شناسایی و بررسی 17 محوطۀ باستانی در سد تنگ سرخِ یاسوج
بررسی باستانشناختیِ محدودۀ سد تنگ سرخ روی رودخانۀ بشار در جنوب یاسوج توسط تیمی از باستانشناسان به انجام رسید و در این برنامۀ میدانی باستانشناسی، حدود 30 کیلومتر از درۀ رود بشار بهمنظور شناسایی هرگونه شاهدی از استقرارهای باستانی انسانی مورد پیمایش قرار گرفت.
به گزارش ایلنا به نقل از روابطعمومی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، حسین سپیدنامه (سرپرست هیئت باستانشناسی) گفت: چشمانداز منطقۀ مورد بررسی، کوهستانی با پوشش درختان جنگلی بلوط و گیاهان مرتعی سوزنیبرگ در جنوب یاسوج است. مهمترین عارضههای طبیعی منطقه را کوههای پازنان و خاکلون و رودخانۀ دائمی بَشار به عنوان منبع اصلی تامین آب ساکنان این منطقه، تشکیل داده است. محدودۀ طرح بررسی باستانشناختی حاضر، جزو حوضۀ رسوبی زاگرس است و از پهنۀ زاگرس چینخورده و زاگرس بلند با ساختار بشدت تکتونیزه تشکیل شده است.
سپیدنامه افزود: این منطقه شامل تعدادی تاقدیس و ناودیس تنگ و موازی با یکدیگر در راستای شمال خاوری- جنوب باختری با درههای ژرف است. تاقدیسها اکثراً به صورت ارتفاعاتی هستند که به علت فشارهای تکتونیکی زیاد، در امتداد محور خرد شدهاند و در اثر فرسایش از بین رفتهاند. حوضۀ آبریز رودخانۀ بَشار بسیار مرتفع و کوهستانی است. مقطع درۀ رودخانۀ بشار در نقاطی که از سازندهای سخت میگذرد به صورت Vشکل و در مناطقی با سازندهای نرمتر به صورت Uشکل است.
این باستانشناس تصریحکرد: در دوران تاریخی و اسلامی این منطقۀ کوهستانی افزون بر شرایط زیست محیطی مناسب برای جوامع دامپرور و کوچندۀ قبایل و طوایف کهگیلویه، به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی توانسته بود به عنوان یک کریدور ارتباطی اقتصادی- فرهنگی نیز نقش مهمی ایفا کند.
او گفت: بررسی باستانشناختی با این پرسش آغاز شد که تأثیر پتانسیلهای زیستمحیطی و به طور کلی، عوامل محیطی و انسانی در شکلگیری استقرارگاهها و محوطههای باستانی در محدودۀ مورد بررسی چگونه است؟ بنابراین، مهمترین اهداف بررسی باستانشناختی، تکمیل پژوهشهای انجامشدۀ پیشین در محور آبرسانی در مسیر قدیمی شیراز به یاسوج و شناخت تأثیر عوامل محیطی و انسانی بر شکلگیری استقرارهای محدودۀ جغرافیایی مورد مطالعه بوده است.
سپیدنامه افزود: با وجود محدودیتهایی مانند پوشانده شدن برخی محوطهها با برگ درختان بلوط و رسوبات سیلابی و واریزههای دامنهای ارتفاعات دو سوی رودخانۀ بَشار، شمار 17 محوطۀ باستانی از دوران پارینهسنگی میانه تا سدههای متأخر اسلامی شناسایی و بررسی شد که عمدتاً در حاشیۀ رودخانۀ بَشار یعنی حدفاصل تنگ سرخ تا روستای قلات قرار دارند.
سرپرست هیئت باستانشناسی اظهارکرد: بررسیهای باستانشناختی نشان داد حاشیۀ رودخانۀ بَشار طی چهار مقطع زمانی پارینهسنگی میانه، دورههای اشکانی- ساسانی، سدههای نخستین دوران اسلامی و طی سدههای متأخر دوران اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است. آثار شناسایی شده شامل یک محوطۀ پارینهسنگی، یک راه تاریخی، سه گورستان دورۀ تاریخی، یک قلعه، هشت ماندگاه کوچنشینی از سدههای متأخر اسلامی و دو محوطۀ تاریخی با حدود دو هکتار وسعت است.
او گفت: پیش از انجام بررسی باستانشناختی، احتمال داده میشد شاهد غنای شواهد باستانشناختی تمامی ادوار پیش از تاریخ تا قرون متأخر اسلامی در حوضۀ رودخانۀ بَشار باشیم زیرا این منطقه تمامی شرایط زیستی برای شکلگیری استقرارهای انسانی را با توجه به اهمیت هر یک از عناصر حیاتی دارا بوده است. با این وجود، شواهد باستانشناختی در تعدادی از محوطههایی که شناسایی شده عمدتاً متعلق به ادوار اشکانی – ساسانی و سدههای نخستین دوران اسلامی است.
سرپرست هیئت باستانشناسی تصریحکرد: شواهد باستانشناختی نشان میدهد تراسهای حوزۀ بالادست رودخانۀ بَشار در دورههای اشکانی ـ ساسانی و نیز سدههای اولیۀ دوران اسلامی مورد سکونت واقع شده است و شواهدی از فرهنگهای ادوار دیگر تا سدههای متأخر اسلامی به چشم نمیخورد. البته ممکن است استقرارهای قدیمیتر در زیر رسوبات، آبشستها و وایزههای دامنۀ ارتفاعات دو سوی رودخانۀ بَشار دفن شده باشد.