اهورا ایمان خنیاگری میکند
اهورا ایمان که تا به امروز بیشتر او را به عنوان ترانهسرا میشناختیم، تصمیم گرفته است در مقام خواننده و آهنگساز نیز ظاهر شود و یک آلبوم موسیقایی منتشر کند.
ایلنا: اهورا ایمان، شاعر و ترانهسرایی که تاکنون قطعات موسیقایی متعددی روی ترانههای وی ساخته و در خاطرهها نقش بسته است، تصمیم گرفته خود به عنوان آهنگساز، خواننده و ترانهسرا وارد گود شود و نخستین آلبوم موسیقایی خود را منتشر کند.
وی ضمن اعلام این خبر به خبرنگار ایلنا گفت: قصدم از این کار، احیای سنت خنیاگری در موسیقی بوده و شاید برداشتن قدمی برای بهبود بخشیدن به اوضاع آشفتهی موسیقی پاپ(مردمی). چراکه معتقدم موسیقی پاپ امروزی ما، به شدت نسبت به کلام (ترانه) بیتوجه شده و من قصد دارم در آلبومم، نقش کلام را در موسیقی برجسته کنم.
ایمان در پاسخ به این سوال که کار تولید آلبوم درحال حاضر به کجا رسیده و در چه مرحلهایست، افزود: قطعهی اول از این آلبوم که «گله دارم» نام دارد، ساخته شده و احتمالا تا آخر همین هفته از طریق سایتهای معتبر موسیقی آن را منتشر خواهم کرد. به جز این ترک، 8 ترک دیگر باقی میماند که ترانههاشان مجوز گرفته، موسیقیهاشان ساخته شده و پیشبینی میکنم تا پایان پاییز ماه آمادهی ارائه باشند.
وی ضمن بیان این توضیح که خنیاگری بدان معناست که ترانهسرا، آهنگساز و خواننده یک نفر باشد و من این رویه را در این آلبوم رعایت کردهام، ادامه داد: تنها کاری که در این آلبوم به عهدهی من نبوده و ترجیح دادم از تجربهی دوستان استفاده کنم، کار تنظیم بوده که در این روند از هومن نامداری، امیر جمالفرد و پدرام کشتکار سود جستهام. همچنین بهزاد رواقی، هومن نامداری و احسان نیزن به عنوان نوازنده من را یاری کردهاند.
این ترانهسرا درمورد موقعیت ترانه در زمانهی کنونی گفت: ترانه طی سالهای اخیر، حوزهی کنشمندی بوده و شاید اغراق نباشد که بگوییم ترانهسرایی یکی از جذابترین مقولهها برای جوانان و نوجوانان بوده است. بنابراین شاهد افزایش ترانه و ترانهسرا بودهایم اما باید دید این افزایش کمی، آیا با ارتقاء کیفی و تاثیرگذاری مثبت بر قطعات موسیقایی نیز همراه بوده یا خیر؟ به نظر من جواب منفی است.
وی ضمن انتقاد به روند تولید موسیقایی و عدم وجود ساز و کار مناسب در گروههای هنری افزود: اگر نگاهی به دهههای 20 تا 40 بیاندازیم، متوجه میشویم که این تیمهای هنری بودهاند که قطعات ماندگار و ارزشمندی را در تاریخ موسیقی و ترانه ثبت کردهاند، نه اشخاص. این همکاریهای گروهی گاه در طول چند دهه ادامه داشته و زمینهی همکاری هرچه بهتر را بین اعضا گروه، بر بستری از شناخت مهیا میکرده. اما متاسفانه در زمانهی کنونی، منطق موجود میان همکاریهای هنری، خود همکاری نیست؛ بلکه هم جیب شدن و هم منفعت شدن بین افراد است.
ایمان ادامه داد: معمولا رابطهی عاطفی و کنشهای فکری مشابهی بین اعضای گروههای موسیقی وجود ندارد و به همین دلیل انرژی عاطفی-هنری خاصی از این گروهها ساطع نمیشود. جالب است که معمولا هم این خوانندهها هستند که بیشترین منفعت را چه به لحاظ مادی و چه به لحاظ معنوی از آثار موسیقایی میبرند.
وی در ادامه به ذکر نمونههایی از فضای موسیقی حال حاضر کشور پرداخت و گفت: روزانه چیزی حدود 100 ترک موسیقی فارسی ضبط و به طرق مختلف منتشر میشوند. اما سوال من این است که چه تعداد از اینها در بدو تولد نمیمیرند؟ چه تعدادی از آنها حاصل روند شتابزدهی تولید نیستند و کیفیت هنریشان را قربانی سرعت و مسائل دیگر نکردهاند؟ برای تولید چه تعدادی از آنهای زمانی معقول (یکی دو سال) صرف شده؟ چه تعداد از آنها حداقل برای یکسال از سوی مخاطبان شنیده میشوند و ماندگاری نسبی پیدا میکنند؟
وی همچنین در ادامه ی سخنانش به روابط پشت پردهی تیتراژها در سریالهای تلویزیونی انتقاد کرد و اظهار داشت: منطق، منطق باندبازی است! وگرنه کدام منطق حکم میکند که از یک آلبوم 7-8 ترکی، فقط یک یا دو ترانه سرا ترانه داشته باشند؟ چرا باید ترانهسرایان سریالهای ماه رمضان، همه ساله ثابت باشند؟ یا مثلا چرا خوانندهها و گروههای موسیقایی خاص حق کار کردن در سریالها را دارند؟
ایمان در پایان و با اشاره مجدد به آلبومی که البته هنوز نامی برایش انتخاب نکرده، اضافه کرد: نزدیک به سه سال روی ترانهها و آهنگهای این آلبوم کار کردم و امیدوارم پس از انتشار مورد استقبال مخاطبان قرار گیرد.