خبرگزاری کار ایران

محمد بهارلو:

از رمان نویسی جهان فاصله گرفته‌ایم

از رمان نویسی جهان فاصله گرفته‌ایم
کد خبر : ۲۰۳۷۵۸

تنها رمان هایی تجدید چاپ می شوند که متعلق به دهه شصت و قبل از انقلاب هستند / از دل کارگاه های داستان نویسی حتی یک نویسنده برجسته بیرون نمی آید / نگاه شاعران شعر نو نگاهی رمان گونه است

همایش «ملاحظاتی پیرامون ادبیات داستانی معاصر ایران» با سخنرانی محمود دولت‌آبادی، محمود حسینی‌زاد و محمد بهارلو روز پنجشنبه " نوزدهم شهریورماه " در موسسه مطالعات سیاسی اقتصادی پرسش برگزار شد.

به گزارش خبرنگار ایلنا محمد بهارلو، نویسنده، روزنامه‌نگار و منتقد ادبیات داستانی در ابتدای این نشست با طرح پرسش هایی همچون؛ آیا زبان ما زبان رمان است؟ آیا اکنون زمانه رمان است؟ و چرا ما در رمان نویسی آدم های جدیدی را وارد نمی کنیم؟ سخن خود را آغاز کرد.

بهارلو با اشاره به اینکه چرا از رمان نویسی امروز جهان فاصله گرفته ایم و هنوز رمان هایی که از تجدید چاپ می شوند مربوط به دهه شصت و قبل از انقلاب هستند افزود: این در حالی است که کارگاه های داستان نویسی فراوان و بیش از نیاز توسط نویسندگان خبره برگزار می شود.

وی ادامه داد: پس موضوع چیست که از دل این کارگاه های داستان نویسی یک رمان نویس برجسته بیرون نمی آید؟ ما و شما باید به این سوالات پاسخ دهیم. باید به تکامل برسیم و چرا و چگونگی پایان دادن به این بحران را بیابیم.

محمود حسینی‌زاد، نویسنده، مترجم و برنده مدال گوته در سال ۲۰۱۳ نیز در این نشست با تاکید بر اینکه در گذشته چیزی به نام ژانر نمایشنامه نویسی نداشته ایم و چیزی که ما داریم بیشتر تعزیه و شبیه خوانی است که همیشه هم به صورت مکتوب حفظ نمی شده گفت: حتی همان مقدار نقالی که داریم مکتوب نیست تا در حوزه ادبیات نمایشی محسوب شود. مساله آدم پردازی مطرح است که این گفتگو و تنوع آدم که در کثرت نمایش به چشم می خورد در ادبیات ما کمتر دیده می شود.

حسینی زاد ادامه داد: میان قصه پردازی و رمان نویسی تفاوت های فراوانی به چشم می خورد، چه از نظر زبان تصویر و چه از نظر عاطفی و فضایی که در دنیای خلاقیت معطوف می شود. تفاوت عمده در همین موضوع است. در قصه ها هه عناصری که موجود است به هم معطوف هستند و نوعی وحدت دارد. در حالی که در رمان امکان دارد عشق و نفرت وجود داشته باشد و عشق متضمن وجود عاطفه در رمان نیست. رمان در حقیقت جهان تکثر است نه وحدت.

وی با اشاره به اینکه تولستوی نیز با اینکه در تمام دیدگاه های نظری خود صحبت از رستگاری، عدالت و برادری می کند اما رمان نویسی نماینده تکثر است گفت: در ادبیات ما این حالت به چشم نمی خورد. وقتی نگاه می کنید از آن سلطنت هزار ساله زبان فارسی از بعد از مشروطه تا امروز چیزی به چشم نمی آید.

این نویسنده و مترجم اظهار داشت: اینها تنها نشانه یک گسست نیست. نشانه یک رویکرد و توجه عمومی است. سیمین دانشور، ژیلا امیرشاهی و گلی ترقی تنها نویسنده های زن قبل از انقلاب بوده اند ولی در حال حاضر ده ها نویسنده زن داریم. این رویکردی است که در همین جابه جایی رخ داده است.

وی ادامه داد: از نظر من نگاه شاعران نو و شعر نو هم نگاهی رمان گونه است. مثل افسانه نیما، کتیبه اخوان ثالث، پریای شاملو و مثال های بیشمار دیگری در این زمینه است.

حسینی زاد افزود: به این اشعار رمانی نگاه می کنیم به این دلیل که صدا مهمترین اصل رمان است. اگر بخواهم رمانی را ادامه دهم باید صدای راوی و آدمهای رمان برایم مانوس باشد. از این نظر که اگر قرار است صدای راوی حکایت از انسانی هفتاد ساله دارد در تمام رمان این راوی حفظ شود. وقتی درباره عشق، زندگی، هستی می نویسد تمام واژه ها از جنس همان راوی هفتاد ساله باشند و نه اینکه ناگهان صدای راوی تبدیل شود به صدای جوانی شانزده ساله.

وی افزود: اینجا تنوع صداها مانوس است نه تعدد آدمها. می توان در یک رمان صدها آدم را وارد کرد، اما اگر صدای مناسبشان را نیابید، نمی توانید برای مخاطب جذابیت ایجاد کنید.

در این نشست محمود دولت‌آبادی، نویسنده پیشکسوت ادبیات داستانی ایران و خالق رمان «کلیدر»، نیز با اشاره به اینکه من آدم کتبی هستم و اهل نوشتن گفت: وقتی پذیرفتم در این نشست حضور پیدا کنم واقعا نمی دانستم حضور من چه توفیری دارد، اما با توجه به اینکه دوستان درباره ادبیات از دو زاویه متفاوت درباره ادبیات معاصر سخن گفتند، خشنود شدم.

دولت آبادی در این نشست تنها به خواندن قسمتی از یک داستان بسنده کرد.

در همایش ملاحظاتی پیرامون ادبیات داستانی معاصر ایران که موسسه مطالعات سیاسی اقتصادی پرسش برگزار شد، جمعیت فراوانی گرد آمده بودند تا جایی که بیرون از سالن و محوطه موسسه نیز به زحمت جایی برای ایستادن پیدا می شد.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز