ایلنا گزارش میدهد؛
قانون؛ سد راه سد سازان در کهکیلویه و بویراحمد/ «دنا» از چنگال سد سازان نجات یافت/ مجوز خرسان ۳ باطل شد
دستگاه قضایی با ابطال مجوز سد خرسان۳، نشان داد که قانون سدی در برابر سد سازان ساخت و با رای قاطع خود، این پروژه آبی را خلع سلاح کرد، سدی که داستان دیگری از سد سازی های افراطی وزارت نیرو در دامان زندگی بخش «دنا» بود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، آب همیشه هم مظهر آبادانی نیست که اگر طغیان کند، روزگار هزاران نفر را ویران و دهها هزار نفر را آواره میکند.
اینجا کهگیلویه و بویراحمد؛ سرزمین سدهای بیثمری چون سد مارون، تنگ سرخ و سد خرسان است، همانجایی که تیغ تیز سد سازان همه ساله گلوی تنفسی «دنا» را میخراشد، سرزمینی که سخاوتش بلای جانش شده و سالهاست که سناریوی ویرانیاش با سدسازیهای افراطی کلید خورده و تراژدی غمبار ویرانی زیست کره «دنا» را رقم زده است.
در این میان نقطهی مقابل سد سازان، دوستداران محیط زیست هستند که خود را سپر بلای طبیعت کرده و میگویند: جانمان را برای جلوگیری از غارت آب و زوال زیست بومان به میان گذاشتهایم.
دوران غارت آبی کهکیلویه به سر رسید
همین چند روز گذشته بود که خبر ابطال مجوز سد خرسان ۳، نشان داد که دوران غارت آبی در این استان به سرآمده و مردان تبار لر در جنوب غرب کشور با همت بلندشان باعث شدند تا قانون سدی در برابر سد سازان بسازد و با رای قاطع خود، این پروژه آبی را خلع سلاح کند، سدی که داستان دیگری از سدسازیهای افراطی وزارت نیرو در دامان زندگی بخش «دنا» است.
این سد به رغم مخالفتهای محیط زیست و بدون موافقت ارزیابی زیستی در سال ۹۵ در استانهای چهارمحال بختیاری و کهکیلویه و بویراحمد کلید خورد تا شروعی دوباره برای جنگ آبی بین وزارت نیرو و دغدغه مندان زیست محیطی شکل بگیرد.
به گفته کنشگران محیط زیست، سد خرسان ۳ که در مرز استانهای کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری است، آبستن حوادث و آسیبهای مختلفی از جمله اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی است.
این سد یکی از ۲۵ سد در پرونده سرشاخههای کارون در زاگرس است که عملیات اجرایی آن بر روی رودخانه خرسان در مرز استان کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری آغاز شده است، پروژهای که با احداثش تنها بیش از ۲۴۰۰ هکتار از جنگلها و بوتهزارهای منطقه زاگرس در این دو استان را به زیرآب میکشد و سناریوی نابودی هزاران ذخیره نادر جنگلی نظیر بلوط ایرانی، بنه و بادام وحشی در خط مرزی منطقه حفاظت شده «دنا» را کلید میزند.
ویرانی کامل ۲۴ روستا بر اثر زیر آب رفتن کامل و آوارگی بیش از ۱۰ هزار نفر تنها بخشی از خسارتهای جبران ناپذیر احداث سد خرسان ۳ است که به زغم صاحبنظران، باید به جز آوارگی مردم، منتظر نابودی صنعت کشاورزی، باغداری، زنبور داری و آبزیپروری در دو استان و همچنین ویرانی ۲۶ اثر ارزشمند تاریخی کهکیلویه و بویراحمد بود که در تیررس حملات ویرانگر سد خرسان ۳ قرار گرفته است.
بویراحمدیها میگویند؛ روستاهای «لمای سفلی»، «دزک بالا و پایین»، «مازه گز»، «لمای علیا»، «دره شوره»، «مُنج»، «دشت بز»، «ده پایین»، «لهسوار»، «دو راه»، «سر سور»، «ده شیخ»، «سرتنگ»، «کله گه»، «گل چهرآباد»، «رودشتی»، «کله حمام»، «سرتل چینگو»، «بیژگن»، «درب کلات محمودی» مناطقی هستند که در هدف اصلی این حمله آبی در استان کهکیلویه و بویراحمد قرار دارند، که اگر کار این سد سامان بگیرد موجب نابسامانی جدی و مدفون شدن روستاهای فوق ذکر در زیر میلیونها متر مکعب آب میشود.
ویرانی ۱۴۰۰ هکتار جنگل این استان و خسارت حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان به زیرساختهای دولتی دهستان سادات محمودی شهرستان دنا از دیگر مصائب آبی سدسازیهای افراطی در این استان است.
ماجرای آن پنج نفر
میگوید؛ همه چیز از اینجا شروع شد، از ماجرای عکس دسته جمعی پنج نفرهشان مقابل دفتر خدمات الکترونیک قضایی…
از آن روز دو سال میگذرد، تلاش های شان نتیجه داد، قضات عادل کهکیلویه و بویراحمد با قاطعیت تمام در برابر این جنگ آبی ایستادند و با رای تاریخی خود سدی در برابر سد سازان شدند.
به قول خودش، بعد از آن عکس تاریخی، ماجرای مقاومت فعالان محیط زیست علیه سد خرسان ۳ جدی شد، روزی که ۵ نفر از فعالین محیط زیست با همراهی رسانهها و ریش سفیدان و معتمدان محلی منطقه سادات محمودی شکواییهای علیه این سد تنظیم و از مراجع قضایی استان کهکیلویه و بویراحمد دادخواست توقیف سد خرسان ۳ را به دادگاه یاسوج ارائه دادند.
سید جواد هادی اصل، یکی از آنهایی است که با همراهی «رحمان وفانژاد» برای جلوگیری از احداث این سد، گریبان چاک داد تا خاطر خودش و مردمان موطنش آرام بگیرد.
این فعال محیط زیست در گفت و گو با خبرنگار ایلنا، اظهار میکند که احداث سد خراسان ۳ در حقیقت شروعی دوباره برای نابودی زیست کره «دنا» بود، سدی که با همه چالشهای زیست محیطی اش، باعث تشدید حرکت گسلها و زمینه ساز وقوع بحرانهای ناگوار ناشی از زلزله و ویرانیهای پس از آن میشود.
وی با اشاره به اینکه استان کهکیلویه و بویراحمد تامین کننده ۱۱ درصد آبهای شیرین و روان کشور است، اظهار میکند: استان ما بیش از ۱۴۰۰ کیلومتر آب خروشان و دارای رودخانههای بزرگی نظیر مارون است که سرشاخه اصلی جراحی و تامین کننده آب تالاب شادگان است.
این کنشگر محیط زیستی استان کهکیلویه و بویر احمد تاکید میکند که ظرفیتهای رودخانهای این استان منحصر به فرد، باعث شده تا وزارت نیرو به دنبال سدسازیهای افراطی در این منطقه باشد۰
هادی اصل، میافزاید: به دنبال همین ماجراهای آبی، در قالب یک تیم ۱۰ نفره با حضور در شعبه یِ نهم دادگاههایِ حقوقی یاسوج؛ (به ریاستِ قاضیِ شجاع؛ (آقای رضا بهمنی)؛ اقدام به طرحِ شکایت از عواملِ اجرایی این سدسازیِ مُخرب کردیم که با بررسی پرونده و کارشناسیهای مربوطه؛ بالاخره این قاضی شجاع در دادگاهِ بدوی؛ عواملِ اجرایی و کارفرمایِ سدِ خرسان ۳ را محکوم کرد.
ویرانی به بهای «هیچ»
او میگوید: منتظرِ قطعی شدنِ این رای در دادگاه هایِ تجدیدنظر استان بودیم؛ که همین چند روز گذشته خبر آمد که این رای در دادگاه تجدیدنظر استان با تاییدِ قاضی سید مصطفی محمودی مقدم و قاضی ساجد صدری به تایید نهایی رسیده است.
این فعال محیط زیست استان کهکیلویه و بویر احمد میافزاید: وزارت نیرو در طول سالیان قبل و بعد از انقلاب به بهانههایی مثل توسعه، مردم ما را قانع کردند و با همین ترفند ابتدا سد مارون را در سال ۱۳۴۲ با اعمال تغییراتی در نقشه جغرافیایی منطقه، ساختند از همان زمان قبل از انقلاب تا حکومت جدید، مردم را به شیوههای مشابه قانع میکردند که وزارت نیرو به دنبال ایجاد توسعه است و مخالفت نکنید، اما روند ایجاد توسعه برای جوامع ذینفع نبود و بلکه تنها منفعتش برای افراد خاص و عایدی مردم از این سازههای آبی در بستر زادگاهشان تخریبهای گسترده و به واقع «هیچ» ویرانگر بود.
مافیای آب حقآبه تالاب شادگان را ندادند!
هادی اصل، ادامه میدهد؛ مثلاً سد مارون را که احداث کردند، به رغم اینکه گفتند؛ سیصد و پنجاه میلیون مترمکعب حقابه کهگیلویه است، اما هیچوقت این حقابه داده نشد و حتی حقابه تالاب شادگان را هم هیچگاه ندادند و همین باعث شد که تالاب شادگان رو به خشکی و تقریباً ۶۰ درصد آن خشک شود و در حقیقت تمام حجم آبهای سد مارون برای توسعه زمینهای کشاورزی بهبهان برود.
این فعال محیط زیست ادامه میدهد: قرار بود که سد مارون تنها ۳۰ هزار هکتار از زمینهای زراعی بهبهان را تأمین کند اما حالا میبینیم که بیشاز ۱۳۰ هزار هکتار از زمینهای بهبهان از این سد آبیاری و تقریباً نزدیک به یک میلیارد مترمکعب از حقابه شادگان و پاییندست رود به این منطقه سرازیر میشود.
هادی اصل، تصریح میکند: این تبعیضها علاوه بر تنشهای اجتماعی شدیدی که ایجاد کرد بهمرور زمان طی دو سه دهه، آسیبهای زیستمحیطی آن هم به مراتب تشدیدتر شد، این در حالیست که نه تنها سدسازیها متوقف نشد بلکه این روند در سایه تحمل مردم در برابر تبعیضها و سکوت مسئولین، خصوصا" نمایندگان ما در مجلس اوج گرفت و باعث شد تا روند سوءاستفاده وزارت نیرو از تحمل و سکوت مردم ادامه و مافیای آب به ساخت دیگر سدها در این استان روی بیاورد که نمونه مصداقی آن سد کوثر است که حقابه این سازه آبی را هم به مردم استان کهکیلویه و بویراحمد ندادند و تنها چالشهای مسائل زیستمحیطی آن سهم مردم ما شد.
او گریزی هم به مصائب سد چمشیر در شهرستان گچساران که بر روی رودخانه زهره بنا شده و سد تنگ سرخ در بالادست شهر یاسوج که بر روی رودخانه بشار در حال انجام است، اشاره و بیان میکند: این پروژهها نه تنها برای مردم منفعت نداشتند بلکه آسیبهای گسترده زیستی داشتند و در بلند مدت اقلیم منطقه را هم بهصورت نقطهای دچار تغییرات میکنند.
این کنشگر محیط زیست، شروع اعتراضات جوامع محلی و دوستداران محیط زیست علیه سدسازیهای بیضابطه در استان کهکیلویه و بویراحمد را از سال ۱۴۰۱ میداند و میگوید: شروع اعتراضات آبی ما همزمان با نا آرامیهای داخلی کشور همراه شد و به همین دلیل صدای مردم معترض محلی ما در هیاهوی ناآرامیها گم شد و نتوانستیم تا این معضل اجتماعی را به نتیجه برسانیم، البته این در حالیست که در همین حین متوجه شدیم که تعداد قابل توجهی از فعالین محیطزیست کشور بر روی یکسری پروژههای مثبت و البته کم اهمیت استان کهکیلویه و بویراحمد که از قضا دارای مجوزهای زیست محیطی و اثرات مخرب بسیار کم و حتی منافعش به عموم مردم هم میرسید، جنجالهای شدیدی به پا کردهاند،
استوار در برابر بهتانها
هادی اصل، یادآور میشود: این فعالان زیستی در مقابل احداث سد تنگ سرخ سکوت اختیار کردند و در ادامه ماجرای سد خرسان سه کلید زده شد، از دو سال پیش با هدف روشنگری موضوع بههمراه یکی از دوستان دغدغهمند محیط زیستی «رحمان وفایینژاد» که برای به نتیجه رسیدن این مطالبه عمومی حتی از جیب شخصیاش هزینه میکرد، در قالب یک تیم ۱۰ نفره یک دادخواستی علیه سد سازان دادیم و با همه تهمتها و انگهای سیاسی که به ما در فضای مجازی، حقیقی و پشت پرده زده شد، استوار ایستادم و پا پس نکشیدیم و نتیجه آن ابطال مجوز احداث سد خرسان ۳ شد.
این مستند ساز و فعال اجتماعی استان کهکیلویه و بویر احمد اضافه میکند: وضعیت سد خرسان ۳ به مراتب وحشتناکتر از سد تنگ سرخ بود چراکه حجم اسمی آن قریب به یک میلیارد و دویست میلیون متر مکعب به نقل از متولیان این پروژه بود اینکه میگویم اسمی به این دلیل است که سد مارون هم میگفتند یک میلیارد و دویست میلیون متر مکعب ظرفیت ذخیره آبی آن است ولی از زمان بهره برداری آن (۱۳۷۳) شش سال از عمر ۲۴ ساله بهره برداری از این سازه آبی، بیش از دو میلیارد و ۵۰۰ میلیون متر مکعب ذخیره آب داشته و بیش از یکونیم میلیارد هم از سنوات مختلف بارشی داشته است.
وی ابراز میکند: با همه این توضیحات مافیای سدسازی با ترفندهای خاص خود و با هزینه دادن به افراد مختلف آنان را وادار میکردند که با انتشار وعدههای دروغ و ادعای پرداخت ۱۶ میلیارد تومانی وجه به هریک از خانوارها در ازای نقل مکان به محل دیگری که در مسیر سد نباشند، به دنبال آوارگی مردم بودند، درحالیکه این ادعاها دروغ مطلق بود. وقتی که این یاوه گوییها را در جلسهی دادگاه عنوان کردیم، نماینده حقوقی شرکت سدساز به راحتی این مسأله را کتمان و توپ را به زمین استانداری انداخت که باید فکر مردمشان باشد.
هادی اصل ادامه میدهد؛ مردم نیک میدانند که قرار است تا آب این سد شوم را به اصفهان ببرند تا سرمایه داران بخش کشاورزی و صنعت این استان روز به روز فربهتر و مردم مقاوم ما کارد به استخوانشان برسد.
این فعال محیط زیست کهکیلویه و بویر احمد متذکر میشود: ما منتظر اجرای حکم از سوی قانون هستیم.
«دنا» متعلق به همه بشریت است
در این میان معاون عمرانی استاندار کهکیلویه و بویراحمد نیز در گفت و گو با خبرنگار ایلنا اظهار میکند: سد خرسان۳ به لحاظ موقعیت جغرافیایی و مجاورت آن با زیست کره «دنا» با مخالفت جدی تمام مردم استان و کنشگران زیستی و همه کسانی که دل در گروی مسائل زیستی داشتند مواجه شده است.
عیسی شهامت با اشاره به اینکه تلاشهای پویش مردمی، باعث ابطال مجوز این سد شده است، تاکید میکند: این درست که انفال متعلق به همه است ولی «دنا» تنها متعلق به کهکیلویه بویراحمد، اصفهان، چهارمحال و یا فارس و حتی ایران نیست، بلکه متعلق به همه بشریت است که باید به شایستگی از آن صیانت شود.
وی، با بیان اینکه فعالین زیستی معتقدند که سد خرسان۳ باعث افزایش رطوبت دنا و اکوسیستم منطقه را به هم میزند، خاطرنشان میکند: خوشبختانه قبل از اینکه این فاجعه رخ بدهد، تلاشهای مردمی منجر به ابطال مجوز در قالب یک رای تاریخی توسط دستگاه قضا شد.
شهامت تصریح میکند: قاعدتاً حکمی که صادر شده باید اجرا شود، اما از آنجایی که تاج این سد در استان چهارمحال و بختیاری است، باید متوقف شدن این طرح در استان یاد شده اتفاق بیفتد.
طرحهای آبی آسیبزا باید متوقف شوند
معاون عمرانی استاندار کهکیلویه و بویراحمد با ذکر این مهم که اگر فعالیتی هم در اجرای این سد در حال انجام است باید هر چه سریعتر متوقف شود، متذکر میشود: ما هیچ تعصبی به اینکه بگوییم آب برای هموطنانمان ذخیره بشود، نداریم و قطعا" این اولویت کار ما است اما از آن طرف مسائل زیست محیطی نیز اولویت است و اگر مطالعات متخصصین نسبت به این موضوع به این نتیجه رسیده که این سد برای مردم، محیط زیست و «دنا» خطر دارد باید هر جایی که هست تعطیل شود، فرقی هم نمیکند که چهار محال و بختیاری، کهکیلویه و یا اصفهان باشد.
شهامت با یادآوری اینکه همین حکایت و مناقشات سدسازی در ماندگان هم وجود دارد، عنوان میکند: مطالعات طرح را برای همین مسائل گذاشتهاند، ما نباید با این تفکر که میخواهیم یک خدمتی انجام دهیم باعث ضرر و زیان به یک منطقه دیگر شویم.
به عقیده وی؛ تفاوت دستگاههای اداری با فرآیندهای اجتماعی در این است که فرآیندهای اجتماعی به واسطه اینکه در سیستم اداری نیستند، ممکن است مسائلشان را بعضا" بصورت احساسی و بدون مطالعه مطرح کنند ولی ما مکلف هستیم که برای هر طرحی در ابتدا مطالعات را شروع کرده تا اگر بحق بود اجرا شود، در غیر اینصورت اگر طرح یاد شده قرار است که حامل آسیبهای ریز و درشت باشد باید متوقف شود، فرقی هم نمیکند که چه دستگاه و یا مجموعهای باشد.
معاون عمرانی استاندار کهکیلویه و بویراحمد این را هم اضافه میکندکه بزودی این مسأله را رصد میکنیم تا این حکم هر چه سریعتر اجرا شود.
سد خرسان ۳ در حوزه استحفاظی کهکیلویه و بویراحمد نیست
مدیر عامل شرکت آب منطقهای استان کهگیلویه و بویراحمد نیز در پاسخی کوتاه به خبرنگار ایلنا اظهار میکند که این سد در حوزه استحفاظی این استان نیست و اطلاعی. در ارتباط با جزییات ابطال مجوز سد خرسان ۳ ندارد.
آرش مصلح که این طرح آبی را مربوط به آب نیرو میداند، یادآور میشود که احداث سد خرسان ۳ از بابت ساختار اداری و از لحاظ قانونی، احداث بدنه و اسکلتش در استان ما نیست و قسمتی از مخزن این سد در استان ما قرار دارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سد خرسان۳ با ۲۴ کیلومتر مربع وسعت، ۱۵۵ مترارتفاع، یک میلیارد و ۱۸۵ میلیون مترمکعب حجم و ۳۹ کیلومتر طول یکی از بزرگترین سدهای بتنی است که عملیات اجرایی این طرح از سال ۸۶ آغاز شده است و مسئولان شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران اهدافی نظیر تولید انرژی برق آبی، تنظیم جریان، افزایش عمر مفید سدهای پایین دست و کاهش هزینههای سیستمهای سیلاب در سد خرسان۲ و ۳ را از مهمترین اهداف اجرای این طرح عنوان میکنند، طرحی که با رای قضایی حکم ابطال آن زده و این طرح عملا"باید متوقف شود.
گزارش: آمنه سپهر