به بهانه‌ی یادواره‌ی ناصر عباللهی؛
جای خالی یك بزرگداشت!
نوید عبداللهی با ناخوشنودی از شیوه‌ی برگزاری بزرگداشت، هشدار می‌دهد كه این نه یك بزرگداشت كه یك فستیوال بود كه در آن از نام ناصر استفاده شده بود تا مشتریان بیشتری برای خود جمع كرده باشد.
ایلنا: می‌گوید: داشتیم بابا را به بیمارستان می‌رساندیم. هنوز باور نداشتیم كه شاید تا لحظاتی دیگر او را برای همیشه از دست بدهیم اما...
می‌گوید: بوی شرجی را دوست دارم. پدر هم بوی شرجی را زیاد دوست داشت. خیلی وقت‌ها از علاقه‌اش به این آلبوم با هم حرف می‌زدیم.
می‌گوید: در ضبط بعضی كارها بابا از من كمك می‌گرفت. شاید به من اعتماد كرده بود و شاید از همان روزها می‌خواست كه من به این وادی وارد شوم.
نوید عبداللهی(فرزند ناصر عبداللهی) این روزها پی آن است كه آلبومی منتشر كند. اگرچه هنوز مسیر زیادی تا تكمیل كار در پیش دارد اما شاید می‌خواهد استعدادی كه به زعم خودش از پدر به ارث برده را به بوته‌ی تجربه بگذارد. شاید او نیز مثل پدر بتواند نسیمی از شرجی جنوب به دوستداران ناصر هدیه كند.
می‌گوید: پدر به بسیاری از خواننده‌ها كمك كرد. دست بسیاری را گرفت تا روزی رسید كه صدای آنها در كشور به همه گوش‌ها رسید.
فرزند بزرگ عبداللهی اگرچه دوستدار سبكی است كه پدر آن را در پاپ بنیان گذاشت اما خودش می‌گوید: این پاپ با پاپ رایج در موسیقی ایرانی تفاوت دارد. نوعی از پاپ كه با معنویت آمیخته شده بود. بعدها اگرچه اكتیوتر شد اما هنوز پدر تلاش داشت تا در كنار رنگی از موسیقی كه مردمی باشد؛ نوعی از موسیقی را تجربه كند كه با عرفان جنوب گره خورده باشد.
در روزهای اخیر اگرچه بزرگداشتی برای این خواننده در جزیره كیش برپا شده بود اما جای نوید دركنار دیگر اعضای خانواده‌اش خالی بود. شاید مسئولان دعوتی هم از او و خانواده‌اش كرده باشند اما كسی در پی آن نبوده كه این دعوت از قوه به فعل رسیده باشد. نوید نیامد همانطور كه همسر ناصر عبداللهی نیامد و همانطور كه دیگر دوستداران و اعضای خانواده او در مراسم حاضر نبودند.
نوید عبداللهی با ناخوشنودی از این شیوه‌ی برگزاری بزرگداشت، هشدار می‌دهد كه این نه یك بزرگداشت كه یك فستیوال بود كه در آن از نام ناصر استفاده شده بود تا مشتریان بیشتری برای خود جمع كرده باشد.
می‌گوید: در مراسمی كه در آن نه یادی از ناصر شود و نه بیوگرافی او مرور شود و نه آثارش و نه سبك كاری‌اش؛ و تنها چند خواننده و چند نوازنده روی صحنه حاضر می‌شوند و چند اثر اجرا می‌كنند، چگونه می‌توان به یاد ناصر بود؟! این مراسم نه با انصاف هم‌سازگار بود و نه روال معمول بزرگداشت‌ها را داشت. این مراسم به تنها چیزی كه نمی‌مانست، بزرگداشت بود!
در مراسمی كه نامش یادواره خواننده‌ی فقید ناصر عبداللهی نام داشت و آشنای بوی شرجی نامیده شده بود، چند باری نامی از این خواننده‌ی مردمی برده شد اما این نام در حد چند تصویر محوی كه از زنده‌یادان خسرو شكیبایی، پروین سلیمانی و... آمد و رفت، همچنان محو و ناپیدا ماند. نه ناصر شناسانده شد و نه بهانه‌ی یاد هنرمندان فقید دركنار او؛ كمكی به ابهام كرد.
برنامه‌های این چند ساعت را می‌شد اینگونه فهرست كرد كه: تلاوت قرآن كریم، سرود جمهوری اسلامی، نریشن، شروه‌خوانی كه به شروه‌خوانی نمی‌مانست، پلی بك هنرمندان فقید، مرتضی حسینی كه هربار به‌عنوان مجری روی صحنه حاضر می‌شد با هیچ سخن جدی درباره این بزرگداشت، سخنرانی قاسمی‌نیا(معاون گردشگری سازمان منطقه آزاد كیش) كه تنها تشكر كرد، اجرای امید حاجیلی، میان‌برنامه، اجرای گروه بنیامین، تقدیر از خانواده‌های ایتام حاضر در مراسم، تك نوازی آرش دلاوران و آرتین شاهوران، اجرای محمد علیزاده، اجرای فریدون آسرائی، اجرای گروه روزبه نعمت‌اللهی، اجرای گروه محسن یگانه كه به جای رضا صادقی برنامه را پر كرد و باز اجرای گروه بنیامین.
تنها حضور ایتام و خانواده‌های آنها بود كه رنگی از مردم به مراسم بخشیده بود. دختران و پسران جوانی كه بنا به شور جوانی خود بیشترین شادمانی را در شب 29 شهریور در جزیره كیش با یكدیگر به اشتراك گذاشتند. باشد كه لبخند برای همیشه روی لب‌هایشان باقی بماند. به امید آن روز....
ناصر عبدالهی در سوم آذرماه ۱۳۸۵ پس از به‌جا گذاشتن آثاری ماندگار، در بندرعباس به دلایل نامشخصی به كما رفت و پس از گذراندن ۲۷ روز در كما سرانجام در ۲۹ آذر ۱۳۸۵ در ۳۶ سالگی چشم از جهان فرو بست.
با یاد صدای ناصر عبداللهی:
اهل باران،اهل دریا
اهل اندوه غروبیم
از دیار شعر و شرجی
ازکویر و از جنوبیم
از کویر صاف وساده
ازجنوب خرد و خسته
سرو آزادی تکیده
بال پروازی شکسته
خسته‌ایم اما نه خاموش
شاعر دریا و دردیم
مرد مردستان بندر
مردمیدان نبردیم
روز عشق و آتش وخون
مردی مردانه ماییم
بادل خسته دلیریم
بالب بسته صداییم
اهل خاک تشنه اما
دل به دل دریاترینیم
باصداقت همصداییم
باسخاوت همنشینیم
همنشین ماه و دریا
هم هوای بوی شرجی
شروه خوان بغض بندر
آشنای بوی شرجی
