کیهان بهمنی:
سرانه مطالعه پایین یعنی سقوط آگاهی
مترجم باید از کاری که برای آن مدت زمان زیادی وقت و انرژی صرف میکند بازده مالی هم ببیند. متأسفانه مترجمان به این مسئله دلگرم نیستند.
سرانه مطالعه پایین به معنای سقوط آگاهی است. تا به حال دیده نشده این مسئله در دراز مدت به جامعه آسیب نرساند.
کیهان بهمنی(مترجم) در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ از چاپ اثر جدیدش به نام «قطب نمای نوح» نوشته «آن تایلر» خبر داد.
قطبنمای نوح در سال ۲۰۰۹ میلادی منتشر شد. این رمان داستان مرد مسنی است که در نخستین روز بعداز بازنشستگیاش اتفاقات عجیبی را تجربه میکند. تایلر در هجدهمین رمان خود، قهرمانی با استعدادهای خاص و البته با رفتار و زندگی شبیه بسیاری از انسانهای دیگر دارد. وی در این رمان به مفاهیم روانشناسی و بُعد درونی شخصیتهایش تمرکز دارد. حوادثکمی در رمان روی میدهند و برخلاف برخی دیگر از آثار تایلر، مخاطب همراه با شخصیتها به سفرهای دور ودراز نمیرود.
بهمنی که بعد از ترجمهی این کتاب؛ ترجمهی اثر جدیدی را آغاز نکرده؛ ضمن اشاره به پایین بودن سرانه مطالعه در کشورمان گفت: سرانه مطالعه پایین به معنای سقوط آگاهی است. تا به حال دیده نشده که این مسئله در درازمدت به جامعه آسیب نرساند. مطالعه برای نابود کردن بیماری نادانی است. دربرابر مخمصههایی که جلوی راهمان قرار میگیرد تنها آگاهی است که نجاتمان میدهد و آگاهی تنها از راه مطالعه به دست میآید.
وی ادامه داد: راهکارها را همه میدانند اما عملی نمیکنند. کار سختی نیست که دولت از هر کتاب هزار نسخه خریداری کرده و در کتابخانهها پخش کند. به سادگی میشود حمایت کرد، اما حمایت فقط مربوط به یکسری کتابهای خاص با موضوعات خاص نیست. حمایت باید شامل همه کتابها با موضوعات مختلف برای سلایق مختلف باشد.
او با بیان اینکه رادیو و تلوزیون باید با کتاب آشتی کنند؛ گفت: رسانهها زمان کمی را به کتابخوانی اختصاص میدهند. کتاب در برنامههای صداوسیما نقش چندانی ندارد. همچنین تبلیغات دولتی میتواند روی مردم تأثیرات خوب و مثبتی بگذارد. کتاب نباید تنها برای قشر فکری خاصی وجود داشته باشد و حمایت شود بلکه باید به تمام سلیقهها احترام گذاشت.
بهمنی افزود: میتوانیم مردم را با فرهنگ رفتن به کتابخانه آشنا کنیم. متأسفانه مفهوم کتابخانه برای مردم ما جا نیفتاده. آنها فکر میکنند فقط باید به کتابفروشی رفت، کتابی خرید و مطالعه کرد. درحالیکه در خیلی از کشورها مردم از کتابخانهها خیلی بیشتر استفاده میکنند.
بهمنی درباره وضعیت ترجمه در ایران گفت: متأسفانه باید بگویم کلیات امر امیدبخش نیست. در وهله اول مترجم باید از کاری که برای آن مدت زمان زیادی وقت و انرژی صرف میکند؛ بازده مالی هم ببیند. متأسفانه مترجمان به این مسئله دلگرم نیستند. ترجمه کتابی با تیراژ پانصد یا هزار جلد که زمان زیادی هم در وزارت ارشاد و دست ناشر میماند؛ کار منطقیای نیست. مترجمان صرفاً از روی علاقه است که به این کار مشغولند. خیلی از مترجمان خوبی که میشناختم بنابه همین مشکلات ترجمه را کنار گذاشتند.
او در جواب به این سوال که دنیای مجازی چقدر تأثیر روی کتابخوانی مردم گذاشته؛ گفت: نباید شرایط را نادیده گرفت. وقتی فشار اقتصادی روی مردم زیاد باشد آنها خیلی از کارها را دیگر نمیتوانند انجام دهند. این اتفاق در ابعاد فکری جامعه تأثیرگذار است. وقتی فکر آرام نباشد انسان مجبور است با چیزهایی سطحی خودش را سرگرم کند.
بهمنی درباره گرانی کتاب نیز گفت: در همه جای دنیا کتاب کالای گرانی است. اما سطح درآمدها بالاست. در ایران همین مقدار کتابی که مردم میخرند با این میزان درآمد کار واقعاً کار سختی است. ما نمیتوانیم بگوییم از نظر قیمت کتاب تازه داریم به استانداردهای جهانی نزدیک میشویم؛ در حالی که درآمدها تغییر نکرده. این قیاس درستی نیست.