خبرگزاری کار ایران

در آخرین سلسله نشست‌ الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت عنوان شد:

ما ایرانیان دین‌خو و هر تمدنی را در دین حل کرده‌ایم

ما ایرانیان دین‌خو و هر تمدنی را در دین حل کرده‌ایم
کد خبر : ۵۶۴۲۶

در کتیبه‌های داریوش و دیگر آثار به جای مانده از ایران باستان هم هر چیزی را که می‌خواستند شروع کنند با نام خدا آغاز می‌کردند. یا واقعا ایمان داشتند یا مردم ایمان داشتند. این فرهنگ ایمانی حاکم بوده که پادشاهان مجبور بودند برای مشروعیت بخشی به خود اینگونه سخن بگویند.

ایلنا: دهمین و آخرین نشست از دومین سلسله نشست‌های الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با موضوع «مسأله پیشرفت و تمدن اسلامی و مسأله پیشرفت و تمدن غربی» با حضور محمد رجبی رئیس کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی؛ غلامعلی خوشرو جامعه‌شناس، و معاون علمی دانشنامه اسلام معاصر و حسن سبحانی استاد علوم اقتصادی و نماینده دوره‌های پنجم، ششم و هفتم مجلس شورای اسلامی، عصر روز سه‌شنبه ۲۲ اسفندماه در دانشکده اقتصاد، دانشگاه تهران برگزار شد.

به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی سلسله نشست‌های «الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت»؛ در این نشست که با مدیریت جلسه محسن یزدان‌پناه و با حضور جمعی از دانشجویان رشته اقتصاد برگزار شد. در ابتدا محمد رجبی با بیان اینکه برای پرداختن به الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و ارتباط آن با الگوی توسعه در غرب باید ابتدا تعریف درستی از «سنت» ارائه شود، گفت: از آنجا که بحث ما علمی است و باید ناظر باشیم بر بنیادین‌ترین مسائلی که در اسلام و قرآن مطرح شده، پس باید تعریف درستی از سنت داشته باشیم. ما معمولا به عادت جمعی سنت می‌گوییم در حالی که این عادات تاریخ و زمان دارند و یا به اشتباه به رسوم، سنت گفته می‌شود. حتی از رسم عمیق‌تر که آداب است، از آن به عنوان سنت یاد می‌کنیم، ولی هیچ کدام از این‌ها سنت نیست، بلکه سنت امری است که به مبنایی‌ترین تلقیاتی که یک جامعه و انسان از عالم هستی دارد، بازمی گردد. مثلا رسمی که مرد به خواستگاری زن می‌رود، این یک رسم است نه سنت، اما آنچه سنت تلقی می‌شود اصل ازدواج است؛ زیرا اساس آفرینش و هستی است و بقیه، رسوم، آداب و عادات مختلف است.

وی افزود: در پیشینه ایرانی و یا انسانی اگر بخواهیم سنت پایداری را جستجو کنیم که بنیاد آداب و عادات زندگی در آن وجود داشته، باید ببینیم آن نگاه بنیادینی که به عالم می‌شده چه نگاهی بوده است.

رجبی با اشاره به ریشه‌های تاریخی تمدن بشری به‌ویژه تاریخ تمدن ایران باستان گفت: در ایران اساسا نگاه الهی وجود داشته است و ایرانیان اساسا مردمی دین‌خو بودند که در تمدن‌های مختلف که در ایران وجود داشته این موضوع قابل رویت است. از آنجا که تفکر هر قومی در درجه اول در زبانش جلوه می‌کند و زبان ایران، ثنوی بوده، یعنی همانطوری که اعتقاد داشتند شر به اهریمن و خیر به اهورامزدا برمی گردد، هر شی و هر صفتی را نیز دو گونه می‌دیدند. مثلا «دهان» برای موجودات اهورایی و «پوز» برای موجودات اهریمنی گفته ‌می‌شده؛ در اوصاف هم همینبیان بوده، مثلا سرایش و سرودن سخن نیک و درایش سخن بد بوده است. این تفکر پیش‌تر فکر می‌شد که از آیین زرتشتی برگرفته شده باشد که توسط تحقیقاتی که به عمل آمده نشان می‌دهد این موضوع نگاه به جهان هستی از زاویه نور و ظلمت به آریائیان و پیش از آن تمدن ایرانی و هندی باز می‌گردد.

وی افزود: در کتیبه‌های داریوش و دیگر آثار به جای مانده از ایران باستان هم هر چیزی را که می‌خواستند شروع کنند با نام خدا آغاز می‌کردند حالا یا واقعا ایمان داشتند و یا اینکه مردم ایمان داشتند و این فرهنگ ایمانی حاکم بوده که پادشاهان هخامنشی مجبور بودند برای مشروعیت بخشی به خود اینگونه سخن بگویند که همین روال ادامه پیدا می‌کند تا اینکه به اسلام پیوند می‌خورد. در واقع دیدگاه سنتی ایرانی چه قبل و چه بعد از اسلام، دیدگاه خدابین و خداجو است و این سنت ریشه در عمق ضمیر جمعی ایرانیان قرار داشته است.

رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود در مورد چگونگی اجرای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و نسبت آن با الگوی توسعه غربی گفت: مشکل بزرگ ما این است که اصلا نمی‌دانیم چه می‌خواهیم چون اصلا نمی‌دانیم چه هستیم، لذا دیگران را نیز نمی‌شناسیم. دیدگاه این است که اسلام یعنی معلومات، قضایا و یکسری گزاره‌هایی که مورد پذیرش است و به نوعی دینی که ما داریم بیشتر مدرسی است، در حالی‌که تعریف قرآن و پیامبر (ص) و ائمه معصوم (ع) از دین اینگونه نیست. بنیاد اعتقاد دینی در اسلام، توحید است. قرآن توحید را در آیه «شهد لله انه لااله الا الله والملائکة...» معرفی می‌کند. پس عالم دینی عالمی است که قیام برای قسط می‌کند.

وی افزود: قسط همیشه همراه عدل می‌آید و قسط یعنی آن حقی که باید داده شود. اسلام دینی است که اساس خود را بر قسط قرار داده است. از دیدگاه قرآن شهادت دادن به خدا با قیام برای برپایی قسط یکی است. شاخصه خدا‌شناسی این است که من چقدر حق‌گو و پرستنده حق و مجری حق هستم نماز، روزه و... در جای خود، اما نشانی قرآن این است که خداپرستی واقعی‌‌ همان اقامه قسط است. برای همین است که امام زمان (عج) که جامعه ایده‌آل توحیدی را بنا می‌کند در هیچ روایتی نیامده که امام (عج) همه را مسلمان یا شیعه می‌کند، بلکه همه روایات ما بر اقامه قسط و عدل توسط ایشان تاکید دارد. پس جامعه‌ای که برپا کننده عدالت و قسط و عدم تبعیض باشد جامعه الهی است.

رجبی با اشاره به اینکه در قرآن ابتدا اموال و بعد انفس آمده است لذا اگر شرایط مادی ایجاد شود آن وقت نحوه تلقی عوض می‌شود افزود: اول باید شرایط زندگی و زیست درست و سالم برای همگان فراهم کنیم بعد به مسائلی همچون حجاب، اخلاق، روزه و نماز و... برسیم و اصلا بعدی وجود ندارد چرا که وقتی این شرایط زیست سالم و درست ایجاد شود خود به خود این مسائل را هم به همراه خواهد آورد.

این پژوهشگر تاریخ اسلام با بیان اینکه دیانت یعنی نوعی زندگی نه صرفا اعتقاد، تصریح کرد: تلقی ما از دین خیلی ناقص بوده است برای همین آنچه درباره غرب و یا خودمان می‌گوییم چندان راه به جایی نمی‌برد. اگر بخواهیم غرب را بشناسیم باید خودمان را ابتدا بشناسیم و پیشینه خودمان نه اسلامی و نه کفر بوده بلکه یک پیشینه مسلمانی بوده است و بیشتر مسلمانی کرده‌ایم تا اسلامی بوده باشیم.

در ادامه این مراسم دکتر غلامعلی خوشرو، جامعه‌شناس و کار‌شناس علوم سیاسی نیز در این نشست گفت: در گذشته دکتر شریعتی قصد داشت تا با سفر به لبنان و با همیاری برخی از دوستانش روستایی را بخرند و به صورت آزمایشی تمامی الگوهایی که از اسلام مطرح شده بود از معماری و شهرسازی و رفتار و کردار انسان‌ها را در آن پیدا کند، تا الگویی برای جوامع دیگر باشد. اما با وقایعی که برای او پیش آمد این مسئله صورت عملی نگرفت. اما امروز ما باید ببینیم که بعد از ۳۴ سال که حکومت دستمان است، آیا توانسته‌ایم جایی را بسازیم که بر اساس اسلام و مبانی دینی باشد؟ پس برای طرح الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، باید از سخن فرا‌تر رفت و در عمل ببینیم چه کرده‌ایم و در این عالم خاک چه چیزی را می‌خواهیم بسازیم که ما را به عالم افلاک ببرد. صرف سخن گفتن ما را به جایی نخواهد رساند. به طور نمونه خیلی‌ها در تاریخ سخن از مبارزه با ظلم کرده‌اند اما باید گفت مبارزه با ظلم به راحتی نیست. چه بسا مبارزانی که خود منشاء ظلم‌های بزرگی شدند. برای همین در الگوی پیشرفت نیز باید ابعاد مختلف موضوع مورد بررسی قرار گیرد.

وی عقل گرایی، مردم داری، نظام‌سازی، احسان و نیکوکاری، توجه به اهداف عالیه دینی و... را از مولفه‌های تمدن اسلامی برشمرد و افزود: ما ایرانیان یک سلسله سنت‌های خوب داشته‌ایم و یک سلسله عادات بد داریم این عادات بد تعارض عظیمی با پیشرفت دارد از جمله عادات منفی ما قانون‌گریزی، وقت‌ن‌شناسی، عدم رعایت حقوق دیگران، عقل‌گریزی و... است. اگر بخواهیم الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی داشته باشیم، بدون رعایت همین مسائل روزمره و جزئی غیر ممکن است. زیرا منظور از الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت تنها این نیست که یک ساختمان زیبا بسازیم، بلکه این است که بتوانیم آدم درستی تربیت کنیم که به این ساختمان هماهنگ باشد.

این کار‌شناس علوم سیاسی با بیان اینکه ما در جهانی زندگی می‌کنیم که همه چیز به هم مربوط است افزود: یکی از آفات پیشرفت نگاه توهم‌آمیز داشتن به جای نگاه کار‌شناسانه است. مسلمانی یک دانش نیست بلکه یک سبک زندگی است و در تمام رفتار و افعال ما منعکس می‌شود.

وی در پاسخ به این سئوال که آیا دولت متولی توسعه است یا خیر، گفت: جامعه ما متاسفانه دولت محور شده است و حرکت و تصمیم‌گیری دولت نیز آثار مستقیمی بر زندگی آحاد مردم می‌گذارد. ما ادامه دهنده نظام توسعه‌ای مبتنی بر تفکرات غربی نیستیم و نمی‌توانیم باشیم چون ایمان و تعالی عقیدتی در تفکر ما وجود دارد؛ اما متاسفانه ما نتوانستیم این ایمان را در جامعه به صورت عینی پیاده کنیم. اگر در سطح کلان یا خرد به جای تخصص، توهم داشته باشیم کارمان از این هم که هست بد‌تر خواهد شد. لذا تخصص برای پیشرفت یک امر ضروری است.

در ادامه این نشست؛ حسن سبحانی استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه نسبت زندگی ایرانی امروز چه نسبتی با هویت اسلامی ایرانی گذشته دارد، گفت: توسعه یافتگی یک جریان کندی بوده که در بشر و یک جغرافیایی گذشته که به واسطه آن سطح زندگی بشر بهبود پیدا کرده و به موازات آن تغییراتی در سبک زندگی و باورهای معنوی و... او ایجاد کرده است.

وی افزود: عنصر قالب در فرهنگ ایرانیان، اسلام بوده است، لذا اسلام و فرهنگ ایرانی وجه ممیزه مسلمانی ایرانیان است. اما این وضعیت وقتی با پیشرفت‌هایی که در غرب رخ داد مواجه شد قاعدتا متاثر از آن گردید. نسل‌های اولی پیشینه تاریخی خود را می‌دانستند اما نسل‌های بعدی فاقد این آگاهی نسبت به پیشینه تاریخی خود بودند. بر همین اساس توسعه یافتگی شرایطی را تجربه کرد که در عرضه خود به جوامع دیگر، فرم‌های مختلفی را ارائه کرد و شرایطش به گونه‌ای بود که نوعی اشتیاق در جوامع توسعه نیافته پدید آورد.

سبحانی تاکید کرد: اگر در گذشته‌های دور‌تر برای توسعه‌یافتگی کشیشان و یا بازرگانان به کشورهای مختلف می‌رفتند، اما از حدود ۶۰ سال پیش ما خود به اشتیاق به سمت غرب رفتیم. این در حالی بود که غربی‌ها برای توسعه یافتگی، خود را فراموش نکردند، البته در این جریان اتفاقاتی نظیر فراموشی خدا و یا مسکوت ماندن کلام وحی اتفاق افتاد؛ اما جوامع ما به دلایل مختلف نه توانستند خود باشند و نه توانستند آنچه که دیگران عرضه کرده‌اند را جذب کنند.

این استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: هر جامعه‌ای می‌تواند بر ذهنیت‌ها، داشته‌ها و سنت‌های خود به توسعه برسد اما این رسیدن لزوما مثل دیگران شدن نیست کما اینکه دیگران هم مثل ما نشدند. بنابراین باید بر داشته‌های خود تاکید داشته باشیم.

این اقتصاددان در پایان گفت: قانون اساسی به عنوان یک امر مورد موافقت همه جامعه ایران امروز می‌تواند برای آغاز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به عنوان مبدا و مبنا در نظر گرفته شود. البته با این دید که به قوانین آن عمل شود، چون متاسفانه ما بسیاری از این قوانین را اجرا نمی‌کنیم و برای برخی دیگر زمینه اجرا قوانین را فراهم نکرده‌ایم.

دومین سلسله نشست‌های «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت»: بررسی اندیشه‌ها و تحلیل مبانی با محوریت نقد غرب و ارزیابی میراث تاریخی – تمدنی اسلام و ایران؛ به همت موسسه توسعه ایرانیان، موسسه مطالعات و تحقیقات مبین و موسسه توسعه و تحقیقات اقتصادی، توسط گروه مطالعات توسعه اسلامی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران، از آبان‌ماه آغاز به کار کرد و هر دو هفته یک بار با سخنرانی یکی از صاحب نظران حوزه‌های مختلف اندیشه و فلسفه اسلامی ادامه پیدا کرد.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز