مهرداد وثوقی:
«راسته کنسروسازی» به چاپ دوم رسید / ترجمه از همیشه بهتر است
اکثر مؤلفان در ایران از روی عشق کار میکنند نه برای مادیات / حقالتألیفها آنقدر نیست که زندگی مؤلف را در سطح معمول نگه دارد / ترجمه از زبان مستقیم روندی رو به رشد دارد / باید کتاب به عنوان یک سرگرمی برای کودک تعریف شود.
مهرداد وثوقی(مترجم) از اثر جدیدش که در دست چاپ است و نامش هنوز نهایی نشده و چند کتاب دیگر که به چاپ دوم رسیده؛ اطلاع داد.
به گفته وثوقی؛ این کتاب که انتشارات مروارید کار نشر آن را برعهده دارد؛ نوشتهی جان اشتاین بک و درباره زندگی اجتماعی محیطهای روستایی و انتقادهایی است که بر این محیط وارد میشود.
این مترجم از همین نویسنده کتاب «راسته کنسرو سازی» سازی را چندی پیش ترجمه کرده که امسال به چاپ دوم رسیده است. همچنین کتابهای «ذرهای ایمان داشته باش»، «ارباب زمان» و ««نخستین تماس تلفنی از بهشت» از میچ آلبوم با ترجمه وثوقی به چاپ دوم رسیده است.
وثوقی با اشاره به اینکه درونمایهی خوبی از مترجمی در ایران میبیند؛ به خبرنگار ایلنا گفت: وضعیت ترجمه درحال حاضر از همیشه بهتر شده. همچنین ترجمه از زبان مستقیم روندی رو به رشد دارد. مترجمان ایرانی؛ آثاری از زبانهای آلمانی، روسی، پرتغالی و سایر زبانها ترجمه میکنند. اگر قبلاً کتابهای داستایوفسکی به فرانسه ترجمه و بعد به فارسی ترجمه میشد؛ امروز متن اصلی روسی آنرا؛ مترجمان به فارسی ترجمه میکنند و این نشانهی پیشرفت در امر ترجمه است.
وی ادامه داد: ضعفی که در ترجمه امروز ما وجود دارد زبان فارسی است. به این معنی که مترجم فکر میکند چون زبان فارسی زبان مادریاش است؛ آنرا کامل میشناسد و صرف دانستن یک زبان دیگر و معنی لغوی جملات؛ او را به یک مترجم تبدیل میکند و آثارش ارزنده خواهد شد. درحالیکه یک مترجم باید مهارت نوشتن به فارسی را داشته باشد و از حداقل قریحه نویسندگی برخوردار باشد و زبان فارسی را به خوبی بشناسد و بتواند از تمام اصطلاحات و ضربالمثلها بهره بگیرد تا بتواند در ترجمه معنی و مفهوم اصلی کتاب را به خواننده برساند.
وثوقی در جواب این سوال که آیا گرایش مخاطب به کتابهای ترجمه شده بیشتر است یا آثار نویسندگان فارسی، گفت: این مقایسه سختی است. هرکدام از این آثار مخاطبان خاص خود را دارند اما کفهی ترازو به نفع ترجمه میچربد. آنهم به دلیل وجود جوایزی چون نوبل و بوکر است که عموماً نویسندگان خارجی و مطرح جهان برندهی آن هستند و خواننده دوست دارد کتاب یک نوبلیست را بخواند. به همین دلیل میتوان گفت که مخاطب گرایش بیشتری به کتابهای ترجمه شده دارد.
وی افزود: اگر به رمان نگاه کنیم یک قالب وارد شده از غرب به زبان فارسی است. شاید حتی یک قرن هم قدمت نداشته باشد. نویسندگان قهاری چون صادق هدایت و صادق چوبک الگویشان نویسندگان خارجی بودند. نه اینکه از آنها تقلید کرده باشند اما اساس کارشان را نویسندگان خارجی قرار دادند. داشتن این الگوها خوب است اما باید فارسیسازی شوند. نحوه دید کسی که در آمریکا زندگی میکند با نحوه دید کسی که در ایران ساکن است؛ بسیار فرق میکند.
وثوقی در جواب این سوال که آیا مترجم یا نویسنده میتواند از کارش درآمدزایی کند؛ اظهار داشت: به هیچوجه نمیتواند. به نسبت تیراژ کتاب و فروش آن، مبلغ حقالتألیف آنقدر نیست که زندگی نویسده و مترجم را حتی در حد معمول نگه دارد، مگر در موارد بسیار استثناء و نادر.
وی ادامه داد: نویسندگی و نوشتن یک کار عشقی است. باید علاقه وجود داشته باشد. اکثر مؤلفان در ایران از روی عشق و علاقه کار میکنند نه به خاطر مسایل مادی آن.
این مترجم در رابطه با فرهنگ رو به فراموشی کتابخوانی؛ ضمن اشاره به اینکه وظیفه تک تک افراد جامعه است تا برای این موضوع کاری کنند، بیان کرد: باید کتابخوانی از دوران کودکی و در خانوادهها شروع و نهادینه شود. باید کتاب به عنوان یک ابزار تفریح و سرگرمی به کودک معرفی شود تا از همان ابتدا با کتاب انس بگیرد. متأسفانه این جوی که شروع شده خطرناک است. تکنولوژی فرهنگ کتابخوانی را به مرز نابودی کشیده اما در همین شرایط مقابله با این جو شدنی است.
وثوقی با اشاره به تأثیر مطالعه بر فرد و جامعه گفت: مطالعه کمترین تأثیرش آشنایی با تفکر شخصی دیگر است. این آشنایی میتواند دید تک بعدی را به چند بعدی تبدیل کند. تفکر شخص روی کارهایش تأثیر میگذارد و تفکر او روی اجتماع مؤثر است.