یحیی ساسانی در گفتگو با ایلنا:
تنوع در صنف نشر آرام آرام از بین میرود
با ادامه یافتن مشکلات حوزهی نشر، ممکن است ناشران دولتی بزرگتر شوند، امابه طور کلی تنوع نشر آرام آرام از بین میرود و چهرههای جدید در این حوزه کمتر و کمتر میشوند، زیرا دیگر توجیهی برای ورود افراد تازه به آن باقی نمیماند.
ایلنا: یحیی ساسانی (مدیر انتشارات افکار) معتقد است ادامه پیدا کردن مشکلات صنعت نشر دلیلی را برای ورود افراد جدید به آن باقی نگذاشته و به این ترتیب تنوع در این حوزه به تدریج کمتر میشود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ساسانی مشکلات صنف نشر را منحصر به گرانی کاغذ ندانست و گفت: گرانیها منحصر به کاغذ نبوده و تمام ملزومات نشر از جمله فیلم و زینک و جوهر و هزینههای حمل و نقل و دستمزد و... مشمول همین گرانیها شدهاند و به دلیل کمبود نقدینگی ناشران، تولید کتاب بسیار دشوار شده است.
او ادامه داد: به این ترتیب ناشری که تا سال قبل ۱۰۰ عنوان کتاب منتشر میکرد، امسال ۳۰ عنوان کتاب منتشر کرده است. مشکلات این حوزه باعث میشود ناشران کوچکتر از میدان خارج شوند و ناشران بزرگتر و فعال، میزان فعالیت خود را کاهش دهند.
این ناشر وضعیت انتشارات خود را نیز نامناسب توصیف کرد و گفت: امسال از پایان اردیبهشت ماه تا اواخر آبان ماه هیچ کتابی منتشر نکردیم. از آن زمان به بعد هم با تیراژهای ۵۰۰ نسخهای، نزدیک به ۱۲ عنوان کتاب منتشر کردهایم. سال گذشته هیچ توقفی در کار ما نبود و تقریبآ هر هفته کتاب منتشر میکردیم و تیراژهایمان هم معمولآ ۲۰۰۰ نسخه بود.
ساسانی تأکید کرد: چاپ کتاب با تیراژ ۵۰۰ نسخه به معنی ضرر است، اما به دلایلی مجبور هستیم همین تیراژ حداقلی را حفظ کنیم. یکی از دلایل، تعهداتی است که به مؤلفین داریم و خیلی از کتابهای ما از قبل حروفچینی شدهاند. مثلآ همین الان نامهای از یک مترجم در دست من است که گفته اگر کتاب را منتشر نمیکنید آن را پس بدهید. بخش دیگری از توجیه این روند به این قضیه بر میگردد که انبارهای ما پر از کتاب است و برای حفظ بازار و ایجاد رونق، باید کتابهای جدید هم در بازار داشته باشیم.
مدیر انتشارات افکار به مشکل مهم دیگری که پیش روی بازار کتاب در ایران قرار دارد اشاره کرد و گفت: به غیر از گرانی کتاب، مسئلهی مهم این است که مردم کتاب نمیخوانند. یعنی فقط نمیتوان گفت کتاب گران شده است، مثلآ گوشت هم گران شده، اما مردم گوشت را با همان گرانی میخرند و کتاب را نه.
او به دلایل این مسئله اشاره کرد و گفت: این روزها رقبای کتاب بیشتر شدهاند و از امکانات بهتری در مقایسه با کتاب برخوردار هستند. کتاب در برابر اینترنت و ماهواره و تلویزیون، دست و پا بسته است.
این ناشر در واکنش به این سوال که «آیا تلویزیون و اینترنت در عمل میتواند جایگزین مناسبی برای کتاب شوند و زمانی میرسد که محتویات کتاب از طریق سایر رسانهها تأمین شوند؟» پاسخ داد: البته به نظر من به طور کلی هیچ چیز جایگزین کتاب نمیشود، اما ممکن است در مورد ایران این مسئله صادق باشد. مردم ما معمولآ هیچوقت کتاب نمیخواندند. ممکن است در طول تاریخ دورههای گذرایی هم بوده که مردم متمایل به کتاب خواندن شوند، اما امروز آن کورسو هم متوقف شده است. در کشورهای دیگر تیراژ کتاب میلیونی هم داریم، اما تیراژ ما به ۵۰۰ نسخه رسیده است.
ساسانی دربارهی دلیل اینکه چرا کتاب جایگاهی در کشور ما ندارد، گفت: من با یک مثال قضیه را شرح میدهم؛ این تصویر را در فیلمهای قدیمی دیدهایم که یک فروشنده، روزنامهای در دست دارد و فریاد میزند که «قتل ۲۰ نفر در فلان جا» و مردم دور او جمع میشوند و سریع روزنامه را میخرند.
او ادامه داد: ما برای بحث کتاب و مطبوعات هم باید جنجال و حاشیه داشته باشیم تا مردم به سمت آن متمایل شوند، باید کنجکاوی مردم را به سمت کتاب بکشانیم تا خرید و فروش کتاب رونق بگیرد. امروز در کدام برنامهی تلویزیونی دربارهی یک کتاب صحبت میشود؟ کدام برنامهی نقد کتاب را در رسانههای جمعی داریم که برای بیننده جذاب باشد؟ اگر مردم به فوتبال علاقهمند هستند، یکی از دلایلش این است که در این زمینه برنامههایی مثل ۹۰ را داریم، اما در زمینه کتاب چه داریم؟ تا به حال دیدهایم مردم در تاکسی راجع به کتاب با هم صحبت کنند؟ کتاب در ایران مقولهای لوکس و حاشیهای است و محلی از اعراب ندارد.
این ناشر افزود: کی دیدهایم که یک نمایندهی مجلس، یک وزیر یا یک مسئول دولتی یا حتی یک بازیگر سینما در خصوص کتاب اظهار نظر کند؟ کتاب در زندگی ما نیست، به همین دلیل وقتی یک سریال تلویزیونی میبینیم، هیچ تصویری از کتاب یا کتابخانه در آن نداریم. ما در ایران شاید ۲۰ میلیون واحد مسکونی داشته باشیم، اما در چندتای آنها کتابخانه داریم؟
مدیر نشر افکار به نبود حمایتهای دولتی از بخش کتاب اشاره کرد و گفت: دولت همانطور که وظیفه دارد جاده احداث کند، به مناطق مختلف آب و برق برساند، باید از کالاهای فرهنگی هم حمایت کند. زمانی ۵۰ نسخه از کتابهای چاپ اول را از ناشران میخریدند، اما امروز همان هم متوقف شده است. کسی نیست که بگوید هیأت امنای نهاد کتابخانههای عمومی چهکار میکند.
ساسانی در ادامه در مورد طرح رتبهبندی ناشران که اخیرآ توسط معاونت فرهنگی وزارت ارشاد مطرح شده است هم گفت: رتبهبندی دربارهی شرکتهای اجرایی و مثلآ مهندسی مسئلهای منطقی است و مثلآ شرکت رتبهی یک، پروژههای تا سقف مالی بیشتری را از رتبههای بعدی میگیرد. سؤال این است که ناشر درجهی ۱ و ۲ بودن چه سود و امتیازی در پی دارد؟ وقتی صنعت نشر ما کاری سودآور نیست، وقتی نشر به گونهای در حاشیهی این مملکت قرار دارد که حالا چند نفر هم به آن مشغول هستند، این امتیازبندی به چه کار میآید؟
او ادامه یافتن این شرایط را بر حوزهی کتاب و نشر با محدود شدن این صنعت مساوی دانست و گفت: ناشران بزرگ که سرمایهی بیشتری دارند، شاید بیشتر دوام بیاورند. البته چه بسا ناشران دولتی بزرگتر شوند، امابه طور کلی تنوع نشر آرام آرام از بین میرود و چهرههای جدید در این حوزه کمتر و کمتر میشوند، زیرا دیگر توجیهی برای ورود به آن باقی نمیماند.