در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
منشاء چالشهای گروه ملی فولاد در اهواز کجاست؟ / تولید با ظرفیت زیر ۲۰ درصد قابل پذیرش نیست
مصطفی عبیات گفت: متاسفانه گروه ملی فولاد اهواز باوجود داشتن تنوع کالایی زیاد در تولیدات خود تنها تبدیل به سبد تامین کالای شرکتهای کوچک خصوصی نوپا و تازه تاسیس شده است که در مقابل سابقهی بیش از نیم قرن فعالیت شرکت به معنای آن است که اکنون شرکت درگیر حواشی همراه با دغدغه قدرت و ثروت شده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، هفته گذشته شرکت گروه ملی فولاد اهواز شاهد اجتماعات و اعتراضات صنفی بود که حواشی خاص خود را نیز به همراه داشت. سابقه اعتراضات کارگران این شرکت در چند سال اخیر به سال ۱۳۹۷ و زمانی بازمیگردد که بحث خصوصیسازی این شرکت داغ شده بود. اما در روزهای اخیر گویا مباحثی مانند افت ظرفیت تولید و رکود فعالیت و همچنین عدم اجرای طبقهبندی مشاغل مورد انتقاد کارگران واقع شده است. این شرکت در سال ۱۳۹۵ بهدلیل انبوه بدهیها و مطالبات بانک ملی ایران از مالک خصوصی قبلی، به این بانک واگذار شده است. کارگران معتقدند علاوه بر عدم طبقهبندی و بحران قراردادها، شرکت با بحران خرید مواد اولیه برای تولید نیز مدتهاست دست و پنجه نرم میکند.
مصطفی عبیات (از کارگران شرکت گروه ملی فولاد اهواز) که در مجمع عمومی کارگران این شرکت نیز حضور داشته است، در رابطه با طبقهبندی حقوق و قراردادهای شاغلین این مجموعه گفت: تاکنون هیچگونه طبقهبندی مشاغل چه در زمان فعالیت کارکنان رسمی شرکت (در سالهای قبل) و چه حالا که اکثر کارگران بهعنوان کارگر استخدامی از سوی پیمانکار مشغول به کار هستند، اجرا نشده است. همچنین بعد از تغییر وضعیت کارگران از حالت استخدام پیمانکاری به حالت قرارداد موقت، طرح طبقهبندی از سوی بانک ملی اجرا نشده است.
وی با تاکید بر اینکه «تجمع روز سهشنبه هفته گذشته کارگران این شرکت به خاطر عدم اجرای همین مسئله (طبقهبندی) بود»، اظهار کرد: مطالبه ما کارگران اجرای مصوبه شورای تامین اهواز درباره طبقهبندی حقوق کارگران از اسفندماه سال گذشته بوده که تاکنون اجرا نشده است. در اسفند ماه سال گذشته در تالار اجتماعات شرکت گروه ملی فولاد ایران (اهواز) با حضور مدیرعامل وقت و همچنین محمدی (سرپرست مدیرعامل کنونی)، ارسلان غمگین رئیس اداره کار و تعداد کثیری از پرسنل گروه ملی بر اجرای طرح طبقهبندی مشاغل تاکید شد، اما هنوز در این رابطه اقدام اجرایی صورت نگرفته است.
عبیات با تاکید بر اینکه بانک ملی و گروه ملی فولاد از نظر مدیریتی رابطهای باهم ندارند، تصریح کرد: این مسئله بارها از مسئولین شرکت و بانک ملی و حتی مسئولین استانی مورد پرسش کارگران قرار گرفته که نقش بانک ملی در مدیریت شرکت چیست، ولی تاکنون جواب قانعکنندهای به این پرسش پرسنل داده نشده است. ما میدانیم که بانک ملی توان اداره شرکت گروه ملی فولاد اهواز را ندارد. اگر در خوشبینانهترین حالت در نظر بگیریم که بانک ملی میتواند شرکت ما را اداره کند، چرا هنوز برنامه خاصی برای بحران شرکت نداشته است؟
وی در زمینه بحث رکود تولید و عدم فعالیت بخش زیادی از ظرفیت شرکت، توضیح داد: در حال حاضر ما هم نمیدانیم وضع شرکت به چه صورت است و این قضیه مبهم است که آیا شرکت ما اکنون دولتی، خصوصی، پیمانکاری، سهامی یا چیز دیگری است و تقریبا همه چیز در هالهای از ابهام است و همین بلاتکلیفی باعث مشکلات امروز شرکت شده است. ما الان ۷ سال است که در حال مطالبهگری هستیم و تا تشکیل پرونده قضایی پیش رفتهایم. این شرایط موجب بروز فشار زیادی به ما کارگران شرکت شده و حرف ما این است که ابتدا باید وضعیت شرکت مشخص شود. ما فقط میخواهیم بدانیم چه اتفاقی برای شرکت فولاد در حال رخ دادن است. این شرکت برای بانک است یا دولت؟ شاید دولت تصور کند این شرکت یکی از اموال کم اهمیت اوست، اما فولاد ملی برای کارگرانش همه چیز است!
این کارگر شرکت گروه ملی فولاد با اشاره به اقدامات غیراصولی سر زده ازسوی مدیریت شرکت در واکنش به مطالبات کارگران، گفت: ما روز سه شنبه یک تجمع کاملا صنفی داشتیم ولی روز بعد ۶ نفر از کارگران که خود بنده یکی از آنان هستم با قطع کارت ورود مواجه شده و به عبارت بهتر از ورودمان به شرکت ممانعت به عمل آمد. اکنون مسئولان باید پاسخ دهند که آیا اخراج ما از شرکت قانونی است؟ این درحالی است که برای ما مهم رشد و پیشرفت اقتصاد و بهبود وضع کنونی استان خوزستان است.
وی با تاکید با بر مسئله بودجههای تزریق شده سالانه به شرکت برای خروج فولاد ملی از بحران تصریح کرد: بودجهای که سالانه به شرکت گروه ملی تزریق میشود با سطح نیاز و با مقدار ظرفیت تولید سالانه شرکت همخوانی ندارد. ولی در کل به دلیل عدم شفافسازی مالی از سوی مدیرعامل و هئیت مدیره، گزارش رسمی صورتهای مالی از سالهای گذشته تاکنون وجود ندارد.
عبیات در پاسخ به این سوال که «آیا راهحل ساده برای خروج فولاد ملی از بحران وجود دارد؟» گفت: بله! با انتخاب یک مدیر فولادی بومی و انتخاب مدیران میانی شرکت که بدون هیچگونه توجه یا تمایل به برخی سیاسیون، و با داشتن یک طرح توجیهی مالی و اقتصادی میتوان قدم پیش گذاشت و شرکت را نجات داد. در این طرح به ظرفیتها و کیفیت محصولات و نقاط قوت شرکت گروه ملی قطعا باید اشاره شود و اینکه بودجهای کافی برای خرید مواد اولیه، قطعات و تجهیزات، اُوِر-هال برخی خطوط تولیدی و احیای سرمایه در گردش باید فراهم شود. در این صورت میتوانیم دوباره شاهد شکوفایی و توسعه در شرکت گروه ملی فولاد اهواز باشیم. از مزیتهای طرح کارگران برای نجات شرکت، اقناع بانکها برای سرمایهگذاری و کم ریسک بودن این طرح و برد-برد معادله سرمایهگذاری برای طرفین یعنی سرمایهگذار و گروه ملی است.
وی در رابطه با بحث میزان ظرفیت پایین به کار گرفته شده در تولید شرکت اظهار کرد: حدود ۵-۶سال است که شرکت ما درگیر مشکل تولید با ظرفیت پایین است. شایعاتی درباره تاثیر میزان گرما یا بحران انرژی مطرح میشود که صحت ندارد. نه تولید شرکت ربطی به گرما دارد و نه ما با محدودیت برقی مواجه هستیم. چند سالی است که تولید شرکت ما به اعتراف خود مدیران شرکت چیزی حدود ۱۵ تا ۲۰درصد ظرفیت سالانه تولید است که رقمی تکاندهنده است. ما کارگران و پرسنل شرکت میدانیم که این وضعیت میتواند عمدی باشد و دستهایی در کار است که به دنبال زمین زدن فولاد هستند. بحث رقابت شرکتهای ذینفع در این حوزه بسیار مطرح است و آنها نفوذهایی نیز دارند. متاسفانه گروه ملی فولاد اهواز باوجود داشتن تنوع کالایی زیاد در تولیدات خود تنها تبدیل به سبد تامین کالای شرکتهای کوچک خصوصی نوپا و تازه تاسیس شده است که در مقابل سابقهی بیش از نیم قرن فعالیت شرکت به معنای آن است که اکنون شرکت درگیر حواشی همراه با دغدغه قدرت و ثروت شده است.