خبرگزاری کار ایران

آزمایش مخفی هسته‌ای آمریکا که همه‌چیز را به‌هم ریخت/ فاجعه‌ای که تا ۴۰ سال پنهان ماند

آزمایش مخفی هسته‌ای آمریکا که همه‌چیز را به‌هم ریخت/ فاجعه‌ای که تا ۴۰ سال پنهان ماند
کد خبر : ۱۶۲۰۶۱۲

اواخر دهه ۱۹۴۰، جهان در حال ورود به عصری تازه بود؛ عصری که علم، سیاست و ترس درهم آمیخته بودند. بمب‌های هیروشیما و ناکازاکی نه‌تنها جنگ جهانی دوم را به پایان رسانده بودند، بلکه آغاز رقابتی نفس‌گیر میان دو ابرقدرت نیز بودند.

در چنین فضایی، اطلاعات به سلاحی مهم‌تر از بمب تبدیل شد. سؤال اصلی این بود: اگر کشوری آزمایش اتمی مخفیانه انجام دهد، آیا می‌توان از راه دور، بدون جاسوسی مستقیم، متوجه آن شد؟ پاسخش در ریزگردهای پرتوزا در جو پنهان بود. اما برای رسیدن به این پاسخ، آمریکا دست به یکی از عجیب‌ترین و خطرناک‌ترین آزمایش‌های تاریخ زد.

کشف اتفاقی که در واقع آغاز عصر پایش هسته‌ای بود

در سپتامبر ۱۹۴۹، «جک هیلی» کارمند تأسیسات اتمی هَنفورد در حال پایش فیلترهای هوا روی کوه «رتل‌اسنیک» بود. وظیفه‌اش بررسی ذرات رادیواکتیو معلق در هوا بود. اما آن روز، چیزی دید که انتظارش را نداشت: افزایش ناگهانی و غیرمنتظره در سطح رادیواکتیو، که سریع هم کاهش می‌یافت.

بعدها مشخص شد که این ردیابی، حاصل انفجار نخستین بمب اتمی شوروی در سایت سمی‌پالاتینسک در قزاقستان بوده است. این کشف تصادفی، انقلابی در شناسایی فعالیت‌های هسته‌ای از راه دور به وجود آورد. تا قبل از آن، هیچ‌کس نمی‌دانست که می‌توان با اندازه‌گیری پرتوهای ریز، به وجود انفجارهای هسته‌ای در هزاران کیلومتر دورتر پی برد.

آزمایش شوروی نه‌تنها باعث ترس شد، بلکه امیدواری هم به‌همراه آورد. حالا ارتش آمریکا می‌دانست که با ابزار مناسب می‌توان چنین انفجارهایی را شناسایی کرد. اما برای این‌که به درک دقیق‌تری از رفتار گازهای پرتوزا برسند، به یک نمونه واقعی نیاز داشتند: یک «انفجار ساختگی» که تحت کنترل کامل باشد.

و چه جایی بهتر از سایت هسته‌ای هَنفورد؟ این مجموعه از زمان پروژه منهتن، در تولید پلوتونیوم برای بمب‌ها نقش محوری داشت. کنار رودخانه کلمبیا، با سیستم‌های خنک‌سازی قوی و راکتورهایی فعال، بهترین مکان برای یک آزمایش مهندسی‌شده محسوب می‌شد.

«سوخت سبز» یعنی چه؟ چرا این آزمایش این‌قدر خطرناک بود؟

در فرآیند تولید پلوتونیوم، سوخت هسته‌ای استفاده‌شده باید مدتی سرد شود تا رادیواکتیویته آن کاهش یابد. در حالت عادی، این مدت حدود ۹۰ تا ۱۲۵ روز است. اما در گرین ران، آن‌ها فقط ۱۶ روز صبر کردند. به‌همین دلیل سوخت همچنان حاوی حجم عظیمی از ایزوتوپ‌های ناپایدار مثل ید-۱۳۱ و زنون-۱۳۳ بود.

در گزارش‌های رسمی، به این نوع سوخت اصطلاحاً «سبز» (Green Fuel) گفته می‌شد، چراکه هنوز درخشش پرتوی بالایی داشت. نام «گرین ران» هم از همین اصطلاح آمده است: آزمایشی برای آزادسازی سوخت سبز در جو.

پیش‌بینی شده بود که ۴۰۰۰ کوری (Curie) از ید-۱۳۱ آزاد شود، اما میزان واقعی ۸۰۰۰ کوری بود. این مقدار از ید رادیواکتیو در مقیاس زیستی بسیار بالا است؛ چراکه ید در بدن مستقیماً در غده تیروئید متمرکز می‌شود و می‌تواند باعث سرطان یا اختلالات متابولیکی شود.

خطای بزرگ در پیش‌بینی‌های هواشناسی

برنامه‌ریزان تصور می‌کردند که ذرات رادیواکتیو با سرمای شبانه در ارتفاع بالا باقی می‌مانند و به‌مرور در هوا پخش می‌شوند. اما هوا گرم‌تر از حد انتظار بود و پدیده‌ای موسوم به وارونگی دما (Temperature Inversion) شکل نگرفت. در نتیجه، گازها به‌جای صعود، نزدیک زمین باقی ماندند و چند روز بعد، با یک جبهه طوفانی، به سمت شمال شرق واشنگتن حرکت کردند و منطقه‌ای وسیع را آلوده کردند.

این ریزگردها بر زمین، گیاهان، دام‌ها و منابع آبی نشستند. بررسی‌ها نشان داد که سطح ید-۱۳۱ در برخی نقاط، تا ۴۰۰ برابر بیشتر از آستانه‌ای بود که می‌توانست برای دام‌ها و انسان‌ها خطرناک باشد. با اینکه این آلودگی کوتاه‌مدت بود، اما تأثیرات آن در سلامت انسان‌ها و محیط‌زیست تا سال‌ها مورد بحث قرار گرفت.

بدترین بخش ماجرا نه میزان پرتو، بلکه میزان پنهان‌کاری بود. نه تخلیه‌ای صورت گرفت، نه هشداری داده شد، و نه هیچ‌کس خبر داشت چه بر سرشان آمده است. این ماجرا تا سال ۱۹۹۴، یعنی نیم قرن بعد، آشکار نشد.

در آن سال، وزارت انرژی آمریکا کمیته‌ای موسوم به ACHRE برای بررسی آزمایش‌های پرتویی بر انسان تشکیل داد. گزارش‌های این کمیته نه‌فقط ماجرای گرین ران، بلکه صدها مورد آزمایش مشابه را در خاک آمریکا افشا کرد: از یوتا و نوادا گرفته تا آلاسکا و نیومکزیکو. انسان‌هایی که هرگز ندانستند در یک آزمایش پرتویی شرکت داده شده‌اند، بعدها با نام Downwinders یا «ساکنان پایین‌دست باد» شناخته شدند.

آیا سلامتی مردم واقعاً آسیب دید؟

تحقیقات بعدی نشان داد که احتمال بروز سرطان تیروئید در منطقه، حدود ۰.۰۴٪ افزایش یافته است؛ یعنی آماری که شاید فقط یک قربانی بیشتر از حد معمول داشته باشد. اما بسیاری از کارشناسان اخلاق معتقدند که این عدد، واقعیت انسانی ماجرا را نمی‌پوشاند.

همان‌طور که جاناتان مورنو، متخصص اخلاق زیستی می‌نویسد: «عددها تسلی‌بخش نیستند برای کسانی که فرزندان‌شان را بر خاک آلوده بزرگ کردند». مردم نه‌تنها بی‌اطلاع بودند، بلکه حتی پس از افشا، پاسخی هم نگرفتند. هیچ غرامتی پرداخت نشد، هیچ دادگاهی برگزار نشد، و هیچ مسئولی پاسخ‌گو نبود.

گرین ران نمونه‌ای است از آن‌چه ممکن است وقتی علم در خدمت سیاست قرار گیرد و اخلاق فراموش شود. در ظاهر، هدف این پروژه علمی بود: درک رفتار گازهای پرتوزا در جو. اما واقعیت این است که مردم محلی، بدون اطلاع، به‌عنوان سوژه آزمایش استفاده شدند؛ مانند حیوانات آزمایشگاهی، اما روی زمین خودشان، در خانه خودشان.

منبع خبر آنلاین
انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز