خبرگزاری کار ایران

گفتگو با اعضای اتحادیه‌ی چاپ و لیتوگرافی/۱/

مدیری بر سر كار نیامده كه كار چاپ را بلد باشد

مدیری بر سر كار نیامده كه كار چاپ را بلد باشد
کد خبر : ۱۵۳۴۷

ابوالحسنی: کدام مدیری بر سر کار آمده که کار بلد حوزه‌ی چاپ باشد؟ ما با کدام مدیر موفقی روبرو بوده‌ایم که الان جوابگو باشیم؟/ نیكوسخن: سوال این است كه در حال حاضر در کشور ما وضعیت تمام صنوف درست است و فقط چاپ مشكل دارد و یا وضعیت در کل جامعه همین است؟/ بیطرفان: امروز چاپخانه‌ها كار خود را واگذار می‌كنند، چون صنعت چاپ بازدهی لازم را ندارد.

ایلنا: بحث وجود بحران در صنعت چاپ، از مدت‌ها قبل‌تر از به وجود آمدن شرایط فعلی و بحران در سایر صنف‌ها، مطرح شده بود و شائبه‌ی ناكارآمدی اتحادیه و صنف چاپ‌خانه‌داران را به وجود آورده است. برای بررسی این موضوع و سایر موضوعات صنعت چاپ با «علی نیکو سخن»؛ رئیس اتحادیه‌ی چاپ‌خانه‌داران، «محمد بیطرفان»؛ بنیان‌گذار «انجمن علوم و فناوری چاپ ایران» و «احمد ابوالحسنی»؛ نایب رئیس اتحادیه لیتوگرافان به گفتگو نشستیم.

 

مدیری بر سر كار نیامده كه كار چاپ را بلد باشد

 

بخش اول این گفتگو را در زیر می‌خوانید:

* به عنوان سوال اول، چاپخانه‌های کشور به خصوص تهران، با چه میزان از ظرفیت خود در حال کار هستند؟ آقای افراش در گفتگویی این عدد را ۳۰ درصد عنوان کرده بود. واقعآ این عدد درست است در این صورت دلیل آن چیست؟

نیکو سخن: من هم نظر آقای افراش را تایید می‌کنم (با اندکی بیشتر یا کمتر در این رقم). در تهران حدود ۲۵۰۰ چاپخانه وجود دارد که نصف چاپخانه‌های کشور است. از این تعداد ممکن است حداکثر ۱۰ درصد از آن‌ها به تکنولوژی روز مجهز باشند و ظرفیت ساعت کار اداری را داشته باشند و بقیه‌‌ با همان ۳۰ یا ۴۰ درصد ظرفیت کار می‌کنند.

*چرا؟

نیکو سخن: امکانات پائین است.

 

مدیری بر سر كار نیامده كه كار چاپ را بلد باشد

 

* حداقل به نظر من 4 عامل در حوزه‌ی کار چاپخانه‌ها و بهره‌وری آن‌ها موثر است، اول بهای ارز است. عامل دوم نرخ کاغذ و عامل سوم تحریم و البته شاید بتوان از سوء مدیریت به عنوان عامل چهارم نام برد. در مورد تاثیر هر کدام از این عوامل توضیح بدهید و به نظر شما کدام یک از این عوامل از عوامل دیگر موثر‌تر است؟

نیکو سخن: من در مصاحبه‌های قبلی هم گفته‌ام و نظر هیات مدیره هم این است که اگر موجودی نقدینگی ما در چاپخانه‌ها کافی باشد، می‌توانیم تحریم را هم دور بزنیم و زیاد بر روی مسالهٔ تحریم تکیه نداریم. در مورد ارز هم، این‌ها یک سری حباب‌های ساختگی است و نوعی جنگ اقتصادی بر علیه کشور به شمار می‌آید و به دلیل اینکه نمی‌توانند کار نظامی بر علیه ما انجام دهند، رو به مسائل اقتصادی آورده‌اند. پیشرفت تکنولوژی خود به خود بخشی از کارهای بازار چاپ را کم کرده است و نبود دستگاه‌های جدید در چاپخانه‌ها هم یک بعد قضیه است که خیلی مهم است. در مورد ارز هم باز می‌گویم که تسهیلات و نقدینگی باید در اختیار چاپخانه‌ها باشد تا هم تنخواه داشته باشند و هم بتوانند خود را به روز نگه دارند. وقتی دولت و بانک‌ها به ما کمک نمی‌کنند و گوش شنوایی نیست، وضعیت به همین شکل می‌ماند و درجا می‌زنیم.

*جواب‌های شما قانع کننده نبود، شما اشاره می‌کنید که راندمان پائین چاپخانه‌ها به دلیل تکنولوژی کهنه و فرسوده است، این در حالی است که بسیاری از چاپخانه‌ها یا تغییر شغل داده‌اند، یا در حال تغییر شغل هستند و یا ورشکست شده‌اند. دلیل عمده‌ی هیچ کدام از این‌ها هم این نیست که دستگاه‌های نوین و به روز ندارند. از طرفی بحران کاغذ، ارز و تحریم در شدت بخشیدن به مشکلات این صنعت تاثیرگذار بوده و سوء مدیریت هم وجود داشته است. شما به هیچ کدام از این مسائل به صورت مستقیم اشاره نکردید. به نظر می‌رسد شما کمی با احتیاط صحبت می‌کنید، اگر این گونه است شاید آقای بیطرفان بتواند با صراحت بیشتری راجع به این مساله اظهار نظر کنند.

نیکو سخن: من در حال وارد شدن به این‌ها بودم. سوال این است كه در حال حاضر در کشور ما وضعیت تمام صنوف درست است و فقط مشکل چاپ مانده است و یا وضعیت در کل جامعه همین است؟ در مورد جامعه‌ای صحبت می‌کنیم كه در طول یک روز، وضعیت بازار ارز دچار تغییرات محسوسی می‌شود، وقتی از زمانی که کاغذ را از فروشنده می‌خرید تا وقتی که می‌خواهید سوار ماشین کنید، قیمت بیشتر شده است و هیچ کسی نیست که نظارت و پیگیری کند و مسولان دولتی هم خودشان را کنار می‌کشند، اتحادیه چه جوابی می‌تواند برای این مشکلات داشته باشد؟ اگر در جامعه همه چیز سر جای خود باشد و صرفآ صنعت چاپ این مشکل را داشته باشد، ما یک جواب داریم، ولی وقتی تمام صنوف با این مشکلات دست به گریبان هستند، چاپ از بقیه جدا نیست. مشکل اینجاست که مثلآ عطاری یک متولی دارد، اما چاپ چند متولی، وزارت صنایع یک سازی می‌زند، وزارت ارشاد یک آهنگ دیگر، وزارت بازرگانی هم یک جور دیگر. هیچ‌کدام هم در زمان گرفتاری‌ها خودشان را داخل نمی‌کنند، این به آن یکی پاس می‌دهد و آن یکی به دیگری.

*پس اینطور نیست که دلایل آن مشخص نباشد؟

نیکو سخن: بله، اینکه می‌گویید با احتیاط صحبت می‌کنید، چون مسالهٔ ارز مسالهٔ سیاسی کشور است و ما یک کار صنفی انجام می‌دهیم و باید در حدی وارد این کار شویم که فردا بتوانیم پاسخ‌گو باشیم.

*فرمایش شما را قبول ندارم، به این دلیل که بحران کاغذ و بحران ارز و مساله‌ی تحریم، حداکثر حدود یک سال است که به شکل جدی ایجاد شده است، ولی ورشکستگی صنعت چاپ و تغییر شغل چاپخانه‌داران و ناکامی صنعت چاپ در تمام حوزه‌ها، چه حوزه‌ی چاپ فرهنگی، چه حوزه‌ی چاپ صنعتی، مربوط به موضوعی نیست که در این یک سال اخیر شدت پیدا کرده باشد، بلکه موضوعی است که سابقه‌ی ۳ یا ۴ ساله دارد و از دورانی که آقای ذکایی سر کار بودند ما به صورت مدام بر سر موضوع ورشکستکی چاپخانه‌ها مانور می‌دادیم و آقای ذکایی هم این مساله را قبول نداشتند.

نیکو سخن: من هم این مساله را قبول ندارم، ما از لفظ ورشکستگی بیزاریم.

*ایرادی ندارد، شما قبول نداشته باشید، اما واقعیتی است که ما در برخورد با چاپخانه‌های مختلف دیده‌ایم.

نیکو سخن: شما حداقل از اقدامات یک سال اخیر اتحادیه آگاه نیستید. این‌که بگوییم چاپخانه‌ای ورشکست شده را قبول نداریم. در دو سال گذشته حدود ۱۰۰ چاپخانه تعطیل یا واگذار شده‌اند. ما اصولآ در چاپخانه‌ها ورشکستگی نداریم. ممکن است یک روز بازار کساد باشد و سراغ کار دیگری بروند، اما این به معنی ورشکستگی نیست. البته من خودم عاشق کارم هستم و حاضر نیستم هیچ کار دیگری انجام بدهم، اما به طور کلی گفتم که ممکن است چاپخانه‌ای صرفه‌ی اقتصادی نداشته باشد.

*جناب بیطرفان، شما در مورد این موضوعاتی که با آقای نیکو سخن مطرح شد می‌توانید نکته‌ای را اضافه کنید؟

بیطرفان: من بیشتر مایل هستم در حوزه‌های علمی و صنعتی چاپ صحبت کنم، اما با توجه به شرایط امروز، نکاتی را در مورد صنعت چاپ عرض می‌کنم. به نظر من بحث ارز و نرخ کاغذ، هر دو از یک جنس هستند و دو مقوله‌ی جداگانه نیستند، دلیل این است که کاغذ وارداتی است و نوسانات ارز بر روی کاغذ هم تاثیر می‌گذارد. اینکه بگوییم این کار صنعت چاپ را به این وضع انداخته قبول ندارم، هرچند تاثیر گذار بوده و در جای خود مشکلاتی را در حوزه‌ی چاپ و به خصوص حوزه‌ی نشر ایجاد کرده است. بخشی از حجم کاری که صنعت چاپ را ساپورت می‌کند، مربوط به صنعت نشر است. امروزه با مجموعه‌ای از عوامل روبرو هستیم که شرایط اقتصادی را در بسیاری از صنایع به صورت کلی و صنعت چاپ به عنوان بخشی از آن تحت تاثیر قرار داده است. من این مساله را در سطح یک بحران نمی‌دانم. در خصوص سوء مدیریت هم اعتقاد دارم که یکی از ضرباتی که به این صنعت وارد شده و مربوط به امروز هم نیست، نداشتن ثبات مدیریتی است. در این ۳۰ سال نزدیک به ۲۷ یا ۲۸ مدیر کل دفتر چاپ تغییر کرده‌اند، یعنی به طور میانگین هر ۱ سال و چند ماه شاهد یک تغییر در این حوزه بوده‌ایم. با توجه به اینکه متاسفانه سیستم مدیریتی ما هم قائم به فرد شده است، صنعت چاپ هر روز به یک سمت رفته و امروزه با یک چالش جدی روبرو هستیم. یکی از مباحث اصلی ما نداشتن استراتژی مدون، چه در حوزه‌ی صنفی و چه در حوزه‌ی حکومتی است. صنعت چاپ یکی از موثر‌ترین صنایع هر کشوری است و در همه جای دنیا نگاه ویژه‌ای به این صنعت (به معنای عام آن‏، نه فقط چاپ، بلکه از مرحله گرافیک و طراحی گرفته تا بسته بندی) وجود دارد. در کشور ما این‌گونه نبوده و این یکی از مواردی که باعث شده صنعت چاپ در سطح جامعه و مدیران مطرح نشود. ما دو عنصر اصلی آب و اکسیژن را برای حیات در کره‌ی زمین نیاز داریم و جایگاه هر دوی آن‌ها در ذهن بشر با هم تطابق دارد. به دلیل این‌که اکسیژن دیده نمی‌شود، کمتر به آن بها داده می‌شود، اما در مورد آب بر عکس است. اگر یک ساعت آب قطع شود صدای همه در می‌آید، اما اگر هوای جایی را کثیف کنند، بهای زیادی به آن داده نمی‌شود. اگر بخواهیم مشکلات صنعت چاپ را حل کنیم، باید ماهیت آب را پیدا کند و قابل درک و لمس باشد. همه‌ این مساله را می‌دانند، اما هنوز صنعت چاپ دیده نمی‌شود.

 

مدیری بر سر كار نیامده كه كار چاپ را بلد باشد

 

*با فرمایشات شما موافق هستیم، اما این‌ها یک سری حرف‌های کلی از ضرورت‌های موضوع صنعت چاپ است و همه‌ی ما به نوعی با آن‌ها آشنا هستیم و یا حداقل از زبان مسئولان و دست اندرکاران شنیده‌ایم. بحران صنعت چاپ ما به این یک سال اخیر مربوط نمی‌شود و خیلی طولانی‌تر است. البته نمی‌خواهیم بگوییم همه‌ی این ۳۰ سال اخیر، اما حداقل در ۴-۵ سال اخیر به این صورت بوده است. نبود سیاست‌گذاری نه در اتحادیه و نه در وزارت ارشاد، باعث شده این صنعت آسیب‌های جدی ببیند. وقتی چاپخانه‌ها تعطیل می‌شوند و یا به قول آقای نیکوسخن تغییر شغل می‌دهند، این تغییر شغل به دلیل ورشکستگی است. این ابعادی است که ما از آن مطلعیم، چون بسیاری از چاپخانه‌ها هستند که در اتحادیه‌ی چاپخانه داران هم عضویت ندارند و عملکرد آن‌ها زیر ذره‌بین نیست و در بانک اطلاعاتی ما نشانی از آن‌ها نیست. آیا شما مثل آقای نیکو سخن معتقد هستید این ۱۰۰ چاپخانه‌دار تغییر شغل داده‌اند یا می‌گویید ورشکست شده‌اند؟

بیطرفان: مقوله‌ی نداشتن صرفه اقتصادی یک حرفه با ورشکستگی دو مقوله‌ی جداگانه هستند. در عین حالی که ممکن است نداشتن صرفه‌ی اقتصادی منجر به ورشکستگی شود، اما کسی که در عرصه‌ی اقتصادی مشغول به فعالیت است، در صدد کسب سود بیشتر است. امروز شاید خیلی از چاپخانه‌دار‌ها به این نقطه رسیده باشند که چاپ با امکانات و شرایط فعلی، دیگر صرفه‌ی اقتصادی نداشته باشد. الزامآ این‌ها ورشکسته محسوب نمی‌شوند. امروز این اتفاق می‌افتد، چون صنعت چاپ بازدهی لازم را ندارد. ورشکستگی یعنی کسی متضرر شده باشد و سرمایه‌ی اولیه‌ی خود را از دست داده باشد. اما خیلی از چاپخانه‌دار‌ها با تمام ثروت و امکاناتی که دارند، به دلیل به صرفه نبودن تغییر شغل داده‌اند. این مساله را به اشکال دیگر در جامعه می‌بینیم که کسی املاک خود را فروخته و ارز خریده است. دلیل این کار ورشکستگی نیست، بلکه صرفه‌ی بیشتر است.

*هم شما می‌دانید و هم ما، کسی که هر روز سرمایه‌ی خود را تغییر می‌دهد، کسی است که سرمایه‌ی نقدی داشته باشد. ماشین‌آلات چند میلیاردی صنعت چاپ، چیزهایی نیستند که بتوان به سادگی آن‌ها را ظرف مدتی کوتاه فروخت و سکه و ارز خرید یا مغازه تاسیس کرد. این ماشین‌ها به کارهر کسی نمی‌آید و امکان خرید و فروش آن تقریبآ وجود ندارد. اگر ما در این حوزه مبتدی هستیم، حرف‌های شما هم دست کمی از تجربیات مبتدیانه‌ی ما ندارد.

بیطرفان: شما تعریف ورشکستگی را برای ما بگویید.

*یعنی کسی دیگر نمی‌تواند در حوزه‌ی صنعت چاپ کار کند.

بیطرفان: نه، شما تعریف علمی ورشکستگی را بگویید. چه وقت می‌گوییم شخصی ورشکست شده است؟

*وقتی که کسی نتواند از سرمایه‌ی خود سودآوری داشته باشد.

بیطرفان: تعریف شما درست نیست، ورشکستگی زمانی اتفاق می‌افتد که سرمایه‌ی کسی منفی شود.

*صنعت چاپ هم تقریبآ به همین وضعیت دچار شده است. ما با چاپخانه‌دار‌ها در تماس هستیم و منبع ما خود آن‌ها هستند. از طرف دیگر، ما با کشوری مواجه هستیم که تعداد زیادی چاپخانه‌ی غیرفعال دارد، یعنی ما با شهر مرده‌ای از چاپخانه‌ها مواجه هستیم.

بیطرفان: در صنایع دیگر به این صورت نیست؟

*چرا، در بقیه‌ی صنایع هم هست، اما در صنعت چاپ مربوط به ۱ سال اخیر نیست. در تمام صنایع با افزایش بحران روبرو بوده‌ایم. از زمانی که سیاست‌های دولت، نظام ضد تولید را در پیش گرفت ما به این سمت رفتیم، ولی ما به صنعت چاپ نیاز داریم و مثل صنایع دیگر نیست که به آن نیازی نباشد. ما مجبوریم برای محصولات فرهنگی، اقتصادی و صنعتی خودمان از صنعت چاپ استفاده کنیم.

بیطرفان: من هم در ابتدای حرف‌هایم گفتم که صنعت چاپ حیات بخش صنایع دیگر است. از این عبارت جامع‌تر که حرفی نمی‌توان گفت.

*منظور من این است که ما با شهری پر از ماشین آلات صنعت چاپ مواجه هستیم.

بیطرفان: چندین سال است که قطب‌ها و مجموعه‌های صنعتی چاپ، به تدریج شکل می‌گیرند. امروزه چاپخانه‌هایی بحران شدید دارند که یا خود را با شرایط روز وفق نداده‌اند و یا نتوانسته‌اند سرمایه گزاری کنند یا در اختیار آن‌ها گذاشته نشده و آن‌ها نتوانستند مجموعه‌ی خود را کامل کنند. به عنوان مثال عرض می‌کنم که یک دستگاه چاپ ۴ رنگ به اندازه‌ی ۴ برابر یک دستگاه تک رنگ تولید ندارد. بیش از ۷ یا ۸ برابر است. امروز با توجه به اینکه چاپخانه‌های بزرگ شکل گرفته، چاپخانه‌های کوچک و سنتی محکوم به فنا هستند. این طبیعت اقتصاد است.

*ما در مورد اتحادیه‌ی چاپخانه‌داران صحبت می‌کنیم و هم شما و هم بقیه می‌دانند که بیش از ۹۰ درصد اعضای اتحادیه‌ی چاپخانه‌داران را‌‌ همان اعضای کوچک تشکیل می‌دهند و اعضای اتحادیه، سکان تعدادی چاپخانه‌ی ورشکسته یا به قول شما تغییر کاربری داده شده را در دست دارند. ما در صنعت چاپ صنعتی صحبت نمی‌کنیم، چون آن‌ها عضو اتحادیه نیستند، یا تعداد بسیار اندکی از آن‌ها با اما و اگرهای زیادی عضو اتحادیه شده‌اند و با اتحادیه کاری ندارند و آن را نمی‌بینند.

بیطرفان:  ورشکستگی ارتباطی به اینکه چاپخانه بزرگ است یا کوچک، ندارد که شما حرف آن را پیش می‌کشید.

*اغلب اعضای اتحادیه‌ی چاپخانه‌داران را چاپخانه‌دارهای فرهنگی تشکیل می‌دهند، نه چاپخانه‌دارهای صنعتی.

نیکو سخن:  اولآ شما به ما آمار بدهید که در همین شهر تهران آیا همه‌ی صنوف تعطیلی ندارند؟ در کشور ما همه چیز به صورت زنجیره‌ای به هم وصل است. شما به ما آمار بدهید که چند چاپخانه ماشین آلات خود را واگذار کرده است؟ من به شما آمار می‌دهم، چاپخانه‌های سنتی تک‌ماشین تک‌رنگ بوده‌اند که این مساله پاسخگوی نیاز آن‌ها نبوده و کنار کشیده‌اند. وقتی کسی ورشکست می‌شود، عده‌ای طلبکار می‌شوند که به پول خود نمی‌رسند و به صورت عرف در بازار برای او گلریزان می‌گیرند و... و آن وقت می‌گویند كه فلان شخص ورشکست شده است. این‌ها با تغییر شغل فرق می‌کند. یک چاپخانه‌دار ممکن است خیلی هم دست پری داشته باشد، ولی از کار دیگری درآمد بهتر و بیشتری داشته باشد و تغییر شغل بدهد. وضع بازار کساد است و همه‌ی صنوف هم زنجیروار به هم وصل هستند. ما ۵۶ اتحادیه‌ی تولیدی خدمات فنی در ایران داریم، از تراشکار و ذوب فلزات بگیرید تا آجرساز و... همه به تعطیلی و واگذاری فکر می‌کنند، اما همه‌ی آن‌ها سرمایه دارند. شما از این مساله بهره‌برداری نکنید و عنوان ورشکستگی به آن ندهید.

بیطرفان: بحران وجود دارد، اما ورشکستگی با بحران تفاوت دارد.

نیکو سخن: شما می‌گویید تعدادی چاپخانه وجود دارند که در اتحادیه عضو نیستند، این درست است، اما در تمام صنوف این مساله دیده می‌شود. در سال گذشته نزدیک به ۲۶ هزار نامه‌ی پلمپ به اماکن داده شده است. کمترین این‌ها برای ما بوده است. ما در مجموعه‌ای هستیم که همه چیز با هم مخلوط است و نمی‌توان آن‌ها را تفکیک کرد. شما حداقل از اقدامات یک سال اخیر اتحادیه خبر ندارید، ما به رئیس جمهوری نامه نوشتیم و در همین شماره‌ی نشریه خودمان هم منتشر کرده‌ایم و حرف‌هایمان از حرف‌های شما هم چکشی‌تر است. دولت نهم و دهم، واقعآ به تولید کم لطفی کرده و در این بحثی نیست و همه جا هم می‌گوییم و شکی در آن نیست كه تولید را از بین برده‌اند. من در دیداری که با رئیس‌جمهوری داشتم هم گفتم که صنعت چاپ را دریابید. ما همه‌ی مشکلات را می‌گوییم، اما اتحادیه بیشتر از این توانی ندارد. اتحادیه قوه‌ی اجرایی ندارد که بتواند کار اجرایی انجام دهد. ما ۳ سال پیش به رئیس‌جمهوری گفته‌ایم که چه کارهایی باید بشود و چه کارهایی نباید بشود. پیشنهاد یک طرح ملی را دادیم، نامه را به مجلس هم داده‌ایم، اما اگر شما برای آن جوابی دیدید، ما هم دیده‌ایم. مشکل ما در این مملکت این است که زیر دستی‌ها حرف بالادستی‌ها را نمی‌خوانند. وقتی پول برق واحد صنفی ما از ۱ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان به ۱۱ میلیون تومان رسیده، دیگر چه کسی می‌تواند این صنف را جمع کند؟ وقتی دوست ما در صنف دیگری، به جای ۳ میلیون تومان برای نفت کوره باید ۴۰ میلیون تومان پول بدهد، باید چه‌کار کند؟ مجبور است ریزش نیرو داشته باشد و به جای اشتغال‌زایی می‌شود اشتغال‌زدایی. همه‌ی این‌ها را ما به آقای غضنفری، به آقای حسینی وزیر ارشاد، به خود رئیس‌جمهوری در نامه‌های مختلف گفتیم. در نامه‌ی اخیرمان هم مساله‌ی ارز و کاغذ را عنوان کرده‌ایم. اینکه شما می‌گویید با احتیاط و این‌ها، من فکر می‌کنم در این میزگرد‌ها باید هم یک سری مسائل را رعایت کرد و هم یک سری از حرف‌ها را زد. خواهش من این است که در آن طرف هم خبرگزاری شما حرف را همانطوری که هست منتقل کند و اگر قرار شد روغن داغ آن را زیاد کنید، با هماهنگی ما باشد. ما ترس نداریم، خود من که این‌جا نشسته‌ام دو اخطار دارم برای حرف‌های زیادی که زده‌ام و اگر یک اخطار دیگر بگیرم، عذر من خواسته می‌شود و باید بروم دنبال کارم، یعنی ما در این مسائل ترس نداریم، ولی اصول روزنامه نگاری و مسائل جامعه را باید رعایت کرد. ما به آقای غضنفری گفتیم برای آن‌که مشکلات ما در جامعه بازتاب منفی نداشته باشد، صورتمان را با سیلی سرخ نگه می‌داریم. این حرف‌ها مکتوب شده، هم در نشریه‌ی خودمان نوشتیم، هم به وزیر نامه نوشتیم، هم به رئیس‌جمهوری گفتیم. دیگر نمی‌توانیم علنی بیاییم وسط خیابان داد بزنیم و بگوییم که آقای دولت، چرا این کار را کرده‌ای! شما به عنوان روزنامه‌نگار باید پیشنهاد بدهید، صرف ایراد گرفتن از من و دولت کار درست نمی‌شود. هر کسی ایراد می‌گیرد، باید پیشنهاد سازنده هم داشته باشد. ما از پیشنهادات سازنده‌ی شما استقبال می‌کنیم.

*آقای ابوالحسنی، مجموع سخنان را شنیدید. نظر شما در این رابطه چیست؟

ابوالحسنی: به نشست‌های قبلی اشاره شد، اولآ تشکر می‌کنم از شما و انتقادی هم به عنوان عضو اتحادیه‌ی لیتوگرافان دارم که تا امروز کسی از اعضای اتحادیه ما در این نشست‌ها دعوت نشده بود.

*همکاران قبل از شما را دعوت کرده‌ایم.

ابوالحسنی: در این ۳ سال که نبوده است، چون اگر دعوتی انجام شده بود، من حتمآ در جریان آن قرار می‌گرفتم. از شما هم خواهشی دارم که به عنوان یک خبرنگار سوال بفرمائید و حکم صادر نکنید. من با افتخار اعلام می‌کنم اعضای اتحادیه‌ی لیتوگرافان به روز‌ترین صنف، نه تنها در صنعت چاپ، بلکه در کل صنعت تولید ایران هستند. از لحاظ آماری هم می‌گوییم که بالای ۷۰ درصد دستگاه‌های ما به روز است.

*یعنی لیتوگراف‌ها هیچ مشکلی ندارند و تجهیزات آن‌ها هم به روز است؟

ابوالحسنی: اجازه بدهید توضیح می‌دهم.

*قبل از شما عنوان شد که مشکلات از فرسودگی ماشین آلات ناشی می‌شود.

ابوالحسنی: الان مخاطب شما، بنده هستم و اجازه بدهید من توضیح بدهم، شما که هنوز حرف‌های من را نشنیده‌اید و به همین دلیل گفتم که شما زود حکم صادر می‌کنید.

گلشنی: دستگاه‌های چاپ و لیتو گراف با هم تفاوت دارند.

ابوالحسنی: من می‌خواستم ابتدا توضیحاتی را راجع به اتحادیه بدهم و بعد به سوالات شما برسم. خیلی از لیتوگراف‌ها وارد اتحادیه شده‌اند و خیلی‌ها هم وارد چاپ شده‌اند و خوشبختانه هر کدام هم وارد چاپ شده‌اند، موفق هستند و هیچ‌کدام تصمیم ندارند تغییر شغل بدهند و مشکل بیکاری ندارند.

*چند نفر؟

ابوالحسنی: بالای ۱۰ نفر.

*آقای نیکو سخن، شما تعداد کسانی که وارد این صنعت شده‌اند را در ۲-۳ سال گذشته می‌دانید؟

نیکو سخن: من به شما توضیحی بدهم، تا اوائل حضور آقای ذکایی در دفتر امور چاپ وزارت ارشاد، سیستم تاسیس چاپخانه شرایط خاص خود را داشت و هر کسی خیلی راحت مجوز می‌گرفت و در این چند سال تعدادی آمار داریم، اما بیشتر از ۱۰ درصد اضافه نشده‌اند...

*۱۰ درصد یعنی چند نفر؟

نیکو سخن: یک سری مجوزهایی از ما تایید صلاحیت می‌گیرند و به ارشاد می‌روند و معلوم نیست تاسیس کنند یا نه. تعدادی هم به ما مراجعه می‌کنند و با بازدیدهای میدانی ما مثلآ‌‌ همان ۱۰ درصد...

*چون آقای ابوالحسنی می‌گویند ۱۰ نفر از لیتوگراف‌ها چاپخانه تاسیس کرده‌اند و بسیار هم موفق بوده‌اند. شما از این مساله اطلاع دارید؟

نیکو سخن: بله، اطلاع که داریم، ما خودمان آن‌ها را تایید می‌کنیم.

ابوالحسنی: جواز را خود ایشان می‌دهند.

*موفق هستند؟

نیکو سخن: دقیقآ نسبت به آن‌هایی که جدید آمده‌اند و این کاره نبوده‌اند خیلی موفق‌ترند.

*آقای ابوالحسنی ادامه بدهید.

ابوالحسنی: راجع به سوال شما اگر نقدی هم می‌شود و مطلبی هم عنوان می‌شود، همه‌ی عزیزان چه در ارشاد و چه در اتحادیه، با هم هماهنگیم. وقتی که آقای افراش به عنوان سرپرست مدیر کل وزارت ارشاد می‌گوید که ۳۰ درصد چاپخانه‌ها بیشتر فعال نیستند و رئیس اتحادیه چاپخانه‌داران هم این را تایید می‌کند، خود این حرف بحران است و بحران کوچکی هم نیست. چرا این به وجود آمده است؟ اول سوء مدیریت در کل نظام تولید است و چاپ هم یک تولید است. مساله‌ی بعدی سوء مدیریت در خود وزارت ارشاد است و سوم عدم هماهنگی بین اتحادیه و اعضاست. وقتی به کشورهای پیشرفته یا در حال توسعه نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که نظام و دولت آن‌ها دارای برنامه‌ای مدون است و وقتی یک رئیس‌جمهوری تغییر می‌کند، هیچ راهکار و برنامه‌ای تغییر نمی‌کند و رئیس‌جمهوری بعدی موظف است آن راه را ادامه بدهد. در کشور ما وضعیت به گونه‌ای است که با تغییرهای این‌گونه، همه چیز ۱۸۰ درجه تغییر می‌کند و باید این را بپذیریم که ربطی به چاپ ندارد و کل بخش تولید را تحت تاثیر قرار می‌دهد و نمی‌توان آن را کتمان کرد و همه به آن واقفیم. با چنین شرایطی چه موفقیتی می‌توان داشت؟ نکته‌ی دوم این است که وقتی شخص تصمیم گیرنده برای چاپ، از الفبای چاپ آگاهی ندارد، چند سال طول می‌کشد تا بفهمد مشکل چاپ چیست و چکار باید کرد و بعد در همین زمان عوض می‌شود و دوباره روز از نو و روزی از نو. کدام مدیری بر سر کار آمده که کار بلد حوزه‌ی چاپ باشد؟ ما با کدام مدیر موفقی روبرو بوده‌ایم که الان جوابگو باشیم؟ البته ما باید جوابگو باشیم و این مساله، جوابگو بودن ما را نفی نمی‌کند، اما می‌خواهم مشکلات را بگویم. ما دائم در حال عوض کردن مدیر کل هستیم. وزارت ارشاد کدام مدیر فعال در حوزه‌ی چاپ را به سمت مدیر کلی دفتر چاپ این وزارت‌خانه منصوب کرده است؟ این‌ها معضل است. وقتی هم که مدیر کل با کمک‌های اتحادیه و دیگران در مسیر موفقیت قرار می‌گیرد، عوض می‌شود. هیچ‌کس جوابگوی این‌ها نیست و تغییر مدیریت‌های ما سلیقه‌ای است. به مساله‌ی دیگری برگردیم؛ اتحادیه و اعضای صنف. اگر به قبل برگردیم، می‌بینیم که قریب به اتفاق مدیران اتحادیه در کار خود ناموفق بوده‌اند (البته جسارت نباشد و شامل همه هم نمی‌شود) و چند مساله باعث به وجود آمدن این وضعیت شده‌ است. اول اینکه به دلیل وقت زیادی که صرف امور اتحادیه می‌کنند، از کار خود عقب افتاده‌اند. به عنوان مثال مجموعه‌ی خود من در این ۳ سالی که به اتحادیه آمده‌ام خیلی ضربه خورده است و سعی کردم با روش‌های دیگر این ضعف را بپوشانم، اما به هر حال این مساله وجود دارد. بعضی دیگر هم از‌‌ همان ابتدا موفق نبوده‌اند و چطور می‌شود توقع داشت کسی که در مجموعه‌ی فعالیت خود موفق نبوده، صنعت ما را درست کند؟ مطمئن باشید هر کسی مجموعه‌ی خود را بیشتر از اتحادیه دوست دارد، من هم به مجموعه‌ی خودم مثل فرزندم خودم نگاه می‌کنم، چون آن را بدون هیچ کمکی و از زیر صفر بزرگ کرده‌ام. وقتی من مدیر موفقی نباشم، چطور می‌توانم صنف را درست کنم؟ از آن طرف خود صنف هم با شرایط آشنایی نداشته است، چون اگر داشت شخص ناموفقی را نمی‌آورد. پس صنف انتخاب درستی نداشته و مقصر است. باید بیاییم و واقعیت‌ها را بگوییم.

 

مدیری بر سر كار نیامده كه كار چاپ را بلد باشد

 

*شما معتقد هستید که صنف خودتان و صنف چاپخانه‌داران موفق بوده است یا نه؟

ابوالحسنی: در مورد صنف خودم می‌گویم بله، موفق بوده است. در مورد صنف چاپخانه داران هم خود آن‌ها باید نظر بدهند، اما وقتی می‌پذیریم ۳۰ درصد فعال هستند، این نشان از ضعف دارد. ما در هیچ چیز آمار نداریم و اگر هم آماری هست، از سر رفع مسئولیت تنظیم و ارائه شده است. اگر آمارهای ارائه شده درست باشد که باید مدینه فاضله داشته باشیم، پس چرا الان در این نقطه قرار داریم؟

*شما اشاره می‌کنید که صنف‌ها ناموفق‌اند. من می‌خواهم بگویم که اگر صنف ناموفق است، بعد در مورد اتحادیه‌ی خودتان می‌گویید که موفق بوده و اتحادیه‌ی چاپخانه داران را هم خودشان می‌دانند. شما در مورد یک صنف نامعلوم صحبت می‌کنید.

ابوالحسنی: من می‌گویم ناموفق است، کی گفتم موفق بوده؟ اما این‌که به صراحت بخواهیم اظهار نظر کنیم را باید خود اعضای اتحادیه‌ی چاپ بگویند، اما وضعیت موجود را که می‌بینیم به نظر من ناموفق است. من ناموفقیت را اول بحث به ۳ بخش تقسیم کردم...

*صنف چرا ناموفق است؟

ابوالحسنی: هر کاری بازار خود را می‌خواهد، اگر بهترین مدیر هم در یک مجموعه قرار بدهیم، اما ابزار در اختیار نداشته باشد، قدرت تصمیم گیری را از او بگیرید و مطالب را به او دیکته کنید و مدیر کلی را بالای سر او بگذارید که خودش‌شناختی از موضوع ندارد، توقع دارید معجزه انجام دهد؟

*دقیقآ جمله‌ی شما این بود که اغلب نفرات هیات مدیره این کاره نیستند.

ابوالحسنی: من مدیر کل‌ها را گفتم، در مورد ارشاد و سرپرست دفتر چاپ عرض کردم. من خیلی واضح توضیح دادم و حتی گفتم که بیایند یک نفر را نشان بدهند که از بدنه و از دل خود صنعت چاپ آمده باشد یا درس کلاسیک این حوزه را خوانده باشد.

 گفتگو از: زهرا حاج‌محمدی - احسان رنجبران

ارسال نظر
پیشنهاد امروز