خبرگزاری کار ایران

مدیر پروژه باغ كتاب در انتقاد به نمایشگاه کتاب:

ارشاد نمی تواند هم مجری باشد؛ هم ناظر

ارشاد نمی تواند هم مجری باشد؛ هم ناظر
کد خبر : ۷۱۵۷۱

علی اکبر اشعری ضمن اعلام این مطلب که باغ کتاب در شش ماهه اول سال جاری گشایش می‌یابد، از ظرفیت‌های این مجموعه و توانایی میزبانی نمایشگاه کتاب تهران گفت. وی همچنین انتقاداتی را بر اجرا و مدیریت نمایشگاه کتاب وارد کرد.

ایلنا: چند سالی از آغاز پروژه احداث باغ كتاب‏ در اراضی عباس آباد تهران می‌گذرد و علی رغم به تعویق افتادن تاریخ افتتاح، چیزی تا اتمام كار نمانده. با این حساب‎ باغ كتاب در دوره‌ای فعالیت خود را آغاز می‌كند كه حلقه‌های نشر در سراسر كشور، بحران‌های متعددی را تجربه می‌كند. در این راستا با علی اكبر اشعری؛ مدیر پروژه باغ كتاب هم كلام شدیم تا ضمن پرداختن به آخرین خبرها از مراحل ساخت این پروژه‏، از برنامه‌هایی كه در مواجهه با معضلات امروز نشر دنبال می‌كند‏ مطلع شویم. همچنین در این گفت و گو، مشكلاتی كه نمایشگاه بین‌المللی كتاب تهران؛ در این دوره و ادوار پیشین با آن روبرو بوده و هست مطرح شده؛ كه در راس آن‌ها مساله‌ی محل برگزاری نمایشگاه است.

* در ابتدا از شرایط پروژه باغ كتاب بگویید. چه قسمت از كارها تمام شده؟

__ پروژه باغ کتاب، مطابق با برنامه‌ریزی­‌ها و اطلاع‌رسانی‌هایی که پیش از این صورت گرفته بود، می­‌بایست تا حالا به اتمام می­‌رسید و امروز آماده­‌ی بهره­‌برداری می­‌بود. اما علی رغم اینکه مسوولان شهرداری بسیار اصرار دارند که هرچه زودتر باغ کتاب، گشایش پیدا کند، متاسفانه با مشکلات اقتصادی کلانی که طی در سال گذشته در کشورمان به جهتِ اعمال تحریم‌های خارجی رخ داد، مانع از پیشرفت پروژه و اتمام کارهای عمرانی آن شد. این شرایط دست ما نیستند؛ گرانی‌ها و کمبود بودجه، دست ما را در انتخاب گزینه‌های مناسب و کارآمد می‌بندد و سرعت پیشرفت پروژه را پایین می‌آورد. اما در عین حال تا همین امروز، بیش از 90 درصد از کارها انجام شده؛ خصوصا فضاهای پیرامونی آن که تقریبا تکمیل شده. با این حساب اگر در ماه‌های آتی فشارهای اقتصادی بیشتر نشوند و با تغییر رییس جمهور و تغییر احتمالی شهردار تهران شرایط تغییر نکند؛ پیش بینی می‌کنیم که در نیمه اول سال جاری کار باغ کتاب به اتمام برسد.

* باغ کتاب برای بهبود مساله‌ی توزیع کتاب و رونق بخشی به اقتصاد نشر، چه برنامه‌هایی را دنبال می‌کند؟

__ اول از همه اینکه در باغ کتاب، فضای لازم برای ارائه کردن تمام کتاب‌هایی که در بازار‌های کتاب وجود دارد را داراست. یعنی علاقمندان به کتاب‌های مختلف، می‌توانند با مراجعه در هر روز از سال، کتاب مورد نظر خود را خریداری کنند. اما از آنجایی که احساس می‌کردیم ممکن است بخش فروشگاهی باغ کتاب، به وضعیت شغلی کتابفروشان صدمه بزند، طراحی و راه‌اندازی سامانه‌ای اینترنتی را پیشبینی کردیم که مخاطبانِ کتاب بتوانند با استفاده از آن، آدرس نزدیک‌ترین کتابفروشی را که کتاب مورد نظرشان را ارائه می‌کند، مراجعه کرده و کتاب بخرد. البته این طرح در مرحله‌ی ابتدایی تنها برای تهران راه‌اندازی می‌شود، ولی گسترش سامانه و پوشش کشوری آن، از برنامه‌های آتی ما خواهد بود.

* در مقایسه با نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، که اتفاقا نقش عمده‌ای در گرداندن چرخ اقتصاد نشر دارد، باغ کتاب چه امتیازاتی در حوزه‌ی اقتصاد نشر خواهد داشت؟

__ اولا باید به این سوال پاسخ دهیم که دلیل استقبال مردم از نمایشگاه کتاب چیست! دو دلیل دارد: اول اینکه مردم می‌توانند با حضور در نمایشگاه کتاب، به بخش عمده‌ای از تازه‌های نشر، دسترسی داشته باشند و یکباره تمام نیازهای خود را در نمایشگاه کتاب مرتفع کنند. خب این نیاز در بخش فروشگاهی باغ کتاب نیز لحاظ شده؛ حتی به شکل گسترده‌تر و قابل دسترس‌تر. در ثانی؛ یکی از اصلیترین انگیزه‌های بازدیدکنندگان نمایشگاه کتاب، تخفیف‌های نمایشگاهی‌ست که از سوی ناشران اعمال می‌شود. این ویژگی نیز در بخش فروشگاهی باغ کتاب، تعبیه شده است. اما مهم‌ترین امتیاز باغ کتاب این است که در طول سال، به طور یکنواخت نیاز علاقه مندان کتاب را مرتفع می‌کند اما نمایشگاه کتاب تهران تنها ده روز از سال دایر است. به عبارت دیگر بخش عمده‌ای از بازدیدکنندگانِ نمایشگاه کتاب، خرید یک ساله‌ی خود را در نمایشگاه کتاب می‌کنند؛ بنابراین کتاب‌هایی که پس از اتمام نمایشگاه کتاب منتشر می‌شوند، یک سال بعد و در نمایشگاه بعدی شانسِ این را دارند که مورد اقبال خوانندگان کتاب قرار بگیرند. این یعنی یک تاخیر طولانی مدت. اما باغ کتاب؛ خصوصا با راه‌اندازی سامانه‌ای که به آن اشاره شد، می‌توانند بلافاصله پس از انتشار هر کتابی، مطلع شده و نسبت به خرید آن اقدام کنند. یکی دیگر از برنامه‌هایی که ما در باغ کتاب به اجرا خواهیم گذاشت، این است که؛ از اساتید شناخته شده­‌ی آن حوزه می­‌خواهیم تا شاخص‌­ترین کتاب­‌ها را معرفی و به مخاطبانِ کتاب، توصیه کنند.

* آیا در سطح بین الملل نیز برنامه­هایی را برای باغ کتاب در نظر گرفته­اید؟

__ بله. با توجه به اهمیت و کاستی­‌های موجود درخصوص ورود به عرصه­‌ی نشر جهانی، دو طرح دیگر را نیز در باغ کتاب تبیین کرده­‌ایم. اولی جایزه­‌ای­ست که در قالبِ آن، کتابهایی که به از زبان فارسی به زبان‌های خارجی ترجمه می­‌شوند، مورد داوری قرار بگیرند و از برگزیدگان تقدیر شود. هدف ما از برگزاری این جایزه این است که بتوانیم در کنار اقداماتی که دولت و سایر سازمان‌های مرتبط در راستای ورود به نشر جهانی انجام می­‌دهند، ما نیز با تشویق ناشران به ترجمه کتاب‌هاشان به زبان­‌های خارجی، نقشی در این حوزه داشته باشیم. اما با توجه به موفقیت­‌هایی که طی سال­های اخیر در حوزه­‌ی کتابهای کودک و نوجوان در سطوح بین­‌المللی (خصوصا در حوزه­ی طراحی کتاب) به دست آورده­‌اند، قصد راه­‌اندازی­ نمایشگاه بین‌المللی و دوسالانه­‌ی کتاب کودک و نوجوان را داریم؛ شبیه نمایشگاهی که در بولونیا برگزار می­‌شود.

* بالا بردن کیفیتِ نشر نیز یکی از اهداف تعیین شده برای باغ کتاب عنوان شده. سیاست­‌گذرای­‌های شما دراین‌باره چیست؟

__ طبق برنامه­‌ریزی­‌های صورت گرفته، بنا داریم با استفاده از تجربیاتی که از راه تعامل با ناشران مطرح خارجی به دست آورده و خواهیم اورد، کلاس­‌هایی را در مراحل مختلفِ تولید(از حروفچینی گرفته تا چاپ و بازاریابی) برای فعالان در حرفه­‌های مختلف نشر برگزار کنیم و آن­ها را با جدیدترین دست­‌آوردها و استانداردهای نشر جهانی آشنا کنیم. به هر حال باغ کتاب نیز در کنارِ مراکز دولتی و غیردولتی دیگر، نه به عنوان یک نهادِ حکومتی؛ بلکه به عنوان واسطه­‌ای میان دولت و بخش خصوصی، قصد دارد با پیگیری برنامه­‌هایی از این دست، نشر داخلی را به استانداردهایی برساند و جاهای خالی را پر کند.

* در یکی دو سال اخیر، مذاکرات و اظهارات متعددی مبنی بر انتقال نمایشگاه کتاب تهران به باغ کتاب، در رسانه­‌های مختلف مطرح شده است. اما همچنان برگزارکنندگان اصلی نمایشگاه کتاب –یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد- واکنش مثبتی دراینباره نشان نداده­‌اند. آیا همچنان معتقدید که باغ کتاب توانایی میزبانی دائمی نمایشگاه کتاب را دارد؟

__ اگر به اسناد و نامه­‌نگاری‌­هایی که در بدو مراحل احداث باغ کتاب صورت گرفته است رجوع کنید، می­‌بینید که این مساله یکی از اصلی­‌ترین اهداف ساخت باغ کتاب بوده است. طرح ما این بوده که باغ کتاب برای یازده ماه از سال، یک نمایشگاه دائمی کتاب باشد و در یک ماه از سال، نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران را میزبانی کند. برای این هدف، نیت ما این بود که اگر ساختمانی را با متراژ 60-70 هزار متر مربع بنا کنیم، می­‌توانیم بخش عمده­‌ای از نمایشگاه کتاب را در این فضا مستقر کنیم و در فضاهای پیرامونی نیز، زیرساخت­‌های لازم و کارشناسی شده­‌ای را برای اینکه در سال، یک ماه سرِ پا شود و آن بخش از نمایشگاه را که هر سال با صرف هزینه­‌های فراوان در فضاهای باز مصلای تهران ایجاد می­‌شود در خود جای دهد، پیشبینی کنیم. منظور از زیرساخت­‌ها؛ به وجود آوردن امکانات رفاهی، بهداشتی، برق، آب، گاز، هوشمندی سکوهایی که قرار است سازه‌­های موقت روی آن ساخته شوند و... است. منتها به دلیل وجود سلایق مختلف بین مسوولان، هیچ گاه در سال­های این اتفاق نیافتاده است. خود من بارها از جناب آقای حسینی؛ وزیر فرهنگ و ارشاد درخواست کرده‌­ام که یک تیم کارشناسی تشکیل دهد تا بیایند و پتانسیل­‌های موجود در باغ کتاب را مورد بررسی قرار دهند و انتظارات خود را ارائه کنند. حالا یا شهرداری بگوید ما نمی‌توانیم انتظارات شما را برآورده کنیم، یا اینکه تا دیر نشده در صدد برآورده ساختن مطالبات و تعبیه­‌ی زیرساخت­‌های لازم برآیند. چراکه پس از به اتمام رسیدنِ پروژه، خیلی سخت است که بخواهیم تغییرات لازم و مورد نظر مسوولان ارشاد را فراهم کنیم. ایشان پیشنهاد ما را پذیرفتند اما به هر تقدیر مذاکرات صورت گرفته تا نمایشگاه بیست و ششم، که چندی قبل به اتمام رسیده، محقق نشده است. حالا باید دید در آینده چه پیش می­‌آید.

* اما گویا برنامه­‌های دیگری نیز برای صاحب خانه شدن نمایشگاه کتاب در دولت مطرح شده است. برنامه­‌هایی که به کلنگ­‌زنی و احداثِ محلی دائمی برای نمایشگاه تهران ختم می­‌شود. حتی شنیده می‌­شود که قرار است در محیط پیرامونی مرقد امام خمینی(ره) این امر صورت بگیرد!

___ به نظر من ما باید به مساله‌­ی سرمایه­‌های ملی توجه کنیم. یک وقتی هست که کشوری آنقدر ثروتمند است که می­‌تواند در راستای گسترش فرهنگ و دانش، هزینه­‌های موازی انجام دهد و سازمان‌ها و نهادها و اماکن متعددی را در موازات یکدیگر بنا کند. مثل ساختارها و سازه­‌هایی که در دوبی ساخته می­‌شود! اما واقعیت این است که این شرایط در کشور ما وجود ندارد و من معتقدم در شرایط موجود، باید از هر امکانی که وجود دارد حداکثر بهره­‌برداری صورت بگیرد. من از پیشرفت مذاکرات مسوولان جهت احداث محل تازه­ای برای نمایشگاه تهران خبر ندارم، اما به عنوان شخصی که از اولین دوره‌­ی برگزاری نمایشگاه کتاب تهران حضور داشتم، علاوه بر آن؛ نمایشگاه‌های زیادی را خودم مدیریت کرده­‌ام و از نمایشگاه­‌های خارجی نیز دیدن کرده­‌ام، احساسم این است که اگر ما یک قطب نمایشگاهی در تپه­‌های عباس آباد احداث بکنیم، خیلی بهتر از این است که بخواهیم نمایشگاه را به حاشیه­‌های شهر ببریم. فرهنگ مردم ما نیز اینگونه است که می­‌خواهند در نمایشگاه کتاب، احساس امنیت بکنند. وقتی نمایشگاه کتاب در دل شهر باشد، به راحتی می­‌توانند با یک اتوبوس، با یک دوچرخه و یا حتی پیاده به نمایشگاه بیایند. اینگونه هم راحت­‌ترند تا اینکه بخواهند کیلومترها راه را برای رفتن به نمایشگاه کتاب طی کنند و هم اینکه احساس امنیت خانوادگی بیشتری می­‌کنند. خصوصا اینکه وقتی پروژه­‌ی باغ کتاب به اتمام برسد، به منطقه­­
‌ای باصفا و دلچسبی تبدیل می­‌شود که قطعا برای خانواده­‌ها دوست داشتنی و محبوب خواهد شد.

* شما به عنوان یک کارشناس در حوزه­‌ی نشر و کتاب، چه بایدها و نبایدهایی را برای نمایشگاه بین­‌المللی کتاب تهران قایل هستید؟

__ اصلی­ترین مساله برای نمایشگاه کتاب، مساله­‌ی برنامه­‌ریزی­‌هاست. بگذارید مثالی بزنم که مساله­‌ی برنامه­‌ریزی و مدیریت را تشریح کند: شما اگر مراحل کار نمایشگاه‌های بین­‌المللی؛ مثلا نمایشگاه فرانکفورت را بررسی کنید، می­‌بینید که بلافاصله پس از اتمام نمایشگاه در هر سال، کارها و برنامه­‌ریزی‌ها برای نمایشگاه بعدی آغاز می­‌شود. یکی از اصلی­ترین برنامه­‌ها، تخصیص غرفه­‌هاست؛ بدان گونه که باتوجه به ساختار نمایشگاه، ناشرانِ علاقه­‌مند به حضور از هر نقطه­‌ای در جهان می­‌توانند غرفه­‌ی مورد نظرشان را با استفاده از سایت و فضای مجازی نمایشگاه، در متراژ و محل مشخص شده خریداری کنند. حتی می­‌توانند تعداد میز و صندلی­‌هایی که در غرفه نیاز دارند را سفارش بدهند و چند روز مانده به نمایشگاه، غرفه­‌شان را در همان محل و با همان متراژ و مشخصات، در اختیار بگیرند. اما متاسفانه در نمایشگاه کتاب تهران، تازه چند ماه مانده به روز اولِ نمایشگاه، کارِ ثبت نام و تخصیص متراژها آغاز می­‌شود و همیشه هم بخش قابل توجهی از ناشران نسبت به محلی که به آن­ها داده شده، متراژ تخصیص یافته ابراز ناراحتی و دلخوری می­‌کنند. حتی برخی از آن­ها آن قدر می­‌رنجند که قهر می­‌کنند و در نمایشگاه حضور پیدان نمی­‌کنند. من گاهی از زبان مسوولان نمایشگاه می­‌شنوم که گله­‌ دارند از اینکه فلان غرفه که متعلق است به فلان نهاد یا سازمانِ دولتی، مثلا یک متر به متراژ غرفه­‌ی خود افزوده و باعث شده ناشران خصوصی با محدودیت روبرو شوند. در صورتی که اگر همه­‌ی فعالیت­‌ها به شکل برنامه­‌ریزی شده و از پیش تعیین شده باشد، این اتفاق­‌ها نمی­‌افتد. حتی با مختصات و فضاهای موجود در مصلای تهران، می­‌شود با مدیریت و برنامه‌ریزی، کار رزو غرفه­‌ها و ثبت نام ناشران را از ماه­‌ها قبل و براساس اولویت درخواست­‌ها ساماندهی کرد! در مجموع من فکر می­‌کنم مهمترین مساله­‌ای که در اداره­‌ی نمایشگاه کتاب تهران باید مورد توجه قرار گیرد، مساله­‌ی مدیریت و برنامه‌ریزی­‌هاست. از طرف دیگر ما در ساختار موجود، شاهد تغییر مدیریت­‌ها در دوره‌های مختلف هستیم که منجر می­‌شود به تغییر سلایق و رویکردهای مدیریتی. همچنین کار اداره­‌ی نمایشگاه کتاب در این ابعاد وسیع، توسط مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که به خودی خود مشغله­‌های فراوانی در حوزه­‌ی مدیریتی و وزارتخانه­‌ای خود دارند، کار دشواری­‌ست. بنابراین به نظر می­‌رسد حرکت به سمت و سویی که اداره­‌ی بخش‌های مختلف نمایشگاه کتاب، به بخش خصوصی واگذار شود، حرکتی ضروری­‌ست. اینکه همیشه یک نوع قیومیت از سوی برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب در قبال برگزاری آن اعمال شود، باید تغییر کند. این نوع برخورد حاکمیتی دیگر دوره‌­اش به سر آمده. دوره؛ دوره‌ی مشارکت و هم‌کاری­‌ست، دوره­‌ی مدیریت به معنای هماهنگی است؛ نه به معنای استیلا! به اعتقاد من، یک وزارتخانه نمی­‌تواند خودش هم مجری باشد و هم ناظر! طبیعی­‌ست که مجریان یک نمایشگاه، به خودشان انتقاد نمی­‌کنند! از طرفی؛ تجربه ثابت کرده بخش خصوصی؛ مثلا ناشران و انجمن­‌ها و اصناف نشر، به جهت سابقه­‌ی متوالی حرفه­‌ای می­‌توانند هر سال بر تجربات مدیریتی خویش اضافه کنند و حرکتی پیوست و رو به جلو داشته باشند. همچنین وقتی بخش خصوصی را قدرتمند کنیم، ایجاد رقابت می­‌شود و همین مساله ناخوداگاه و ناگزیر، کیفیت را بالا می­‌برد.

* یکی از اصلی‌­ترین انتقادهایی که همه ساله به نمایشگاه کتاب تهران می­‌شود این است که نمایشگاه؛ درواقع یک فروشگاهِ بزرگ است؛ نه نمایشگاه! با در نظر گرفتن نمایشگاه­‌های معتبر جهانی نیز می­‌بینیم که هیچ یک مساله­‌ی فروش کتاب را در اولویت خود قرار نمی­‌دهند، لذا با تراکم جمعیت بازدیدکنندگان نیز روبرو نیستند. نظر شما در مورد این مساله و نقدی که به نمایشگاه کتاب تهران وارد می­‌شود، چیست؟

__ ببینید! ما اول باید تکلیف‌مان را در رابطه با دو نوع نگرش مختلف مشخص کنیم. باید ببینیم که آیا هدف ما این است که مثلا در هر دوره، 5 میلیون بازدیدکننده به نمایشگاه کتاب بیایند؛ که اگر اینگونه است باید ساختمان و محلی را مناسب با این حجم بازدیدکننده فراهم آوریم تا جمعیت با مشکلاتی نظیر شلوغی و سنگینی هوا و... مواجه نشوند. اما اگر برای ما این مهم است مردم به کتابی که می­‌خواهند، سریع و بدون دردسر دسترسی پیدا کنند، این هدف ساز و کار دیگری را می­‌طلبد. نمی­‌شود هردوی آن هدف­‌ها را تجمیع کرد و همزمان برآورده ساخت. شما می­‌دانید که ما درحال حاضر از سر ناچاری از مصلای تهران برای نمایشگاه کتاب استفاده می­‌کنیم! هدف از احداثِ باغ کتاب نیز این بود که ما بیاییم این جمعیت کثیری که همه ساله و در ایام ده روزه‌­ی نمایشگاه به مصلا سرازیر می­‌شوند، را در طول سال توزیع کنیم. طبق برآوردهای ما باغ کتاب می­‌تواند روزانه تا 30 هزار نفر را به خوبی پذیرایی کند. یعنی اگر در هر مقطع 2 ساعته در روز (شش مقطع دو ساعته که می­‌شود دوازده ساعت در روز) 5 هزار بازدید کننده داشته باشیم، می­‌توانیم انواع و اقسام امکانات رفاهی را در اختیار بازدیدکندگان قرار دهیم. اگر بیشتر از این باشد ما هم با مشکل برخورد خواهیم کرد اما چون در طول سال باغ کتاب دایر است، بدون شک آمار بازدیدکنندگان در یک روز، از این تعداد فراتر نخواهد رفت. از طرف دیگر نمایشگاه را با ایده­ی ارتقاء صنعت نشر، در یک ماه از سال برگزار کنیم و انواع و اقسام تمهیدات نمایشگاهی را ارائه دهیم. مثلا در نمایشگاه فرانکفورت، چند هزار برنامه­‌ی جنبی شامل نشست­‌ها و کنفرانس‌­های مختلف در حوزه­‌ی نشر برگزار می­‌شود و ناشران کشورهای مختلف، یافته­‌ها و دست­‌آوردهای جدیدشان را با ناشران سایر کشورها درمیان می­‌گذارند. باغ کتاب نیز قابلیت برگزاری چنین برنامه­‌هایی را در یک ماه نمایشگاه خواهد داشت!

ارسال نظر
پیشنهاد امروز