انقلابی در فوتبال ما رخ نمیدهد؛
حاجرضایی: فدراسیون فوتبال چیزی نکاشته که بخواهد درو کند!
ما به باختن عادت كردهایم/باخت مقابل لبنان فاجعه نبود/ما در مسیر درست نیستیم/من مشكلم با سرچشمه است/با سكوت موافق نیستم.
مربی سالهای پیشین تیم ملی تاکید میکند که منتظر انقلابی در فوتبال ایران نباید بود چراکه مشکل ما به بازیکنان و کادر فنی تیم ملی برنمیگردد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بعد از آن که تیم ملی نتوانست با هدایت افشین قطبی نتایج قابل قبولی در رقابتهای جام ملتهای 2011 کسب کند، مدیران فدراسیون فوتبال تصمیم گرفتند با صرف هزینه میلیاردی کارلوش کیروش که در فوتبال امروز جهان شناخته شده را جذب کنند اما بعد از گذشته یکسال و نیم از آمدن این مربی به فوتبال کشورمان، تیم ملی نه خوب بازی میکند و نه خوب نتیجه میگیرد و همین موضوع باعث شده حتی کسانی که زمانی از حضور این مربی در کشورمان دفاع میکردند از نحوه عملکردش انتقاد کرده یا در برابر انتقاداتی که از او میشود، روزه سکوت بگیرند.
ملیپوشان در آخرین بازی خود که سومین دیدار تیم ملی از مرحله مقدماتی جامجهانی 2014 برزیل محسوب میشد مقابل لبنان با نتیجه یك بر صفر شكست خورند. این نتیجه در حالی رقم خورد كه هیچكس انتظار آن را نداشت. پس از این مسابقه بحث بركناری كارلوس كیروش در راس اخبار ورزشی كشور قرار گرفت. موضوعی كه از سوی مسئولان فدراسیون فوتبال تكذیب شد. در همین ارتباط و مسایل پیرامون فوتبال كشور با امیر حاجرضایی یکی از افراد صاحب نظر در فوتبالمان محسوب میشود گفتوگویی را انجام دادیم كه در ذیل میخوانید:
بعد از شكست مقابل لبنان، بحث بركناری كیروش به گوش میرسد؟
در شرایط فعلی كیروش باید بماند و به كارش ادامه دهد و فدراسیون فوتبال هم امور را در مسیر بهتری پیش ببرد و زمینههای لازم را برای موفقیت تیم ملی مهیا كند.
بسیاری كیروش را با ولاسكو مقایسه میكنند كه همزمان وارد ایران شدند، اما ولاسكو توانست نتایج خوبی با تیم ملی والیبال بگیرد؟
من بهطور كلی با این قبیل مقایسهها مخالف هستم، چراكه شرایط به مرور زمان تغییر میكند. حتی شاید مسایلی كه در زمان بازیگری ما بود برای نسل كنونی نباشد. این تغییرات در تمام دنیا هم وجود دارد. در این بین تغییر رویه، كاری فقط مختص به تغییر سرمربی نیست و عوامل زیادی در آن دخیل هستند كه یكی از آنها بحث مربی است.
اما همه انتظار دارند تیم ملی فوتبال به جامجهانی 2014 صعود كند؟
فوتبال درگیریهای متعددی دارد و تا زمانی كه كارهای زیربنایی و پایهای صورت نگیرد، نمیتوان ادعا كرد در فوتبال حرفی برای گفتن داریم حتی اگر به جامجهانی 2014برزیل هم صعود كنیم.
بیشتر توضیح میدهید؟
ما 3 بار به جامجهانی رفتهایم. در جام جهانی 2006 حضور داشتیم، اما بعد از آن دچار افت شدیم. جامجهانی 2010 نرفتیم؛ تغییری در رویه فوتبال ما ایجاد نشد. الان هم این روند ادامه دارد. بعد از جامجهانی 2006، 3 مربی ایرانی هدایت تیم ملی را بر عهده گرفتند اما مشكل حل نشد. بعد از آن مربی خارجی آمد ولی باز هم مشكل حل نشد، چراكه مشكل در فرد نیست، مشكل در مجموعه است كه باید نگاه دقیقی به آن باشد كه متاسفانه نگاه کارشناسی روی مسایل پیرامون فوتبال وجود ندارد.
بسیاری از كارشناسان، انتقادات زیادی به عملكرد کیروش دارند؟
مربی فوتبال قابل انتقاد است و نقد مربی تیم ملی هم ممکن است اما اینكه بخواهیم فقط مربی را مقصر بدانیم، صحیح نیست. ما سالهاست که بازندهایم، چه در رده بزرگسالان، چه ردههای پایینتر و چه در رده باشگاهی. ما اصولا به باختن عادت كردهایم.
ناكامیهایی كه همچنان ادامه دارد؟
مدیران فدراسیون فوتبال انگلیس بعد از ناكامیهایی كه داشتند، در سال 2008 دو مربی خارجی به نامهای اریكسون و بعد از آن كاپلو را بهعنوان سرمربی تیم ملی خود انتخاب كردند و حالا دوباره روی هابسون، مربی بومی را برای سرمربیگری تیم ملی انگلیس انتخاب كردند در حالیکه تیم ملی انگلیس، 46سال است در میادین قارهای و جهانی نتوانسته عنوانی را كسب كند. دقیقا از سال 1966 تا حالا، اما نكتهای كه بسیار حائز اهمیت است اینكه اركان فوتبال انگلیس ثابت مانده و همچون سابق به كار خود ادامه میدهند، چون فوتبال این كشور در رده باشگاهی در سطح اروپا، افتخارات بسیاری به دست میآورد. جذابیتهایی هم دارد كه مردم از دیدن آن لذت میبرند.
اما در عرصه ملی موفق نبودهاند؟
آنها بررسی میكنند که چرا در تیم ملی ناكام بودند و در تحقیقاتی که انجام دادهاند، متوجه میشوند 61 درصد از بازیكنانی كه در لیگ برتر انگلس و همچنین دستههای پایینتر این كشور بازی میكنند، غیر انگلیسی هستند. یعنی سرمربی انگلیس از 39درصد بازیكنان شاغل در انگلیس باید برای تیم ملی استفاده كند. یكی از دلایل این است اما با تمامی این تفاصیل هیچگاه در اركان مهم فوتبال این كشور تزلزل نمیبینیم. منچستریونایتد پردرآمدترین باشگاه دنیا است. كشش تماشاگران به استادیوم، همچنان پرشور وجود دارد اما در ایران این مسایل وجود ندارد ولی اگر دولت دست حمایتی خود را از سر باشگاه ها بردارد، ما دیگر هیچ لیگی نخواهیم داشت. بنابراین به این تكیهگاهی كه متکی شدهایم مبنای علمی ندارد و یك تكیهگاه نامتعادلی است كه با وزش یك نسیم به لرزه میافتد. اصلا پایه و اركانی وجود ندارد كه بخواهیم ساخت و سازی انجام دهیم، به مانند زمین بایری كه هنوز ساختمانی در آن نساختهایم، اما به فكر اتاق كنفرانس، اتاق تجارتی و این قبیل تزیینات در آن هستیم.
در كل نگاه شما به مقوله فوتبال كلی است؟
اینكه فقط بخواهیم در مورد كار مربی در تیم ملی دقیق شویم، تنها راهكار حل مشكلات نیست. بیاییم كلان و فراتر از این مسایل، به مشكلات فوتبال نگاه و بررسی كنیم. 12 سال از هزاره سوم میگذرد، بیاندیشیم آیا ما نسبت به گذشته بهتر بودهایم؟ در بازی مقابل لبنان، یكی از شمارههای پیراهن بازیكن تیم ملی را با چسب، چسبانده بودند. به واقع نمیدانم چه بگویم در بازیهای مقدماتی جامجهانی باید بازیكن تیم ملی مشكل شماره پیراهن داشته باشد؟ كجای دنیا اینگونه است؟ این مثال را زدم به خاطر اینكه بهطور مصداقی گفته باشم. میخواهم بگویم فدراسیون فوتبال ما چیزی نكاشته كه حالا بخواهد درو كند، چراکه تاکنون فقط حرف، حرف و حرف بوده است. البته نه اینكه من بخواهیم باخت مقابل لبنان را فاجعه قلمداد كنم. در همه جای دنیا مشابه چنین اتفاقاتی حتی برای تیمهای قدرتمند جهان میافتد اما چون استحكام از پایه در آن كشورها وجود دارد، خیلی سریع در مسیر قرار میگیرند. اما ما در مسیر درست نیستیم، ما... بماند...
امروز با توجه به شرایط سکوت جایز نیست!
ما اگر به جامجهانی برزیل هم برویم، كما اینكه تاكنون 3 دوره به جامجهانی رفتیم، چه درسی آموختهایم؟ حضور در جامجهانی خوب است، اعتبار دارد، بازیكنان دیده میشوند و خیلی چیزهای دیگر... اما ساختار فوتبال كشور چه میشود؟ همواره این مسایل در فوتبال كشور بوده و بعد از مدتی هم غبار فراموشی روی آن پاشیده میشود. آقایان هم میروند و فوتبال همینطور میماند و هیچكس هم جوابگو نیست.
این روزها كارشناسان به ضعفهای تیمملی میپردازند. از جمله میانگین سنی بالای بازیكنان! شما این موضوع را چطور ارزیابی میكنید؟
اینها در جای خودش مورد قبول است و به حوزه فنی برمیگردد كه در آن حوزه نیز باید نكات تاریك را مورد بررسی قرار داد. از جمله اینكه میانگین سنی بازیكنان بالاست، یا بازیكنی كه در تیم باشگاهیاش نیمكتنشین بود، چگونه در تیم ملی فیكس است؟ یا اینكه چرا ما گلهای یكشكل میخوریم؟ اما من مشكلم با سرچشمه است. تازه اینها سوای دغدغههای فرهنگی جاری بر فوتبال كشور است. بهتر است این بحث را رهایش كنیم. آنقدر مطلب و حرف وجود دارد.
ولی با سكوت مشکلی حل نمیشود؟
من معلم هستم و حرفم را خواهم گفت. قدرت من در كلام است و در این زمینه تمام تلاشم را میكنم تا در هر مقطعی كه لازم است اظهارنظر كنم اما قدرت تصمیمگیری ندارم. قدرت انجام كارهای اجرایی ندارم. فقط بهعنوان یك معلم، دیدگاهم را بیان میكنم. انشاءالله این دیدگاه به درد بخورد. بنده خودم با سكوت موافق نیستم، ولی یك زمانی حرفها دیگر كلیشهای و نخنما میشود. حرفها هم وقتی به طور مدام تكرار شود، دیگر اهمیت خود را از دست میدهد. به همین دلیل هم گاهی كمتر در رسانهها صحبت میكنم.
27روز تا بازی با كرهجنوبی باقی مانده، در برهه كنونی چه تصمیماتی میتواند برای تیم ملی راهگشا باشد؟
منظور شما درمان كوتاه مدت برای این مقطع است، به نظر من در این فاصله باقی مانده به مسابقه برابر كره، انقلابی رخ نمیدهد. كیروش باید همچنان به كارش ادامه دهد و تعویض او به هیچوجه عقلانی نیست و با هیچ منطقی هم سازگار نیست. اما در گذشته در فدراسیون فوتبال جلساتی برگزار میشد با عنوان كمیته بحران، خرد جمعی، كمیته فنی كه البته اینها همگی برای پیشبرد كار مدیران بود كه بعدها بگویند دیدید ما از بزرگان هم دعوت كردیم و نظرات آنها را هم خواستیم ولی جواب نداد. با این همه در برهه كنونی تیم ملی باید از طریق چهرههای نامدار فوتبال كشور مورد آنالیز قرار بگیرد و مشاورههای لازم به كادرفنی تیم ملی ارایه شود، چراكه مردم هنوز امیدشان را برای صعود تیم ملی به جامجهانی از دست ندادهاند. 15 امتیاز باقی مانده كه اگر بتوانیم 9-8 امتیاز جمع كنیم به جامجهانی صعود خواهیم كرد. انشاءالله این راهكار را انجام دهند تا به جامجهانی برسند.