایران حضور یافته بود. کاتالوگ‌های چاپی آژانس به تعداد کافی برای توزیع در نمایشگاه فرانکفورت پیش‌بینی شده بود و از قبل هم همه مخاطبان آژانس غزال کاتالوگ را به صورت الکترونیکی دریافت کرده بودند. تعداد ۷۱ ملاقات از روزچهارشنبه(شروع نمایشگاه) تا شنبه توسط آژانس غزال صورت گرفت که همه مخاطبان آن ناشران و آژانس‌های ادبی از گوشه و کنار جهان بودند. هر دو طرف از قبل با مطالعه سایت‌ها و مکاتبات صورت گرفته عموما از یکدیگر شناخت اولیه خوبی داشتند و به همین دلیل کتاب‌هایی هم که قرار بود به آن‌ها معرفی شود، از قبل مورد مطالعه قرار گرفته بود. قرار بود آژانس غزال در قسمت مرکز رایت نمایشگاه فرانکفورت
LitAg حضور پیدا کند که باتوجه به تغییر رویکرد غرفه ایران و درخواست موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران، آژانس میز مذاکره در رایت سنترنمایشگاه را کنسل کرد و در غرفه ایران حضور یافت.

ناشران و نویسندگان ایرانی چه تعداد قرار ملاقات در سالن ملاقات‌ها داشتند؟

از تعداد قرارهای ملاقات ناشران شرکت کننده در غرفه ایران به جز اتحادیه ناشران و آژانس غزال اطلاعی ندارم. آژانس غزال در تهیه و تنظیم قرار‌های اتحادیه ناشران همکاری جدی داشت و علیرغم زمان محدود، با ارسال و دریافت قریب ۶۵۰۰ مکاتبه ایمیلی با اکثریت قریب به اتفاق ناشران و آژانس‌های شرکت کننده در نمایشگاه فرانکفورت، توانست ۷۴ قرار در موضوعات مختلف برای اتحادیه تنظیم کند. آژانس غزال خود نیز مستقلا برای مذاکره درخصوص خرید و فروش رایت ترجمه ادبیات داستانی ۵۰ قرار برای خود تنظیم نمود و مذاکره تعداد ۲۱ قرار اتحادیه در حوزه ادبیات داستانی را نیز برعهده گرفت. آژانس غزال به طور متوسط قریب ۱۸ ملاقات در هر روز نمایشگاه را ساماندهی و اجرا کرد.

نمایندگان دولت که نمی‌دانم با تیم چندنفره در نمایشگاه حاضر شدند؛ آنجا دقیقا چه کردند و چه ملاقات‌هایی داشتند؟

تعداد دوستان دولتی موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی که امسال در غرفه حضور داشتند چند نفر بیشتر نبود. اینکه چه کسان دیگری با هزینه دولتی آمده بودند را اطلاعی ندارم. امسال چندین نشست در غرفه برگزار شد که صرف‌نظر از نقاط ضعف و قوت هریک از این نشست‌ها، رویکرد جدیدی از سوی غرفه ایران بود و دوستان موسسه در مساعدت و برگزاری آن و نیز حضور در آن نقش موثری داشتند. نویسندگان و ناشرانی هم که در نمایشگاه حضور داشتند عموما جلسات تبادل نظر با دوستان موسسه و شخص آقای شهرام نیا برگزار کردند. ازجمله ملاقات‌های دیگری که بنده در جریان آن قرار داشتم، ملاقات با رئیس نمایشگاه فرانکفورت، جلسه با نماینده تشکیلات برگزار کننده نمایشگاه کتاب توکیو و بحثتبادل غرفه بین دو نمایشگاه، جلسه با نماینده نمایشگاه کتاب کراکوف از کشور لهستان و جلسه با نماینده نمایشگاه کتاب ورشو از کشور لهستان بود. قطع به یقین جلسات مشابه دیگری نیز در این راستا برگزار شده است که بنده به علت مشغله شدید در ملاقات‌های آژانس از آن‌ها مطلع نشدم.

اصلا کسی آنجا ناشران و نویسندگان ایرانی را رصد می‌کرد؟

نمی‌دانم موسسه نمایشگاه‌ها روشی برای این‌کار تعریف کرده است یا نه. این رصد قطعا صرفا به زمان نمایشگاه نباید محدود شود. مسئله این است که حاصل این حضور چیست. به همین دلیل بایستی نتایج حاصل از این حضور هم در حین نمایشگاه و هم پس از آن مورد مداقه قرار گیرد. البته باید درنظر داشت که مواردی نظیر فروش رایت کتاب یک پروسه بلندمدت است و نیاز به حمایت مالی دولت و موسسات عام‌المنفعه از مترجمان خارجی دارد که امیدواریم هرچه زود‌تر به اجرا برسد. امسال تعداد خبرنگاران ایرانی در نمایشگاه فرانکفورت زیاد بود. علی‌القاعده آن‌ها امکان مناسبی برای این رصد در نمایشگاه بودند. مطلع نیستم که آیا چنین اقدامی صورت گرفته است یا نه.

حالا که بحران اقتصادی جهانی به اوج رسیده و کشور‌ها یک به یک درگیر آن شده‌اند؛ ناشران آن‌ها چه می‌کنند؟ آیا نهاد نشر آنجا هم مانند کشور خودمان این اندازه سست و ضعیف است؟

ناشران درحال حاضر در همه دنیا با مشکلات اقتصادی مواجه شده‌اند. تعدادی از ناشران بزرگ مانند پیرسون که بزرگ‌ترین ناشر آموزشی دنیا است چند سال است به جز در بخش رایت، در نمایشگاههای فرانکفورت و لندن حضور پیدا نمی‌کند. سایر ناشران هم غرفه‌های کوچکتری اختیار می‌کنند. دلیل این مسئله البته گسترش روزافزون شبکه‌های مجازی و اینترنت و استفاده و جابه‌جایی مطالب به صورت الکترونیکی است. اما مقایسه وضع اقتصادی نشر ما با کشورهای پیشرفته، قیاس مع‌الفارق است. در سال ۲۰۱۱ میلادی ۵۴ ناشر شرکت کننده در نمایشگاه فرانکفورت به لحاظ درآمد سالیانه از ۱ تا ۵۴ رتبه‌بندی شده بودند. پنجاه و چهارمین ناشر(یعنی پایین‌ترین آن‌ها از لحاظ فروش در بین ۵۴ تا) یک ناشر روس با فروش سالیانه ۲۶۵ میلیون یورو بوده است. اگرچه اطلاعی از فروش تقریبی ناشران ایرانی در دست نیست، به تصور اینجانب، بعید است کل فروش ناشران ایرانی در سال، به چنین عدد و رقمی نزدیک شود. ناشر رتبه ۱ این لیست فروش تقریبی ۱۵ میلیارد یورو را رقم زده بود!

آیا وقتی درهای نمایشگاه به روی مردم بازمی‌شود؛ مردم از آن استقبال می‌کنند؟

مخاطبان نمایشگاه کتاب فرانکفورت در سه روز اول مشابهت زیادی با مخاطبان نمایشگاه کتاب تهران ندارند. جو نمایشگاه در این سه روز کاملا تخصصی است و قیمت بلیت دوره‌ای(بیش از یک روز) ۷۲ یورو است. کسانی که برای بازدید می‌آیند فرم مشخصات پرمی‌کنند و کارت ویزیت تحویل می‌دهند. روز شنبه که روز چهارم است اغلب مدیران شرکتهای انتشاراتی نمایشگاه را ترک می‌کنند. روزهای چهارم و پنجم ورود برای عموم باز می‌شود و روز پنجم ورودیه نصف قیمت می‌شود و غرفه‌داران اجازه دارند کتاب‌هایشان را بفروشند. بنابراین، مردم در روزهای چهارم و پنجم به نمایشگاه می‌آیند اما اگر منظور هجوم مردم برای خرید است، به هیچ عنوان چنین اتفاقی نمی‌افتد. در آلمان و دیگر کشورهای اروپایی به حد کافی کتاب در دسترس عموم هست و کتابفروشی‌های متعدد وجود دارد و در عین حال، امکان سفارش آنلاین و دریافت سریع کتاب همواره وجود دارد. به همین دلیل، رسالت نمایشگاه فرانکفورت عموما نزدیک کردن و ایجاد تعامل بین ناشر، و عوامل توزیع داخلی و خارجی است. یعنی کسانی در این نمایشگاه نقش اساسی دارند که کتاب را به دست مردم می‌رسانند و نه لزوما مصرف کننده نهایی کتاب.

اصلا نمایشگاه آنجا شباهتی به بازار مکاره ایران در نمایشگاه کتاب دارد یا واقعا نمایشگاه کتاب است؟

در نمایشگاه کتاب فرانکفورت خبری از ازدحام مردم برای خرید کتاب نیست. تولیدکنندگان و توزیع‌کنندگان کتاب برای معرفی و فروش هرچه موثر‌تر این کالای فرهنگی در بازارهای مختلف به تبادل نظر می‌پردازند و قرارداد می‌بندند و یا قرارهای قبلی را ادامه می‌دهند. در مذاکرات عموما نقاط ضعف و قوت کار در طول زمان مورد بررسی قرار می‌گیرد و تفاهم‌های جدیدی حاصل می‌شود. البته در بخش دیگری از فعالیتهای نمایشگاه عرضه رایت ترحمه و یا چاپ آثار در سایر کشور‌ها و یا به زبان‌های دیگر مطرح است. علاوه بر ناشران، قریب ۶۵۰ آژانس ادبی بین‌المللی آثار ناشران و نویسندگان تحت پوشش خود را در سالن خرید و فروش رایت به آژانس‌ها و ناشران دیگر معرفی، و زمینه را برای ترجمه و تکثیراین آثار در سایر کشور‌ها فراهم می‌کنند. هریک از این آژانس‌ها روزانه به طور متوسط ۱۵ ملاقات نیم ساعته برگزار می‌کنند. به عبارت دیگر، تنها در طول مدت ۴ روز(چهارشنبه تا شنبه) نزدیک به ۴۰ هزار ملاقات صورت می‌گیرد و این غیر از ملاقات‌هایی است که ناشران مستقلا نمایندگانی را برای بررسی کتاب به منظور خرید یا فروش رایت روانه سالن‌ها می‌کنند. بدین ترتیب ملاحظه می‌کنید که اساسا شکل کار با نمایشگاه کتاب تهران متفاوت است. در اینجا نه ناشر به دنبال فروش حداکثری در نمایشگاه است تا عقب‌ماندگی فروش خود در طول سال را جبران کند و نه مخاطب به دلیل واماندگی از امکان تهیه کتاب در خارج از نمایشگاه به نمایشگاه پناه می‌آورد.

آیا کتابهایی که خریداری می‌شود؛ آموزشی و کمک آموزشی و دانشگاهی‌ست یا کتاب‌ها در سطوح دیگری خرید و فروش می‌شوند؟

هیچ محدودیتی در عرضه کتاب در نمایشگاه کتاب فرانکفورت مشاهده نمی‌شود. هر نوع کتابی معرفی می‌شود و مخاطب می‌داند برای چه نوع کتابی به چه سالن و یا سالن‌هایی مراجعه کند. ناشران سعی دارند کاتالوگ‌های خود را که این روز‌ها کاغذی آن کم شده و عموما در شکل الکترونیک عرضه می‌شود، در نمایشگاه کتاب فرانکفورت به روز کنند. ناشران به هیچ عنوان مجموعه بزرگی از آثارشان را به صورت فیزیکی در نمایشگاه فرانکفورت به نمایش نمی‌گذارند و تنها بخشی از عناوین جدید را به نمایشگاه می‌اورند. مخاطبان خود از جدید‌ترین آثار ناشر مطلع هستند و نیاز جدی به نمایش همه کتاب‌ها که مستلزم صرف وقت و هزینه هنگفت برای ناشر اصلی است وجود ندارد. همه معاملات در شکل فیزیکی آن، خارج از نمایشگاه صورت می‌گیرد و تنها توافقات در طول نمایشگاه صورت می‌پذیرد.

ناشران ایرانی در فرانکفورت چه کردند و نحوه کارشان چه تفاوتی با همنوعانشان داشت؟

از بین ناشران ما آن‌ها که توان مالی و بضاعت تعامل با دنیای خارج را دارند و تعدادشان هم اندک است خوبست در نمایشگاه‌هایی نظیر فرانکفورت شرکت کنند و قواعد بین المللی را فرا بگیرند تا موفق شوند با بازارهای بین المللی رابطه برقرار کنند. این کار قطعا در بلند مدت نشر ایران را از این حالت خمودگی و فقر بیرون خواهد آورد و جانی تازه در کالبد این جسم نیمه جان خواهد دمید. از سوی دیگر، بسیار ناشران مستعد دیگری هستند که توان حضور در بازارهای جهانی را نه به لحاظ مالی و نه تعامل با ناشران و آژانس‌های ادبی خارجی ندارند. شکل گیری آژانس‌های ادبی که تخصص این کار را داشته باشند و بتوانند بستر حضور اینگونه ناشران را در بازارهای جهانی فراهم کنند از ضرورت‌های قطعی و حتمی است که بیش از پیش رخ می‌نماید. برای ناشران ما شکل کار در نمایشگاه‌هایی نظیر فرانکفورت بایستی از حالت صرف حضور و انتظار برای شکار مخاطب گذری بیرون بیاید و از قبل زمینه‌های مذاکره برای خرید و فروش رایت آثار فراهم شود. ناشرانی هم که تصور می‌کنند در نمایشگاه فرانکفورت قادر به فروش آثار فارسی خود به مخاطبان ایرانی در مقیاس اقتصادی و به صورت سودآورهستند، سخت در اشتباه‌اند. چنین امری در چنین نمایشگاهی هیچگاه محقق نخواهد شد. متاسفانه اکثریت قریب به اتفاق ناشران شرکت کننده ما به همین روش در نمایشگاه کتاب فرانکفورت حضور می‌یابند و این تفاوت ماهوی روش حضور آن‌ها با ناشران موفق بین المللی است.

شباهت و اختتلاف نمایشگاه کتاب تهران با فرانکفورت چیست؟ اصلا حضور ایران در این نمایشگاه فایده‌ای برای نشر ایران دارد آنهم وقتی هنوز عضو کپی رایت نیستیم؟

تمرکز نمایشگاه کتاب تهران روی فروش کتاب در محل نمایشگاه است و شاید هم در این برهه از زمان اجتناب ناپذیرباشد. این نمایشگاه در طول چند دهه به منجی ناشران ایرانی تبدیل شده است که به علت مریضی اقتصاد نشر، و ناتوانی خود در فروش موثر کتاب در طول سال به این نمایشگاه پناه می‌آورند. اگر در اقتصاد نشر ایران(که خود مبحثمفصلی است که بایستی به طور مستقل به آن پرداخته شود و البته یکی از عوامل اصلی ضیعف بودن این اقتصاد هم خود ناشران و عرضه کتاب‌های بی‌کیفیت و بی‌محتوا، عدم مقابله با سوداگران در صنف، عدم برخورد با متخلفین حتی توسط صنف و نظایر آنست) تحولی حاصل نشود، برون رفت نمایشگاه از این حالت محتمل نخواهد بود.

برای دستیابی به راه‌حلی جهت برون رفت از وضعیت فوق الذکر، اقدامات متعددی لازمست صورت گیرد که پرداختن به آن از حوصله این بحثخارج است. اما کمک دولت در این موارد بسیار راهگشا است که نمونه‌ای از این کمک‌ها ذیلا اعلام می‌گردد. تفصیل این موارد نیاز به بحثجداگانه‌ای دارد: حمایت جدی از ترجمه آثاری که رایت آن‌ها توسط یک ناشر داخلی خریداری می‌شود و عدم صدور مجوز تکرار ترجمه توسط دیگر ناشران؛ اختصاص بودجه‌ای به منظور حمایت از ترجمه و انتشار آثار فارسی توسط ناشران خارجی به زبان‌های دیگر. این کار توسط بسیاری از کشورهای جهان حتی کشورهای پیشرفته صورت می‌گیرد. این کار ریسک ناشر خارجی را برای چاپ و فروش کتاب‌هایی که برایش تازگی دارد را کاهش می‌دهد و او را ترغیب به ترجمه می‌کند؛ حمایت جدی از آثار خارجی که با موافقت ناشر اصلی بومی سازی و در ایران تکثیر می‌شوند و مهیا کردن زمینه اجرایی برای مقابله با متخلفین؛ برخورد جدی با متخلفینی که آثار فارسی را بدون اجازه مولف و ناشر ایرانی چه به صورت چاپی و چه الکترونیکی تکثیر می‌کنند و اعمال مقررات سخت گیرانه نظیر تعلیق مجوز نشر در مورد اینگونه ناشران؛ زمینه سازی برای رعایت قواعد و قوانین بین المللی و پذیرفتن کپی رایت.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز