آغاز کاوشهای باستانشناسی در تپه چشمهعلی ری / ارزیابی نظریات پیش گفته درباره موضوع انتشار، مهاجرت یا هجوم جوامع غرب ایران به فلات مرکزی
همزمان با افتتاح پایگاه پژوهشهای میدانی باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی کاوشهای باستانشناسی در تپه چشمه علی ری با حضور «حمید رضا ولیپور سرپرست هیئت کاوش تپه چشمه علی» ، «ایمان مصطفیپور معاون هیئت کاوش»،«کورش محمدخانی، نگین میری، کامیار عبدی، امیر صادق نقشینه و علی بهادری اعضای هیأت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی»، اعضای هیئت کاوش و با مشارکت دانشجویان کارشناسی باستانشناسی ورودی 1399 این دانشگاه آغاز گردیده و در حال انجام است.
به گزارش ایلنا به نقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، حمیدرضا ولیپور سرپرست هیئت کاوش با در تشریح این پروژه گفت: تپه چشمه علی در جنوب تهران در محدوده شهر باستانی ری و در کنار یک چشمه که نام خود را از آن گرفته است، قرار دارد. این تپه در حدود 7 متر ارتفاع دارد و در کنار بقایای دیوار شهر اسلامی ری که بصورت یک برجستگی صخره مانند به ارتفاع 15 متر است واقع شده است. در حال حاضر تپه چشمه علی بوسیله خیابانهای پیرامون و ساختمانهای امروزی احاطه شده است.
او افزود: دانشگاه شهید بهشتی طی تفاهم نامهای سه جانبه با پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری و اداره کل میراثفرهنگی استان تهران، پایگاه پژوهشهای میدانی باستانشناسی این دانشگاه را در ساختمان مجاور تپه میل تاسیس کرد و برنامهای پنج ساله برای کاوش در تپه چشمه علی شهر ری به اداره کل میراثفرهنگی استان تهران و پژوهشگاه پیشنهاد کرد. این برنامه مسئله محور در نظر دارد که روند تطور فرهنگی جوامع را از دوره نوسنگی تا دوره مس سنگی مطالعه کرده و برخی از فرضیات و نظریات مطروحه در باره دلایل تغییرات فرهنگی در فلات مرکزی ایران و متغیرهای مؤثر بر این فرایند را مورد ارزیابی قرار دهد.
این باستانشناس اظهارکرد: برنامه پژوهشی مذکور مورد تایید شورای پژوهشی پژوهشکده باستانشناسی قرار گرفت و بر مبنای آن مجوز کاوش در این محوطه از سوی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری صادر شد. این کاوشها با حمایت مادی و معنوی دانشگاه شهید بهشتی و با حضور اعضای هیات علمی گروه باستانشناسی، اعضای هیات کاوش و با مشارکت دانشجویان کارشناسی باستانشناسی ورودی 1399 این دانشگاه تا اواخر آبان ماه سال جاری ادامه خواهد یافت.
او در تشریح مسئله، اهداف و برنامه پژوهشی گفت: با توجه به کاوشهای باستانشناختی اشمیت توالی لایهنگاری از دوره نوسنگی جدید تا دورههای تاریخی و اسلامی در این محوطه به چشم میخورد. طی کاوشهای لایهنگاشتی سال 1376، نهشت های فرهنگی سه دوره نو سنگی جدید، مس سنگی انتقالی و مس سنگی قدیم بدست آمد و از دورههای میانی و جدید مس سنگی هیچ بافت باستانشناختی شناسایی نشده است. توالی لایهنگاری چشمه علی الگویی از تغییر در طول زمان از دوره نوسنگی جدید تا دوره مس سنگی قدیم ارائه کرد. در لایههای دوره مس سنگی انتقالی، چندین واحد معماری تشخیص داده شد، که شامل سازههای حرارتی و بقایای تدفین بودند. آخرین استقرار پیش از تاریخی در این محوطه، دوره مس سنگی قدیم است که تنها بوسیله سفال و ابزار سنگی تشخیص داده شد.
سرپرست هیئت کاوش تپه چشمه علی اظهارکرد: برنامه مطالعه مجدد مواد چشمه علی به ویژه سفال حاصل از کاوشهای اریخ اشمیت که در دانشگاه های شیکاگو، پنسیلوانیا و هاروارد نگهداری میشود، آشکار کرده است که اشمیت طی کاوشهای خود علاوه بر نهشتهای باستانشناختی بدست آمده از کاوشهای سال 1376، آثار مربوط به دوره مس سنگی میانی و جدید را نیز کاوش کرده است.
ولیپور خاطرنشانکرد: با مطالعه سفالهای مجموعه فوق تعداد زیادی سفالهای مراحل میانی و جدید مس سنگی آشکار شد. این مسئله به وضوح نشان میدهد زمانی که اشمیت در دهه 1930 این محوطه را کاوش کرد، نهشتهای مربوط به دورههای فوق وجود داشته است، اما طی 60 سال پس از آن لایههای فوقانی این محوطه تخریب شده است، بطوریکه در کاوشهای سال 1376 نشانی از آنها در تپه دیده نشده است. همین مسئله برای بسیاری دیگر از محوطههای دشت تهران که به علت گسترش ساخت و سازهای شهری یا فعالیتهای کشاورزی و صنعتی در معرض تخریب قرار گرفته اند، نیز صدق میکند.
او با بیان اینکه دوره مس سنگی انتقالی که از آن با عناوین مختلفی چون دوره چشمه علی، دوره فلات قدیم یا فرهنگ سیلک II یاد میشود، در باستانشناسی پیش از تاریخ فلات مرکزی ایران بسیار اهمیت دارد تصریحکرد: برخی از باستانشناسان از جمله دکتر یوسف مجیدزاده معتقدند که استقرارهای این دوره در فلات مرکزی ایران با هجوم مردمانی از مناطق غربی تر متروک شده و سپس فرهنگ سیلک III شواهدی از اضمحلال فرهنگهای پیشین و شروع فرهنگی جدید در فلات مرکزی ایران ارائه میدهد.کاوشهای گیرشمن در سیلک و کاوشهای گروه باستانشناسی دانشگاه تهران در دشت قزوین در محوطههای زاغه و قبرستان و یافتههای دیگری که از سایر محوطههای فلات مرکزی ایران نظیر تپه پردیس ورامین به دست آمده است، این دست از نظریات را به چالش کشیده است.
سرپرست هیئت کاوش تپه چشمه علی گفت: کاوش در چشمه علی بر روی بقایای دوره مس سنگی انتقالی و مس سنگی قدیم (موسوم به سیلک II و III) میتواند مدارکی در باره مسئله انقطاع، گسست یا تداوم و پیوستگی فرهنگهای این دو مرحله از مس سنگی را در اختیار ما قرار دهد. بنابراین در یک برنامه پنج ساله در نظر است با کاوش افقی در نهشتهای فرهنگی دو دوره یاد شده، این مسئله را با توجه به مطالعات سبک شناختی بر روی بقایای معماری، سفال، تدفین و سایر یافتهها بررسی و تحلیل کنیم. ضمنا برای درک فرایندهای تغییر فرهنگی از دوره نوسنگی تا مس سنگی در نظر داریم در سطح دشت امروز و در پایین دست تپه با ایجاد ترانشه هایی روند تطور فرهنگی جوامع و تداوم یا گسست فرهنگی از دوره نوسنگی تا مس سنگی را بررسی و مطالعه کنیم.
این باستانشناس خاطرنشانکرد: از اینرو در نظر است کاوشهای باستانشناختی دانشگاه شهید بهشتی برای چندین سال بر این محوطه متمرکز شود تا مواد فرهنگی حاصل از آن در تحلیل و تفسیر روند تطور فرهنگی جوامع پیش از تاریخی مسکون در این محوطه در ابعاد مختلف زیستی، اجتماعی، اقتصادی و معیشتی بکار گرفته شود. ضمنا در نظر است فرضیات و نظریات پیشین در باب تنوع و تغییر فرهنگی جوامع دشت ری در دوره های مورد نظر مورد ارزیابی قرار گیرد.
او افزود: بر این اساس با هم سنجی مواد فرهنگی حاصل از کاوشهای اشمیت در این محوطه و قیاس باستانشناختی دادهها و اطلاعات حاصل از پژوهشهای میدانی در فلات مرکزی ایران، در نظر داریم به ارزیابی نظریات پیش گفته درباره موضوع انتشار، مهاجرت یا هجوم جوامع غرب ایران به فلات مرکزی در دورههای عنوان شده یا پیگیری پویائیهای درونزای فرهنگی در این منطقه بپردازیم.
گفتنیاست، نخستین اشارات غربیان به ری مربوط به جهانگردان سفرنامهنویس انگلیسی همچون جیمز موریه (1386)، رابرت کرپورتر (Porter, 1821–22) و ویلیام اوزلی (Ouseley, 1821) است که در دهههای 1810 و 1820 میلادی هر یک جداگانه از ری بازدید کرده بودند.توجه جدی غربیان به ری به عنوان شهری باستانی به اواخر قرن نوزدهم باز میگردد، زمانی که سفالهای زیبای مینایی و زرینفام آن چشم مجموعهداران خصوصی و غیرخصوصی را خیره ساخت و به مدت چند دهه در مرکز توجه دلالان، مجموعهداران و موزهداران باقی ماند و از همین روی غارت آثار باستانی دوره اسلامی آن ادامه یافت.
نخستین کاوشهای باستانشناختی در ری (مشخصاً در تپه چشمهعلی) به سال 1912 میلادی توسط ژاک دمورگان فرانسوی سرپرست حفریات فرانسویان در شوش انجام شد که نخستین نمونه از فعالیتهای باستانشناختی فلات مرکزی ایران بوده و سابقه این فعالیتها را به بیش از یک قرن پیش میرساند. اما کاوشها توسط دمورگان رها شد و حفاران غیرمجاز به ترکتازی خویش مشغول ماندند.
فردریش زاره باستانشناس آلمانی از اینکه فرانسویان علیرغم داشتن انحصار کاوشهای باستانشناختی در ایران، ری را در چنگال تخریب و استثمار دلالان محلی رها کرده بودند شکایتمند بود و این دلالان را دزدانی میدانست که باستانشناسی اسلامی را نمایندگی میکردند (Sarre, 1913: 46، نقل از Watson, 2007: 9). تپه چشمهعلی مجدداً در سال 1924 توسط دایه (Dayet) کاردار سفارت فرانسه در تهران کاویده شد (Vanden Berghe, 1959: 121). پس از گذشت نزدیک به یک دهه، اریش اشمیت کاوشهای باستانشناختی در شهر باستانی ری را در سه فصل در سالهای1936-1933 به انجام رساند که طی آن حدود 900 مترمربع از تپه چشمهعلی (شامل لایههای پیشازتاریخی، لایههای اشکانی و گورستان اسلامی در تپه) را با هدف مطالعۀ فرهنگ مسسنگی شناسایی شده در تپه حصار دامغان کاوید (Schmidt, 1935a,b & 1936) و علاوه بر آن سایر بخشهای ری چون قلعه گبری، استقرار سلجوقی نزدیک مزار بیبی زبیده، تپه ارگ، نقارهخانه و حتی خارج از ری چال ترخان را نیز کاوش کرد (Treptow, 2007: 18) اما علیرغم موفق بودن کاوشهای وی، به علت وقوع جنگ جهانی دوم و مرگ ناگهانیاش در 1964 هیچگاه موفق به ارائه کامل نتایج کاوش خویش نشد.
در سال 1376 تپه چشمهعلی به سرپرستی محمدرحیم صراف و حسن فاضلی نشلی مجدداً کاوش شد که در نتیجه آن علاوه بر دستیابی به گاهنگاری مطلق، نهشتههای سه دوره نوسنگی جدید، مسسنگی انتقالی و مسسنگی قدیم نیز بدست آمد