گزارش ایلنا از وضعیت شغلی معلمان مدارس استثنایی؛
ماهانه فقط ۱۶۰ هزار تومان حق سختی کار میگیریم!/رانندگی آژانس بعد از تدریس در مدرسه
معلمان مدارس استثنایی عدم پرداخت سنوات ارفاقی، میزان ناچیز سختی کار، عدم وجود انگیزه شغلی، فرسودگی کار و... را به عنوان دغدغههای مهم این شغل برشمردند و از مسئولان خواستند به این موارد رسیدگی کنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، معلمان مدارس استثنایی همواره مسائل و مشکلاتی را داشتهاند که اغلب این مشکلات نه تنها به قوت خودشان باقی است، بلکه نسبت به گذشته پررنگتر هم شده است. البته به گفته خود این معلمان آنها هیچ چشمداشت مالی به این شغل ندارند و صرفا به عنوان کمک و همیاری در این شغل فعالیت میکنند. البته اینکه آنها چشم داشتی به حداقل حقوق خود ندارند، بنا نمیشود که خواستهها، اعتراضها و دردهای آنها نادیده گرفته شود.پیشرفت هر جامعه در گرو آموزش و پرورش پیشرفته است و این مهم حاصل نمیشود، مگر با حضور نیروی متخصص و از همین روی آموزش و پرورش باید تأمین نیروی انسانی ماهر و با انگیزه را چه در مدارس عادی و چه در مدارس استثنایی جدی بگیرد. وقتی سطح علمی معلمان پایین میآید، پاسخگوی نیاز دانشآموزان نیستند و بعضا از آنها جا میمانند. برخی معلمان مدارس استثنایی معتقدند که در این مدارس به چالش علمی کشیده نمیشوند. در مدارس عادی دانش آموزان از هوش عادی برخوردارند و از معلمان در مورد مسائل روز و اتفاقات علمی و اجتماعی سؤال میکنند، اما در مدارس استثنایی، دانشآموز از نظر ذهنی به این حد نمیرسد که سؤالی از معلم بپرسد تا معلم مجبور شود به منابع علمی رجوع و در مورد آن جستجو کند و پاسخ بدهد.
علاوه بر این نکات، مسئلهای که معلمان مدارس استثنایی با آن درگیر هستند، فرسودگی شغلی است، اما سوال این است که اگر معلمان مدارس استثنایی از لحاظ مالی به خوبی تأمین شوند، این فرسودگی شغلی و سختی کار باز هم روی عملکردشان تأثیر میگذارد؟ مبلغی تحت عنوان سختی کار به معلمان مدارس استثنایی تعلق میگیرد که البته مبلغ ناچیزی است، هر سال هم ۷۲ روز به عنوان سنوات ارفاقی به سابقه معلمان اضافه میکنند تا زودتر از موعد بازنشسته شوند، منتها اگر معلمان حتی در این شرایط افزایش حقوق داشته باشند، باز هم این شغل، مشکلات خاص خود را دارد. حتی این مساله نیز وجود دارد که خیلیها برای استخدام در آموزش و پرورش شرکت کردند، ولی به هیچ عنوان حاضر نشدند آموزش و پرورش کودکان استثنایی را انتخاب کنند.
فرسودگی ذهنی معلمان به دلیل شدت ضعف دانشآموزان استثنائی
زهره سوری، معلم مدرسه یکی از مدارس استثنایی شهر ملارد که با سنوات ارفاقی ۲۵ سال سابقه دارد در رابطه با شرایط شغلی خود گفت: اتفاق مثبتی که در سالهای اخیر برای آموزش و پرورش استثنایی رخ داده، حضور دانش آموزان استثنایی با معلولیتهای مختلف شنوایی، بینایی و حرکتی در مدارس عادی (مدارس پذیرا) است که با عنوان طرح فراگیر یا تلفیقی شناخته میشود. این رویداد میتواند به پیشرفت جامعه در پذیرش دانشآموزان با شرایط خاص کمک کند، اما متأسفانه به طور کامل اجرا نشده و اگر ترتیبی اتخاذ شود که این طرح در سالهای آتی به درستی اجرا شود و تمام دانشآموزان استثنایی در مدارس پذیرا تلفیق شوند، فکر میکنم هم رویکرد اجتماعی و فرهنگی جامعه نسبت به دانش آموزان استثنایی را تغییر بدهد و هم موقعیت شغلی معلمان این حوزه، دچار تحولی بزرگ شود.
وی ادامه داد: به نظر من این طرح بیش از اینکه منافع دانشآموزان را تبیین کند، تغییر ذهنیت و نگرشی برای جامعه است و در آینده این بچهها خیلی تأثیرگذار است و میتوانند به ایجاد شرایط خوبی در جامعه امید داشته باشند. تلفیق یعنی در کنار هم بودن بچههایی که معلولیت دارند و بچههای عادی، یعنی دانشآموزان با هر نیاز ویژه در نزدیکترین مدرسه محل زندگی تحصیل کنند و محیط و شرایط برای تحصیل آنها آماده شود. البته این تلفیق در حال حاضر، شامل دانش آموزان با هوش مرزی هم میشود، اما با توجه به کمبود نیروی انسانی، اولویت با تکمیل نیروی مدارس استثنایی است و آنها در آخرین اولویت هستند و عملا تاکنون تحت پوشش قرار نگرفتهاند.
این معلم مدارس استثنایی تصریح کرد: نکته مهم این است که جداسازی این بچهها از دانش آموزان عادی باعث فرسودگی شغلی معلمان هم میشود، با توجه به اینکه شدت ضعف دانشآموزان استثنایی با معلولیتهای ویژه ذهنی در یادگیری مفاهیم و مسائل درسی که به آنها آموزش داده میشود، خیلی چشمگیر است و به سرعت بسیاری از مفاهیم را فراموش میکنند؛ این اتفاق در بلند مدت باعث فرسودگی ذهنی معلمان نیز میشود و اگر معلمان به فکر این نباشند که خودشان را به روز کنند، به شکل عملی دچار چالش علمی نمیشوند. چون دانشآموز از نظر علمی در سطح پایینی است و معلم هم اگر پیگیر فراگیری دانش روز نباشد، حتما دچار پسروی علمی خواهد شد.
سوری ادامه داد: در طرح تلفیقی، دانشآموز شناسایی شده، سطح هوشی، شنوایی، بینایی و مشکلات مختلف او در نظر گرفته شده و توسط متخصص بررسی میشود. معلمان مدارس استثنایی نیز به عنوان معلمان رابط در مدارس عادی برای کمک به این دانش آموزان حضور پیدا میکنند و به عنوان پشتیبان آنها هستند. دانشآموز عادی هم میداند که این دانشآموزی که کنارش نشسته، مشکل شنوایی یا بینایی دارد و معلم رابط برای تسهیل امور برقراری ارتباط این دو طیف و هماهنگیهای لازم در مدارس حضور دارد. ما معتقدیم که معلمان مدارس عادی متخصصان آموزش هستند و ما معلمان دانشآموزان با نیازهای ویژه، فوق تخصص آموزش هستیم.
او افزود: خودم در حال حاضر معلم رابط در مدارس عادی هستم و اولین وظیفه من این است که فضای شناخت کافی برای دانشآموزان عادی ایجاد کنم تا با دانشآموزان استثنایی رفتار صحیحی داشته باشند، سپس توجه به مناسب سازی محیط "مدارس پذیرا" و درخواست از مدیر مدرسه جهت این امر (داشتن رمپ و دستگیره مخصوص آن، حذف موانع حرکتی و...) و هماهنگی با معلمان پذیرا به منظور تشریک مساعی با آنان در رابطه با تدوین راهبردهای مناسب آموزشی و پرورشی و انتقال دانش و مهارتهای ضروری به آنان و در ادامه ارائه خدمات راهنمایی و مشاوره به اولیا دانشآموز تلفیقی و ارجاع به مراکز تخصصی، از مهمترین وظایفی است که عهدهدار آن هستم.
معلمان به چالش علمی کشیده نمیشوند
وی در پاسخ به این سوال که فکر میکنید بزرگترین چالش معلمان مدارس استثنایی چیست؟ گفت: معلمانی که با دانشآموزان نیاز ذهنی کار میکنند به چالش علمی کشیده نمیشوند، از طرف دیگر قانونی درخصوص عدم اعمال مدارک تحصیلی در حکم کارگزینی (بیش از یک بار) تعیین شده که برای تمام کارمندان دولتی هست که متاسفانه سد راه ارتقاء تحصیلی آنها شده است. اگر یک عزم ملی در مسئولان شکل بگیرد و آموزش و پرورش را از این قانون، مستثنی کنند، من و امثال من که در حال تحصیل هستیم، میتوانیم عملکرد بهتری داشته باشیم. البته من شنیدم که چند بار در مجلس بررسی شده و چند نماینده در رابطه با مضرات این طرح صحبت کردند.
سوری عنوان کرد: اگر این قانون برداشته و مشکل ادامه تحصیل معلمان برطرف شود، معلمان با اطمینان خاطر به دنبال ارتقاء سطح علمی خود و به تبع آن افزایش سطح علمی دانشآموزان خواهند بود. زمانی در دهههای هفتاد و هشتاد، معلمان وقتی در دانشگاه قبول میشدند، مأمور به تحصیل میشدند و با فراغ بال به تحصیلشان میپرداختند، اما در حال حاضر نه تنها این امکان وجود ندارد، بلکه حتی معلمانی که در دانشگاه فرهنگیان ادامه تحصیل میدهند، بعضا مدرکشان نیز اعمال نمیشود.
این معلم بیان کرد: مدارس شهرستانهای تهران، اعم از عادی و استثنایی، بدلیل واقع شدن در مناطق مهاجرپذیر بسیار پرتراکم است و شرایط خاص خود را دارد. به عنوان مثال گفتاردرمانی که به مدرسهای با ۱۵۰ دانشآموز دارای مشکل ذهنی تعلق میگیرد، فقط میتواند تعداد ۲۰الی۳۰ نفر را در طول هفته پوشش دهد. در این شرایط و با توجه به تعداد زیاد دانشآموزان هیچ خدماتی به آنها ارائه نمیشود و مجبور میشوند از خدمات مراکز توانبخشی خصوصی استفاده کنند. کسی که میخواهد از این خدمات غیردولتی بهره گیرد، باید هزینههای زیادی را صرف کند، درحالی که غالب این خانوادهها در سطح پایین درآمدی هستند.
هرگز کارم را رها نمیکنم
سوری در پاسخ به این سوال که آیا تصمیم گرفتهاید، کارتان را تغییر دهید؟ گفت: هیچ وقت به ذهنم نرسید که بخواهم کارم را رها کنم، زیرا من با شناخت کامل وارد این کار شدم. یکی از اتفاقات تلخ که امکان وقوع آن در بین این دانشآموزان وجود دارد، درگیری در آسیبهای اجتماعی است. به دلیل سطح هوشی پایین، زود به دیگران اعتماد میکنند و ممکن است؛ دچار آسیبهایی از جمله اعتیاد یا فروش مواد مخدر شوند که حمایت بیشتر خانوادهها، دولت و نهادهای اجتماعی را میطلبد.
این معلم مدرسه استثنایی افزود: همیشه حس میکنم این شغل به نوعی برکت به زندگی ما بخشیده است، اگر من مطلبی به آنها آموزش میدهم، متعاقبا فرزند خودم هم مفهومی را میآموزد. اگر خدماتی از سوی من به دانشآموز استثنایی ارائه میشود، از سوی دیگر خدماتی از جانب دیگری به فرزندم ارائه میشود، به همین دلیل همیشه حس خوبی داشتم از اینکه با این بچهها بودم. شما وقتی وارد کلاسهای مدرسه میشوید، دیگر حس نمیکنید این بچهها مشکلی دارند، البته بچههای مبتلا به اوتیسم بعضا سروصدا ایجاد میکنند و ممکن است شرایط کلاس را از حالت نرمال خارج کنند، که در آن لحظه باید به دیگر بچهها شرایط خاص آنها را توضیح داد.
سوری خاطرنشان کرد: در ماه گذشته قانون حمایت از حقوق معلولان که در اسفندماه در مجلس تصویب شده بود، طی بخشنامهای به مدارس ارسال شد. یکی از بندهایش این بود؛ معلمانی که دچار معلولیت هستند، در طول هفته ده ساعت کاری، تقلیل کار دارند. این قانون برای معلولان، خانوادههای آنها، شرایط ویژه استخدام و تحصیل آنها در دانشگاهها و... تدوین شده است.
معلمان مدارس استثنایی به شدت درگیر مسائل اقتصادی هستند
محمد رضا حاجیپور، معلم استان مازندان شهرستان گلوگاه روستای دورافتاده آغوز دره به ویژگیهای این کار اشاره کرد و گفت: این شغل شرایط خاصی دارد و اگر آموزش و پرورش میخواهد، نیروی انسانی را در جمع خود قرار دهد، باید چند نکته را رعایت کند تا بتوان گفت آموزش و پرورش در این زمینه موفق بوده است. وقتی که این اداره نیرو میگیرد، دغدغه فکری معلمان و مشکلات دیگرشان مثل مسکن، تامین اعتبار و... فراوان است، به همین خاطر معلم هیچ وقت آنطور که شاید و باید انگیزه ندارد تا با دانش آموز کار کند. وقتی که انگیزه نداشته باشد هم نمیتواند به خوبی تدریس کند.
حاجیپور افزود: در حال حاضر معلمهای ما بیشتر درگیر مسائل اقتصادی هستند و در حین تدریس یاد گرفتاریها و قسطهای عقب افتاده و مشکل مسکن و... میافتند. در این شرایط معلم نمیتواند خوب تدریس کند و مجبور است صرفا به عنوان یک راهنما در کلاس باشد یا شخصی باشد که بچههای مردم را تا ظهر نگه دارد تا وقت تلف شود. ما معلمهایی داشتیم که هیچ اندوخته علمی نداشتند، ولی به دلیل امتیازاتی که داشتند معلم شدند، این کار عواقبی برای دانشآموزان داشته و آنها در سطوح بالاتر دچار مشکل شدند، خانوادهها نیز مجبور شدند، برای دانشآموزان خود در درسهای سختتر معلم خصوصی با ساعتی ۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان بگیرند.
با معلم بیانگیزه، دانش آموز قربانی میشود
معلم مدرسه استثنایی در استان مازندان در پاسخ به این سوال که پس عمده مشکلات اقتصادی است و معتقدید اگر مزایا و حقوق خوبی به معلمان تعلق بگیرد، انگیزهشان بالا میرود؟ گفت: صددرصد همینطور است. از اول ابتدایی دانشآموزان به تشویق بیشتر برای پیشرفت نیاز دارند، یک معلم هم اگر انگیزه داشته باشد و تشویق شود، بهتر کار میکند. وقتی این موارد نباشد، انگیزه از بین میرود، مثل من که با سی سال سابقه هنوز یک تقدیرنامه ندارم. من شاگردی داشتم که در رفتگی لگن داشت و سه سال و نیم روی او کار کردم. وقتی صداوسیما گفتگوی من را پخش کرد، شخصی که مقیمخارج از کشور بود پیش من آمد، از من تشکر کرد و حتی کمکهایی از نظر مالی به من کرد، ولی از طرف آموزش و پرورش منطقه ما یک تقدیرنامه هم به من ندادند.
حاجی پور با بیان اینکه آموزش و پرورش نمیداند، معلم وقتی در کلاس انگیزه نداشته باشد، دانشآموز قربانی میشود، گفت: شغل معلمی در گذشته اعتبار داشت، اما وقتی معلمی اعتباری نداشته باشد و او را از این سو به آن سو میکشانند، نمیتواند خوب کار کند، چه در یک کلاس استثنائی و چه در کلاسی عادی. من از خود معلمها در این باره پرسیدم و متوجه شدم که بسیاری از آنها انگیزه ندارند و در چنین شرایطی کار و تدریسشان ضعیف میشود. میگویند معلمی شغل انبیاست، اما وقتی فرزند آن معلم به چیزی نیاز داشته باشد که در حد توانش نیست، نمیتواند به فرزندش بگوید من شغل انبیا دارم و تو از من چیزی نخواه! همین مسائل باعث میشود، معلمها به نحو احسن نتوانند کار کنند.
معلمان بیشتر درگیر مسائل اقتصادی شدند تا علمی
وی تاکید کرد: وقتی یک نیرو میآوریم، باید به او آموزش بدهیم تا این مهارت باعث شود، او پیشرفت کند. وقتی معلم مهارت نداشته باشد، دانش آموز نیز چیزی یاد نمیگیرد.
حاجیپور با بیان اینکه ما نحوه نوشتن و کار کردن را به دانشآموز یاد ندادیم و به همین دلیل مهارت دانشآموزان ما صفر است، گفت: البته از معلمی که تا ظهر کار میکند و بعد از یک استراحت کوتاه در آژانس مشغول به کار میشود، چه انتظاری میتوان داشت؟ معلم باید در خانه بنشیند و مطالعه کند، باید این کار را انجام دهد تا فردا موضوعات جدید به دانشآموز یاد بدهد. دلیل اینکه دانش آموزان بعد از شنیدن زنگِ مدرسه با سرعت تمام از کلاس فرار میکنند و بیرون میآیند، این است که برخی معلمان چیزی ندارند تا به آنها اضافه کند. این باعث میشود کلاس شلوغ و نابه هنجار شود و دانش آموزان از کلاس بیزار شوند.
او افزود: اگر معلمی بیاید حرفهای خوب بزند، رفتار خوبی داشته باشد و با بیان مناسبی تدریس کند، تاثیر مثبتی روی شاگردانش میگذارد. امروزه معلم ما چون از نظر مالی تامین نیست، زمان کافی برای مطالعه ندارد و این وسط دانش آموز قربانی میشود. ما برای دانش آموزانمان کارآفرینی نکردیم، آنها را با بازار کار آشنا نکردیم و روابط اجتماعی را برایشان توضیح ندادهایم. همه اینها به معلم برمیگردد و زمانی که او تامین نباشد، عواقب زیادی برای دانش آموز به وجود میآید.
حاجیپور در پاسخ به این سوال که آیا شما مبلغی به عنوان اضافه کار در ساعات غیرموظف دریافت میکنید؟ گفت: خیر، هیچ اضافه کاری وجود ندارد و همه چیز لغو شدهاست. نه بُن میگیریم و نه اضافه کار.
این معلم مدرسه استثنایی در مدرسه مازندران اضافه کرد: دانش آموزان معلول و استثنائی با یک سری مشکلات مواجه هستند که با تغییر فرهنگ جامعه برخی از آنها حل میشود. مردم ما نسبت به سالهای قبل بهتر شدهاند، اما حس دلسوزی زیاد نسبت به آنها باعث میشود دانش آموز احساس حقارت کند. امروزه تاحدودی فرهنگسازی شده و معلمها بیشتر با خانوادهها ارتباط دارند و نحوه برخورد را برای آنها توجیه کردهاند و بچهها بعد از این جلسات احساس تحقیر نمیکنند.
حاجیپور به تفاوت معلمهای عادی و معلمهای مدارس استثنائی اشاره کرد و گفت: معلمهای مدارس استثنائی از نظر فکری زیاد دچار استرس میشوند، چون دانشآموز استثنائی نمیتواند مطالب را راحت یاد بگیرد و به همین دلیل به طرف مقابل فشار مضاعف وارد میشود.
معلمان مدارس استثنایی یک درجه بالاتر از سایر معلمان هستند
عسگر اسدی معلم مدرسه مدرسه استثنایی "ایثار میانه" که بیش از ۳۰ سال سابقه کار دارد با بیان اینکه این شغل به رغم همه سختیهایش شیرین است، گفت: من سی سال در این مدارس کار کردم و امسال بازنشسته شدم، همیشه شاکر خدا بودم که توانستم در خدمت این مستضعفان ذاتی باشم. در جامعه همه معلمان از یک منزلت اجتماعی خاص برخوردارند، ولی به نظرم معلمهای مدارس استثنائی یک درجه بالاتر از آنها هستند. یادم هست چند سال پیش یک مصاحبه انجام دادم که از شبکه استانی پخش شد و دست به دست بین مردم چرخید، آن زمان اگر به مغازهای برای خرید می رفتم، از من پول نمیگرفتند و همه چیز برایم رایگان بود، تا حدی که مجبور شدم چند صباحی برای خرید نروم تا مردم فراموش کنند.
او ادامه داد: مردم خیلی محبت میکنند و به کاری که میکنیم ارزش میگذارند. البته مشکلی هم در این میان هست و آن اینکه متاسفانه معلمان و مدیران مدارس استثنائی نمیدانند در کنار آموزش، پرورش و توانبخشی این عزیزان، یک وظیفه خاص دیگر نیز دارند و باید توانمندیهای این دانش آموزان را به جامعه بشناسانند. یعنی کاری کنند که بازدید از این مدارس بیشتر شود.دیدارها و برخوردهای اینچنینی باعث میشود، توانمندیهای دانشآموزان به معرض عموم گذاشته شود.
برخی همکاران شرایط دانشآموزان استثنایی را نمیدانند
وی ادامه داد: بعضی از همکاران هستند که واقعا این بچه ها را نشناختند، شرایط آنها و خانوادهایشان را درک نکردند،حتی از شرح وظایف سازمانی خودشان هم بیاطلاع هستند و کمکاریهایی انجام میدهند. معلمانی که در دانشگاه تربیت معلم، رشته مربوط به کودکان استثنائی را خواندند، واقعا موفق هستند، اما مدارس به لحاظ کمبود نیروی انسانی، مجبورند یک عده را هم از آموزش عادی جذب کنند که آن دسته از معلمان یک سری مشکلات خاص دارند. خود ما هم در ابتدا این شرایط را داشتیم اما هرکسی بعد از مدتی کار کردن بتدریج با بچه ها انس میگیرد و بعضا موفق هم میشوند.
اسدی با بیان اینکه برخی موارد ساده را باید بارها به دانش آموزان بگوییم تا یاد بگیرند، گفت: اینها دانشآموزانی با نیازهای ویژه هستند. نیاز ویژه نیز همت ویژه، توجه ویژه، دقت ویژه و تلاش ویژه میخواهد. این دانش آموزان آسیب دیدههای ذهنی هستند و باید به قدری تمرین و تکرار کنند تا به یادگیری برسند. در چنین شرایطی دیگر تخصص معلم، علاقه و عشق او و توجهش به دانشآموز است و حتی این را میطلبد که معلم بعضا آموزش انفرادی بدهد. نکتهای که نباید فراموش کرد این است که تفاوتهای فردی در مدارس استثنائی بیشتر وجود دارد و همین باعث میشود که برای ۳تا ۵ نفر هم یک مربی در نظر بگیرند تا خلاهای آنها را پر کنند.
رضایت اولیا دانشآموزان استثنایی از عملکرد معلمان
این معلم با بیان اینکه ما معلمان خیلی موفقی در مدارس استثنایی داریم، گفت: بسیاری از اولیا از عملکرد معلمان اظهار رضایت میکردند و بعضا میگفتند، فرزندشان نزد متخصص و پزشکهای زیادی رفته و نتیجه نگرفته، اما در یک سال تحصیلی خیلی پیشرفت کردهاند که این نشان میدهد تاثیر معلم گاهی از پزشک بیشتر است.
او اشاره کرد: من متولد سال ۵۱ هستم و با سنوات ارفاقی ۳۲ سال سابقه کار دارم. این قانون برای معلمان استثنائی وجود دارد. اگر من در مدرسه عادی بودم چنین امکانی برای من قائل نبودند و چنین اتفاق مبارکی زیر سایه همین بچههای مظلوم و معصوم استثنائی است.
اسدی با اشاره به سختی کاری که دریافت میکنند، گفت: ما هر ماه مبلغی حدود ۱۶۰ هزار تومان بیشتر نسبت به معلمان عادی به عنوان سختی کار میگیرم. میدانم مبلغ کمی است، ولی آدم باید خودش را قانع کند، ما که کار دیگری نمیتوانیم انجام دهیم. من زمانی که در اینجا استخدام شدم، این کار را با رضایت خودم پسندیدم و مشغول شدم، حالا دیگر برای چه کسی توقعم را بالا ببرم؟
این معلم مدرسه استثنایی در میانه گفت: من توصیهام به همکارانم این است؛ کسانی که در مدارس استثنائی کار میکنند باید قدر کارشان را بدانند، من همیشه با خود مرور میکنم که کجا کم توجهی و کوتاهی و بیدقتی کردم. برای همین دوستان همکارم باید قدر کارشان، قدر لحظهها و ثانیههایشان را بدانند تا تمام وقت در خدمت این دانش آموزان باشند و هرکاری از دستشان برمیآید برای این افراد انجام دهند. اگر خدایی نکرده وظایفشان را به درستی انجام ندهند، در روز قیامت دست دانشآموزان به یقه آنهاست. توصیه میکنم این عزیزان قدر کارشان را بدانند، شاید سخت بگذرد، ولی باید قدر شغلشان را بدانند و کمکاری در کارشان نباشد.
لزوم تجدیدنظر در میزان سختی کار معلمان
مجتبی غفوریان، معاون برنامهریزی آموزشی سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور در پاسخ به گلایهها و دغدغهها معلمان مدارس استثنایی و با اشاره به پرداخت سنوات ارفاقی گفت: در سال ۹۴ بر اساس رای دیوان عدالت اداری احکام همکاران ما بابت سنوات ارفاقی ۸۷ تا ۸۸ که پرداخت نشده بود، صادر شد، اما متاسفانه مطالباتی که همکاران ما از این یک سال دارند، هنوز پرداخت نشده و این موضوع یکی از درخواستهای به حق همکاران ما در مدارس استثنائی است.
وی ادامه داد: علاوه بر این یک سال وقفه که از سال ۸۷ تا ۸۸ ایجاد شده و هنوز سنوات آن پرداخت نشده، وقفههایی هم از سال ۸۸ تا ۹۱ در سنوات ارفاقی همکاران به وجود آمده بود، اما سنوات ارفاقی این افراد قبل از سال ۸۸ و بعد از سال ۹۱ محاسبه شده بود. سازمان در سالهای ۹۵ و ۹۶ به طور جدی این موضوع را پیگیری کرد و مصوبهای را از هیئت محترم دولت دریافت کرد که احکام کارکنان در این سه سال صادر شود، اما هنوز سهم کسورات بازنشستگی آن پرداخت نشده است.
غفوریان در خصوص میزان رقم سختی کار معلمان مدارس استثنایی گفت: شرایط کار در مدارس استثنایی بسیار سخت است و میزان سختی کاری هم که داده میشود، رقم قابل ملاحظهای نیست. نظر سازمان هم این است که آن رقم باید تغییر کند، ولی محدودیتهایی از نظر اقتصادی در کشور وجود دارد که کار را سخت میکند و نیاز است که در این مورد تجدیدنظر شود. چون واقعا شرایط کار در مدارس استثنایی بسیار سخت است و میزان سختی کاری هم که داده میشود، رقم قابل ملاحظهای نیست. نظر سازمان هم این است که آن رقم باید تغییر کند، ولی محدودیتهایی از نظر اقتصادی در کشور وجود دارد که کار را سخت میکند.
برنامهریزی آموزشی سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور در پاسخ به این سوال که سطح علمی و مدرک معلمان مدارس استثنایی در مقایسه با مدارس عادی چگونه است؟ گفت: سازمان آموزش و پرورش استثنائی این افتخار را دارد که اعلام کند، تراز مدارک تحصیلی در سطوح لیسانس، فوق لیسانس و دکترا در مدارس استثنایی بسیار بالاتر از مدارس عادی است. یعنی رشد علم در این مدارس نه تنها متوقف نیست که پیشرو نیز هست
وی درباره ادامه تحصیل معلمان مدارس استثنایی گفت: یک قانون وجود دارد که برای کل معلمان وزارت آموزش و پرورش است و فقط مختص معلمان مدارس استثنایی نیست، آن هم اینکه همکاران در طول خدمتشان فقط میتوانند مدرکشان را یک سطح ارتقاء دهند، اما برای بار دوم نمیتوانند این کار را انجام دهند.به همین دلیل بر اساس اعلام وزارت آموزش و پرورش هر یک از همکاران ما که تمایل به ادامه تحصیل دارند، باید در رشتههای مورد نیاز آموزش و پرورش تحصیل کنند، از این رو باید از امور اداری منطقه فعالیت خود مجوز بگیرد. در صورت صدور مجوز، معلمان میتوانند ادامه تحصیل داده و از مزایای مدرک بالاتر هم بهرهمند شوند.