سهیل سمی به بهانهی ترجمهی حلقه سوم سه گانه بکت:
به سبک بکت، پایبند بودهام
ترجمهی این کار؛ برای من حکم راهرفتن روی بند را داشت. از یکسو باید مراقب ماهیت بکتی کار میبودم و از طرفی به ترجمهی روان توجه میکردم.
ایلنا: سهیل سمی؛ مترجم پرکاری که تاکنون نمونههای برجستهای از ادبیات داستانی جهان را به فارسی برگردانده و به دست انتشار سپرده است، بعداز انتشار دوحلقهی نخست از سهگانهی بکت، مشغول به اتمام رساندن ترجمهی حلقهی سوم از این سهگانه است.
وی ضمن اعلام این خبر، در مورد رمان «نامناپذیر»؛ حلقهی سوم از سهگانهی بکت به خبرنگار ایلنا گفت: حلقهی دوم سهگانهی بکت را حدود 3 ماه قبل به نشر ثالث سپردهام که در انتظار مجوز است. کار ترجمهی حلقهی سوم نیز تقریبا تمام شده. همچنین قصد دارم موخرهای را به این حلقه اضافه کنم که در واقع بررسی این سهگانه از دیدگاه من است.
سمی درمورد سهگانهی بکت توضیح داد: منتقدهای آثار بکت؛ معتقدند که او خصوصا در این سهگانه، منطقگرایی منتسب به دکارت را به چالش کشیده است. آن چنانکه بکت در نگارش این سهگانه؛ بسیار سنت شکن است و پیرنگ مشخصی را رعایت نکرده. البته همانطو که گفتم این رویکرد، در حلقهی سوم بیشتر و کاملتر به چشم میخورد.
این مترجم ضمن بیان این مطلب که برخی بکت را نویسندهای پوچگرا میدانند، اما من این تعریف را قبول ندارم؛ اضافه کرد: بکت، در نگارش این رمان منطق زبانی را شکسته است. جمالات تکرار میشوند و بعضا با جملههایی روبرو هستیم که نیمهکاره رها شدهاند. در این راستا؛ من در موخرهی حود بر این سهگانه به بررسی این مساله خواهم پرداخت که با وجود این آشفتگیهای زبانی، نظمی درونی در آثار بکت وجود دارد که باعث زیبایی اثر شدهاند.
وی در پاسخ به این سوال که رویکرد بکت در نوشتن، چه نسبتی با پستمدرنیتهای پیدا میکند؟ اظهار داشت: نوشتههای بکت، بیشتر از این که به فلسفهی پستمدرنیسم مربوط باشد؛ نوعی حرکت مدرن است علیه منطق سادهباور منطقگراها. البته من بعداز این سهگانه؛ قرار است رمانهای «وات» و «مرفی» را از بکت، برای نشر ققنوس ترجمه کنم. با انتشار این دو رمان، روند تحولات زبانی بکت را (تا رسیدن به زبانی که در بخش سوم از سهگانهاش مشاهده میکنیم.) به خوبی میتوان ارزیابی کرد.
سمی همچنین درمورد تخصصی که مترجم آثار ادبی باید برای ترجمهی آثاری همچون آثار بکت داشته باشد، گفت: فارغالتحصیلان رشتهی ادبیات انگلیسی، 8 تا 10 واحد تاریخ ادبیات انگلستان میخوانند و میدانند که در دورههای مختلف، خصوصا قبل و بعد از جنگ جهانی؛ چه ویژگیهایی داشته و چه اندیشهها و جریانهایی را شامل بوده است. بر این اساس، مترجم باید بداند که بکت از کجای این ادبیات و از کدام سیر اندیشیدهگی برمیخیزد. اگر این پیش زمینه وجود نداشته باشد، بدون شک مترجم با مشکلات زیادی موجه خواهد شد.
وی ادامه داد: متاسفانه این باور وجود دارد که ترجمهی رمان، به دانش و شناخت تخصصی نیاز ندارد. به همین دلیل هر کسی که زبان میداند، وارد حیطهی ترجمهی آثار داستانی میشود. اما به اعتقاد من ادبیات هم مثل هر حوزه و هر گرایش دیگری، نیاز به تخصص و شناخت دارد.
مترجم سهگانهی بکت، درمورد این مساله که ترجمهی این سهگانه چه تفاوتهایی را نسبت به آثار دیگر برایش داشته است؛ افزود: همانطور که میدانید بخش عمدهای از مترجمان؛ جانب زبان فارسی را میگیرند و روی خوشخوان بودن ترجمه تاکید دارند. من هم تا حدودی با آنها موافقم؛ ولی با درنظر گرفتن برخی استثناها. به عنوان مثال من اگر میخواستم آثار بکت را صرفا خوشخوان ترجمه کنم؛ دیگر بکت نبودند! به همین دلیل ترجمهی این کار؛ برای من حکم راهرفتن روی بند را داشت. از یکسو باید مراقب ماهیت بکتی کار میبودم و از طرفی به ترجمهی روان توجه میکردم. اما در مجموع؛ شکینیست که مخاطبان عادت کرده با نثر و زبان آثار جینآستین و چارلز دیکنز و... تا حدود زیادی در خوانش این رمان با مشکل روبرو خواهند بود.