خبرگزاری کار ایران

آخرین کتاب داریوش شایگان رونمایی شد؛

داستان مقبره شاعرانی که زیارتگاه شدند از زبان همسر نیکوس کازنتزاکیس

داستان مقبره شاعرانی که زیارتگاه شدند از زبان همسر نیکوس کازنتزاکیس
کد خبر : ۲۱۳۳۳۸

ایرانیان مقهور و محسور نبوغ گرانمایة شاعرانشان، دمی از حضور فعال آنان نمی‌مانند، حضوری که نشانه‌هایش را در گوشه گوشة زندگی هر ایرانی و در زوایای مختلف روحی او می‌توان یافت.

کتاب پنج اقلیم حضور به قلم دکتر داریوش شایگان رونمایی شد.

به گزارش ایلنا؛ صد و هفتاد و یکمین شب از شبهای مجله بخارا که به رونمایی از کتاب «پنج اقلیم حضور» نوشته داریوش شایگان اختصاص داشت، عصر روز دوشنبه ۲۱ مهر ماه با همکاری بنیاد فرهنگی ملت، نشر فرهنگ معاصر و بوک لند و با حضور ژاله آموزگار، حسن انوشه، محمدرضا باطنی، بهاءالدین خرمشاهی، کارلو چرتی، محمود دولت آبادی کامران فانی، حامد فولادوند، رضا کیانیان، جواد مجابی، داود موسایی و… برگزار شد.

علی دهباشی این مراسم را با خیر مقدم به حاضران و به ویژه دکتر داریوش شایگان آغاز کرد و سپس گفت: شعر فارسی و شاعران متعدد و برجستة‌ این زبان نه ‌تنها در حوزة جغرافیای تاریخی زبان فارسی بلکه در جهان تأثیرگذار بوده است. ده‌ها و صدها ترجمه از دواوین ستاره‌های درخشان شعر فارسی و تألیف کتاب‌های متعدد و صدها و صدها مقاله دربارة ‌این شاعران و آثارشان گواهی است از تأثیر آن‌ها در ادبیات جهان.

وی افزود: در زبان فارسی نیز صدها کتاب ارزشمند دربارة تحلیل اشعار و شخصیت شاعران بزرگ زبان فارسی منتشر شده است و همچنان شاهد پژوهش‌های جدید دربارة آثار این شاعران که بر قلة ‌شعر و ادب فارسی ایستاده‌اند، هستیم.

دهباشی ادامه داد: در بین آثاری که تاکنون منتشر شده به بررسی ذهنیت ما دربارة شعر و شاعران پرداخته نشده است. اینکه راز و رمز حضور پیوسته و همیشگی این شاعران در زندگی ما فارسی‌زبانان از کجا نشأت می‌گیرد؟ و اصولاً ریشه‌های روانی و تاریخی این حضور دائمی در زندگی ما از سوی حداقل پنج شاعر بزرگ زبان فارسی در چه زمینه‌هایی نهفته است.
دکتر شایگان در کتاب «پنج اقلیم حضور» با عنوان فرعی: «بحثی دربارة شاعرانگی ایرانیان» به حضور روانی و تاریخی پنج شاعر: فردوسی، خیام، مولوی، سعدی و حافظ می‌پردازد.»

سپس بهاءالدین خرمشاهی طی سخنانی کوتاه درباره این کتاب گفت: دوستان نازنین و اهل ادب، ما با کتاب به کلی تازه‎ای مواجه هستیم. مثلاٌ ما سخن و سخنوران را هفتاد سال پیش داشتیم، آن هم در زمان خودش تازه بوده، البته نگاه ادبی بر آن غالب است، ولی واقعاٌ نگاه برتر ادبی. کارهای دشتی راه هم داشتیم که بیشتر قلم‎فرسایی است، نکته گویی کمتر است. ولی در روزگار خودش گامی به پیش بوده. در این مدت هم رسالۀ قابل توجهی، مرحوم زرین کوب نوشته که فلسفۀ شعر است و هنگام نگارش این اثر بیست و چند ساله بودند. بعد خود استاد زرین کوب، آثار نقد ادبی فراوان دارند، حتی به اسم نقد ادبی یا مثلاٌ شعر بی‎نقاب، شعر بی‎دروغ.

بهاءالدین خرمشاهی با اشاره به آثار دکتر شفیعی کدکنی گفت: کتاب صور خیال در شعر فارسی ایشان که بی‎نظیر است و یک اثر هم دارند که من خواندنش را توصیه می‎کنم. ایشان دو بار برگزیده‏ای از غزلیات مولانا منتشر کردند. بار اول آن اواخر دهۀ ۴۰ بود که این کتاب به ده‎ها چاپ رسیده است. در این کتاب حدود ۴۶۰ غزل از مولانا برگزیده شده و پیشگفتاری دارد دربارۀ شعر و مولانا و این پیشگفتار فوق‎العاده است. تا این که می‎رسیم به کتابی متفاوت. چرا متفاوت چون این کتاب توسط ادبا نوشته نشده. ما حافظ را ادیب نمی‎دانیم البته ادب شناس بوده ولی در درجه اول شاعر بوده یا سعدی هم همین طور. این کتاب نگاه ادبی ندارد، نگاه فرا ادبی دارد. و همین، حسن بزرگ این کتاب است.

خرمشاهی در ادامه افزود: این کتاب می‎پردازد به این که چگونه ما مخاطب دائمی شعر هستیم و می‎دانید که پنج شاعری که در این کتاب مطرح شده کدام هستند. استاد شایگان در این کتاب بسیار استادانه به این پنچ شاعر پرداخته است. و به ویژه من از بخشی که از سعدی سخن می‎گوید بسیار لذت بردم و به رسم همیشه رباعی ساخته‎ام که در پایان سخن برایتان می‏‎خوانم:
این نقد ادب نه رایگان می‎آید / نه از نوکِ قلم، میان جان می‎آید
در فلسفۀ شعر قلم کم زده‎اند / این گونه بیان از شایگان می‎آید

پس از سخنان بهاءالدین خرمشاهی، ضمن رونمایی از کتاب، دکتر شایگان نسخه‎ای از آن را به ژاله آموزگار، حسن انوشه، محمدرضا باطنی، محمود دولت آبادی، کامران فانی، جواد مجابی و رضا کیانیان اهدا کرد.

سپس محمود دولت آبادی از اهمیت این کتاب و نگاه ویژه دکتر شایگان به شعر و علاقه ماندگار ایرانیان به شعر حکایت کرد و از بخشی که به خیام می‎پرداخت چند خطی را برای حاضران خواند.

در پایان؛ شایگان درباره نگارش این کتاب چنین گفت: بیش از هر چیز باید صمیمانه اعتراف کنم که در زمینة ادبیات ایران خود را خبره و متخصص نمی‌دانم. شالودة این مقالات، بر اساس زاویة دید من نسبت به خصلت شاعرانگی ایرانیان پی‌ریزی شده است، بر محور این پرسش که ارج و منزلت ایرانیان در قبال بزرگان ادبشان حاصل چه برداشتی است؟ پیوند و ارتباط درونی این مردم با شاعران بزرگشان از چه سنخ است که چنین به اعماق سرشتشان رسوخ کرده و سایه‌ای سنگین بر کل جهان‌بینی آنان افکنده است؟ غرض از این قلم‌فرسایی، سنجش و تحلیل ارتباط ایرانیان با شاعران ارجمندشان است، بالاخص آنان که طی قرون و اعصار به پایگاهی اساطیری اعتلا یافته‌اند. ایرانیان مقهور و محسور نبوغ گرانمایة شاعرانشان، دمی از حضور فعال آنان نمی‌مانند، حضوری که نشانه‌هایش را در گوشه گوشة زندگی هر ایرانی و در زوایای مختلف روحی او می‌توان یافت.

وی ادامه داد: به یاد دارم در سال ۱۳۴۲، همسر نیکوس کازنتزاکیس نویسندة معروف یونانی، در ایران مهمان من بود، و در سفری که به شیراز داشتیم پس از بازدید از مقبرة سعدی و حافظ، با تأثر و شیفتگی بسیار سخنی گفت که هرگز فراموشش نکردم: «من در هیچ کجای دنیا ندیده‌ام که مزار و مقبرة یک شاعر بزرگ، زیارتگاه مردم باشد! شاید شما تنها ملتی باشید که با شاعرانشان چنین ارتباط معنوی عمیقی دارید و چنان ارجی برایشان قائلید که حضوری مدام در زندگی شما دارند»

شایگان در ادامه اظهار داشت: این ویژگی، یعنی شاعرانگی به جهان‌بینی ایرانیان هویتی خلل‌ناپذیر می‌بخشد، ضمن آنکه اعتماد به نفسشان را هم تقویت می‌کند. این موقعیت کم‌نظیر به گذر زمان وقعی نمی‌نهد، گویی زمان به رابطة دیرپای ایرانیانی که خود را با بزرگانشان همدل و همزبان می‌پندارند، هیچ خدشه‌ای وارد نکرده و در برداشت آنها نسبت به حضور این شاعران هیچ مدخلیتی نداشته است. فاصلة چندین قرنی اغلب این بزرگان با ما، این حقیقت که آخرین غزلسرای نامور ایران هفتصد سال پیش می‌زیسته، کوچک‌ترین رخنه‌ای در نگاهمان نیفکنده است.

سرانجام دکتر شایگان نسخه‎هایی از کتاب را برای علاقمندان امضا کرد.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز