متهمان قتل کارگری شهری در جلسه بازپرسی:
اگر علی چراغی بدون مقاومت پول میداد کشته نمیشد
یکی از مأموران سدمعبر که در خودرو قربانی جنایت نشسته بود، نیز گفت: به راننده گفتم که باید پول عضویت را بدهد وگرنه باید تعهد بدهد دیگر به این منطقه نیاید اما وی سرخیابان ایستاد و پاشنههای کفشش را کشید بعد ناسزا گفت و با من و «حسن» که فراری است درگیر شد. حسن ابتدا دو سیلی به راننده وانت زد که البته پیراهن حسن نیز پاره شد. «محمد. ص» نیز به هواخواهی من آمد.
عاملان قتل یک کارگر شهری که بر اثر ضرب و شتم مأموران پیمانی شهرداری تهران کشته شده بود، سرانجام در برابر بازپرس جنایی تهران اعتراف کردند. چهار مرد در این درگیری مرگبار شرکت داشتند که یکی از آنها هنوز فراری است.
روزنامه ایران در شماره روز پنجشنبه(۳۰) با انتشار گزارشی از جلسه بازپرسی این ماموران شهرداری، نوشت: ۱۶ مردادماه سال جاری در میدان ۱۹۶ غربی تهرانپارس بین چهار مأمور سد معبر شهرداری منطقه ۴ تهران با راننده وانتی که پسر ۱۳ سالهاش را همراه داشت درگیری مرگباری رخ داد.
مأموران سدمعبر وقتی با مقاومت «علی چراغی» در برابر خواستههای خود مبنی بر پرداخت ۱۵۰ هزار تومان پول قرار گرفتند وی را به باد ناسزا و کتک گرفتند تا اینکه راننده وانت در برابر چشمان گریان پسرک خود خواست با پلیس ۱۱۰ تماس بگیرد که به گفته شاهدان و پسربچه قربانی یکی از مأموران قوی هیکل سدمعبر با پنجه بوکس به علی چراغی حمله کرد و با یک ضربه وی را از پای درآورد.
چهار مأمور سدمعبر که دیدند راننده وانت پیکان شرایط مرگباری دارد با وحشت از خشم رهگذران سوار بر وانت گریختند و علی چراغی پس از هفت روز دست و پنجه نرم کردن با مرگ روی تخت بیمارستان نفس آخر را کشید.
این جنایت جنجالآفرین شد و اظهارنظرهای رسمیای از سوی نمایندگان شورای شهر تهران و شهرداری را در پی داشت تا اینکه با دستور بازپرس «سپیدنامه» از شعبه ۱۰ دادسرای امور جنایی تهران تیمی از اداره ویژه قتل پلیس آگاهی وارد عمل شد و پس از بازداشت پیمانکار شهرداری با راهنماییهای وی، چهار مأمور سدمعبر را شناسایی کردند و توانستند سه نفر از آنان به اسامی «محمد. م»، «محمد. ص» و «حسین» را بازداشت کنند.
صبح دیروز این سه مأمور درشت هیکل سدمعبر شهرداری پیش روی بازپرس ویژه قتل ایستادند و بازجویی شدند.
«محمد. ص» که تجسسها نشان میدهد عامل اصلی قتل است در این تحقیقات گفت: هر روز در قالب تیمهای سه یا چهار نفره سوار بر خودروی دو کابین مزدا در محدوده تهرانپارس گشت میزدیم و با وانتیهایی که پرسه میزدند و ضایعات فلزی میخریدند برخورد میکردیم.
وی افزود: ما با متوقف کردن وانتیها آنها را به کیوسکمان در خیابان اتحاد میبردیم و در ازای ۱۵۰ هزار تومان و پرداخت آن به پیمانکار برای این وانتیها کارت تردد صادر میکردیم و هر بار آنها میخواستند تمدید کنند باید ۷۲ هزار تومان پول میدادند که البته بیشتر اوقات راننده وانتها این میزان پول را پرداخت میکردند و با ما درگیر نمیشدند.
عامل قتل راننده وانت ادامه داد: «علی چراغی» با پیکان وانت آمده بود و با استفاده از بلندگو ضایعات میخرید، کنارش ایستادم و سمتش رفتم سلام دادم و پرسیدم مجوز دارد که جواب داد مجوزی ندارد. همکارم نیز پیاده شد و چون مجوز نداشت داخل وانت پیکان نشست تا به ایستگاهمان و همان کیوسک برویم، کمی دنبالمان آمد و سرخیابان ایستاد بعد به ما ناسزا گفت و ادعا کرد میخواهد به پلیس زنگ بزند.
یکی از مأموران سدمعبر که در خودرو قربانی جنایت نشسته بود، نیز گفت: به راننده گفتم که باید پول عضویت را بدهد وگرنه باید تعهد بدهد دیگر به این منطقه نیاید اما وی سرخیابان ایستاد و پاشنههای کفشش را کشید بعد ناسزا گفت و با من و «حسن» که فراری است درگیر شد. حسن ابتدا دو سیلی به راننده وانت زد که البته پیراهن حسن نیز پاره شد. «محمد. ص» نیز به هواخواهی من آمد.
عامل اصلی مرگ علی چراغی نیز گفت: چون قبلاً به مواد اعتیاد داشتم به ناراحتی اعصاب دچار هستم و در این صحنه اعصابم به هم ریخت. همیشه بیشتر پشت فرمان مینشستم که با کسی درگیر نشوم، خواستم چوب بردارم تا شیشه وانت قربانی را بشکنم چون پسرش پشت وانت نشسته بود پشیمان شدم. وقتی درگیر شدم به قربانی سیلی زدم، بعد گوشی موبایلش روی زمین افتاد و خودش نیز با صورت به زمین خورد. من تصور کردم فیلم بازی میکند و در این صحنه هیچگاه از پنجه بوکس استفاده نکردم.
«محمد. م» که متهم ردیف سوم است، نیز گفت: دیدم از دهان راننده وانت کف بیرون آمد، خیلی ترسیدم. رویش آب ریختیم تا به هوش بیاید اما اثر نکرد. مردم هم اعتراض کردند که با ترس فرار کردیم و فردای آن روز سرکار رفتیم و نمیدانستیم وی به کما فرو رفته است.
«محمد. ص» ۳۰ ساله که همه تحقیقات نشان میدهد وی عامل اصلی قتل است در حالی که پشیمان بود، گفت: بارها به بچهها گفته بودم نگذارید من جلو بروم. راننده وانت قدبلندی داشت و تصور نمیکردم به زمین بخورد. وقتی آنجا را ترک کردیم اصلاً متوجه مرگ وی نبودیم تا اینکه از پلیس آگاهی تماس گرفتند و خواستند به اداره ویژه قتل برویم. ابتدا تعجب کردیم و دیروز خودمان را به پلیس معرفی کردیم و هیچگاه فکر نمیکردیم چنین حادثهای رخ بدهد.
وی ادامه داد: ما قصد درگیری نداشتیم، اگر به حرفمان گوش میکرد کار به اینجا نمیکشید خیلی پشیمانم. بعد از حادثه پیمانکار خواست خودرو را در پارکینگی در خاوران پارک و «جیپیاس» را هم قطع کنیم تا نتوانند آنها را پیدا کنند.
وی خواست به خانه برویم و تا زمانی که نگفته سرکار نیایم و در منطقه ۴ آفتابی نشویم. سپس تماس گرفت و گفت از ما شکایت شده و خواست فعلاً سرکار نرویم. وی هم کارت تردد صادر میکرد و هم ضایعات از وانتیها میخرید، نمیدانم چرا چنین ادعاهایی را مطرح کرده است.