خبرگزاری کار ایران

مرور نمایشگاه كتاب سال ۹۱ در گفتگو با محمود آموزگار

رقابت نابرابر ناشران با کتاب‌فروشان به‌نام نمایشگاه

رقابت نابرابر ناشران با کتاب‌فروشان به‌نام نمایشگاه
کد خبر : ۵۹۰۳۸

نمایشگاه‌های کتاب عرصه‌ای برای رقابت ناشران و کتاب‌فروشی‌هایی‌ست كه ویترین به تعداد کافی ندارند. ناشران ناگزیر از فروش محصولات خود با روش‌های متداول هستند و نمایشگاه از تعریف حوزه‌ی بین‌الملل خود فاصله گرفته است.

ایلنا: یکی از بزرگترین اتفاقات حوزه‌ی کتاب در ایران که هر سال شاهد آن هستیم، برپایی نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران است. بعداز گذشت 25 دوره از برگزاری این نمایشگاه، همچنان نقدهای مختلفی متوجه بخش‌های گوناگون و ساختار کلی این جریان است. در بخشی از گفتگوی مفصلی که در پایان سال 91 با «محمود آموزگار»؛ عضو هیأت مدیره‌ و دبیر اتحادیه‌ی ناشران و کتاب‌فروشان تهران داشتیم، نمایشگاه کتاب تهران به شکل ویژه مورد بررسی قرار گرفت.

 

بخش اول این گفتگو که به نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران اختصاص دارد را در زیر می‌خوانید:

*اولین اتفاقی که در سال 91 در حوزه‌ی کتاب رخ داد، برپایی نمایشگاه کتاب بود. به‌رغم آمار ارائه شده، این نمایشگاه در واقع کم رونق بود. از طرفی حضور ناشران بسیار محدود بود و فروش کتاب‌های ارزی و ریالی کاهش یافت. به‌عنوان عضو هیأت مدیره‌ی اتحادیه‌ی ناشران و کتاب‌فروشان تهران، این اتفاق را چگونه می‌بینید و نمایشگاه را در مقایسه با نمایشگاه‌های قبلی چگونه ارزیابی می‌کنید. اتحادیه تا چه اندازه در این نمایشگاه مشارکت داشت و به بازی گرفته شد؟
__ به نظر من بهتر است سال ۹۱ را به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم‌بندی کنیم. در بخش خارجی، همانطور که اشاره کردید، میزان استقبال و فروش به نسبت نمایشگاه ۲۴ که در سال ۹۰ برگزار شد، کمتر بود. علت این امر به عدم تسویه‌ی مطالبات ناشران خارجی در دوره‌ی قبلی آن (سال ۸۹ و دوره‌ی ۲۴) باز می‌گردد. طبق یک رویه‌ی اداری و حسابداری، وقتی یک مشتری بدهکار باشد، بر طبق اصول، سیستم حسابداری مؤسسات انتشاراتی از جمله ناشران خارجی، این اجازه و امکان را نمی‌دهند که مجددآ اقدام به ارسال کتاب کنند. وقتی در این سیستم نشان داده می‌شود که وزارت ارشاد هنوز تعهدات تسویه نشده دارد، ارسال کتاب موضوعیت پیدا نمی‌کند. نکته‌ی موجود در رابطه با نمایشگاه ۲۴ این بود که وزارت ارشاد و مدیریت نمایشگاه، کارهای خود را انجام داده بودند؛ یعنی معادل ارزی را که برای تسویه‌ی مطالبات ناشران خارجی نیاز داشتند، به بانک عامل که بانک ملت بود، پرداخته بودند و ارز مرجع هم اختصاص پیدا کرده بود و پول در اختیار بانک ملت بود و به حساب ارزی بانک کارگزار هم منتقل شده بود. بخشی از پول در حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار یورو هم توسط بانک ملت حواله شده بود. بنا به دلایلی که در آن زمان بر ما آشکار نبود، جریان کار متوقف شد و بهانه‌ی تحریم‌ها برای این توقف مطرح می‌شد که خیلی به حقیقت نزدیک نبود. دلیل اصلی این بود که منابعی که بانک ملت نزد بانک کارگزار خود داشت، به دستور بانك مركزی صرف پرداخت های دیگری شده بود و به همین دلیل مطالبات ناشران خارجی روی زمین مانده بود. ما می‌دیدیم وزارت ارشاد کار خود را انجام داده، اما مشکلات حوزه‌ی بانکی و به ویژه بانک مرکزی باعث شکل‌گیری این قضیه شده بود. سیاست ما این بود که به وزارت ارشاد کمک کنیم تا در مجموعه‌ی دولت و بانک مرکزی، بتواند پیگیری‌های لازم را انجام دهد تا مطالبات هرچه زو‌دتر تسویه شود. چون این قضیه زمان می‌برد، با نامه‌ای که مدیر بخش بین‌الملل نمایشگاه به ناشران خارجی نوشت و تعهد داد که این مطالبات تسویه می شود و آن ها را به حضور در نمایشگاه دعوت کرد، ناشران در نمایشگاه ۲۵ هم شرکت کردند، اما همانطور که شاهد بودیم، میزان فروش مقداری کاهش داشت، اما اقدامات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به جایی نرسید تا بتواند مطالبات معوقه را تسویه کند. امسال هم در جزوه مقررات منتشر شده برای نمایشگاه ۲۶، صحبتی از بخش ارزی و سالن یارانه‌ای نشده است و بعد ازاین هم موضوعیت نخواهد داشت، چون اساسآ زمانی باقی نمانده که این سفارشات و کار‌ها انجام شود تا کتاب‌ها را بیاورند. مضاف بر این وجود مطالبات معوق است و آن هم به عنوان مانعی جدی در این قضیه دخالت دارد. نکته‌ی دیگر این است که دوستان همکار ما که نمایندگی ناشران خارجی را بر عهده دارند و در انجمن فرهنگی ناشران بین‌المللی عضو هستند، غالبآ مطالبات ناشران را از سرمایه‌ی خود تسویه کردند، چون باید فعالیت خود را ادامه می‌دادند و به دلیل بدهکاری این فعالیت متوقف شده بود و این مسئله از نظر مالی فشاری زیادی را به آنان تحمیل می‌کرد. ما همکاری داریم که خانه‌ی خود را فروخت، همکار دیگری داریم که سکته‌ی قلبی کرده و ۷۰ درصد قلب او از کار افتاده است و همکار دیگری داریم که برای پرداخت این طلب پول نزول کرده و تا امروز بهره‌ی پول نزولی، از اصل آن هم بیشتر شده است. به هر حال وضعیت بسیار بدی برای نمایندگان ناشران خارجی ایجاد شده است. خود ناشران خارجی که طلبکار هستند، در نمایشگاه شرکت نمی‌کنند، اما برای نمایندگان آن‌ها هم وضعیت بسیار بدی پیش آمده و شاید یکی از دلایل توجه معاونت فرهنگی برای اینکه تا حدودی به این مسائل و مشکلات التیام ببخشد، این بود که در نمایشگاه کتب کاربردی که در ایام هفته‌ی کتاب امسال (91) برگزار شد، موافقت شد که بخشی از اجاره‌ی غرفه را پرداخت کنند و همینطور در نمایشگاه پیش رو که در اردیبهشت ماه بخش خارجی در سالن فروش ریالی یا مستقیم حضور خواهد یافت، موافقت کردند که اجاره‌ی غرفه‌ی آن‌ها مثل ناشران داخلی محاسبه شود تا همین مختصر انگیزه‌های شرکت در نمایشگاه نیز منتفی نشود و مشوقی باشد برای اینکه تا جای ممکن ناشران خارجی در نمایشگاه حاضر باشند.

*بحث مشکلات ترخیص از گمرک هم به عنوان یکی دیگر از مشکلات مطرح است، وضعیت در این قسمت چگونه است؟
__ سیستم محاسبه‌ی گمرک برای ارزیابی عوارض گمرکی بر اساس وزن کتاب‌ها تعیین می‌شود، اما اخیرآ این روش به کنار رفته و به سمت مطالبه‌ی فاکتور روی آورده‌اند. به همین دلیل قیمتی که ارزیابی می‌شود، عوارض گمرک را به شدت بالا می‌برد. نتیجه‌ی ماجرا این است که ورود کتاب خارجی گران‌تر می‌شود و این نکته‌ی دیگری بود که به معاونت فرهنگی وزارت ارشاد تذکر داده شد و قول پیگیری دادند. تا جایی که من اطلاع دارم، توافق خوبی با گمرک صورت گرفته و قرار است در محاسبه‌ی عوارض گمرکی، چیزی حدود ۶۰ درصد تخفیف لحاظ شود.

*در حوزه‌ی کتاب‌های داخلی وضعیت به چه صورت بود؟ یعنی عملکرد نمایشگاه ۲۵ را در این بخش تا چه اندازه مثبت ارزیابی می‌کنید؟ از طرف دیگر به نظر می‌رسید اتحادیه‌ی ناشران و کتاب‌فروشان تهران در این قضیه زیاد به بازی گرفته نشد. مسئله‌ی بعدی این بود که محدودیت‌های زیادی برای بعضی از ناشران به وجود آمد و از حضور آن‌ها در نمایشگاه جلوگیری شد. نظر اتحادیه درباره‌ی کل این مطالب چیست؟
__ این درست است که اتحادیه، به ویژه در زمان هیات مدیره‌ی جدید، دخالتی در برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب نداشته است. دلایل آن به طور مشخص به سابقه‌ی موضوع باز می‌گردد که در دوره‌هایی ترکیب و کارگروهی از شرکت تعاونی و اتحادیه ناشران و کتاب‌فروشان تهران، ناشران داخلی را در بخش غرفه‌ها و ثبت‌نام ساماندهی می‌کردند و مسائل آن‌ها را رفع و رجوع می نمودند. بعد از تغییر محل نمایشگاه این ارتباط گسیخته شد و کار ثبت‌نام ناشران عمومی به شرکت تعاونی ناشران آشنا سپرده شد که این روند کمکان ادامه دارد. در طول دو سال و نیم گذشته که هیأت مدیره‌ی جدید مسئولیت اداره‌ی اتحادیه را بر عهده گرفته است، در زمان‌هایی، زمینه‌های مساعدی هم وجود داشته که اتحادیه دخالت کند و حتی به صورت سابق در اداره‌ی نمایشگاه مشارکت پیدا کند. واقعیت دیگر این است که کلآ معتقدیم راجع به نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، باید نگاهی تحلیلی و عمیق داشت، ما در عین حالی که به این نمایشگاه به چشم فرصت نگاه می‌کنیم، زیان های آن را هم به شمار می‌آوریم. اعتقاد داریم عادت خریدی که نمایشگاه بین‌المللی کتاب ایجاد کرده، روند فروش معمولی کتاب را در طول سال به شدت مخدوش کرده است. بسیاری از خریداران ما در بخش‌های دولتی متمرکز هستند متمركز هستند و أفراد و اشخاص حقیقی تعداد كمتری را تشكیل می دهند. این‌ها به سمت خرید از نمایشگاه بین المللی سوق یافته‌اند و به ویژه به علتی ویژگی سوبسید و یارانه‌ای که در نمایشگاه اعطا می‌شود و کتاب‌ها با قیمت ارزان‌تر تهیه می‌شود، تمایل به این نمایشگاه زیاد است. این مسئله مانع این شد که فروش در طی سال مسیر طبیعی خود را طی کند و تأثیر منفی می‌گذاشت. نکته‌ی دیگر این است که اگر قرار باشد مداخله‌ای برای اداره‌ی نمایشگاه صورت بگیرد، طبیعی است که اتحادیه اختیار تام می‌خواهد. وقتی به شرکت‌کنندگان، متقاضیان و ناشران پاسخ‌گوست، از آن طرف باید اختیارات لازم را هم داشته باشد. ما در صحبت‌ها و مذاکراتی که داشتیم، به این نتیجه نرسیدیم که اختیارات کافی را خواهیم داشت و به همین دلیل پذیرش این ماجرا را مثبت ارزیابی نکردیم.زیرا که مسئولیت زیادی را می‌پذیرفتیم واز آن طرف نمی‌توانستیم به‌‌‌ همان میزان جوابگو باشیم. به همین دلیل دخالتی در اداره‌ی نمایشگاه نداشتیم. از حیث فروش، این واقعیتی است که می‌بینید، دوران اوج فعالیت چاپخانه‌ها، لیتوگرافی‌ها، صحافی‌ها و کتاب فروش‌ها و... در همین دوره‌ی یکی دو ماه قبل از نمایشگاه است که هرچه به آن نزدیک‌تر می‌شویم، این جریان اوج و شدت می‌گیرد. به همین دلیل حتی در بخش داخلی نقدینگی حاصل از این فروش به مقدار زیادی دوستان و همکاران ما را امیدوار می‌کند که بخشی از مسائل و مشکلات مالی خود را رفع و رجوع کنند. در شرایطی که تأمین نقدینگی معضلی بزرگ برای همکاران ناشر و کتاب فروش ماست، هر دو گروه با این مشکل روبرو هستند و به همین دلیل شاید خیلی از اوقات سودی هم از شرکت در نمایشگاه حاصل نشود و فقط‌‌‌ همان پولی که سرمایه‌گذاری شده نهایتآ به دست بیاید، اما آن نقدینگی در دست، بعد از نمایشگاه به مقدار خیلی زیادی کمک می‌کند که منابع اقتصادی خود را مدیریت کنند.

*چیزی در مورد نمایشگاه ۹۱ به خاطر دارید که ماحصل فروش آن‌ها در نمایشگاه ۹۱ چگونه بوده است؟ آیا پاسخگوی مسائل و مشکلات آن‌ها بوده و نسبت به سال‌های قبل کاهش یا افزایشی داشته است؟
__ البته تصور نمی‌کنم در نمایشگاه ۹۱ در مقایسه با نمایشگاه ۹۰، در بخش داخلی با افت عرضه و افت تولید کتاب مواجه باشیم. به این دلیل که از اواخر سال ۹۰، افزایش قیمت کاغذ حرکت خود را شروع کرد و کم کم بر روند کار تأثیر گذاشت و ۲-۳ماه کافی نبود که بتوانیم آثار افزایش قیمت را پشت جلد کتاب‌ها و کاهش فروش آن‌ها ببینیم. به هر حال بی تاثیر نبود، یعنی کاهش آمار از‌‌‌ همان مواقع شروع شد و کاهش تیراژ از‌‌‌ همان زمان به موضوع روز تبدیل شد. نکته‌ای که وجود دارد، بحث حضور در نمایشگاه‌ها به ویژه وقتی ناشران به عنوان یک رقیب کتاب‌فروشی‌ها وارد عرصه می‌شوند. در واقع نمایشگاه‌ها عرصه‌ای است که ناشران برای رقابت با کتاب‌فروشی‌ها وارد می‌شوند. طبیعی است که چاره‌ی دیگری هم برای ناشران وجود ندارد، زیرا ویترین به قدر کافی در کشور وجود ندارد و ناشران ناگذیراند محصولات تولیدی خود را با روش‌های متداول به فروش برسانند. یکی از همین نقاطی که طراحی شده (که به نظر من غلط است) همین نمایشگاه‌های کتاب، چه به صورت استانی و چه به صورت بین‌المللی است. حتی تعریفی که در حوزه‌ی بین‌الملل از مسئله‌ی نمایشگاه وجود دارد، به مقدار زیادی از اصول نمایشگاهی فاصله گرفته است. مثلآ موضوعی که با آن مواجه هستیم، اتحادیه در چارچوب همکاری های خود با نمایشگاه کتاب فرانکفورت که در نمایشگاه آتی تهران نیزحاضر خواهند بود،به در خواست اتحادیه برنامه ریزی شده که مسئول رایت یکی از ناشران بزرگ آلمانی در یکی از سه روز نخست نمایشگاه با توجه به اهمیت آشنایی ناشران ایرانی با ضرورت حضور در بازار های بین المللی،در باره مسائل نقل و انتقال رایت، سخنرانی داشته باشند، اما آن ها می‌گویند در محل نمایشگاه نباشد، چون در این محل همه مشغول فروش هستند وکسی فرصت شرکت در چنین نشست هایی را ندارد وبرای توجیه مسئولان تصمیم گیر خود میخواهند حتمآ جمعیت قابل توجهی هم در این سخنرانی حضور داشته باشند. اما بهتر از همه می‌دانیم که امکان این قضیه خیلی خ کم است که بیرون از نمایشگاه و در ایام نمایشگاه، به ویژه در ۳ روز اول، جمعیتی علاقه‌مند و مرتبط را جمع کنیم تا بنشینند و سخنرانی راجع به کپی‌رایت و نقل و انتقال آن را گوش کنند. همه مشغول فروش هستند و کسی به چیز دیگری فکر نمی‌کند. یعنی حتی در همین سالن‌های سرای اهل قلم و امثال آن می‌بینیم که عده‌ای می‌آیند و می‌روند و گویی خود سخنران‌ها برای خودشان صحبت می‌کنند. شما وقتی نمایشگاه بین‌المللی کتاب در سایر کشور ها را می‌بینید، سمینار‌ها و پنل‌هایی که تشکیل می‌شوند، تعداد بسیار زیادی از خود ناشران شرکت می‌کنند و سطح آگاهی‌های خود را بالا می‌برند و در ‌‌‌نهایت وقتی نمایشگاه را ترک می‌کنند، احساس می‌کنند چیزی دارند که در زمان آمدن به نمایشگاه نداشتند و در این محل کسب کرده‌اند. در ایران روال کار به این صورت نیست و همه، حتی ناشران خارجی و داخلی هم نمی‌توانند ارتباطی با هم داشته باشند، چون هر دو به شدت مشغول فروش هستند. این به نظر من یکی از مشکلات است و برای اینکه این چرخ به ریل برگردد، باید به فلسفه شکل گیری نمایشگاه برگردیم. یکی از دلایل، نگاه به کشورهای اطراف بود که نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب داشتند و نگاه دیگر هم این بود که بعد از انقلاب فرهنگی، تمایلی که دولت برای توسعه‌ی آموزش عالی داشت، جامعه را با این مسئله روبرو کرد که بسیاری از منابع در خارج از کشور قرار دارد. به دلیل نوسانات نرخ ارز، کتاب‌فروشی‌هایی بودند که به صورت عادی به خریداران کتاب می‌فروختند و تعطیل شده بودند، این خلاء باید به گونه‌ای پر می‌شد. نمایشگاه‌ بین المللی کتاب درسال های اول با حضور چند ناشر خارجی برپا می‌شد و به تدریج ناشران داخلی به آن اضافه شدند. ابتدا اصلآ ثبت سفارش کتاب بود. از نمایشگاه پنجم یا ششم به بعد، ثبت سفارش به فروش مستقیم تبدیل شد و همین الگو وارد نشر داخل شد. در پایتخت ایران با این تعداد دانشگاه، تا چند سال پیش وضعیت به این ترتیب بود که برای تهیه‌ی یک کتاب خارجی باید تا زمان نمایشگاه صبر می‌کردید و کتاب‌فروشی در سطح شهر تهران نبود که بتوانید کتاب مورد نظر خود را تهیه کنید. این‌ها تمامآ آثار این نمایشگاه است، یعنی راجع به این نکته بحث‌های زیادی وجود دارد که حذف سالن ارزی و یارانه و کتاب سوبسیدی آیا یک فرصت است یا تهدید؟ به نظر من این یک فرصت است، در همین نمایشگاه،۲۵ کتاب‌ها با دلار ۵۳۰ تومان به متقاضیان عرضه می‌شد، اما وقتی آمار خریداران خارجی را مطالعه کنید، می‌بینید نزدیک ۸۵ درصد خریداران را نهادهای دولتی تشکیل می‌دهند. خب این بی‌معنی است که دولت به دولت یارانه بدهد. ۱۵ درصد این‌ها اشخاص حقیقی و افراد بودند. در طول تمام این سال‌های گذشته، روال کار به همین ترتیب بوده است. بخش‌های دولتی (دانشگاه‌ها و مراکز دیگر) از بودجه‌ای که ارشاد به سالن ارزی اختصاص می‌داد، استفاده می‌کردند که کتاب‌خانه‌های خود را تجهیز کنند. در حالی که متقاضیان کتاب خارجی،زیر مجموعه وزارت‌خانه های دیگری بوده اند که می‌توانند بودجه‌ی خود را طور دیگری ببندند که این نیاز‌ها را طور دیگری برطرف نمایند. در ایران عادت نامناسب دیگری وجود دارد که کتاب باید ارزان خریداری شود. وقتی یک جا این یارانه قطع شود، طبیعی است که خریداران،کتاب را گران می‌بینند و از سبد خرید خارج می‌شود. در همه جای دنیا کتاب گران است. کتاب کالایی است که به دلیل حق‌التألیف و حقوق مالکیت معنوی و کپی‌رایت، کالای باارزشی تلقی می‌شد. در هیچ‌جای دنیا بالا بودن رقم سرانه‌ی مطالعه به این معنی نیست که حتمآ مردم کتاب می‌خرند. کتابخانه‌ها به تعداد کافی و در دسترس وجود دارند. در کشور ما وضعیت به چه ترتیب است؟ نهاد کتابخانه‌های عمومی، ۲۸۰۰ کتابخانه را تحت پوشش دارد که ۹ ماهه‌ی ابتدای امسال، از مجموع ۶۰ هزار عنوان کتاب منتشر شده که تقریبآ حدود ۳۰ هزار عنوان آن کتاب‌های آموزشی و کمک آموزشی است و بقیه کتاب‌های عمومی، تنها ۲۸۰۰ عنوان کتاب خریداری شده است. حال از اینکه از هر عنوان کتاب چند نسخه خریده‌اند به کنار. اگر واقعآ بودجه‌هایی که همینطور صرف یارانه های مختلف می‌شود، تا الان جمع شده بود، چقدر می‌شد؟ با این پول چند کتابخانه تجهیز می‌شد؟ چقدر امکانات عمومی مطالعه افزایش می‌یافت؟ به نظر من هر کتاب‌خانه باید حداقل یک نسخه از هر کتاب که منتشرشده داشته باشد و با احتساب۲۸۰۰ کتابخانه در ایران اگر از هر عنوان یک نسخه برای هر کتابخانه خریداری شود شمارگان هر عنوان افزایش چشمگیری خواهد یافت.تشویق فرهنگ رفتن به کتابخانه و ایجاد نقش جدی‌تر برای کتاب‌خانه در زندگی مردم یکی از مسائل مهم است. خیلی‌ها هر روز از جلوی کتابخانه ای عبور می‌کنند، اما اصلآ متوجه آن نمی‌شوند. در بسیاری از کشور‌ها قرارهای کاری خود را هم در کتاب‌خانه‌ها می‌گذارند. در شرایط فعلی هم اگر مسئولین نمایشگاه موفق به جذب بودجه ای میشوند آنرا به صورت بن کارت برای خرید کتاب خارجی در اختیار آن پانزده بیست درصد اشخاص حقیقی قرار دهند.

*پیش بینی شما برای سال آینده و به خصوص نمایشگاه کتاب به عنوان اولین و مهم‌ترین اتفاق در این حوزه؟
__ مدیران و روسای نمایشگاه وارث وضعیتی هستند که خود نقشی در ایجاد آن نداشته اند.مسلما ما شاهد تفاوت های جدی با نمایشگاه های سال های قبل خواهیم بود.مدیران کنونی برای غلبه بر کاستی ها تعامل مناسبی با تشکل های صنفی و از جمله اتحادیه داشته اند.مهم ترین موضوع پیش رو در بخش ناشران داخل موضوع افزایش و تغییر قیمت کتاب هاست که در این مورد جلساتی را با مسئولین نمایشگاه داشته ایم و نتایج خوبی هم به دست آمده است. به هر حال به نظر می رسد که علیرغم مسائل و مشکلات، مدیریت نمایشگاه در پی شرکت حداکثری ناشران در نمایشگاه آتی است.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز