نویسنده مالزیایی در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛
نتانیاهو هنوز از سیلیِ حامیان فلسطین در آمستردام گیج است/ شعارِ حمایت از زنانِ ایرانی از سوی قاتلِ چند هزار زن در نوار غزه مضحک است!
آنچه اخیرا در آمستردام رخ داد تا حد زیادی پریشانی فکری و روانی صهیونیستها را بیش از پیش تشدید کرده است. این موضوع سبب خواهد شد تا آنها ناامنی فراگیر علیه خود را بیشتر حس کنند و از چشم اندازی کلان، در موضع ضعف قرار میگیرند. ورای همه اینها، رژیم اشغالگر قدس و حامیان آن به خوبی متوجه شدند که اینطور نیست که آنها هر کاری دلشان میخواهند بکنند و از مجازات آن نیز در امان باشند. صهیونیستها در هلند به نحوی رفتار کرده بودند و اقدام به پایین کشیدن پرچمهای فلسطین در برخی نقاط این شهر کردند که انگار در اراضی اشغالی دست به اقدام میزنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فریب، توحش و تبلیغات، اهرمهایی بودهاند که رژیم اشغالگر قدس چندین دهه با تکیه بر آنها توانسته بقای خود را تداوم بخشد. در این راستا به تازگی شاهد وقوع تحولات معناداری بودهایم که نکات تازهای را در مورد ماهیت و ذات خبیث این رژیم آشکار کرده است. به عنوان مثال، اخیرا حامیان رژیم صهیونیستی در آمستردام هلند پس از یک مسابقه فوتبال اقدام به پایین کشیدن پرچمهای فلسطین در برخی از نقاط پایتخت هلند کردند. اقدامی که با واکنش شدید حامیان فلسطین رو به رو شد و آنها هم به مقابله با اقدامات مجرمانه صهیونیستها پرداختند و شمار زیادی از آنها را مجروح کردند.
در عین حال، کیلیان امباپه، فوتبالیست مشهور فرانسوی نیز از حضور در دیدار تیم ملی کشورش مقابل رژیم اسرائیل خودداری کرده است. اقدامی که برخی دلیل آن را فنی اعلام کردهاند با این حال، امباپه پیشتر نیز دست به حرکت مشابهی زده بود. ورای همه اینها، نتانیاهو، نخست وزیر صهیونیستها دراقدامی مضحک، شعار زن زندگی آزادی سر داده و خود را طرفدار مردم ایران توصیف کرده است! مسائلی که همه و همه به انبوه رسواییهای رژیم صهیونیستی در محیط بین المللی افزودهاند. از این رو، ایلنا در گفتگو با «مثنی عبدالله» نویسنده و تحلیلگر مالزیایی سیاست بین الملل به واکاوی چند علامت سوال مهم با محوریت مسائل مذکور پرداخته است.
مشروح گفتگو با مثنی عبدالله را در ادامه میخوانید.
به تازگی شاهد دو تحول معنادار بین المللی با محوریت اوج گیری نفرت جهانی از رژیم اشغالگر قدس بودهایم. از یک سو در آمستردام هلند حامیان فلسطین با اقدامات مجرمانه صهیونیستها برخورد کردند و از سوی دیگر کیلیان امباپه، فوتبالیست مشهور فرانسوی برای دومین بار از رویارویی با تیم فوتبال رژیم اشغالگر قدس خودداری کرد. رویدادی که با بازتابهای بین المللی گستردهای همراه شد. تحلیل شما از این دو تحول چیست؟
این قبیل رویدادها در نوع خود با پیامهای مختلفی همراه هستند که حتما در فلسطین اشغالی ادراک شدهاند. به عنوان مثال، نفرت قابل توجهی را که در قالب تحولات اخیر در آمستردام هلند از صهیونیستها دیدیم، تا حد زیادی نمودی از وضعیت امروز صهیونیستها در محیط بین المللی است. جنایات تکان دهنده اسرائیل در غزه و لبنان، عملا آن را به یک رژیم منفور در محیط بین المللی تبدیل کرده است. فراموش نکنیم که اسرائیل حتی قبل از آغاز جنگ غزه نیز یک رژیم آپارتایدی و نژادپرست و جنایتکار بود و بسیاری از افکار عمومی جهان علیه آن موضع گیری داشتند. با این حال، تحولات یکساله اخیر، صهیونیستها را بیش از پیش رسوا کرده است.
در کنار این مسائل باید توجه داشته باشیم که آنچه در آمستردام رخ داد تا حد زیادی پریشانی فکری و روانی صهیونیستها را نیز بیش از پیش تشدید کرده است. این موضوع سبب خواهد شد تا آنها ناامنی فراگیر علیه خود را بیشتر حس کنند و از چشم اندازی کلان، در موضع ضعف قرار میگیرند. ورای همه اینها، رژیم اشغالگر قدس و حامیان آن به خوبی متوجه شدند که اینطور نیست که آنها هر کاری دلشان میخواهند بکنند و از مجازات آن نیز در امان باشند. صهیونیستها در هلند به نحوی رفتار کرده بودند و اقدام به پایین کشیدن پرچمهای فلسطین در برخی نقاط این شهر کردند که انگار در اراضی اشغالی دست به اقدام میزنند. حامیان فلسطینی در این کشور سیلی سختی را به آنها زدند. اضافه بر اینها اینکه افراد مشهوری نظیر کیلیان امباپه، فوتبالیست مشهور فرانسوی نیز از بازی کردن در برابر تیم فوتبال رژیم اشغالگر قدس خودداری میکنند، خود انزوای جهانی علیه صهیونیستها را بیش از پیش تقویت میکند.
به هر حال موضع این قبیل افراد در محیط بین المللی بسیار موثر است و با توجه به الگو بودن آنها برای میلیونها انسان، برای رژیم اسرائیل به شدت خسارت بار است. البته که همانطور که پیشتر نیز گفته شد، تمامی این مسائل صرفا معلول رویکردهای مجرمانه و جنایتکارانه خودِ صهیونیستها هستند. رژیم اسرائیل یک رژیم غیرعادی و قاتل است و هیچگاه جامعه بشری و وجدانهای بیدار نمیتوانند، وجود یک چنین رژیمی را و همچنین اِعمال جنایت از سوی آن را بپذیرند.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اشغالگر قدس به تازگی در یک ویدئو شعار زن زندگی آزادی سر داده و خود را در کنار مردم ایران دانسته است! به نظر شما دلیل این موضع گیری نتانیاهو در شرایط کنونی چیست؟
به این اقدام نتانیاهو از دو منظر میتوان نگاه کرد. اول اینکه رژیم اسرائیل در طی بیش از یک سال اخیر بیش از ۴۰ هزار غیرنظامی را در نوار غزه به شهادت رسانده که بخش قابل ملاحظهای از آنها زنان و دختران بیگناه بودهاند. اسرائیل اکنون در فهرست رژیمهای زنستیز جهان قرار دارد. حال اینکه فردی نظیر نتانیاهو خود را حامی زنان و دختران ایرانی معرفی میکند، بیش از همه ریاکاری و فریب بزرگ صهیونیستها را فریاد میزند. در حقیقت، موضعگیری مذکور از سوی نتانیاهو فاصله زیادی با واقعیتهای رژیم اشغالگر قدس دارد و نتانیاهو صرفا به دنبال فریبکاری است. این مساله به قدری عیان و آشکار است که نیازی به توضیح هم ندارد. در عین حال، باید این مساله را نیز مد نظر داشته باشیم که نتانیاهو در شرایطی دست به موضع گیری مذکور زده که رژیم تحت امرش با بنبستهای جدی مواجه است.
در حقیقت، نتانیاهو این قبیل اقدامات را به مثابه امتحان کردن یک شانس جهت خروج از بحرانهایی میبیند که از هر سو به اسرائیل یورش آوردهاند. از این رو این موضع گیری نه از موضع قدرت، بلکه کاملا ناشی از ضعف اسرائیل و نخست وزیر آن بوده است. اسرائیل سالها در قالب پروندهها و رویدادهای مختلف نشان داده که هیچ ارزشی را برای حقوق بشر قائل نیست و برای نیل به اهداف خود دست به هر جنایتی میزند. در حقیقت، کلیدواژه تعهد به حقوق بشر صرفا اهرم فریب این رژیم برای پیشبرد اهدافش و یا خروج از بحرانهایی است که با آنها مواجه است.
به نظر شما تا چه حد رژیم اشغالگر قدس روی چهرههای تندرویی که در دولت ترامپ سر کار خواهند آمد حساب کرده است؟ آیا ترامپ چکی سفید امضا را به صهیونیستها خواهد داد؟
در مدت اخیر ترامپ مقامهای مختلف دولت خود به ویژه در حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی را انتخاب کرده که همانطور که شما گفتید، ویژگی بارز آنها تندرو بودنشان است. با این همه، باید توجه داشت که ما با معادله مقدورات و محذورات نیز رو به رو هستیم. یعنی نباید اینطور تصور شود که آمریکای کنونی در قالب تحولات منطقه غرب آسیا همه کاره است و میتواند هر اقدامی را بدون توجه به پیامدهای آن انجام دهد. خیر اینطور نیست. اساسا ترامپ هم به خوبی میداند که درگیر شدن آمریکا در جنگهای منطقه خاورمیانه میتواند بن بستهای جدی را برای او و دولتش ایجاد کند. از این رو، به نظر میرسد که معادله برعکس است و ترامپ خاتمه یافتن تنشها در غرب آسیا را در راستای منافع خود میبیند. البته که او کارزار فشار اقتصادی خود بر طیف رقبا و مخالفان سیاستهای آمریکا را همچنان ادامه خواهد داد.
هدف اصلی ترامپ ضعیف کردن رقبای آمریکا با اهرمهای اقتصادی است. از این منظر، اینکه نتانیاهو از ترامپ چکی سفید امضا بگیرد، چندان محتمل نیست زیرا ترامپ این مساله را در راستای منافع خود و دولتش نمیبیند. نتانیاهو نیز در دوره پیشین حضور ترامپ در قدرت به خوبی نشان داده که برای تامین منافع خود حاضر است منافع آمریکا و دولت این کشور را قربانی کند. موضوعی که در برههای سبب شد تا سطح تنشها میان ترامپ و نتانیاهو به نحو قابل توجهی افزایش یابد. حال ترامپ به احتمال زیاد اشتباهات گذشتهاش در رابطه با نتانیاهو را تکرار نخواهد کرد.