وزیر علوم:
سهم تولید علم ایران، 1/63 درصد است
تعداد پارک های علم و فناوری در سال 89، 28 تا بوده، در سال 92 که دولت آمد 33 تا بود. الان شده است 36 تا. تا پایان سال 3 تای دیگر تاسیس می شود. حتی در عرصه هایی مثل هنر؛ ما اصلا پارک هنری نداریم که بتواند محصولات هنری که خیلی هم فروش دارد و سود آور است؛ ارائه کنند. در این زمینه اولین استارتش زده شده و انشالله به زودی شاهد تأسیس آن خواهیم بود.
به گزارش ایلنا از پایگاه اطلاع رسانی دولت، محمد فرهادی، 9 ماهی میشود که سکان وزارت علوم را به دست گرفته است. البته او 28 سال پیش هم وزیر آموزش عالی ایران بود. او در مورد اینکه مهر امسال چه تفاوتی با مهر سالهای قبل دارد. هرچند که ابتدا به مزاح گفت؛ فرقی با سالهای قبل ندارد، اما برنامه هایی که وزارت علوم برای آموزش عالی و کیفی سازی آن دارد، بواقع تفاوتها را نمایان می کند.
خوشبختانه بعد از دو سال که از تشکیل دولت تدبیر و امید میگذرد؛ امسال بالاخره دانشگاه ها وزیر دارند؛ 9 ماه است سکان وزارت علوم را بعد از 28 سال دوباره به دست گرفتهاید. نکته ای که در آموزش عالی در این دولت گفته شده و شما خیلی روی آن تاکید کرده اید کیفی سازی آموزش است. سؤال این است که تلاش هایی که در این دولت برای کیفی سازی انجام شده چه ثمراتی در پی خواهد داشت؟
برنامه های ما همان برنامه های رئیس جمهور است که در عرصه آموزش و علم و فناوری بیان کردند. ماموریت اصلی دانشگاه ها تولید علم، دانش و تحقیقات با توجه به اسناد بالادستی، سند چشم انداز و سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری است. در زمینه علم و فناوری اینها اصول کاری ما هستند. برنامه هایی هم که به مجلس اعلام کردیم در همین راستاست. یک سند راهبردی گفتمان توسعه نظام آموزش، پژوهش و فناوری کشور تهیه شده است. در این سند ما چالش های آموزش عالی و تحقیقات و فناوری را مشخص کرده ایم و براساس آن چالش ها، راهبردها و برنامه عملیاتی را داریم. چالش های اصلی ما این است که آموزش عالی ما عرضه محور است و در پاسخگویی به نیاز بازار و نیازهای جامعه ضعف دارد. این یک چالش اصلی است که حالا ما باید آن را تقاضا محور کنیم. دوم این که ما توسعه کمی زیاد و شاید هم بیش از حد انتظار و ضرورت را داشتیم. بنابراین گستردگی آموزش عالی بدون این که التزام بخشی داشته باشد چالش دیگر ماست که برایش راهبردهایی را در نظر گرفته ایم. چالش سوم ما این است که یک نظام حکمرانی واگرا در عرصه آموزش عالی، تحقیقات و فناوری وجود دارد. به این معنی که جزیره ای عمل می شود و انسجام بخشی وجود ندارد.
مراکز آموزشی این طور عمل می کنند؟
در کل سیستم آموزش عالی کشور؛ در سطوح مختلف دولتی و غیر دولتی این مسئله وجود دارد. در سطح ستادی هم نیاز است که انسجام بخشی بیشتری داشته باشیم. چه در زمینه سیاست گذاری، چه در زمینه برنامه ریزی و چه در زمینه نظارت و ارزیابی آموزش عالی. این ها بحث های حاکمیتی و حکمروایی است که عرض می کنم. از این بالاتر هم باز در سطح کلان تر و بین بخشی ممکن است تداخل ها و همپوشانی هایی داشته باشیم. در سطح ملی هم تعامل بین قوا و مراکز و مراجعی که برای حوزه علم و تحقیقات و فناوری تصمیم گیری و قانون گذاری می کنند و ضرورت دارد انسجام بیشتری وجود داشته باشد، گاهی وقت ها به نوعی ناقض هم و یا گاهی موازی هم هستند. چالش دیگری که فکر می کنیم در عرصه آموزش عالی، پژوهش و فناوری وجود دارد مسئله کاهش سرمایه های اجتماعی و ضعف کارایی در زمینه رویکردهای فردی و اجتماعی است. مسائل فرهنگی هم برای ما حوزه مهمی است که هنوز باید در این عرصه کار کنیم و راهبردهایی هم برایش تدوین شده است که پایه و اساس برنامه ریزی های ماست.
سند راهبردی آموزش عالی که الان تدوین شده است چه فرایندی برایش طی می شود؟ باید به مجلس برود و یا شورای عالی؟
نه این برنامه کاری خودمان است. ما چنین سندی را تا به حال نداشته ایم. این سند تکلیف را مشخص می کند.
مهم ترین موردی را که شما در چالش ها عنوان کردید همان عدم پاسخگویی نیازهای جامعه است که در بخش های علمی و صنعتی است. چه راهبردهای عملیاتی برای رفع این مشکل می تواند وجود داشته باشد؟
بازبینی رشته های تحصیلی کاری ضروری است. ما هدفمان این است که تا پایان تابستان برنامه درسی حدود 600 رشته تحصیلی بازنگری شود. 300 تای آن ها علوم انسانی هستند که شورای تحول آنها را دنبال می کند و تعدادی را هم بازنگری کرده و تحویل داده اند. کمی بیش از 300 تا رشته های غیر علوم انسانی هستند که به سرعت دارد پیش می رود. به خصوص در رشته های علوم پایه که تا 75 درصد بازنگری اش انجام شده است. رشته های عملی و فنی به سمت و سویی می رود که بیشتر عملیاتی شوند . بحث های کارآموزی، کارورزی در محیط های کاری، چه صنعت و چه اجتماع، در آنها دیده می شود. بحث ما بحث دانشگاههای نسل سوم است. هدف ما این است که به سمت دانشگاه های ماموریت گرا و کارآفرین برویم که دانش آنها بتواند به تولید و ثروت منتج شود. پیش نویس اولیه آمایش آموزش عالی روی میز من است و انشالله تا پایان تابستان تحویل شورای عالی انقلاب فرهنگی خواهیم داد تا بالاخره تکلیف گستره آموزش عالی در پهنای ایران زمین روشن شود.
آمایش آموزش عالی یعنی این که چه رشته ای را در کجا و در چه مقطعی داشته باشیم. این تکلیف را برای درخواست مجوز، تاسیس، گسترش، توسعه، ادغام، انحلال، تجمیع و تعیین تکلیف همین موسساتی که وجود دارد را مشخص می کند.
یعنی برای مثال، کشتی سازی در یزد ارائه نشود و به بوشهر برود؟
دقیقا این مثال عینی است. یعنی رشته ها باید متناسب با امکانات و شرایط بومی، نیاز منطقه ای و وجود مراکز آموزش عالی آنجا و مشکلات و معضلاتی در زیر مجموعه آموزش عالی، چه دولتی و چه غیردولتی بازتعریف شوند. بحث آموزش مداوم به خصوص در رشته های کاربردی مربوط به دانشگاه های علمی و کاربردی و فنی و حرفه ای هم مد نظر است. همچنان که در پزشکی دوره های آموزش مداوم داریم در غیرپزشکی هم این پیش بینی شده و در دانشگاه علمی کاربردی عملا شروع شده است. افزایش همه جانبه تولید و اشاعه علم، نوآوری، دانش و فناوری، مهارت و کارآفرینی برای بازار و توسعه کشور مد نظر است. در این راستا ارتباط با صنعت را جدی تر گرفتیم. هم فرصت های مطالعاتی هیات علمی در بخش های صنعتی از امسال شروع شده و می شود. هم حضور دانشجویان مقاطع تحصیلی تکمیلی در محیط های صنعتی بیشتر می شود. هم پروزه هایی از صنعت به دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی می آید. برای مثال، بین دانشگاه ها و پژوهشگاه های ما با وزارت نفت 9 قرارداد برای بهره وری و استحصال نفت منعقد شده است. ظرف پنج سال هزار میلیارد تومان قرارداد بسته شده است. همین طور با وزارت دفاع چیزی در حدود هزار و 200 پروژه تحقیقاتی منعقد شده است.
یکی از کارهای خوبی که در این دولت شده، تاسیس شرکت های انتقال تکنولوژی در دانشگاه های برتر ماست. تا الان چهارتا از این شرکت ها تحت عنوان (T.T.O) ایجاد شده است. در این مراکز به اصطلاح ایده های فناورانه به سمت تحقیق و نمونه سازی می روند و در قالب شرکت های دانش بنیان فعالیت می کنند. تعداد این دفاتر در حال افزایش است. از سوی دیگر دفاتر ارتباط با صنعت این بار نه در دانشگاه ها بلکه در وزارت صنعت، معدن و تجارت شکل گرفته چون آنها بهتر می توانند رابط باشند و انتقال دهند. این کار هم از امسال و از این دوره شروع شده است. این دفتر فعال شده و سفارش های تحقیقاتی و پژوهشی و یا تحقیق و توسعه شان را بر حسب ضرورت و نیاز به دانشگاه ها می دهند. برای مثال در عرصه خودروسازی ما قرار شد خودروهای برقی را با همکاری دانشگاه امیرکبیر و ایران خودرو و خودروهای هیبریدی را با همکاری دانشگاه شریف ساخته شود.
برای تعمیم برنامه ها و سند راهبردی به برنامه ششم توسعه هم کاری کرده اید؟
برای برنامه ششم در چارچوب اقتصاد مقاومتی، اقتصاد آموزش عالی را مطرح کردیم که در شورای اقتصاد هم تصویب شده است. ما برای برنامه ششم توسعه چهار برنامه اصلی را پیشنهاد دادیم. البته احکام زیادی را می خواهیم، چه احکام تنفیذی از برنامه های قبلی و چه احکام جدید. چهار عرصه ما یکی این است که بخشی از دانشگاه های ما به سطح بین المللی برسند؛ اینجا بحث دیپلماسی علمی و ارتقای دانشگاه های ما مطرح است. دوم این که دانشگاه های ما ماموریت گرا و کارآفرین شوند. سوم این که روی تحقیق و فناوری بیش از پیش سرمایه گذاری کنیم. چهارمین عرصه هم کیفی سازی آموزش عالی است که برای کیفی سازی، بحث زیرساخت ها، تکمیل آزمایشگاه ها، تاسیس آزمایشگاه های مرکزی را داریم. هدف گیری شده است که 50 آزمایشگاه مرکزی در 50 دانشگاه کشور شکل بگیرد که آزمایشگاه مرجع می شوند. همه چیز را همه جا لزومی ندارد داشته باشیم. برای مثال همکاری دانشگاه فردوسی مشهد و سازمان پژوهشی علمی صنعتی الان عملی شده است.
امسال برای اولین بار در بودجه یک ردیف متمرکز تجهیز و بازسازی آزمایشگاه پیشنهاد کردیم و 120 میلیارد تومان تصویب شد؛ که این میزان اصلا کافی نیست چون کل این بودجه تخصیص داده نمی شود. ما فکر می کنیم چیزی در حدود یک میلیارد دلار لازم داریم تا آزمایشگاه ها بازسازی، نوسازی، تکمیل و تجهیز شوند. تجهیزات آزمایشگاه های نو در علوم جدید به خصوص میان رشته ای و بین رشته ای باید خریداری شود. برای برنامه ششم هم داریم به شدت کار می کنیم این طرح ها در شورای اقتصاد تصویب شده است. دکتر صدیق نماینده ماست و در شورای برنامه ششم معرفی شده است و مشاور اقتصادی ما هم هستند.
در سال اخیر دانشگاه ها با مسائل مالی مواجه بودند. چه کارهایی می شود انجام داد که دانشگاه ها ثروت آفرین باشند و به استقلال مالی نزدیک شوند؟
از دو طریق این امر امکان پذیر است؛ یکی مسیر آموزشی است که الان بیشتر وجود دارد. مسیر دیگر، نوبت دوم آموزشی، شبانه و یا پردیس ها است که ما خیلی زیاد موافق آن نیستیم. در حال حاضر حدود صد هزار دانشجوی دکتری در کشور داریم که اینها باید پروژه اجرا کنند. حساب کنید یک چهارم اینها کار تحقیقی شان به نفع مملکت و برای حل مشکلات مملکت باشد و یا در جهت رفتن به سمت فناوری و تولید باشد، می توانند خیلی از مشکلات کشور را حل کند. از طرف دیگر، مراکز رشد، حلقه واسط بین آموزش و دانشگاه با تولید هستند؛ ایده ها در مراکز رشد کار می شوند؛ تحقیقی که در دانشگاه انجام شده آنجا حالت تکاملی اش را طی می کند، پایلوتش ساخته می شود و بعد در پارک های علم و فناوری و در قالب شرکت های دانش بنیان به تحقق نزدیک می شود. خوشبختانه قوانینی که اخیرا داده شده است خود اساتید و فارغ التحصیلان هم می توانند شرکت دانش بنیان بزنند.
تعداد پارک های علم و فناوری در سال 89، 28 تا بوده، در سال 92 که دولت آمد 33 تا بود. الان شده است 36 تا. تا پایان سال 3 تای دیگر تاسیس می شود. حتی در عرصه هایی مثل هنر؛ ما اصلا پارک هنری نداریم که بتواند محصولات هنری که خیلی هم فروش دارد و سود آور است؛ ارائه کنند. در این زمینه اولین استارتش زده شده و انشالله به زودی شاهد تأسیس آن خواهیم بود.
مراکز رشد ما سال 92، 146 مورد بودند الان 156 تا هستند. واحدهای فناور مستقر در پارک های علم و فناوری سال 92، 3400 تا بودند الان 4400 تا شدند. اما شرکت های دانش بنیان سال 92، 61 بودند ؛ الان 586 تا هستند. این یک رشد بسیار عالی است. یعنی از یک طرف علم و از طرف دیگر، تولید؛ این آمار مربوط به شرکت های دانش بنیان درون پارک های علم و فناوری است. تعداد شرکت های بیرون از پارک ها 159 شرکت در سال 92 بودند اما الان 930 تا شدند.
خروجی افزایش شرکت های دانش بنیان چطور بوده است؟
مجموع این شرکت ها در سال 93 بالغ بر هزار میلیارد تومان گردش مالی داشته اند. مثلا پارک علم و فناوری اصفهان، 700 میلیارد تومان گردش مالی داشته و چیزی حدود 23 میلیون دلار هم صادرات داشته اند. البته باید برویم به سمت تولید، محصول، فناوری و پتنت و ثبت اختراع؛ حالا یا امتیاز این اختراع را بفروشند و یا خودشان در قالب شرکت ها تولید محصول کنند. درآمد از این مسیرها باید کسب شود.
تعریف شرکت دانش بنیان چیست؟
وقتی شرکت دانش بنیان می گوییم باید از مسیر دانش به آن محصول رسیده باشد بنابراین نمی شود یک صنعت معمولی باشد. صنعت معمولی در شرکت های صنعتی وجود دارند. این باید به تحقیق و دستاورد فناورانه رسیده باشد و بعد هم محصول تولید کند که بتواند از امتیازات و ویژگی هایش استفاده کند.
کمی از این مسئله فاصله بگیریم، یک معضلی که شما هم به آن اشاره کردید ماجرای توسعه بی رویه آموزش عالی بود. چندی پیش خبری منتشر شده بود که تا سه سال آینده خیلی از دانشگاه های غیر انتفاعی منحل می شوند.
ما نمی خواهیم منحل شوند
وقتی دانشجو وجود نداشته باشد خود به خود این اتفاق می افتد. از آن طرف می خواهم به مسئله نگاه کنیم؛ فرض کنید شما موسس یکی از این دانشگاه ها باشید که سرمایه گذاری کرده اید؛ چطور می شود هم آنها را راضی نگهداشت و هم آسیبی که به آموزش عالی رسیده است را مدیریت کرد؟
تا سال 84، 112 تا موسسه غیر انتفاعی و غیر دولتی، غیر از دانشگاه آزاد وجود داشت. الان حدود 380 تا وجود دارد که یکباره بیش از سه برابر شده است. خیلی از اینها امکانات ندارند، اجاره ای هستند، هیات علمی ندارند و مردم هم می خواهند تحصیل کنند. کنار اینها علمی کاربردی ها هم هستند که باز هم گونه ای از همین غیرانتفاعی ها هستند. همه آنها که دولتی نیستند. ولی آنها مجوزهای مقطعی یک دوره و دو دوره می گیرند و کاربردی است. یکی دیگر این که، به طور کلی تعداد دانشجوی ورودی کم شده است. همین امسال ظرفیت دانشگاه ها از تعدادی که در کنکور شرکت کردند بیشتر بوده است. البته در علوم تجربی 550 هزار نفر بودند که حدود 40 درصد آنها توانستند وارد شوند. ولی در رشته فنی مهندسی که بیشتر رشته های کاربردی است 250 هزار نفر ظاهرا ظرفیت داشته و 150 هزار تا ظرفیت خالی مانده است. دلیل دیگر این است که زیرساخت ها و امکاناتشان ضعیف است. ما هم باید کیفیت را در نظر بگیریم. ابتدا که اینها آمدند با یک بنیه ای آمدند درخواست مجوز کردند واقعا بعضی ها نمی توانند خودشان را در آن حد نگه دارند. سوم این که اینها می گویند غیرانتفاعی غیردولتی، قانون این است که وقتی غیرانتفاعی باشند یعنی هرچه سرمایه گذاری کنند، هیچ چیزی از امکانات برای خودشان نمی ماند. اما اگر غیردولتی باشد مثل آموزش و پرورش که مدارس غیردولتی ملک و سرمایه گذاری و .. برای خودشان می ماند. این دلیل دیگری است که کمتر سرمایه گذاری می کنند. ما پیشنهاد دادیم و قبل از من هم پیشنهاد دادند و هنوز در دستور شوراست و انشالله تصویب شود که واژه غیرانتفاعی برداشته شود و صرفا غیردولتی باشد. بالاخره در رقابت پذیرش ها، آنهایی که قوی تر هستند موفق ترند. یکی دیگر از اقدامات ما رتبه بندی و منطقه بندی کردن دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی هست. برای غیر انتفاعی ها و غیر دولتی این رتبه بندی اولیه انجام شده است و 12 تای آنها امتیاز نیاورده اند. ما بالاخره یک شاخص هایی را گذاشته ایم. انصافا آنها هیچ چیزی نداشتند؛ باز هم تعطیل نشدند، فعلا گفتند بروید شرایط خودتان را اصلاح کنید و بیایید مجوزتان تمدید شود. در مورد دانشگاه های دولتی هم همین طور است. انشالله رتبه بندی انجام شود و بر آن اساس می توانند اعتبارات بیشتری را بگیرند.
به جزیره ای عمل کردن در آموزش عالی اشاره کردید؛ من این را در مقابل بحث استقلال دانشگاه ها می گذارم. نمی گویم هدف شما این بوده که استقلال را از دانشگاه ها بگیرید و یا روندی که در استقلالشان وجود دارد را خدشه وارد کنید. این ماجرای جزیره ای عمل کردن را بیشتر توضیح می دهید؟
مطلق جزیره ای نگوییم؛ این گستردگی و نداشتن یک نظام جامع نظارت و ارزیابی و نیرو و امکانات باعث شده است که مورد دقت و جلوی چشم نباشد.
یعنی به سند بالادستی در توسعه آموزش توجه نمی شد؟
اصلا نظام جامع ارزیابی نداشتیم؛ الان آماده شده است و باید تصویب شود. انشالله بر آن اساس ساختار مناسب تری هم در وزارت خانه داشته باشیم. این باز بخشی اش به آمایش آموزش عالی هم برمی گردد. هیچ لزومی ندارد همه این نظارت و ارزیابی را در تهران کنیم. می توانیم براساس این طرح آمایشی نظارت و ارزیابی را واحدهای دیگر هم داشته باشند. نکته دوم این که این مدت به دانشگاه ها خیلی اختیارات دادیم. مثلا بازنگری رشته تحصیلی دانشگاه های تیپ یک را به خودشان واگذار کردیم. البته قالب، چارچوب و کلیات را دادیم و محتوی درس را خودشان تعیین می کنند. در شورای عالی برنامه ریزی هم تصویب شده است که بسیاری از اختیاراتی را که در ستاد وزارت خانه بود به طور تدریجی به دانشگاه ها تفویض شود.
مثل چی؟
مثل به کارگیری نیروی انسانی هیات علمی، استفاده از فرصت مطالعاتی، مرخصی گرفتن و ... به کارگیری نیروی کارشناسی، تدوین برنامه درسی، همکاری مشترک با دانشگاه های داخل و یا ارتباط برقرار کردن با یک دانشگاه خارجی مناسب و برگزاری آزمون دکتری که یکی از بهترین اقدامات بود برای دانشگاه های تراز اول ما.
یک انتقادی که به دولت یازدهم وارد می کنند، این است که رشد علمی کشور کم شده است. براساس مصادیق و آمار پاسخ این انتقاد چیست؟
اولاً نتایح علمی خیلی به سرعت بیرون نمی آید. باید زمانی بگذرد، فرض کنید کار مطالعاتی و تحقیقاتی می کنیم بعد می خواهد مقاله شود. پروژه تحقیقی یک تا سه سال طول می کشد. مقاله اش 5-6 ماه طول می کشد که داوری، چاپ شود و در پایگاه ها قرار بگیرد و به آن استناد شود. در نظر بگیرید چند سال گذشته چقدر امکانات به دانشگاه ها داده شده است؟ واقعا بودجه های دانشگاه ها سال 90 و 91 بین 68 تا 72 درصد گاهی تا 85 درصد تخصیص داده می شود. الان دانشگاه های ما یک بدهی سنواتی عظیمی دارند. اما دولت در سال گذشته میانگین تخصیص اش 3/97 درصد بوده است.
انصافا دانشگاه ها در تمام آن سال ها هیچ تجهیزی نشده اند و کمبودها بسیار زیاد است. با تمام این احوال چند تا آمار علمی به شما بدهم.
به استناد رتبه علمی کشور در پایگاه استنادی ISI در شش سال اخیر؛ سال 2010 تعداد مقالات ما 28 هزار و 421 عدد بوده، 2014، 30 هزار و 945 تا شده است. در 6 ماه اول 2015، شده است 12 هزار و 918؛ رتبه علمی ایران در جهان در 2010، 22 بوده است، 2011، 19 شده، 2012 دوباره پایین رفتیم و 20 شده است. سال 2013، 21 شدیم. سال 2014 همان 21 ماندیم و 2015 آمدیم به رتبه 18.
آیا تولید مقاله به هر قیمتی باعث نشد که کیفیت و رتبه علمی ایران پایین بیاید؟
بله، درصد سهم ایران در تولید علم دنیا هم مهم است. سال2010، 0.8 درصد سهم داشتیم، سال 2013، 1/53 سال 2014، 1/44 و سال 2015 تا الان 1/63 درصد سهم داشتیم. این خیلی خوب است. اینها صرفا مقاله نیست این تولید علم است. اگر به مقاله رجوع شود اتفاق خوبی می افتد. از طرفی H-index هم بسیار مهم است که افزایش پیدا کرده است.
در 2012 هیچ کدام از دانشگاه های ما جز یک درصد دانشگاه های برتر و تأثیرگذار دنیا نبودند. اما در سال 2015، 13 دانشگاه ما جز یک درصد برتر دنیاست. به اعتقاد من، تفکیک آمار و اطلاعات هم یکی از دلایلی است که رتبه علمی ما را کاهش می دهد. تلاش ما باید تجمیع دستاوردها و ارتقای رتبه علمی ایران باشد.