نشست گفتگو با اعضای اتحادیهی چاپخانهداران/۲
صنعت چاپ حمایت نمیخواهد، عدم دخالت میخواهد
بیطرفان: صنعت چاپ نیاز به حمایت ندارد، نیاز به عدم دخالت دارد. اصل ۴۴ قانون اساسی در اکثر صنایع ما اتفاق افتاده است. در مورد صنعت چاپ نمیتوان حتی یک مثال زد که اصل ۴۴ در آن رعایت شده باشد.
ایلنا: بحث وجود بحران در صنعت چاپ، از مدتها قبلتر از به وجود آمدن شرایط فعلی و بحران در سایر صنفها، مطرح شده بود و شائبهی ناكارآمدی اتحادیه و صنف چاپخانهداران را به وجود آورده است. برای بررسی این موضوع و سایر موضوعات صنعت چاپ با «علی نیکو سخن»؛ رئیس اتحادیهی چاپخانهداران، «محمد بیطرفان»؛ بنیانگذار «انجمن علوم و فناوری چاپ ایران» و «احمد ابوالحسنی»؛ نایب رئیس اتحادیه لیتوگرافان به گفتگو نشستیم.
قسمت دوم این گفتگو را در زیر میخوانید:
*ما میخواهیم حوزهی عملکرد اتحادیه را مورد بررسی قرار دهیم. ما نه میتوانیم و نه توان آن را داریم که برای دولت دستورالعمل صادر کنیم، چون اگر میتوانستیم، اتحادیهی چاپ تا الان این کار را کرده بود.
ابوالحسنی: من مثل شما فکر نمیکنم، اگر همدلی و همبستگی و وحدت کامل بین اعضا و اتحادیه وجود داشته باشد، این کارها شدنی است.
*شما هم مثل آقای افراش معتقد هستید اگر اختلافات کنار گذاشته شود مشکلات حل خواهد شد.
نیکوسخن: من دوست داشتم وقتی نمایندهای از وزارت ارشاد اینجا حضور ندارد، در مورد آن صحبت نکنیم. من متوجه نمیشوم منظور شما از موفق و ناموفق چیست؟ آیا صنعت چاپ و کل مملکت الان اینطور شده یا از اول انقلاب اینطوری بود؟
*شما معتقدید عملکرد شما خوب و مناسب بوده است؟
نیکوسخن: در کشور ما با وضع موجود و شرایط فعلی بله، موفق بودهایم.
*اتحادیه در این چند سال اخیر چه کار کرده است؟ میتوانید این عملکرد مثبت را شرح بدهید؟
نیکو سخن: اصلآ شما میدانید وظیفهی اتحادیه چیست؟ اگر بخواهیم بحث کنیم، اول باید بدانید وظیفهی من در اتحادیه چیست، وظیفهی وزارت ارشاد چیست، وظیفهی وزارت بازرگانی چیست و...
*یکی از وظایف اتحادیه از نظر من چانه زنی با وزارت ارشاد و نهادهای دیگر است.
نیکوسخن: شما از کجا میدانید ما این کار را نکردهایم؟
*بالاخره اینها باید یک جایی به ثمر برسند.
نیکوسخن: شرح وظایف اتحادیه این است که ساماندهی واحدهای صنفی برای محل کسب را انجام دهد، مثلآ شما میخواهید چاپخانه بزنید، میروید از وزارت ارشاد مجوز میگیرید و بعد به اتحادیه مراجعه میکنید و اتحادیه طبق مقررات و قوانینی که قانون مقررات صنفی دارد و مصوبهی مجلس است، میگوید که باید این شرایط را داشته باشی تا چاپخانهات را تاسیس کنی. وقتی دولت میگوید امکانات ندارد، ما برویم یقهی دولت را بگیریم؟
*ما جلسهای به اتفاق هیات مدیرهی اتحادیهی ناشران و کمیسون فرهنگی مجلس داشتیم که این جلسه در خود کمیسیون فرهنگی مطرح شد. هیچ اتفاقی حاصل نشد، اما پای اعضای هیات مدیرهی اتحادیهی ناشران به کمیسیون فرهنگی مجلس باز شد و به صورت دائم با هم در تعامل هستند.
نیکوسخن: خروجی این مساله چه بوده است؟
*من به بحران فعلی کاغذ کاری ندارم...
نیکوسخن: ما هم مرتب به کمیسیونهای مربوطه خودمان رفتوآمد داریم و این طور نیست که دست روی دست بگذاریم و نشسته باشیم تا معجزهای انجام شود. ما هم به فراخور موقعیت کاری، ممکن است به سراغ یک نمایندهی مجلس برویم، ممکن است سراغ یک وزیر برویم، به سراغ همه رفتهایم و صحبت کردهایم. در مورد همین بحث هدفمندی یارانهها و همین بستههای حمایتی آنقدر گفتهایم تا فعلآ قبول کردهاند مبلغ کمی را برای استارت بپردازند و این در اثر همان پیگیریهای ما بوده است.
ابوالحسنی: این مبلغ خیلی کم است.
نیکوسخن: فرقی نمیکند، اصلآ شما بگویید ۱ قرون، همین که حاضر شدهاند برای چند صد هزار واحد صنفی مبلغی را بپردازند، خود این مبلغ زیادی میشود و به درد من و شما نمیخورد، اما ممکن است به درد کسی بخورد که گره از کارش باز شود. خواهش من این است که شما به عنوان خبرنگار به خود دولت هم راه حل ارائه بدهید.
*تمام تلاش اتحادیه، چه قبل از این و چه بعد از این باید معطوف به این بشود که این وزارتخانه از زیر مجموعه بودن وزارت ارشاد خارج بشود و زیر مجموعهی وزارت صنایع و معادن بشود. اگر قرار است در مجلس چانهزنی انجام شود، نباید با اعضای کمیسیون فرهنگی باشد، بلکه باید با اعضای کمیسیون صنعت باشد و راهها فراهم شود و مصوبهای گرفته شود تا بلکه صنعت چاپ از ارشاد جدا شود.
نیکوسخن: سال ۸۰ و ۸۱ مصوب شد کسانی که پروانهی تاسیس فرهنگی دارند از مالیات معاف هستند و به دلیل اینکه آقای بلالی و آقای کلاری به فلان مدیر کل گفته که کار شما غلط است، در لایحه و فهرستی که نوشتند، اسم چاپ را خط زدند. خود آقای حداد گفت باید معاف باشید، آقای فتحیپور گفت باید معاف باشید، ولی گوش شنوا کجاست؟ اینکه شما میگویید با یک کمیسیونی جلسه داشته باشید و مصوبهای از آن خارج شود، مصوبه باید قابل اجرا باشد. مصوبهای که امروز مصاحبه کنید و فردا لغو شود، کجای آن مصوبه است، فقط دلخوش کنی است. کمیسیون فرهنگی مجلس محل قانونگذاری است و فردا اماکن و وزارت اطلاعات یقهاش را نمیگیرند و بگویند چرا فلان حرف را زدی، چون میگویند کمیسیون فرهنگی است و تشخیصاش این است. منظور من این نیست که حرفها را سانسور کنیم، واقعیتها را باید گفت، اما منظورم این است باید در حد توان رفتار کرد. ما با نظر شما موافق هستیم و مشکلات باید مطرح شود، ولی توجه داشته باشید که اتحادیه، چهارچوب و شرح وظایفی دارد که مصوب مجلس شورای اسلامی است و قانون نظام صنفی است و خارج از آن چهارچوب، نمیتواند کاری کند. به لحاظ اینکه وزارت ارشاد مجوز را به چاپ و لیتوگراف میدهد، ارتباطی با آن داریم و معتقد نیستیم که از وزارت ارشاد هم خارج شویم، چون اگر بشویم وضعیت از این هم بدتر میشود. سال ۷۱ زمان ریاست جمهوری آقای رفسنجانی، بچهها اقدام کردند که چاپ را ببرند زیر مجموعه وزارت صنعت، به دیوان عدالت هم رفتند و دیوان رد کرد و گفت جز مشاغل استثنا نیست که جای دیگر برود، باید حتمآ وزارت ارشاد در این بعد نظارت داشته باشد و وزارت بازرگانی در یک بعد دیگر و وزارت صنایع هم بخشی دیگر. چاپ بچهای است که یک پدر و ندارد، بلکه ۳ پدر دارد و هر کدام هم به جای اینکه دست صنعت چاپ را بگیرند، یکی میزنند تو سر آن. ما هم فرهنگی هستیم، هم سیاسی، هم امنیتی و هم اطلاعاتی. مضاف بر اینکه از ۳۳ سال پیش، ۲۸ مدیر در بخش چاپ عوض شدهاند و همیشه رابطه بر ضابطه حاکم بوده است.
ابوالحسنی: من فکر میکنم خیلی به مساله دولت وارد نشویم و به موضوع خودمان بپردازیم. ما دو اتحادیهی مستقل هستیم و با مدیریت و کار مستقل، و در مسائلی هم با هم هماهنگ هستیم، چون با یکدیگر ارتباط داریم.
*با توجه به صحبتهای الان شما بگویید که آیا اتحادیهی چاپ خانهداران تا این لحظه موفق عمل کرده است؟ مهمترین تعاملات داخلی و بینالمللی اتحادیه چه بوده است؟
نیکوسخن: من اول، دو سوال دارم، شما فرمودید که چاپ مرده و چاپخانهها ورشکست شدهاند. خواهش من این است که از این ورشکستهها یک آماری به ما بدهید تا بدانیم.
*۹۶ چاپخانهای که شما گفتید، از نظر من ورشکستهاند.
نیکوسخن: شما ظاهرآ آماری دارید که مغایر آمار ماست، آن را ارائه کنید که حداقل یکی از آنها استدلالی باشد که کدام چاپخانه چند میلیاردی که ماشین آلات روز را دارد، جمع کرده یا واگذار کرده است؟ رکود کاری در جامعه فقط به صنعت چاپ مربوط نیست و به همهی صنایع بر میگردد و همه هم به یکدیگر مربوطند. من توضیحی بدهم، قبلآ همه کار شرکتها را چاپ میکردیم، الان دستگاههای مختلف پرینتر و... آمده که خیلی از کارهای اداری را انجام میدهد. هر چه تکنولوژی پیشرفت میکند مقداری از کارها کمتر میشود. به همین دلیل است که کار دارد کم میشود و این همه بیکار میشوند. در نهایت ما در حد کار خودمان با شرح وظایف یک اتحادیه، موفق بودهایم.
*تعاملات بین المللی چطور؟
نیکوسخن: ما اصلآ تعامل بین المللی نداشتهایم.
*منظور تعامل در برگزاری سمینارها و امثال آن است.
نیکوسخن: در زمینه کارهای بین المللی ما یک اتحادیه جدا داریم که در نمایشگاههای خارجی هم شرکت میکنند و اتحادیهی مستقلی است که زیر نظر اتاق بازرگانی است و میتوانید از خود آنها جویا بشوید و یا حتی بخش صادرات دفتر امور چاپ هم میتواند به شما پاسخ بدهد. بعضی از نمایشگاههای کلی هم از طرف وزارت صنعت، معدن و تجارت شرکت میکند که ما نمیرویم. ما در بعد داخل فعالیت میکنیم و یک نمایشگاه چاپ و بسته بندی داریم.
*شما معتقدید بخشی از صنعت چاپ به دلیل سوء مدیریت دچار وضعیت فعلی شده است و بخشی از آن به دلیل شرایط موجود در کشور به این وضعیت دچار شده است. اگر کسی از شما بپرسد که شما به عنوان رئیس اتحادیهی چاپخانه داران چه پیشنهاداتی دارید که این معضلات برطرف شود و فکر میکنید اولویتها چه چیزهایی است، چه پاسخی دارید؟
نیکوسخن: ما مدرک کتبی به مجلس و ریاست جمهوری فرستادیم، هم راه کار دادیم که این کارها باید انجام شود. اگر این کارها انجام بشود، تضمین میدهیم که وضعیت صنعت چاپ از الان به مراتب چندین مرتبه بهتر خواهد شد.
*این طرحها چیست؟
نیکوسخن: باید این طرحها را میآوردم و برای شما میخواندم و ۱۰ یا ۱۱ مورد است که به رئیس جمهوری دادهایم و به مجلس هم تحویل شده است و پشت سر آن هم بارها مکاتبه کردیم، اما متاسفانه تا امروز پاسخی ندیدهایم.
*در ذهنتان چیزی نیست؟
نیکوسخن: بخشی است مربوط به یک سند راهبردی که پیشنهاد شده است. چون برای سال۸۷ است جزئیات را خاطرم نیست، اما همه چیز در آن دیده شده است.
*اتفاقآ یکی از معضلات کشور ما همین حرف زدن به صورت کلان است. وقتی همه چیز انقدر کلی مطرح میشود، یعنی قرار نیست چیزی درست شود. کما اینکه سند چشمانداز ۲۰ ساله هم مطرح شد و الان داریم به آن زمان موعود نزدیک میشویم و نهتنها اتفاقی نیفتاده است، بلکه اوضاع اقتصادی کشور بدتر هم شده است. فکر نمیکنید نیاز به یک سری راهکارهای جزئیتر داریم؟
نیکوسخن: تا زمانی که وضع سیاست بین المللی ما اینطوری است و تا زمانی که وضعیت بهبود پیدا نکند، نه پیشنهاد کوچک قابل اجراست، نه پیشنهاد بزرگ. وقتی کاغذ الوان که تا دیروز برای خشک کردن دست در رستورانها مورد استفاده قرار میگرفت، امروز بندی ۱۰۰ هزار تومان شده، این به مسائل سیاست بین المللی ایران بر میگردد و تا زمانی که این سیاستها باشد، این وضعیت هم هست، البته ممکن است بعضی از اوقات شرایط بهتر و گاهی بدتر شود، اما در همین حوالی دور میزند. سرمایهگزاران امروز با ترس و لرز پا پیش میگذارند. اینکه میگویید ماشین آلات چاپ، بله، ماشین آلات فروش نمیرود، نه تک رنگ و نه ۵ رنگ. سرمایهگزار پول خود را در جایی وارد میکند که سود بیشتری بدهد. تا همین ۱۵ سال پیش هم شرایطی وجود داشت که ممکن بود کسی همهی سرمایه زندگی و حتی طلاهای همسر خود را میفروخت و یک ماشین چاپ میخرید و با آن کار میکرد. امروز در جایی قرار داریم که همه به این نتیجه رسیدهاند که بفروشند و بروند ملک بخرند، چون بازده اقتصادی ندارد، نه ورشکست شدهاند و نه چیز دیگری، فقط دیگر به صرفه نیست.
*با اجرای طرحی مثل شهرک چاپ اتفاق مثبتی در زمینه هزینهها رخ نمیدهد؟
نیکوسخن: اگر چیزی باشد در دراز مدت رخ میدهد. با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشود، اینها در حد صحبت است و تازه اگر اجرایی هم شود، حداقل ۵ یا ۶ سال طول میکشد تا به جایی برسد. شهرک چاپ را خود ما با آقای «صفار هرندی» کلنگ زدیم، اما این طرح کارشناسی شده نبود. مشکل مملکت ما این است که اول کار را انجام میدهند و بعد به دنبال کارشناسی میروند. به قول معروف اول چاه را بکن و بعد منار را بدزد.
*ما شنیدهایم که دلیل نیمه کاره ماندن طرح شهرک چاپ «شمس آباد» مسائل سیاسی بوده است؟
نیکوسخن: ما بعدآ به این نتیجه رسیدیم که به دلیل وجود بادهای شدید و گرد و غبار دائمی و تاثیر منفی این مساله بر امر چاپ، امکان اجرایی شدن این طرح وجود ندارد.
*آقای ذکایی معتقد است دلیل این مساله سیاسی بوده است.
نیکوسخن: این هم جز همان سوء مدیریتهایی است که مطرح شد. من یادم هست قبل از انقلاب آقای «غلامرضا نیکپی»؛ شهردار تهران بودند و در انتهای دوره برای اینکه کاری انجام بدهد تا ابقا شود، زیرگذر میدان امام حسین را سرهم بندی کرد و سریع افتتاح کرد و امروز نزدیک به ۴۰ سال از اجرای این طرح مشکل دار بودن آن کاملآ مشخص شده است. وقتی بیدلیل اقدام به کلنگ زنی میکنند هم همین میشود. ما خودمان برای شهرک چاپ اقدام دیگری کردهایم که امیدواریم موفقیت آمیز اجرا شود. شهرکهایی که تا امروز ساخته شده، اکثرآ در جاده خاوران، اسلامشهر و دودانگه است که اکثر سولههای آنها خالی است و خریداری ندارد. البته برای بقیهی مشاغل هم همینطور است و فقط منحصر به چاپ نیست و وقتی وضع اقتصادی در جامعه تعیین کننده تصمیماتی است که مردم میگیرند.
بیطرفان: من هم نکاتی را بگویم، چندین دهه است که جایگاه صنعت چاپ در کشور ما گم شده است. حالتی پیدا شده که مثل همان ضربالمثلی است که میگویند شتر مرغ است؛ بحث مرغ پیش میآید میگویند شتر است و وقتی نیازهای شتر مطرح میشود، میگویند این مرغ است. جایگاه صنعت چاپ در کشور ما واقعآ گم شده است. متاسفانه چه متولیان، چه دستاندرکاران و چه بدنهی صنف در معرفی صنعت چاپ جدیت و تاثیرگذاری لازم را نداشتند. بسیاری از مشکلات امروز صنعت چاپ را در این میدانم که جایگاه صنعت چاپ، جایگاه واقعی آن نیست. در مدت طولانی، بسیاری از مطالبات صنعت چاپ به صورت گلایه مطرح شده است. بعد از سی و چند سال، نه در هیات دولت و نه در مجلس، حتی یک مصوبه هم در خصوص صنعت چاپ نداشتهایم. متولی صنعت چاپ تاکنون نه تنها از این صنعت حمایت نکرده است، بلکه توجهی هم به آن نکرده است. وزارت ارشاد به صنعت چاپ یک نگاه فرهنگی دارد، در صورتی که این صنعت هم فرهنگی است، هم اقتصادی، هم صنعتی و هم اجتماعی و سیاسی و امنیتی. اگر بحث توسعهی اقتصادی را در کشور مطرح میکنیم، اول باید به صنعت چاپ بها بدهیم. اگر میخواهیم صادرات غیر نفتی را توسعه بدهیم، باید به این صنعت اهمیت بدهیم. وزارت ارشاد با توجه به اساسنامهی خود نمیتواند به چاپ نگاه صنعتی داشته باشد. امروز بیشترین بهایی که به صنعت چاپ داده شده، در بحث اپراتوری چاپ بوده است. ما در بومیسازی صعنت چاپ چکار کردهایم؟ در انتقال تکنولوژی در چاپ چکار کردهایم؟ آیا وزارت ارشاد میتوانست این کارها را انجام دهد؟ خیلی از این مسائل در اساسنامهی وزارت ارشاد نبوده است و به خاطر همین هم شاکلهی درستی ندارد. صنعت چاپ نیاز به یک متولی دارد که مسئولیت متولی بودن را بپذیرد. بودجهی سالیانهی دفتر امور چاپ در حد یک چاپخانهی بسیار کوچک در کشور است. چاپخانهها در اول کار خود هم چاپخانه بودند، هم لیتوگرافی، هم صحافی، اما امروز چندین تکه شده اند. مجموعهای که از هم جدا شده باشد، هرگز به نتیجه نمیرسد. من معتقدم راه درست رسیدن به تعالی در صنعت چاپ این است که تمام اتحادیههای صنفی در این زمینه با هم جمع شوند و یک اتحادیه ایجاد شود. همه زیر یک سقف باشند و البته تاثیرگذار باشند، نه اینکه بگوییم چاپ در صدر باشد و بقیه هم زیر مجموعه و زیر سیطرهی چاپ کار کند. ما نیاز به تشکلی داریم که لیتوگرافها، صحافها، گرافیستها و دفاتر فنی زیر یک مجموعه بیایند و ما بتوانیم سیاست گذاریهای درست انجام دهیم. صنعت چاپ چندین دهه است که از اختلافات رنج میبرد. من به جرات میتوانم بگویم که هیچ کس تا امروز به این مساله توجه نکرده است. چرا الان همگرایی در صنعت چاپ به نحو احسن وجود ندارد؟ چرا هر کسی میخواهد این صنعت را به سمت خود بکشد؟ به خاطر اینکه بودجه ندارند، وقتی میخواهید یک نان را بین هزار نفر تقسیم کنید، دست آخر به نگاه حذفی میرسیم و باید خیلیها را حذف کرد تا به آن تکه رسید. وقتی صنعت چاپ در این کشور دارای بودجه نیست، کسانی که دست اندرکار هستند و یا در حال فعالیت هستند مجبورند حذف کنند. اتحادیهی لیتوگرافها چاپخانه را تخطئه کند، دیجیتال یک جور، صحاف یک جور و... این یعنی نگاه حذفی برای اینکه به آن بودجه برسند. تا زمانی که مشکل اختصاص بودجه و توجه جدی به صنعت چاپ اتفاق نیافتد، به جایی نمیرسیم.
*کارشناسان اعتقاد دارند که صنعت چاپ صنعتی است که نیاز به بودجه ندارد و خودش بودجه خود را تامین میکند و بخش صنعت نباید حمایت شود، مگر حمایتهای خاص مثل پول آب و برق و...
بیطرفان: صنعت چاپ نیاز به حمایت ندارد، نیاز به عدم دخالت دارد. اصل ۴۴ قانون اساسی در اکثر صنایع ما اتفاق افتاده است. در مورد صنعت چاپ نمیتوان حتی یک مثال زد که اصل ۴۴ در آن رعایت شده باشد. چاپخانههای دولتی پدر چاپخانههای بخش خصوصی را در آوردهاند و در عین حال تمامشان هم ضرر میدهند. تحول در صنعت چاپ، چه در سطح دستاندرکاران و چه در سطح سیاستگذاران اتفاق نیافتد، این صنعت به هیچ جا نمیرسد. من معتقدم جایگاه صنعت چاپ بسیار رفیعتر از جایی است که در مقطع فعلی قرار دارد. این حرف شعار نیست، حکم ریاست جمهوری زمانی سندیت پیدا میکند که سربرگ چاپ شده داشته باشد. اگر میخواهید صادرات کشور به سمت صادرات غیر نفتی برود، بدون بسته بندی چاپی امکانپذیر نیست. ما مدعی هستیم که انقلاب ما، انقلاب فرهنگی بوده است و میخواهیم به نوعی این انقلاب را صادر کنیم، غیر از این است که چاپ میتواند این کار را انجام دهد؟ در کدام تاملات بین المللی ما چاپ حضور داشته است؟ نگاه ابزاری و گذرا به صنعت چاپ باعث این شرایط شده است. بخشی از ضرباتی که صنایع ما در کشور میخورند به دلیل عدم توجه به صنعت چاپ کشور است. من به اتحادیههای صنفی و دست اندرکاران انتقاد دارم؛ استاد دانشگاه و مسئولین و رئیس کمیسون فرهنگی را به مراسمی دعوت میکنند و صحبتهایی میکنند که انگار اصلآ نمیداند که چاپ چیست، زیرا چاپ معرفی نشده است، زیرا توانمندیهایش مطرح نشده است. ۳۰ سال است که با بحث معافیت مالیاتی مشغول شدهایم، اتحادیهها تمام انرژی خود را گذاشتهاند و به هیچ نتیجهای نرسیدهاند و به اعتقاد من به هیچ نتیجهای هم نخواهند رسید. من برعکس کسانی که به دنبال معافیت مالیاتی هستند، میگویم که آیا به این فکر افتادهاید که سالانه صنعت چاپ چند صد میلیارد ریال به دولت عوارض میدهد؟ آن وقت حق این صنعت در حد چند میلیارد بودجه است؟ آیا نباید مطالبهای از سوی این صنعت مطرح شود؟ آیا نباید دولت به آن توجهی کند؟ اینها نکات کلیدی است. از سوی دیگر در این صنعت هیچ وقت نگاه علمی وجود نداشته است، ما با دست نوشته و مطرح کردن گلایهها هیچ وقت به نتیجه نمیرسیم. ما باید طرح و لوایح کارشناسی شده به هیات دولت بدهیم. وزارت صنایع، وزارت اقتصاد و دارایی، وزارت ارشاد و... هم هیچ وقت به تنهایی نمیتوانند کاری کنند. مطالبات صنعت چاپ باید در هیات دولت و در مجلس تصویب شود. صنعت چاپ یک فراصنعت است، در همهی حوزهها حضور دارد و تاثیرگذار است. اگر چاپ نباشد، کدام راهپیمایی ما تاثیرگذار است؟ در شبکههای خبری صدا و سیما میبینید که در راهپیماییها بر روی پلاکاردها و شعارها و بنرها زوم میکنند. صنعت چاپ در کشور دیده نمیشود، از رئیس جمهور تا سادهترین ردهها میدانند چاپ چیست، چون از صبح که از خواب بیدار میشود با چاپ رو در رو هستند.
*ممکن است بخشی از این مسائل هم به دلیل بیتوجهیهای خود مسئولان این حوزه هم باشد، مثلآ در مورد همین موضوع حذف روز ملی صنعت چاپ از تقویم که عکس العمل خاصی را از جانب اتحادیه ندیدیم و این مساله مصادف با دویستمین سال ورود صنعت چاپ به کشور بود و جا داشت که تبلیغات خوبی بر روی این مساله انجام نشده است. حتی یک اسام اس ساده هم برای تبریک به اعضا فرستاده نشده است.
بیطرفان: من این مساله را تکذیب میکنم، ما اسام اس فرستادیم.
نیکوسخن: بله، ما اسام اس فرستادیم و حتی به وزیر هم نامه نوشتیم. ما جلسات زیادی هم برگزار کردیم.
*هر چند که این روز به صورت اختیاری میتواند در تقویم ذکر شود، اما وقتی این روز از تقویم حذف شد، مشخصآ اتحادیه چه عکس العملی از خود نشان داد؟
نیکوسخن: این روز حذف نشده است، به دلیل شلوغ شدن به ضمیمه آمده است. در کنار این قضیه اتحادیهها فعالیت خود را شروع کردند و الان دوباره شورای فرهنگ عمومی پذیرفته است که این روز به صفحه اصلی برگردد. ما چون در شورای سیاست گذاری بودیم، قرار شد اتحادیهها اعتراض کنند و آقای دری گفت که امسال این روز حذف شده و دیگر نمیتوان در تقویم ۹۱ وارد شود، اما از سال دیگر مجددآ این روز به تقویم برمی گردد.
ابوالحسنی: در آخر این جلسه من چند نکته را بگویم، من ۴ پیشنهاد برای این که موفقیتی در صنعت چاپ صورت بگیرد دارم، یکی ثبات در مدیریت ارشاد در بخش چاپ است. دوم همدلی و وحدت در کل صنعت و صنف و خانواده چاپ است. سوم ترسیم برنامهی کلی برای این صنعت است و اینکه ممکن نیست همهی صنایع یک کشور ناموفق باشند و فقط صنعت چاپ موفق باشد. در آخر هم کمتر گوش دادن به شایعه سازان که حرف از ورشکستگی میزنند.
*شایعه سازان یعنی چاپ خانه داران؟ یعنی وقتی یک چاپخانه دار صحبت از ورشکستگی میکند شایعه ساز است؟
ابوالحسنی: چاپخانه داران نمیگویند، این را بیشتر کسانی میگویند که در کار و مدیریت خود موفق نبودهاند و وقتی جوابی ندارند، صریحآ اعتراف میکنند که ما دوست داشتیم اختلاف بیاندازیم که بتوانیم راحت باشیم. من برای این موضوع نه یک نفر، بلکه چهار نفر شاهد دارم که از بزرگان این صنف هستند.
*آقای ذکایی این حرف را زدهاند؟
ابوالحسنی: من اسم نمیبرم، اما در جمع گفتهاند و شاهد هم وجود دارد. مشکل ما این است که وقتی میتوانیم کاری کنیم و در قسمتی هستیم که وظیفه بر دوش ما قرار دارد، خودمان سد راه میشویم و بعد مدعی میشویم.
نیکوسخن: سوالات شما همه جهت دار بوده است. رکود کاری منحصر به چاپ نیست و همهی جامعه به همین ترتیب است. من سند و آمار شهر مردهی چاپ را از شما میخواهم، یکی اینکه چرا اصرار دارید که در صنعت چاپ بحران وجود دارد و چرا بر این کلمهی بحران اصرار دارید؟ شما مستحضر هستید که مملکت در وضعیت اقتصادی ناگواری قرار دارد و مردم جلوی در صرافیها برای ارز صف کشیدهاند، وقتی مشکل کاغذ وجود دارد، شما چه انتظاری از صنعت چاپ دارید؟
*۳ سال پیش در نشستی که برگزار کردیم و آقای کلاری، آقای تینا تهرانی و آقای ذکایی و چند نفر دیگر از دوستان هم حاضر بودند هم از کلمهی بحران و ورشکستگی استفاده میکردیم و به همان اندازه که آقای ذکایی به من میگفتند شما حق ندارید از این کلمه استفاده کنید، آقای تینا تهرانی معتقد بودند که چاپخانههای ما دچار بحران هستند و در حال ورشکستگی. چطور یک دفعه شما که عضو اتحادیه و همفکر آقای تینا تهرانی هستید، تغییر موضع دادهاید؟
نیکوسخن: بحث ورشکستگی از کجا شروع شد؟ در آن زمان هیات مدیرهی اتحادیه آقای تهرانی بود، آقای کلاری، آقای مجابی، آقای بلالی و من. آقای مجابی مصاحبهای با نشریهی چاپ و نشر کرده بود و آن نشریه تیتر زده بود که ۷۰ چاپخانه ورشکست شدهاند که همین مساله باعث اعتراض ما شد و خود بانکها هم راجع به این مساله و صنعت چاپ بدبین شدند که اعتبار بدهند. این حرف از آنجا شروع شد و از آن هم سوء استفاده شد، من باز هم میگویم که در صنعت چاپ ورشکستگی وجود ندارد. من ثابت میکنم کسی که گفته ورشکست شده هم، نه تنها ورشکست نشده، بلکه منافع هم برده است. ما بندگان همیشه ناشکریم، وقتی که درآمد کمتر شده همه ناله میکنند.
بیطرفان: دوستانی که بحث ورشکستگی را مطرح میکنند، از کلمهی ورشکستگی شناخت درستی ندارند و نداشتن صرفه اقتصادی را با ورشکستگی اشتباه گرفتهاند.
گفتگو از: زهرا حاج محمدی - احسان رنجبران