به بهانه انحلال تیم دوچرخهسواری پتروشیمی؛
وقتی کاخ آرزوهای جوانان رکابزن تبریز فرو میریزد
تیم پر آوازه و نام آور دوچرخه سواری پتروشیمی تبریز در سکوت تلخ مسئولان استانی و پتروشیمی چند روز قبل منحل شد تا رکاب زنان حرفهای این تیم سرنوشت نامعلومی پیدا کنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در ورزش ما منحل کردن کاری است که به خوبی انجام میدهیم و احیا کردن را هنوز یاد نگرفته ایم؛ منحل کردن تیم های ورزشی یکی از همان منحل کردن ها است که در آن استاد هستیم . تیمی که اینبار منحل شد فوتبالی نبود ولی یکی از افتخارات ورزش ایران در تورنمنتهای جهانی رشته دوچرخهسواری بود.
سخن از تیم پتروشیمی تبریز است که پرافتخار ترین تیم آسیا و یکی از بهترین تیمهای دوچرخه سواری جهان بود. این تیم پیش از این چندبار تا پای منحل شدن رفت ولی منحل نشد تا اینکه چند روز پیش خبر انحلال این باشگاه را شنیدیم که خبری غم انگیز و تاسف باری در ورزش کشور است.
نکته جالب این منحل شدن سکوت رسانههای تبریز در بی توجهی مسئولان استانی و شرکت پتروشیمی ایران و آذربایجان به منحل شدن تیم دوچرخه سواری است.
پتروشیمی تبریز هم یکی از همان جاهایی است که با داشتن مدرک دکترا در منحل کردن جولان میدهد؛ شاید قدیمی های فوتبال نام تیم فوتبال تیم پتروشیمی تبریز را شنیده بودند که تا آستانه صعود به لیگ برتر آمد ولی مثل خیلی از تیم های فوتبال منحل شد.
نمیدانم تیمداری در تبریز چگونه است؛ که تا قهرمانی و درخشش پیش میرود و ناگهان خاموش میشود که میتوان به چندین مورد از آنها در تبریز اشاره کرد.
منحل شدن تیم فوتسال دبیری تبریز پس از قهرمانی و بلاتکلیفی تیم مس سونگون در فوتسال یا تیم والیبال شهرداری تبریز که آن هم با سیاست های عدم تیمداری شهرداری در آستانه منحل شدن است و تیم های فوتبال این شهر که چند روزی است که در بلاتکلیفی مانده اند.
با درنظر گرفتن اینها میتوان به عنوان عادت به منحل شدن و بلاتکلیفی تیم ها در تبریز نگاه کرد ولی در حال حاضر بحث اصلی؛ تیم دوچرخه سواری پتروشیمی است که شاید مشکلاتی برای اداره تیم داشتند ولی اگر پتروشیمی توان تیمداری و صرف هزینه برای تیم ها ندارد چرا تیم بسکتبالی به آن قدرت و ثبات دارد و اگر میخواهد تیمداری کند چرا تبعیض بین تیم های ورزشی قائل است؟
شاید بتوان گفت مدیران باشگاه توان مالی نداشتند و تصمیم به انحلال تیم گرفتند، ولی با این توجیه سئوال دیگری به ذهنم متبادر می شود که آیا امکان واگذاری امتیاز تیم وجود نداشت که شاید یکی برای دلش جوانان دوچرخه سورای بسوزد و با خرید باشگاه افتخارات آن حفظ می شد.
واقعا چگونه میتوان توقعی از مسئولان کشور در قبال پتروشیمی نداشت چرا که این تیم هم نماینده ایران بوده و چندین مقام جهانی و آسیایی دارد. ورزش در کشور ما فقط فوتبال نیست آیا واقعا منجی برای سایر تیم های ورزشی وجود ندارد؟
یا باید منتظر تغییر مسیر زندگی این ورزشکاران حرفهای باشیم که با منحل شدن این تیم کاخ آرزوهای جوانان رکابزن تبریز با خاک یکسان شده است.
پتروشیمی تبریز به حمایت وزیر ورزش نیازمند است چرا که مسئولان استانی این تیم را از دفتر خاطراتشان هم حذف کردند.