ایلنا گزارش میدهد؛
شانزدهمین شهردار تهران به انتخاب اصلاحطلبان
محمدعلی نجفی سرانجام توانست ۲۱ رای اعتماد اعضای شورای پنجم را برای شهردار شدن کسب کند و پس از ۱۲ سال ریاست قالیباف بر شهرداری تهران، این کرسی را از آن خود کند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، محمدعلی نجفی، جزو معدود افرادی است که زندگی پر فراز و نشیبش از او چهرهای ممتازی ساخته که به نظر اعضای اصلاحطلب شورای پنجم شهر تهران، با سابقه روشن و شفافش، میتواند شفافیت را به شهرداری تهران بازگرداند، چراکه او پس از ورود به شورای سوم شهر تهران و انتخاب به عنوان رئیس کمیسیون بودجه این شورا، همه هزینهکردهای بدون فاکتور احمدینژاد را افشاء و اعلام کرد.
وی قبل از انقلاب با نمرههای ممتازش همه مسولان وقت ایران را برای بورسیه شدن در آمریکا متقاعد کرد، اما با وجود آنکه بهترین و معروفترین ریاضیدان آمریکا و جهان پروفسور «کاستانت»، استادش در دانشگاه MIT بود و او پس از گذراندن دروسش با نمره +A، برای اخذ این مدرک تحصیلی ارزشمند، تنها نیاز به دفاع از تز دکتری خود داشت، طاقتش تمام شد و همه چیز را نیمه کاره رها کرد و با همسرش به ایران بازگشت تا به دانشجویان و مردمی کمک کند که میخواستند رژیم شاهنشاهی را ساقط کنند.
او درباره این نقطه عطف تحصیلیاش در زندگینامه خود اینگونه مینویسد: «در سال تحصیلی ۱۳۵۷-۱۳۵۶ قسمت عمدهای از وقت من صرف فعالیتهای مربوط به پشتیبانی از حرکت انقلاب اسلامی در ایران و افشاگری درخصوص جنایات رژیم شاه و تحریک افکار عمومی مردم امریکا علیه آن رژیم گشت و در نتیجه کار روی تز دوره دکتری اتمام نیافت. از مهرماه ۱۳۵۷ به بعد هم تقریبا همه وقت من (بهعنوان دبیر تشکیلات انجمنهای اسلامی دانشجویان ایرانی در شرق امریکا) صرف فعالیتهای دینی و سیاسی شد و در داخل کشور با نماینده آیتا... طالقانی (مرحوم آقای علی بابایی) مرتبط بودم و در خارج از کشور با شهید دکتر چمران بیشترین ارتباط را داشتم. خوشبختانه حرکت میلیونی مردم مسلمان به پیروزی انقلاب منجر گردید و بنده علیرغم اصرار استادم پروفسور کاستانت مبنی بر دفاع از تز دکتری، نتوانستم در امریکا طاقت بیاورم و بلافاصله به ایران برگشتم.»
پس از آنکه همه عطای آمریکا و تحصیلش را به لقایش بخشید و به ایران آمد، با اصرار دیگران و استادش در آمریکا درصدد اتمام تحصیل و دریافت مدرکش برآمد، اما دقیقا زمانی که به دانشگاه اصفهان رفت و میخواست روی تز دکتری خود کار کند و پس از اتمام و ارسال آن به MIT سفری ده روزه به آنجا داشته باشد، دانشجویان خط امام سفارت این کشور را به عنوان لانه جاسوسی تسخیر کردند و روابط دو کشور به کلی قطع شد.
یکی از ویژگیهای این شخصیت اصلاحطلب مقبولیت او در میان همگان از اصولگرا تا اصلاحطلب است و از طرفی نزدیکی او به دولت یازدهم است که سبب شده به گفته خودش، موافقت روحانی را نیز بگیرد تا روند همکاری و همگرایی شهرداری تهران در دوره جدید وارد مسیر جدیدی شود.
برای نجفی ۶۶ ساله که از سلسبیل تهران تا خیابان بهشت پر از شهرت، مسئولیت و سمتهای مختلف بوده است، شهرداری تهران سکوی پرتابی برای مهمتر و معرفتر شدن به حساب نمیآید و خود او نیز اعلام کرده در صورت شهردار شدن سودای ریاست جمهوری ندارد و پس از شهرداری هیچ مسئولیت اجرایی را نمیپذیرد.
گرچه میگویند؛ شهرداری تهران مدیر شهری میخواهد و نیاز به تخصص دارد اما او از ۳۰ سالگی وزیر بوده و در سمتهای مختلف مدیریت را تجربه کرده است، البته سابقه نجفی نشان میدهد که در اکثر دورههای مسئولیتش از خود خاطره خوبی به یادگار گذاشته و عملکرد قابل قبولی داشته است. او جزو محبوبترین وزرای آموزش و پرورش در میان معلمان بوده و گواه آن روزی است که با وجود هجمههای سنگین مجلس گذشته روی دولت یازدهم و نجفی به عنوان گزینه پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش، چندین و چند تشکل صنفی معلمان ایران از جمله کانون صنفی معلمان، سازمان معلمان ایران، انجمن اسلامی معلمان و... با ارسال نامههای متعدد به نمایندگان مجلس، خواستار رای اعتماد به نجفی از سوی نمایندگان مجلس شدند.
همچنین وی در همه ادوار انقلاب به غیر از دولت گذشته حضور و مسئولیت داشته که میتوان به وزارت آموزش عالی در دولت دوم که عمر آن با شهادت رجایی و باهنر شش ماه بیشتر طول نکشید تا وزارت علوم در دولت موقت دوم مهدوی کنی و نهایتا قبول مسئولیت سازمان میراث فرهنگی در دولت یازدهم اشاره کرد.
نکات جالبی در زندگی سیاسی نجفی پیدا میشود و میتوان به آنها نیز به عنوان ویژگیهای آقای وزیر کهنهکار توجه کرد، چرا که او جزو معدود اصلاحطلبانی است که تقریبا با همه ارتباط خود را حفظ کرده است اما با وجود آنکه اولین تجربه دوستی و مدیریت در سطوح اجرایی را در ایران پس از انقلاب با شهید مصطفی چمران آغاز کرد، با برادرش مهدی چندان سازگاری نداشت و نتوانست کنار بیاید و این داستان زمانی جالبتر میشود که بدانید او کسی بود که برای شهردار ماندن قالیباف در دوره سوم شواری شهر کمک کرد که البته به گفته نزدیکانش به دلیل شهردار نشدن گزینه احمدینژاد این کار را انجام داده است.
البته او درباره فساد مالی که سالهاست از شهرداری تهران سرباز کرده و بیداد میکند، میگوید که اگر تاکنون پروندهای در این زمینه داشت، افشاء میشد و به نظر میرسد در شرایط کنونی که کلانشهری به نام تهران دارد، بیش از آنکه مدیر شهری و متخصص نیاز داشته باشد، مدیری اقتصادی و خردمند میخواهد تا آن را احیاء کند و تغییر دهد.
اصلاحطلبان خوب میدانند که آبرویشان در گروی عملکرد شورا و شهرداری است و از همین روی «نجفی» را که از ۳۰ سالگی پست وزارت را تجربه کردهاست برای شهرداری تهران برگزیدند.
او که در کنار افرادی چون زنگنه و غرضی جزو کسانی است که بیشترین سابقه وزارت را در دولت دارد، در میان حامیان و حتی منتقدانش به عنوان شخصیتی شناخته میشود که با وجود داشتن مسئولیتهای متعدد فرهنگی، آموزشی و البته اقتصادی مانند ریاست سازمان برنامه و بودجه و... هیچ نقطه تاریکی از نظر مالی ندارد و جزو مدیران پاکدست به شمار میرود، اما باید منتظر ماند و دید این ریاضیدان اصلاحطلب میتواند حساب و کتاب شهرداری تهران را سامان دهد و نگاه مردم و جامعه به آن را به نهادی کارآمد، شفاف و پاسخگو تغییر دهد؟