در نشست نقد و بررسی «شبح کژدم» در موزه سینما مطرح شد:
قدرت و توان بازیگر نباید دیده شود
برنامه نمایش و نشست تخصصی فیلم «شبح کژدم» با حضور کیانوش عیاری کارگردان فیلم، محمود گبرلو مدیر نشست، حسن رضایی بازیگر، جواد طوسی و عزیزالله حاجی مشهدی منتقد سینما در موزه سینمای ایران برگزار شد.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی موزه سینما، محمود گبرلو در ابتدای این نشست گفت: سی و هفت سال پیش یک فیلمساز برجسته و فرهیخته با ساخت فیلم «شبح کژدم» مردم ایران را با مفهوم متفاوتی از سینما آشنا کرد.
فیلمهای عیاری دارای حدیث نفس شخصی است
در ادامه جواد طوسی بیان داشت: سینمای آزاد باعث شدن تا مهرداد تدین، ناصر غلامرضایی، محمدعلی نجفی و زاون قوکاسیان در سینمای ایران شناخته شوند. نوع مواجهه دوربین و نوع دغدغه فیلمساز جوان در این اثر کاملا مشخص است. آن زمان عیاری به دنبال سکوی پرتاب در سینمای حرفهای بوده است. در مقایسه تطبیقی، نوع کار رئالیستی کیانوش عیاری در اهواز با مهرداد تدین در مشهد تفاوت دارد.
وی ادامه داد: به بهانه فیلم «شبح کژدم» میتوان نوعی خوانش تاریخی از دوران سپری شده را صورت داد. عیاری هوشمندانه به سراغ حسن رضایی رفته و شمایلی متفاوت از او را ارائه داده است تا آنجا که شکل ارائه و بازی سینما در سینما میتواند بیانی سهل و ممتنع ایجاد کند. در فیلم نوعی بازی با موسیقی و زبان سینما انجام میشود. فیلم دارای تنوع لوکیشن و میزانسن است و در این فضای فشرده و متراکم، تقطیع زیادی صورت گرفته است. «شبح کژدم» از جنبههای مختلف قابل بررسی است و هر فردی به فراخور سلیقه خود میتواند با آن ارتباط برقرار کند.
طوسی افزود: بیان مفاهیم به عنوان جملات قصار در فیلمهای عیاری وجود ندارد. برای او انسان اهمیتی ازلی ابدی دارد. واقع گرایی در سینمای عیاری در مقایسه با واقعگرایی در سینمای فیلمسازی از جمله کیارستمی بسیار متفاوت است. بازی با تخیل و واقعیت در سرتاسر فیلمهای او وجود دارد. عیاری در فیلمهای خود از آثار مختلف ایرانی و خارجی عبور کرده و در عین حال نگاه مستقل خود را حفظ میکند و فیلمهای او شامل حدیث نفسی شخصی هستند. در فیلم «سفره ایرانی» او با یک نگاه بکر و نو، موضوع بحران اقتصادی را به عنوان موضوع محوری مطرح میکند. در مجموعه «روزگار قریب» نیز عیاری نگاه واقع بینانهای دارد و در عین ادای دین به یک شخصیت ملی، سینمای مستند داستانی مرتبط به خود را نیز پیگیری میکند.
این منتقد خاطر نشان کرد: «آبادانیها» صرفا ادای دین به نئورئالیسم ایتالیا نیست و در واقع شامل ناتورالیسم و رئالیسم موجود در سینمای شخصی فیلمساز است.
طوسی با بیان اینکه «شبح کژدم» یکی از موفقترین فیلمهای کارنامه عیاری به شمار میرود، ادامه داد: فیلمساز به شکلی منصافه دو شخصیت فیلم را به نمایش میگذارد. عیاری یک فیلمساز امروزی است که به مضمون گرایی صرف روی نمیآورد. او اجتماعی نگری خود را به اثر الصاق نمیکند و چنین موضوعاتی در لایههای زیرین آثارش به چشم میخورد.
سینمای ایران دیگر هنرمندی همچون عیاری را به خود نخواهد دید
حسن رضایی بازیگر فیلم «شبح کژدم» نیز گفت: این فیلم با مشکلات زیادی ساخته شد و عیاری همگی آنها را تاب آورد. زمانی که برای اولین بار این فیلمساز را دیدم، او به دفتر ما آمد و خود را معرفی کرد و گفت که قصهای دارم و میخواهم که شما در آن بازی کنید. به عیاری گفتم من برای صدابرداری سر صحنه مناسب نیستم اما او همچنان مشتاق همکاری بود و بر این موضوع اصرار داشت. من تا آن زمان صدابرداری سر صحنه را قبول نداشتم. کیانوش عیاری گفت که این اتفاق قرار است برای اولین بار در سینمای ایران اتفاق بیفتند. من علاقهای به حضور در این فیلم نداشتم اما عیاری از شبی در دوران نوجوانی خود در سال ۱۳۴۷ گفت که از نیمه شب تا هنگام صبح سر صحنه فیلم «صخره سیاه» که در اهواز فیلمبرداری میشد حضور داشته و تمام مدت بازی من را تماشا میکرده است. آنجا بود که فهمیدم او بسیار به سینما علاقهمند است و پیشنهادش را پذیرفتم.
شبح کژدم برای من یک تولد بود
رضایی بیان داشت: سینمای ایران دیگر هیچ گاه مانند عیاری را به خود نخواهد دید. او دارای موجودیتی منحصر به فرد است. زمانی که «شبح کژدم» را بازی کردم، حضور در بیش از ۱۷۰ فیلم را در کارنامه داشتم و با فیلمسازان مختلفی کار کرده بودم اما هیچگاه مانند او ندیدم. عیاری برای من در حکم یک اسطوره است و این افتخار را داشتم تا در پنج فیلم با او همکاری کنم. سینمای این کارگردان در حکم یک دانشگاه برای افراد تازه کار است. کیانوش عیاری از هر لحاظ یک انسان بینظیر بوده و دارای ادب و اخلاق حرفهای است.
رضایی عنوان کرد: «شبح کژدم» برای من یک تولد بود و با فیلم «آبادانیها» این تولد برای من کامل شد و بسیار به این دو اثر علاقه دارم. «شبح کژدم» اثری طاقت فرسا بود و روند فیلمبرداری آن بسیار طولانی شد. من تا کنون با ۱۵۰ کارگردان کار کردهام و ریزه کارییهای که عیاری به کار میبرد را تاکنون از فرد دیگری ندیدم.
عیاری از تصنع بیزار است
عزیزالله حاجی مشهدی نیز در بخش ابتدایی صحبتهای خود گفت: بسیار خوشحالم که در موزه سینما از یک کارگردان صاحب سبک تقدیر شد.
وی ادامه داد: فیلم « شبح کژدم » اثری نوآورانه و خلاق است. کنایهها و اشارههای عیاری در فیلم از قول کاراکتر مجید شنیدنی است. این فیلمساز برخواسته از جریان سینمای آزاد در دهه چهل است. تلویزیون در آن سالها بیشترین لطف را به سینمای تجربی و آزاد داشت عیاری از دل چنین سینمایی ظهور کرد و بعدها در سال ۵۸ اثر متفاوت و بینظیر «تازه نفسها» را کارگردانی میکند.
این منتقد افزود: «شبح کژدم» سومین فیلم حرفهای او محسوب میشود. این فیلم و مجموعه آثار او دارای ویژگیهای فنی و هنری فراوانی هستند. فیلمی که امروز دیدیم، برخلاف عادت جریان سینمای ایران در آن دوران ساخته شده است. اولین ویژگی عیاری، ساختارشکنی در نگارش فیلمنامه و مقوله ترکیب بندی است.
وی ادامه داد: «شبح کژدم» یک فیلم کالت بوده و دارای نوآوریهای فراوانی است که در زمان خود درک نشد. این اثر نگاه دوران آغازین جریان نئوربالسم را دنبال میکند و به فضای جامعه و عمق اجتماع میپردازد. من معتقدم این اثر نوعی درآمیختگی میان واقعیت و خیال است.
حاجی مشهدی نیز بیان کرد: عیاری در حوزه فیلمنامه، کارگردانی و بازی گرفتن در تمام آثارش تلاش میکند تا به صورت کنایی و در پرده حرف بزند. او اصرار به شفافیت دارد. همچنین سادگی در عین زیبایی، در تمام فیلمهای آقای عیاری از جمله «شبح کژدم» دیده میشود. در فیلم کاتها و حرکات دوربین ساده و نرم هستند. فیلم دارای تحرک لازم درونی است و همه بازیگران در خدمت فیلم هستند.
این منتقد ادامه داد: یکی از شگردهای دیگرعیاری در تمام فیلمهای او این است که او از تصنع بیزار است و کارهایش به اصل طبیعت و زندگی نزدیک است. اما در عین حال، مخاطبان خاص را هم راضی نگه میدارد. یکی از افرادی که کمتر در سینما قدر دیده است کیانوش عیاری است. امثال عیاری سرمایه ملی هستند و باید مورد توجه قرار گیرند. «شبح کژدم» نشان میدهد که با یک کارگردان هوشمند و قانونمند طرف هستیم که هیچ چیز در آثار او بیعلت نیست.
حاجی مشهدی خاطر نشان کرد: در فیلم هرچیزی درست بر سر جای خود قرار دارد. یکی از هنرهای کیانوش عیاری، تدوین هنرمندانه آثارش است و فیلمسازان دیگری هم از این ویژگی او استفاده کردهاند. تدوین این اثر بسیار هوشمندانه و خلاقانه صورت گرفته است. عیاری از پرگویی کلامی، بصری و شنیداری بیزار بوده و دلبسته مکتب نوپدید مینیمالیسم است که سابقه دیرینهای در شعر فارسی و دوبیتی های آن دارد. نگاه کمینه گرا عیاری در تمام فیلمهای او وجود دارد و این مسئله را به وسیله تدوین به مخاطبان آثارش ارائه میدهد. کیانوش عیاری یک فیلمساز مولف است.
در ادامه کیانوش عیاری کارگردان فیلم «شبح کژدم» گفت: «آبادانیها» سومین فیلم من بود که حسن رضایی در آن حضور داشت. او در جشنواره فیلم لوکارنو که از رویدادهای معتبر سینمایی به شمار میرود برنده جایزه بهترین بازیگر مرد شد، اما رئیس این جشنواره میخواست تا یک ایتالیایی جایزه بگیرد و زمانی که اعضای هیئت داوران در این زمینه مقاومت کردند، جایزه آن بخش به هیچکس اهدا نشد. در آن مقطع اگر رضایی تندیس را به دست میآورد در واقع بهترین جایزهای بود که یک بازیگر ایرانی تا آن زمان گرفته بود اما از او دریغ شد.
در بازی گرفتن ترفندهای مختص خودم را دارم
وی در پاسخ به گبرلو مدیر نشست درباره چگونگی هدایت بازیگران در آثارش گفت: من استعدادی در زمینه بازی گرفتن از بازیگران ندارم اما دارای ترفند مختص به خود هستم. من از بازیگر میخواهم تا هیچ وقت قدرت و توانش در بازیگری دیده نشود، چراکه در اینصورت بازی بدی اتفاق میافتد. من از بازیگران با قاطعیت میخواهم که تنها آنچه را که لازم است ایفا کنند. بازیگر ایدهآل من در تاریخ سینما، «جان وین» است است و او الگویی برای شاگردان من در سینما است. بسیاری از بازیگران قدرتمند، بازی خود را به شکل بیرونی نشان میدهد و این اتفاق از نظر من ارزشی ندارد.البته ممکن است بازیگران در روزهای اول قدرتنمایی کنند تا ما با توان آنها آشنا شویم. قدرت هنر و تجربه بازیگر نباید در فیلم دیده شود و این اصل را در تمام آثارم رعایت کردم. عیاری با بیان اینکه هنگام نوشتن سناریو نیز تلاش میکنم تا خودنمایی صورت نگیرد، بیان داشت: بازیگران دیالوگهای پرمغز و هنری را دوست دارند اما من مطابق با طریقه صحبت کردن عادی مردم برای هر صحنه دیالوگ مینویسم. همه بازیگرانی که در فیلمهای من حاضر بودند، بازی خوبی از خود ارائه کردهاند. در سریال «روزگار قریب»، مهدی هاشمی میگفت که در این اثر حتی بازیگران سیاهی لشگر نیز از او بهتر بازی میکنند اما به عقیده من تفاوتی میان بازیگران با سواد و بیسواد وجود ندارد. برای مثال، در فیلم «سفره ایرانی» زنان روستایی با سن بالا که بدون سواد بودند بازیهای درخشانی از خود ارائه کردند.