خبرگزاری کار ایران

میزگرد / نقش نهاد‌های دولتی و مدنی برای حل معضل کار کودکان - بخش پایانی

کودکان کار؛ وظایف فراموش شده بهزیستی و آموزش و پرورش

کودکان کار؛ وظایف فراموش شده بهزیستی و آموزش و پرورش
کد خبر : ۱۵۹۴۳۸

«لطفی: سازمان بهزیستی به عنوان یکی از اصلی‌ترین متولیان پاسخگویی به این مسأله، تا کنون اقدام جدی انجام نداده است. / کردونی: با توجه به اینکه شورای ساماندهی کودکان خیابان ۸ سال تعطیل بوده است، نمی‌توان در مورد ارزیابی عملکرد دستگاه‌های عضو این شورا اظهار نظر کرد. / فرهانی: در مشهد بهزیستی به تن کودکان کار که روزنامه می‌فروختند لباس فرم کرده بود. آیا بهزیستی حق دارد به کار کودک رسمیت ببخشد؟»

بخش اول و دوم میزگرد «نقش نهاد‌های دولتی و مدنی برای حل معضل کار کودکان» روز‌های ۲۰ و ۲۳ فروردین‌ماه انتشار یافتند. دراولین بخش، حاضران در این میزگرد به بررسی تعاریف موجود از کودک و کار کودک پرداختند.

دربخش دوماین میزگرد که با حضور «روزبه کردونی» مدیر کل دفتر آسیب‌های اجتماعی وزارت کار، «محمد لطفی» عضو جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان و «حمیدرضا واشقانی فراهانی» فعال حقوق کودک در خبرگزاری ایلنا برگزار شد، کار‌شناسان به بحثدر مورد علت‌های ریشه‌ای پدیده کودکان کار و خیابان و راهکار‌های مقابله با این آسیب اجتماعی پرداختند. از جمله مباحت طرح شده در این میزگرد می‌توان به «تفاوت خیریه‌ و NGO»، «تبدیل شدن حق تحصیل به مثابه کالایی لوکس» و همچنین «تاثیر کاهش تدریجی دستمزد کارگران[به نسبت تورم] در جذب کودکان خانواده های کارگری به بازار کار» اشاره کرند.

در آخرین قسمت از میزگرد «نقش نهاد‌های دولتی و مدنی برای حل معضل کار کودکان» که اینک پیش روی شماست، علاوه بر بحثدر مورد آمار کودکان کار و خیابان به نقش دیگر نهاد‌های دولتی مانند بهزیستی و آموزش و پرورش برای حل این معضل پرداخته شده است.

گفتنی است هرچند ایلنا از نمایندگان سازمان بهزیستی و آموزش و پرورش دعوت به عمل آورده بود، اما این نهادهای دولتی نماینده‌ای را برای شرکت در این میزگرد معرفی نکردند.

احتمال وجود سه میلیون کودک بازمانده از تحصیل

«حمیدرضا واشقانی فراهانی» با اشاره به وجود ابهام در تعداد کودکان کار و خیابان، توضیح داد: «آمار دقیقی در این زمینه ارائه نمی‌شود و سازمان‌های مردم نهاد نیز توانایی و اجازه دریافت این آمار را ندارند.

اما بر اساس اطلاعات موجود در سایت ثبت احوال اگر تعداد موالیدی را که امسال به سن مدرسه رسیده‌اند جمع بزنید ۱۷ میلیون نفر می‌شود. این تعداد در مقایسه با تعداد دانش آموزان بر اساس اعلام آموزش و پرورش ۴ میلیون نفر از کودکانی که در مدرسه هستند بیشتر است، با توجه به مسائلی مانند مرگ و میر و مهاجرت می‌توانیم بگوییم که حدود سه میلیون کودک بازمانده از تحصیل داریم که معمولا این کودکان وارد چرخه کار می‌شوند.»

محمد لطفی در ادامه گفت: «تعداد کودک کار در هر کشور بسیار بستگی به این دارد که آن کشور از نظر اقتصادی و اجتماعی در چه دوره زمانی قرار دارد و چه ضرورت‌هایی برای آن کشور‌ ها جود دارد. معمولا در کشور‌هایی که وارد الگوی توسعه شده‌اند این آمار زیاد است.»

کردونی نیز در این باره گفت: «یکی از مسائل مهم در حوزه آسیب‌های اجتماعی، دارا بودن اطلاعات قابل اتکا برای ارائه تحلیل واقع بینانه است که در این زمینه ما دچار مشکل هستیم.

البته باید تاکید کنم کودکان کار و خیابان هر تعدادی باشند باید برای آن‌ها سیاست گذاری و برنامه ریزی داشت. هدف ما این است که باید به سمت کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی حرکت کنیم و نمی‌خواهیم هیچ حاشیه‌ای مانع حرکت ما به سمت این هدف شود.»

ساختار عمودی آموزش در ایران

در ادامه بحث، این سه کار‌شناس به تبادل نظر در مورد عملکرد سازمان بهزیستی و وزارت اموزش و پرورش در ارتباط با پدیده کودک کار و خیابان پرداختند.

لطفی گفت: «سازمان بهزیستی به عنوان یکی از اصلی‌ترین متولیان پاسخگویی به این مسأله، تا کنون اقدام جدی انجام نداده است.

در رابطه با آموزش و پرورش نیز وزیر جدید به مساله‌ای اشاره کرده که ما نیز به آن معتقدیم، ساختار عمود محور آموزش و پرورش به شدت در ریزش دانش آموزان تاثیر دارد. شاهدیم که سالهایی که کودک درس خوانده، فقط هزینه است نه مهارت اجتماعی کسب کرده و نه کار یاد گرفته است که در آینده به دردش بخورد. با توجه به اینکه یکی از راههای تغییر جایگاه اجتماعی افراد در خانواده‌های فقیر درس خواندن است عملاً این ویژگی‌ها سبب سلب این امکان از آن‌ها می‌شود. بنا بر این تمایل خانواده‌های کم در آمد نیز به تحصیل کودکشان کم می‌شود.

تغییر در ساختار آموزش و پرورش تغییر در سالهای راهنمایی و دبیرستان نیست، بلکه شیوه عمود محور، معلم محور و محتوا باید تغییر کند.»

فراهانی در این باره گفت: «در مورد سازمان بهزیستی باید گفت که گاهی از طرف مسئولان بهزیستی آمار و اطلاعاتی مانند اینکه ۷۰ در صد کودکان کار به خانواده‌های مرفه تعلق دارند منتشر می‌شودکه این آمارهای عجیب و غریب نشان دهنده آن است که هیچ درک درستی از این مسأله وجود ندارد.

آقای هاشمی رئیس این سازمان در مورد مشکل نگهداری از این کودکان گفته است که خانواده‌ها اقدام قضایی می‌کنند و کودکان را از ما پس می‌گیرند. در بسیاری موارد این اتفاق نمی‌افتد و خانواده‌ها به بهزیستی مراجعه می‌کنند و تعهد می‌دهند و کودکانشان را تحویل می‌گیرند و لزوماً همه موارد به قوه قضاییه ارتباطی ندارد.

همچنین به دلیل موارد کودک آزاری حادی که در گذشته رخ داده است دادستانی شماره‌ای را اعلام کرده که هر شهروندی می‌تواند زنگ بزند و مسائل حاد مربوط به کودک راگزارش دهد بنابراین بهزیستی نمی‌تواند با این حرف که دستگاه قضایی دست آن‌ها را بسته از زیر بار وظایف خود شانه خالی کنند.

حتی اگر این طور باشد بهزیستی موظف است که در این مورد ورود کند و پیگیری‌های رسمی را انجام دهد تا برای این کاراجازه بگیرد و کار سختی نیست که برای برای موارد کودک آزاری دستگاه قضایی قاضی کشیک و مددکار استخدام کند.»

ماجرای لباسی که به کودکان کار پوشانده شد

فرهانی ادامه داد: «مساله دیگر این است که در مشهد چند وقت پیش بهزیستی به تن کودکان کار که روزنامه می‌فروختند لباس فرم کرده بود. آیا بهزیستی حق دارد به کار کودک رسمیت ببخشد؟

در مورد آموزش و پرورش نیز باید گفت که خصوصی کردن آموزش و تنزل کیفیت آموزش در مدارس دولتی رو به افزایش است. آموزش و پرورش باید رایگان باشد اما شاهد هستیم که مدارس به بهانه‌های مختلفی در خواست کمک‌های اجباری از والدین می‌کنند، زیرا مدیر مدرسه نمی‌تواند بدون این کمک‌ها مدرسه را بگرداند. آموزش و پرورش چیزی بیش از حقوق معلیمن به آن‌ها نمی‌دهد و مدرسه مجبور به تامین هزینه داخلی از محل کمک‌های مردمی است.

مساله مهم دیگر و حمایت‌های روانی و مشاوره‌ای است. برخی مشاوران در مدرسه کار خاصی انجام نمی‌دهند و در خیلی موارد با امور تربیتی یکی هستند و از علم مشاوره نیز برخوردار نیستند، بر عکس آنچه وجود دارد این خدمات باید در مدارس دولتی بیشتر باشد، زیرا بچه‌های طبقات محروم در معرض آسیب، به این مدارس می‌روند.

تحلیل براساس نظام باز توزیع یا باز تولید

کردونی در خاتمه این میزگرد گفت: «با توجه به اینکه شورای ساماندهی کودکان خیابان که مرجع هماهنگی و ارزیابی عملکرد دستگاه‌های مسئول در حوزه کودکان خیابانی است، ۸ سال تعطیل بوده است، نمی‌توان در مورد ارزیابی عملکرد دستگاه‌های عضو این شورا اظهار نظر کرد.

در شورای ساماندهی ۱۱ دستگاه از جمله بهزیستی و آموزش و پرورش عضو هستند، باید این شورا فعال شود تا بتوان نسبت به چگونگی انجام تکالیف قانونی این دستگاه‌ها، نظر داد. دکتر ربیعی تاکید بر فعال شدن این شورا دارد و در سال ۹۳ نیز این شورا فعال ترخواهد می‌شود.

البته باید به این نکته اشاره کنم که سازمان بهزیستی پرسنل بسیار زحمتکش و دلسوزی دارد به ویژه در شهرستان‌ها که بسیار تلاش می‌کنند، بنابراین نباید خدشه‌ای به زحمات آن‌ها وارد کنیم. ودر مورد آموزش و پرورش هم همینگونه است و نمی‌شود حکم کلی صادر کرد.

در بحثکودکان کار شهرداری‌ها، بهزیستی، وزارت کار، آموزش و پرورش، دادگستری و NGO‌ها به تنهایی نمی‌تواند کاری کنند، اگر بخواهیم موفق شویم همه باید در کنار هم باشیم.»

لطفی نیز در جمع بندی خود از این میز گرد اظهار کرد: «خوشبختانه وزیر کار نیز به مسائلی که همیشه ما بر آن تاکید کرده‌ایم مانند بهداشت رایگان، بیمه تأمین اجتماعی برای کودکان و… در صحبت‌های خود اشاره کرده‌اند و این دولت تنها دولتی است که روی این مسأله دست گذاشته است.

نقطه افتراق ما نیز در تحلیل است، برای نمونه اگر تحلیل براساس نظام باز توزیع باشد نه باز تولید راهکاری ارائه می‌شود که نمی‌تواند حل مشکل کند.

شورای ساماندهی کودک کار نیز مانند نامش شورایی است که برای ساماندهی است نه حل واین یک اشتباه ماهیتی است. از اینکه NGO‌ها بتوانند در سیاستگذاری حضور داشته باشند، استقبال می‌کنیم. اگر بشود از نیروی آن‌ها در سیستم سیاستگذاری استفاده کرد و این استفاده تشریفاتی نباشدتحول بزرگی رخ می‌دهد.»

فراهانی در خاتمه این میزگرد گفت: در قانون اساسی ما نکات بسیار خوبی مانند آموزش و پرورش رایگان تأمین اجتماعی و… وجود دارد اما جاهایی به بن بست‌های عجیبی می‌رسد که این‌ها دستمایهٔ سیستمی شده که مواجه و تغییر آن بسیار سخت به دست می‌آید. امیدوارم بشود این مسائل را عملی کرد. جمله خوبی نیز گفته شد که این مشکل بخشنامه‌ای حل نمی‌شود.»

گزارشگر آیسان زرفام

ارسال نظر
پیشنهاد امروز