خبرگزاری کار ایران

امیر روئینی مطرح کرد؛

چه کسانی از فراماسون نشان دادنِ سیدجمال‌الدین اسدآبادی سود می‌برند؟

چه کسانی از فراماسون نشان دادنِ سیدجمال‌الدین اسدآبادی سود می‌برند؟
کد خبر : ۱۵۲۶۶۳۶

امیر روئینی بر این عقیده است که بسیاری از شایعه‌ها علیه سید جمال‌الدین اسدآبادی برآمده از سیاست‌‎های انگلیس بوده که در جهت تخریب این شخصیت به کار برده شده است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، مستند سینمایی «جمال‌الدین» به کارگردانی امیر روئینی و علی کوشا درباره زندگی و فعالیت‌های مبارزاتی سیدجمال الدین اسدآبادی است که بخش‌هایی از این اثر آرشیوی و بخش‌هایی دیگر باز سازی شده است.

این مستند ۶۰ دقیقه‌ای که محصولی از سازمان سینمایی سوره به حساب می‌آید به تازگی از سایت هاشور به صورت آنلاین اکران شده و به بهانه نمایش آن، با امیر رویینی گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را از نظر می‌گذرانید:

با چه دغدغه‌ای به سراغ سیدجمال‌الدین اسدآبادی رفتید؟

طرحی درباره تاریخچه روزنامه‌نگاری و مطبوعات در عصر حاضر داشتم که کم‌کم این پروژه را جلو بردم و در پروسه پیش‌روی این طرح با شخصیت سید جمال‌الدین اسدآبادی روبرو شدم و این شخصیت نظرم را جلب کرد و احساس کردم که می‌توان اثری مستقل درباره او ساخت.

با رویدادی به نام «سینما حماسه» آشنا شدم که طرحم را به آنجا فرستادم و این طرح پذیرفته شد و در مرحله دوم که طرح من داوری شد، گویا توانست حضور موفقی داشته باشد و خوشبختانه نظر حوزه هنری جلب شد که بودجه ساخت این اثر را فراهم کند. این اثر که متعلق به حوزه هنری خراسان است و ما در دفتر مستند این نهاد فرهنگی قرارداد بستیم و این اثر را تولید کردیم.

چه ویژگی‌هایی از شخصیت جمال‌الدین اسدآبادی شما را به ساخت اثری مستقل درباره او جذب کرد؟

من به هر جایی از آن بازه تاریخی که مربوط به دوران قاجار و مطبوعات آن دوران می‌شد، رجوع می‌کردم ردپای سید جمال‌الدین را می‌دیدم و تأثیرگذاری ایشان در آن دوره در وقایع سیاسی کاملاً مشهود بود.

سید جمال‌الدین اسدآبادی یک تئوریسین بود که اهداف خود را به نتیجه می‌رساند و می‌توانست خواسته‌های مردم را پیگیری کند. وقتی این شخصیت را دنبال می‌کردیم به موضوع تنباکو رسیدیم و آنجا نقطه عطفی در فعالیت‌های این شخصیت بود که توانست با پافشاری بر مواضع و اهدافش آنچه که مدنظر داشت را به نتیجه برساند. وی توانایی رهبری اعتراضات مردمی را داشت و اعتراضات را به نتیجه می‌رساند و برای اثبات تأثیرگذاری این فرد همین نکته کافی است که با رهبری او برای اولین بار مردم ایران توانستند در مقابل استبداد وقت بایستند و اعتراضشان به نتیجه برسد. در واقع بارها ملت علیه بسیاری از اقدامات استبدادی موضع‌گیری کرده و مبارزه کردند و معمولاً استبداد پیروز بود اما در مورد تنباکو برای اولین بار توانستند پیروز شوند تا جایی که ناصرالدین شاه امتیازات داخل و خارج تنباکو را لغو کرد.

بنابراین فعالیت‌های سیاسی این شخصیت و توانایی او در رهبری اعتراضات مردم نظر شما را برای خلق یک مستند به خود جلب کرد؟

بله، جمال‌الدین شخصیت بسیار تأثیرگذاری در دوران خود بود به طوریکه مثلاً شاهد هستیم او به مصر می‌رود و آنجا انقلابی راه می‌اندازد و ملت تحت تأثیر او هستند، همان زمان مهدی سودانی ادعاهایی می‌کند که جمال‌الدین در روزنامه‌اش از او دفاع می‌کند. آن زمان در خطه عثمانی فعالیت‌هایی داشت که حاکمیت عثمانی احساس خطر می‌کند به طوریکه احساس می‌کنند که در صورت ادامه فعالیت‌های جمال‌الدین کل دولت به سمت نابودی می‌رود و از آنجا که انگلیس هم در وجود این دولت ذی‌نفع بوده، به این صرافت می‌افتد که سید جمال‌الدین را به نوعی تحت کنترل خود بگیرد و تلاش می‌کند تا شرایطی فراهم شود که او دست از مبارزاتش و آگاهی مردم بردارد و در این میان برای بدنام کردن این شخصیت دست به دسیسه می‌زند و مسائلی چون فراماسون بودن سید جمال مطرح می‌شود.

او پس از این اتفاق به ایران می‌آید و با وجود اینکه ناصرالدین شاه یک بار او را اخراج می‌کند دوباره دعوتش می‌کند که بحث قرارداد «رژی» پیش می‌آید و دوباره در همان زمان شاهد هستیم که در فرانسه اقداماتی در جهت تخریب جمال‌الدین صورت می‌گیرد و این اقدامات نشان‌دهنده اهمیت و قدرت این شخصیت است. آن زمان وقتی به جمال‌الدین تهمت می‌زنند بسیاری از علما به او شک می‌کنند ولی او در نهایت می‌تواند هدفش را به نتیجه برساند.

سید جمال‌الدین اسدآبادی شخصیتی چند وجهی است که از جنبه‌های مختلف می‌توان به این شخصیت پرداخت. چرا این وجوه را در این شخصیت انتخاب کردید؟

وقتی تحقیقاتم را انجام می‌دادم به این نتیجه رسیدم که او شخصیتی با وجوه مختلف است و هر بازه‌ای تاریخ زندگی ایشان قابلیت این را دارد که به یک فیلم سینمایی تبدیل شود. حتی از زمان تولد تا زمانی که به مرتبه مرجعیت می‌رسد و مرجع تقلید می‌شود و اجازه فتوا دارد بازه زمانی بسیار جذابی است که می‌تواند یک فیلم مستند باشد.

زمانی که هند یا مصر است هم اتفاقاتی را رقم می‌زند که همه آن‌ها می‌تواند یک فیلم مستند مستقل باشد اما ما برای ساخت این مستند به این نتیجه رسیدیم که مخاطب امروز احتمالاً شناختی از سید جمال‌الدین اسدآبادی ندارد و اگر بخواهیم بحث کنگره اسلامی ایشان را مطرح کنیم مخاطب اصلاً نمی‌داند سید جمال‌الدین کیست و چه اقداماتی داشته که حالا کنگره اسلامی را مطرح می‌کند. حتی بحث روزنامه‌نگاری این شخصیت یا ارتباطش با بحث سودان هم موضوعاتی بودند که باید مخاطب شناختی حداقلی از شخصیت سید جمال‌الدین داشته باشد. ما به این نتیجه رسیدیم که باید در این مستند کلیتی از این شخصیت بیان کنیم و قبل از هر چیز جمال‌الدین را به مخاطب بشناسانیم و در زندگی ایشان موقعیتی دراماتیک را انتخاب کردیم که شاید حساس‌ترین بخش زندگی این شخصیت بود که همان ماجرای تنباکو است و در کنار معرفی، به این موضوع نیز بپردازیم تا قصه‌ای جذاب هم داشته باشیم و مخاطب این مستند را بتواند دنبال کند.

ما در واقع یک بیوگرافی از ایشان روایت می‌کنیم و به مخاطب نشان می‌دهیم که او چه مسیری را طی کرده و در نهایت به موضوع تنباکو می‌رسیم که پس از آن با اشاره‌ای به اتفاقات بعدی به مرگ این شخصیت می‌رسیم.

شناخت شخصیت جمال‌الدین اسدآبادی برای جامعه امروز چه آورده‌ای دارد؟

پاسخ دادن به این سوال کمی پیچیده است که ما بخواهیم نسبت‌های این شخصیت و فعالیت‌هایش را به شرایط امروز بررسی کنیم اما آنچه که من به شخصه به آن علاقه دارم کنار هم بودن مردم در آن زمان برای رسیدگی به یک مطالبه به واسطه رهبری یک فرد است؛ فردی که می‌تواند قدرتی مثل انگلیس را از میان بردارد. به نظر من اینکه ما در کنار هم قرار بگیریم و با وجود رهبری بزرگ اهدافمان را به نتیجه برسانیم اتفاق بسیار ارزشمندی است.

اینکه ابرقدرتی چون انگلیس قصد دارد به کشورت نفوذ کند و ایران را بهم بریزد و تو در برابر او هیچ سلاح و قدرتی نداری، اما تصمیم بگیری که جلوی این ابرقدرت بایستی جسارت بالایی می‌خواهد. جماعتی که تحت رهبری جمال‌الدین مقابل انگلیس می‌ایستند و این ابرقدرت را شکست می‌دهند، نشان‌دهنده این است که هیچ قدرتی بالاتر از مردم وجود ندارد.

همدلی، همراهی و اعتقاد مردم از مسائلی است که به واسطه آن نقطه ثقلی پیدا کردند و فتوای جمال‌الدین کاری می‌کند که همه قلیان‌ها را می‌شکنند و تنباکو‌ها را آتش می‌زنند و حتی ناصرالدین شاه را در این مورد دچار بحران می‌کنند. تاریخ کشور ما مملو از دوران‌هایی است که مردمش تحت زورگویی و ستم بوده‌اند و استثمار برای قلع و قمع این کشور تلاش کرده و ما ملتی هستیم که باید کنار هم باشیم و اجازه ندهیم ذره‌ای از خاک این کشور به دست بیگانگان بیفتد و کسی نتواند به ما زورگویی کند. مستندهایی چون «جمال‌الدین» به مخاطب خود که ایرانیان هستند نشان می‌دهد که آمریکا، انگلیس و بسیاری از کشورهای اروپایی همیشه چشم طمع به ایران داشتند و هیچ‌گاه دلسوز ما نبوده‌اند و ما در این شرایط بیشترین نیاز را به همدلی و همراهی یکدیگر داریم.

با این وجود نسبت به جلال‌الدین اسدآبادی نگاه‌های منفی بسیاری هم وجود دارد. مثلاً شائبه‌هایی درباره فراماسون بودن او مطرح است یا بسیاری او را یک بنیادگرای اسلامی می‌دانند. چرا به این وجوه نپرداختید؟

زمان ما برای بیان این مطالب محدود بود. درباره فراماسون بودن ایشان ما تحقیقات فراوانی داشتیم، متنش را هم نوشته بودیم و تصاویر آرشیوی هم وجود داشت و به راحتی می‌توانستیم در فیلم استفاده کنیم اما ما به دلایلی این موضوع را کنار گذاشتیم.

در آن زمان فراماسونری یک شعاری داشت که «آزادی، برابری و برادری» بود. این شعار قطعاً شعار جذابی است و هرکس که در آن زمان جویای تحولاتی در جامعه بوده را به خود جذب می‌کند. امروز همه ما می‌دانیم فراماسونری چیست و چه اقداماتی داشته و چه اهدافی را دنبال می‌کند وگرنه آن زمان ظاهر موجه فراماسونری فریب‌دهنده بود و ممکن بود هر انسانی به آن جذب شود و بعد که متوجه اهداف این گروه می‌شود از آن بیرون بیاید.

با این حال ما با استناد به اسنادی که پیدا کردیم به این نتیجه رسیدیم که اصلاً امکانی برای ورود جمال‌الدین به جمع فراماسون‌ها دروغ است. یکی از نکات حائز اهمیت که باید به آن توجه کرد این است که برگه عضویت سید جمال‌الدین اسدآبادی چرا باید در منزل امین‌الضرب باشد و نوه‌اش آن را پیدا کند و این برگه به عنوان یک سند ثبت شود. طبیعتاً کسی که بخواهد عضو چنین گروهی شود، برگه عضویتش در دست خودش است و در خانه شخص دیگری پیدا نمی‌شود.

انگلیس از این شائبه نهایت استفاده را کرد و پروپاگاندایی علیه جمال‌الدین راه انداخت که دقیقاً تا امروز ادامه دارد و من فکر کردم اگر بخواهم به این موضوع بپردازم باید آن مفصل تعریف کنم تا حفره‌ای در روایتم نباشد. بنابراین نیاز به زمان بیشتری داشتم که به نظرم بهتر است آن را در یک مستند دیگری بیان کنم و در واقع مستند دیگری با این موضوع بسازم تا مخاطب را متوجه ماجرا کنم.

به نظر من پرداختن به این موضوع در سه یا چهار دقیقه از این مستند بیش از هر چیز هیزم به آتش انگلیس ریختن بود چرا که ما نمی‌توانستیم در این زمان محدود حق مطلب را ادا کنیم و بهتر بود از کنار آن بگذریم. انگلیس سیاست کثیفی علیه جمال‌الدین به کار برد که تا همین امروز هم در تخریب این شخصیت کار می‌کند و بسیاری برای رد کردن این کاراکتر به فراماسون بودن او اشاره می‌کنند.

نکته دیگر این است که سید جمال‌الدین اسدآبادی فردی روشنفکر بود، او بر هدفش تمرکز داشت و اصلی‌ترین هدفش بالا بردن پرچم اسلام بود. در جهت رسیدن به این هدف او با افراد مختلف و عقاید مختلف وارد مذاکره می‌شد و حتی ممکن بود با وهابی و یهودی نیز وارد دیالوگ شود و همه این اقداماتش در راستای همان هدف اصلی‌اش بوده است. این اقدامات جمال‌الدین هم به دستاویزی برای هجمه علیه او تبدیل شده است که او چرا این تابوها را شکسته و با این گروه‌ها هم وارد بحث و دیالوگ شده است. حتی گفته می‌شود که دو نفر از فرقه‌ای منحرف در خانه او دیده شده‌اند اما حضور این افراد نمی‌تواند دلیلی بر این باشد که سید جمال‌الدین اسدآبادی به آن فرقه اعتقاد داشته است.

کسی که در ایران، ترکیه، مصر و... جایی ندارد و همه با او مخالف هستند نشان‌دهنده این است که او دشمنان زیادی دارد و شایعه‌پراکنی و تهمت علیه او قطعاً زیاد خواهد بود. وقتی به مقالات این شخصیت در روزنامه «عروةالوثقی» رجوع می‌کنید متوجه می‌شوید که او همواره این دغدغه را داشته که جهان اسلام را گسترش دهد و مردم را آگاه کند. هجمه‌های منفی علیه جمال‌الدین فقط برای این بوده که او را بدنام کند و مردم به او توجهی نداشته باشند و من سعی کردم هیزم به این آتش نریزم و اگر خواستم به این موضوع بپردازم مستند جداگانه‌ای درباره شایعه فراماسون بودن ایشان بسازم. هر کس مدعی است که سید جمال‌الدین فراماسون است، من اسناد و مدارکی دارم که ثابت می‌کند او به هیچ‌وجه هیچ ربطی به این گروه ندارد.

من با مرکز مستند سوره هم این موضوع را مطرح کردم و از آن‌ها خواستم که مستندی درباره این موضوع بسازند چرا که هجمه‌ها را از بین می‌برد و می‌تواند باعث شود که دوباره ایدئولوژی ایشان زنده شود و افراد بسیاری به سمت او بروند.

با این حال مستند «جمال‌الدین» نگاهی مطلقاً مثبت به این شخصیت دارد. آیا بهتر نبود که قضاوت را به مخاطب بسپارید؟

حتماً جمال‌الدین هم در شخصیتش جنبه‌هایی متفاوتی دارد. من مدعی این نیستم که او شخصیتی مطلقاً مثبت بوده اما قطعاً از آنجا که نگرش من به این شخصیت مثبت بوده، جنبه‌های منفی را ندیده‌ام. با این حال اطمینان دارم که در اعتقادش، رهبری مردم و نگاهش به جهان اسلام هیچ اشکالی وجود ندارد. سید جمال‌الدین اسدآبادی یک نابغه است، او از 17 سالگی به مقام اجتهاد می‌رسد و می‌تواند فتوا دهد و چنین نمونه‌ای در تاریخ اسلام واقعاً نادر است. او به تمام علوم واقف بوده و من فکر می‌کنم انسانی با این وجنات نمی‌تواند در مسیر منفی تکامل انسان باشد.

همه هجمه‌ها علیه ایشان برآمده از یک جریان سیاسی است وگرنه در مباحث عقیدتی و اسلامی هیچ اشکالی در عملکرد ایشان وجود ندارد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز