«علیاشرف درویشیان» در گفتگو با ایلنا:
مشكل كاغذ مانع از تجدید چاپ «فرهنگ افسانههای مردم ایران» شد
كار تجدید چاپ «فرهنگ افسانههای مردم ایران» نوشتهی «علیاشرف درویشیان» و «رضا خندان» به دلیل مشكلات اقتصادی و گرانی كاغذ فعلآ متوقف شده است.
ایلنا: كار تجدید چاپ «فرهنگ افسانههای مردم ایران» نوشتهی «علیاشرف درویشیان» و «رضا خندان» به دلیل مشكلات اقتصادی و گرانی كاغذ فعلآ متوقف شده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «علیاشرف درویشیان» (نویسنده و محقق) در مورد وضعیت انتشار کتابهایش گفت: تقریبآ اکثر کتابهای من در انتشارات چشمه منتشر میشد. تعداد این کتابها نزدیک به ۲۰ عنوان است که شامل رمانها و مجموعه داستانهای کوتاه میشود و به دلیل تعطیلی نشر چشمه بلاتکلیف ماندهاند.
او افزود: کتاب «فرهنگ و افسانههای مردم ایران» که حاصل همکاری من با «رضا خندان» است، برای چاپهای مجدد به مشکل برخورد کرده است. این کتاب دارای ۱۹ جلد است که هر کدام از این جلدها در حدود ۶۰۰ صفحه دارد و کار جمعآوری و تدوین آن نزدیک به ۲۰ سال طول کشید. دلیل مشکل چاپ مجدد هم ظاهرآ مشکلات اقتصادی و گرانی کاغذ است. در این شرایط و تعطیلی نشر چشمه، به نوعی ما هم تعطیل شدهایم.
این نویسنده به وضعیت جسمی خود اشاره کرد و گفت: به دلیل اینکه شرایط جسمی چندان مناسبی ندارم، این روزها کار چندان زیادی انجام نمیدهم. نوشتن داستانهای کوتاه و ویرایش بعضی از آثار و کار روی جلد ۲۰ فرهنگ و افسانههای مردم ایران، فعالیت این روزهای من را تشکیل میدهد.
درویشیان وضعیت این روزهای کتاب کشور را اینگونه توصیف کرد: تیراژ بعضی از کتابها به ۲۰۰ نسخه رسیده است. این رقم برای کشوری است که بیش از ۷۰ میلیون نفر جمعیت دارد و اکثریت این جمعیت را جوانان تشکیل میدهند، جوانانی كه مشتریان عمدهی فرهنگ و هنر محسوب میشوند. جریان سانسور، حوزهی فرهنگ را چنان بیاعتبار کرده و اعتماد مردم را گرفته که این بیاعتنایی را ایجاد کرده است.
او ادامه داد: البته گرانی و مشکلات اقتصادی قطعآ بر این عدم استقبال تاثیر گذاشته است، اما بیشک عمدهترین مشکل حداقل در حوزهی ادبیات و هنر، بیاعتنایی مردم است، زیرا آثار از درگاه سانسور میگذرند. نشانهی این مسئله این است که وقتی بعضی از کتابها و فیلمها به صورت غیرقانونی و بدون سانسور در خیابانها فروخته میشوند، با این همه استقبال مواجه میشوند.
این نویسنده دربارهی ادامه یافتن این وضعیت گفت: این مشکلات به قدری جدی است که حتی صدای خودیها را هم درآورده است. نمیدانم این وضعیت تا چه زمانی میتواند ادامه بیابد و جامعه اجازهی این کار را میدهد یا نه، اما ادامهی این وضعیت بیشک سیری قهقرایی را پیش روی فرهنگ ما میگذارد و به نابودی کامل آن منجر میشود.